به گزارش ایرنا ، هوای گرگ و میش صبحگاهی روز پنجشنبه در محوطه زندان و جمعیتی که از سرمای پاییزی سر در گریبان کشیده بودند، خبر از حادثهای داشت. همه چیز مهیای اجرای حکم قصاص بود. تا این لحظه تلاشهای مسئولان و میانجیگری خیرین برای اخذ رضایت از اولیایدم بینتیجه مانده بود. مادر مقتول عکس فرزندش را در آغوش کشیده بود و به پهنای صورتش اشک میریخت.
زندانی محکوم به قصاص با دستانی بسته و پاهایی لرزان به سمت چوبه دار میرفت. کسی چه میدانست که در آن لحظات به چه میاندیشید. شاید آرزو میکرد کاش میتوانست زمان را به عقب برگرداند، شاید هم در فکر پدر و مادر پیرش بود.
زندانی از پلههای جایگاه بالا رفت، در آن هوای سرد میشد نفسهای به شماره افتاده محکوم را به وضوح دید. طناب دار دور گردنش پیچید. رنگ به چهره نداشت و نگاهش را به آسمان دوخته بود. ولیدم به سمت اهرم رفت و آن را در دست گرفت. کسی از بین جمعیت این آیه را خواند والیَعفُوا والیَصفَحوا اَلا تُحبونَ اَن یَغفِرَ اللهُ لَکُم عفو کنید و از لغزشهای دیگران درگذرید آیا دوست ندارید که خداوند هم از شما درگذرد؟
اندکی بعد صدای صلوات در بین جمعیت پیچید.
یاسر امجدی ، مدیرکل زندانهای استان اردبیل گفت: این زندانی به جرم قتل عمد از سال ۱۳۹۵در زندان مرکزی تحمل حبس میکرد که امروز با تلاش مددکاران، وساطت خیرین، ریش سفیدان و معتمدین شهر با جلب رضایت اولیای دم از قصاص رهایی یافت.
وی افزود: این هفتمین اخذ از رضایت اولیای دم در سال جاری بود و امیدواریم این روحیه عفو و بخشندگی در بین مردم به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود.