تهران- ایرنا- محصولات نمایش خانگی اگر نقش خدمتکار نداشته باشند نشان نمی‌دهند کارِ خانه را چه کسی انجام می‌دهد؛ گویی روی حذف زن خانه‌دار یا لوث کردن کاراکتر او پافشاری جدی وجود دارد.

خانه اولین، امن‌ترین و مهم‌ترین بخش اجتماع و محل پرورش و شخصیت‌سازی افراد جامعه است؛ از این‌ رو مدیریت و نگاهداری از این کانون حساس اجتماع یعنی خانه‌داری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. عموما این وظیفه بر دوش بانوان و در نتیجه پیشرفت، رکود، اصلاح و افساد جامعه در دست و به اراده آن‌ها است.

در تعریف عام، خانه‌داری در مقابل اشتغال به کار برده می‏‌شود. در این تعریف اشتغال به معنای حضور خارج از خانه و پرداختن به کاری معین در بازه‌ای مشخص و با حقوق و مزایای تعیین شده است و خانه‏‌داری نوعی حضور بی‌‏اجر و پاداش در محیط خانه و کاری بدون درآمد تلقی می‌شود و حتی گاهی تعبیر «خانه‌دار»، توهینی نابخشیدنی به شمار می‌آید.

برآورد شده بین ۲۵ تا ۴۰ درصد از ثروتی که در کشورهای صنعتی به دست می‌آید، از ناحیه خانه‌داری است. بنابر این کار خانگی پشتوانه اقتصاد است

با کمی بررسی و توجه، این نکته نمایان می‌شود که تلاش‌های بانوان خانه‌دار تاثیری کاملا مستقیم بر اقتصاد خانواده و جامعه دارد چرا که در صورت فعالیت نداشتنِ بانوان خانه‌دار در خانه، برای رفع نیازهای افراد خانواده باید مبالغ هنگفتی هزینه شود. «برآورد شده است بین ۲۵ تا ۴۰ درصد از ثروتی که در کشورهای صنعتی به دست می‌آید، از ناحیه خانه‌داری است. کار خانگی پشتوانه اقتصاد است؛ چون تامین کننده خدمات رایگانی است که اکثر جمعیت شاغل به آن نیاز دارند» (آنتونی گیدنز، جامعه شناسی، ترجمه حسن چاوشیان، ص۵۷۲.)

یکی از مهمترین راه‌ها برای تبیین اهمیت خانه‌داری و نیز نمود اَشکال مختلف این امر و ارزش‌گذاری روی خانه‌داری و کارِ زنان خانه‌دار استفاده از رسانه‌های تصویری و ظهور و بروز خانه‌داری در این رسانه‌ها است.

شبکه نمایش خانگی به عنوان بستری نسبتا جدید جهت نمایش محصولات پرمخاطبِ بصری، یکی از رسانه‌های اثرگذار بر نگاه افراد جامعه پیرامون مساله‌ی خانه‌داری و وضعیت زنان خانه‌دار است که می‌تواند نگرش مردم را نسبت به خانه‌داری تغییر دهد و بهتر یا بدتر کند.

در این گزارش، سریال‌های حدود یک‌سال اخیر شبکه‌های نمایش خانگی از منظر نمایش خانه‌داری، زنان خانه‌دار و ویژگی‌های آنان بررسی و نتایج آن توضیح داده شده‌است.

طبق آخرین نتایج سرشماری در سال ۱۳۹۵، ۶۲.۱ درصد از جمعیت زنان ایران را زنان خانه‌دار تشکیل می‌دادند، یعنی اکثریت جمعیت زنان. با این حال، در فیلم و سریال‌ها این جمعیت به نمایش گذاشته نمی‌شوند

زنان خانه‌دار؛ از اکثریت واقعی تا اقلیتِ سریالی

در حدود یک سال گذشته ۱۷ سریال از شبکه‌های نمایش خانگی پخش شده‌است که برخی از آنان مربوط به زمان حال نیستند و نگاه به گذشته یا آینده دارند و درنتیجه ۱۲ سریال در این گزارش مورد بررسی قرار می‌گیرند.

چنان که در جدول زیر مشاهده می‌شود، تعداد کمتری از زنان این سریال‌ها خانه‌دار هستند و یا در کنار شغل خارج از خانه، به فعالیت‌های خانه‌داری هم می‌پردازند؛ این درحالی است که طبق آخرین نتایج سرشماری در سال ۱۳۹۵، ۶۲.۱ در صد از جمعیت زنان ایران را زنان خانه‌دار تشکیل می‌دادند، یعنی اکثریت جمعیت زنان. با این حال، در فیلم و سریال‌ها این جمعیت به نمایش گذاشته نمی‌شوند و می‌توان گفت نماینده‌ی خوبی در رسانه ندارند و این یعنی ارزشی برای زنان خانه‌دار و فعالیت‌های آنان در خانه تعریف نشده تا به نمایش دربیایند و به انتخاب آنان احترام گذاشته شود و شغل خارج از خانه برای نمایش در رسانه، اولویت و ارزش بیشتری داشته است.


چنین وضعیتی موجب می‌شود زنان خانه‌دار، کار خانه‌داری را یک فعالیت بی‌ارزش و دسته چندم بدانند و دچار کمبود اعتماد به نفس، سرخوردگی و حس بی ارزشی ‌شوند. تا جایی که گاهی اوقات از بیان خانه‌دار بودن خود شرمگین هستند.

در اغلب سریال‌ها مشخص نیست که کارهای خانه به دست چه کسی یا چه کسانی انجام می‌گیرد ولی خانه همواره تمیز، مرتب و غذا همیشه آماده و لذیذ است

در سریال‌های نمایش خانگی چه کسی کارِ خانه را انجام می‌دهد؟

بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد فعالیت‌های مربوط به خانه‌داری به‌طور درست و کامل نمایش داده نمی‌شود؛ یعنی بخش اعظم فعالیت‌هایی که زنان در زمینه نگهداری و تداوم منابع انسانی و مراقبت از کیان خانواده انجام می‌دهند و محل اجرای آن در منزل است دیده نمی‌شود.

در اغلب سریال‌ها مشخص نیست که کارهای خانه به دست چه کسی یا چه کسانی انجام می‌گیرد ولی خانه همواره تمیز، مرتب و غذا همیشه آماده و لذیذ است.

چنین نگرشی موجب می‌شود تا سختی و مشکلات کار خانه‌داری دیده نشود و در ذهن مخاطبان این طور نقش ببندد که کارهای خانه خود به خود انجام شده و زنان خانه‌دار زمان خالی بسیار زیاد و کار اندکی دارند. درنتیجه زحمات و ارزش افزوده‌ی کار آن‌ها کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. همچنین مشکلات ودغدغه‌های آنان به‌خوبی منعکس نشده و زنان خانه‌دار تریبونی برای بیان مسائل خود نخواهند داشت.

چنان که در جدول زیر دیده می‌شود فقط برای حدود ۸ درصد از شخصیت‌ها، کار خانه نمایش داده شده است.
 

خانه‌داری، کاری صرفا زنانه؟

خانه‌داری طبق تفکر سنتی صرفا بر دوش زن گذاشته شده و رسانه با اینکه داعیه‌دار روشن‌فکری و تفکر نوین است، به این نگرش اشتباه دامن می‌زند

خانه‌داری و انجام امور روزمره خانه، طبق تفکر سنتی صرفا بر دوش زن گذاشته شده و این مساله قابل توجه است که رسانه، با اینکه داعیه دار روشن‌فکری و تفکر نوین است، به این نگرش اشتباه دامن زده و انجام کار خانه را صرفا به دست زنان نشان می‌دهد. این درحالی است که درآموزه‌های دینی ما بر کمک مردان در خانه تاکید بسیاری صورت گرفته است.

خانواده سالم، خانواده‌ای است که وظایف در آن به درستی و عدالت تقسیم شده باشد و هیچ یک از افراد خانواده تحت فشار و اجبار برای انجام کاری قرار نگیرند.

آن‌چه لازم است در رسانه مورد توجه قرار گیرد، فعالیت و کمک سایر اعضای خانواده اعم از مرد و فرزندان در امور خانه است.

خانه‌هایی با آپشن خدمتکار

با توجه به وضعیت اقتصادی و معیشتی عموم مردم، حضور خدمتکار درخانه جهت رسیدگی به امور و انجام کارهای مریوط به خانه‌داری حالتی غیرفراگیر دارد. نشان دادن خانه‌های اعیانی و اصطلاحا لاکچری با حضور خدمتکاران مختلف جهت انجام امور، می‌تواند در پس‌زمینه ذهن افراد موجب افزایش نارضایتی از نوع زندگی خود و همچنین ایجاد فاصله بین واقعیت و توقعات در زندگی شود.

در تعداد قابل توجهی از سریال‌های شبکه نمایش خانگی، خانه‌ها با حضور خدمتکاران اداره می‌شود

در تعداد قابل توجهی از سریال‌های شبکه نمایش خانگی، خانه‌ها با حضور خدمتکاران اداره می‌شود.

علاوه بر حضور خدمتکاران، استفاده از زنان به عنوان خدمتکار به معنای زنانه بودن فقر و کاهش انتظار زنان سطح پایین جامعه از موقعیت شغلی خود است. هم اکنون نیز سهم زنان از مشاغل خدماتی در یک تقسیم‌بندی ناعادلانه، بیش از مردان است و کار خانگی که جزو پایین‌ترین رده‌های شغلی است، معمولا با کمترین حقوق و مزایا، نصیب زنان می‌شود و دقیقا به‌دلیل ایجاد همین نگرش غلط، عموم مردان حاضر به انجام اینگونه کارها با مبالغ اندکی که زنان قبول می‌کنند، نیستند.

در این وضعیت با بازتولید رسانه‌ای تصویری آن، زنان دستچین می‌شوند تا با کمترین چشم‌داشت مالی و با بیشترین فرمانبرداری و نیز به کارگیری واژگانی چون کُلفت، پیشخدمت و خدمتکار مشغول به فعالیت شوند. حال در بیش از ۴۱ درصد از سریال‌های شبکه نمایش خانگی حضور خدمتکار زن آشکارا دیده می‌شود.
 

دغدغه‌های فانتزی و کلیشه‌ای زنان خانه‌دار

کلیشه‌سازی از شخصیت زن و تصویر کردن او به عنوان موجودی ضعیف، دارای دغدغه‌های فانتزی و بی‌اهمیت، داری بهره هوشی اندک، صرفا دنبال ظاهر بودن و در آرزوی پیدا کردن شوهر و ... در بخش‌های مختلفی از رسانه‌های تصویری وجود دارد تا جایی که ایفای نقش به عنوان زنی سطحی، کم‌هوش و صرفا به دنبال مد و ظاهر بودن برای برخی بازیگران زن قابل قبول و باعث افتخار شده است.

بر اساس برخی کلیشه‌ها واژه‌ی خانه‌داری با بی دغدغگی، لوس بودن و دنبال مد بودن و اصطلاحا «به‌دنبال قر و فر بودن» هم‌تراز شده است

بروز این نوع کلیشه‌ها در شخصیت زنان خانه‌دار سریال‌ها نمود بیشتری دارد به‌طوری که بعضا واژه‌ی خانه‌داری با بی دغدغگی، لوس بودن و دنبال مد بودن و اصطلاحا «به‌دنبال قر و فر بودن» هم‌تراز شده است. سریال‌های شبکه نمایش خانگی نیز از این قاعده مستثنی نیست و رویه‌ای مشابه پیش گرفته‌اند.

با بررسی این سریال‌ها به شخصیت‌هایی برمی‌خوریم که از سطح پایینی از فرهنگ برخوردارند، دغدغه‌ی اصلی آن‌ها تغییر ظاهر و پوشش طبق مد روز و خوشگذرانی است. این شخصیت‌ها مدام به دنبال انجام عمل‌های زیبایی، خرید و پیداکردن فروشگاه‌های جدید، خرج کردن پول برای نیازهای‌ کاذب و غیرواقعی، فریب مردان و دلبری‌های بی‌جا برای جلب نظر آنان و این دست کارها هستند. در بعضی ازسریال‌ها، این ویژگی به تمامی زنان آن سریال تسری پیدا می‌کند و نتیجه حاصل چیزی نیست جز ضعیف و سطح پایین نشان دادن قشر زنان. به‌طور مثال درسریال خسوف با شخصیتی مواجه هستیم که بر اثرعمل‌های زیبایی جان خود را از دست می‌دهد و یا در سریال دراکولا، تمام زنان در گیر و دار مد و زیبایی و تجملات هستند.

نمایی از زن خانه‌دار در سریال دراکولا

بخش زیادی از شکل‌گیری دید نادرست به زنان خانه‌دار و خانه‌داری نیز به‌دلیل این نوع پرداخت به شخصیت زنان است، یعنی جفایی بزرگ در حق قشر عظیمی از جامعه‌ی زنان. زحمات زنان خانه‌دار و نیز زنان شاغلی که به فعالیت‌های خانه می‌پردازند با اینگونه تصاویر و پرداخت‌ها، به هیچ انگاشته شده و چهره‌ی واقعی زنان، خلاف واقع نشان داده می‌شود.

