به گزارش ایرنا، آمریکا و هم پیمانان آن که تلاش برای مهار چین شیوه های گوناگون را همواره در اولویت های برنامه های خود دارند، به تازگی با مشاهده برخی تصاویر از خیابان های چند شهر چین، فرمان ماشین جنگ رسانه ای خود را با سوخت چین ستیزی ، این بار از موضوع تایوان و ادعاهای حقوق بشری، به سمت خیابان های شانگهای و ارومچی چین هدایت کردند تا شانس خود را برای براه انداختن آشوب و اغتشاش در نقطه ای دیگر از جهان امتحان کنند.
چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان و صاحب برترین فناوری های پیشرفته روز دنیا در زمینه های گوناگون، سخت باعث نگرانی آمریکا به عنوان ابرقدرت غرب شده به ویژه اینکه طبق آمار و ارقام و تحقیقات انجام شده از سوی منابع معتبر، چین به زودی گوی سبقت را در قدرت اقتصادی از آمریکا خواهد ربود.
پیشینه
روزهای گذشته انتشار تصاویری از تعدادی از شهروندان چینی که گویا به نشانه اعتراض به قرنطینه های سخت کرونایی، پلاکارهایی در دست داشتند و خواستار کاهش محدودیت های مرتبط با قرنطینه ها بودند، به سرعت در رسانه ها و شبکه های اجتماعی غربی-آمریکایی انتشار یافت. اعتراضی که برخی جریان های رسانه ای تلاش کردند آن را به سوی اغتشاش ببرند؛ هدفی که البته تحقق نیافت.
به طور خاص، رسانه های انگلیسی و آمریکایی از جمله بی بی سی، گاردین، اسکای نیوز، سی ان ان، نیویورک تایمز، سی ان بی سی و ... با پخش مکرّر تصاویر تعداد از افراد معترض، قصد بزرگنمایی این رویداد و استفاده ابزاری از آن برای تحریف افکار عمومی علیه چین داشتند.
این هجمه رسانه ای اما دوام چندانی نداشت زیرا موضوع به حدی عادی و ساده بود که هرگونه ادامه تلاش برای بزرگنمایی آن، نتیجه ای جز رسوایی و تشدید بی اعتمادی مخاطبان برای رسانه های چین ستیز نداشت.
در روایت های یکسویه این گروه از رسانه از رویدادهای چین، البته هیچ اشاره به میزان رضایتمندی مردم از توسعه، وضعیت اقتصادی و مبارزه موثر دولت و نهادهای آن با مبارزه موثر با کرونا در کشوری با جمعیت یک و نیم میلیارد نفر نشده است.
اهمیت موضوع
توجه ناگهانی و عجیب رسانه های غربی به برخی تحولات اخیر چین و تکرار فراوان تصاویر مربوط به اعتراض تعدادی ازمردم در برخی شهرهای چین در شرایطی است که شهرهای مختلف کشورهای اروپایی مدت هاست صحنه تظاهرات گسترده مردم در اعتراض به عملکرد دولت ها، افزایش قیمت ها، نابرابری ها و تبعیض ها، نادیده گرفته شدن حق و حقوق مردم، مداخله دولت ها در امور داخلی دیگر کشورها و ... است که البته ازنگاه رسانه های بین المللی پنهان نمی ماند .
آنچه در خصوص عملکرد رسانه های غربی در قبال موضوعات مشابه مورد سوال است، استانداردهای دوگانه و رفتارهای متناقض است؛ رسانه هایی که رویدادهای هزاران کیلومتر آن سوتر ازکشورهای خود از جمله در چین و ایران را می بینند اما نوبت که به بحران ها و مصائب کشورهای خودشان می شود، سکوت اختیار می کنند.
معلوم نیست اگر اقای ریشی سوناک نخست وزیر یک کشور مستقل و مخالف سلطه جویی های غرب بود و آن سخنان خشم آلود را درباره سرکوب اعتراض ها و مطالبات مردمی مطرح می کرد، رسانه ای مثل بی بی سی چگونه به آن می پرداخت؟
ریشی سوناک که به تازگی هم بر مسند نخست وزیری انگلیس تکیه زده، در همین ابتدای کار، تکلیف خود را با معترضان کشورش به مسائل ومشکلات این کشور روشن کرده و در پاسخ به معترضان وضعیت معیشتی گفت: به پلیس گفتهام در برخورد و سرکوب معترضان از پشتیبانی کامل من برخوردار است.