زن خانه‌دار و تصویر موجودی ضعیف و وابسته

تصویر منعکس‌شده در محصولات نمایش خانگی از شخصیت زن خانه‌دار، اغلب موجودی ضعیف، عاجز از تصمیم‌گیری، ناتوان در رفع نیازهای شخصی و وابسته است

مدیریت یک مجموعه کوچک باشد یا بزرگ همواره با سختی‌ و مشقت‌های بسیاری همراه است که از عهده‌ی افراد ضعیف برنمی‌آید. برای پیشبرد یک مجموعه ویژگی‌های بسیار زیادی از جمله همدلی، مهربانی، اعتماد به نفس، صبر و گذشت، توانایی تصمیم گیری در مواقع بحرانی، ریسک پذیری، توانایی غلبه بر سختی‌ها، آینده‌نگری، مسئولیت پذیری و بسیاری ویژگی‌های دیگر لازم است.

مجموع چنین ویژگی‌هایی فردی قدرتمند را می‌سازد. مدیریت خانه و خانه‌داری هم از این قاعده مستثنی نیست؛ یعنی اگر کسی بخواهد خانه را که مجموعه‌ای بسیار مهم در دل اجتماع است مدیریت کند، باید تمام این ویژگی‌ها را به علاوه توانایی کار ۲۴ ساعته داشته باشد. پس فرد خانه‌دار نمی‌تواند موجودی ضعیف و عاجز باشد.

این در حالی است که تصویر منعکس‌شده در سریال‌های بررسی شده کاملا عکس این موضوع و شخصیت زن خانه‌دار قصه، موجودی ضعیف، عاجز از تصمیم‌گیری، ناتوان در رفع نیازهای شخصی و وابسته است. البته نباید منکر این موضوع شد که برخی از زنان خود را ضعیف می‌پندارند و برای برون‌رفت از شرایط نامساعد تلاش نمی‌کنند. اما مگر یکی از وظایف رسانه فرهنگ سازی و کمک به رشد شخصیت افراد جامعه نیست؟

آن‌چه از بررسی محصولات شبکه نمایش خانگی حول موضوع خانه‌داری به‌دست می‌آید، عدم نمایش درست این امر و ایجاد نگرش و فرهنگ‌های غلط در بین مردم است. انگاره‌هایی مانند صرفا زنانه بودن کار خانه و خانه‌داری، بی ارزش بودن خانه‌داری، بی‌سواد، ضعیف و سطحی بودن زنان خانه‌دار، ارجحیت شغل و درآمدزایی مستقیم بر خانه‌داری و ... .

با توجه به بالابودن جمعیت زنان خانه‌دار کشور و نیاز مبرم کشور و خانواده به این زنان، لزوم توجه هرچه بیشتر به این مقوله روشن می‌شود. خانه‌داری صرفا در انجام فعالیت‌های فیزیکی خانه خلاصه نمی‌شود بلکه ایجاد محیطی پر از آرامش و محبت در خانه، تلاش در جهت رشد و بالندگی فرزندان برای ساختن نسلی موفق، کمک به رهایی افراد خانواده از تنش‌ها و نگرانی‌های روزانه بخش‌های دیگری از فعالیت زنان خانه‌دار هستند که شاید اهمیت بسیار بیشتری از انجام فعالیت‌های فیزیکی خانه داشته باشند.

این در حالی است که متاسفانه به این امور در رسانه توجهی نمی‌شود. رسانه می‌تواند با هدف قرار دادن این قشر از زنان به‌طور غیرمستقیم به آموزش‌ آن‌ها و ایجاد فرهنگ برای قدردانی و ارزش نهی به آنان شود. البته ناگفته نماند که برخی سریال‌ها به نقد نگرش نادرست خانه‌داری و سعی در ایجاد فرهنگ صحیح پرداخته‌اند اما به‌دلیل تعداد بسیارکم آن‌ها، اثری که روی جامعه گذاشته می‌شود، اثری مطلوب و مورد انتظار نیست.

امید است شبکه نمایش خانگی و سایر رسانه‌های تصویری به سمتی حرکت کنند که چهره‌ صحیحی از زنان نشان دهند و در راستای ایجاد فرهنگ مطلوب گام بردارند.