سوناک به صراحت گفته است: اصلا پذیرفتنی نیست که زندگی مردم با تظاهرات "اقلیتی خودخواه" مختل شود؛ امروز با فرماندهان پلیس ملاقات کردم تا به آنها بگویم که از حمایت کامل من برای سرکوب اعتراضات غیرقانونی برخوردارند.
وی گفت: مردم به اندازه کافی از این هرج و مرجها رنج بردهاند و [حالا وقت آن رسیده که] کسانی که قانون را میشکنند قدرت آن را احساس کنند.
سوناک ، «سرکوب خشونتبار» را به عنوان نخستین راه حل برای پاسخ به مطالبات مردم کشور خود و اعتصابشان برگزیده است؛ مردمی که پیشتر مصائب برگزیت، هزینههای کرونا و امروزه بی ثباتی سیاسی، تورم بی سابقه، مخارج بالا و دستمزد پایین طاقت آنها را طاق کرده است.
در آمریکا هم علاوه بر مشکلات معیشتی، بحران های و هرج و مرج های فراوانی به عنوان یک سری مسائل ساده و عادی از سوی رسانه های این کشور منعکس می شود و گاهی هم اگر صحنه های فجیع و غیرانسانی مثل جنایات پلیس این کشور علیه مردم به ویژه رنگین پوستان و زانوهایی که تا سرحد مرگ بر گردن سیاهپوستان فشار می آورد، از دید دوربین های تلفن همراه شهروندان مخفی بماند، شاید هیچ وقت هیچ کسی نه در آمریکا و نه در هیچ جای جهان از آن باخبر نشود.
مشکلات فراوان ناشی از سوء مدیریت دولت سابق و نیز دولت کنونی آمریکا در مهار شیوع کرونا، خشونت های مسلحانه مرگبار که هر روز جان تعدادی از مردم بی گناه آمریکا را می گیرد، خشن ترین برخوردها با کسانی که به تبعیض نژادی اعتراض دارند، تنها بخشی از سوژه های فراوان بحران در غرب هستند که اگر رسانه های غربی وآمریکایی بخواهند بطور واقع بینانه و بدون سانسور، به ابعاد گسترده و واقعی آن بپردازند، شاید اصلا دیگر فرصتی برای داستان سرایی درباره مسائل خارج از کشورهای خود پیدا نکنند.
اگر حمله مردم به کنگره همزمان با برگزاری انتخابات در کشوری غیر از آمریکا اتفاق می افتاد، سی ان ان و بی بی سی و بنگاه های خبرپراکنی مشابه با چه رویکردی و با چه گستره ای آن را پوشش می دادند؟
ارزیابی
رفتارهای ریاکارانه، حرف های فریبکارانه و استانداردهای دوگانه برخ رسانه های غربی حکایت ازآن دارد که آنها از سوی دولت ها و احزاب حامی مالی خود، ماموریتی جدا از اطلاع رسانی از داخل جوامع پر هرج و مرج غربی دارند و ماموریت تعریف شده برای آنها، روایت های وارونه، دروغ پردازی و بزرگنمایی برخی رویدادها در برخی جغرافیای خاص با هدف تحت فشار قراردادن دولت ها و کشورهای مستقل و غیرهمراه با سیاست های سلطه جویانه است.
بطور خلاصه، ماموریت رسانه های معاند که بخشی قابل توجهی از رسانه های غربی -آمریکایی فارسی زبان و انگلیسی و زبان و البته برخی رسانه های فارسی زبان تحت حمایت مالی بعضی رژیم های منطقه را شامل می شود، یک ماموریت وارونه نمایی است : «اعتراض جلوه داده اغتشاش و اغتشاش معرفی کردن اعتراض»! ماموریتی که به فراخور منافع غرب، به جغرافیای خاصی محدود نمی شود و هرجا که فریاد استقلال و مقابله با سلطه بلند باشد، هدف قرار می گیرد. دیروز ایران، امروز چین و فردا جایی دیگر و داستانی دیگر.