به گزارش ایرنا به نقل از ستاد اطلاع رسانی شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»، نستیا کورکیا که با فیلم «GES-۲» در شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارد، در این کارگاه که با عنوان «مواجهه با موضوعات ذهنی؛ هنر» برای علاقمندان تعریف شده بود، گفت: همیشه رویای این را داشتم که به ایران بیایم و معرفی شدنم در ایران مایه افتخار است. یکی از فیلمسازان و کارگردانهای قدیمی و مورد علاقه من، عباس کیارستمی بود و خیلی متاسفم که نتوانستم (به دیدارش) بیایم. حداقل خوشحالم که میتوانم به این صورت، در یک جلسۀ از پیش ضبط شده دربارۀ فیلمم حرف بزنم.
او ادامه داد: مایل نیستم اسم این جلسه را مستر کلاس بگذارم. چون مگر من چه کسی هستم که بخواهم برای شما مستر کلاس برگزار کنم. حداقل میتوانم بعضی از سوالهای شما را پاسخ دهم. امیدوارم بتوانم چیزهای جالبی را که دوست دارید، دربارۀ فیلم من بدانید را با شما به اشتراک بگذارم.
این مستندساز در ادامه بیان کرد: وقتی ساخت این فیلم را شروع کردم، یکی از پرسشهای اصلی که از همان ابتدا داشتم، این بود که هنر و به طور خاص هنر معاصر چیست؟ در مدت پنج سال فیلمبرداری، مدام این سوال خیلی ساده را از همه میپرسیدم. چون برایم خیلی مهم بود و عجیب اینکه هر کس از هنر درک خودش را داشت. بنابراین مشخص شد که ارائۀ یک تعریف مشخص از هنر بسیار مشکل است.
کورکیا با بیان اینکه هنر چیزی است که شما را برانگیخته کند، گفت: وقتی یک فیلم قوی تماشا میکنید، هم با موضوع جدیدی آشنا میشوید و هم در عمق وجود شما، مسئلهای بسیار آهسته و با ظرافت شروع به تغییر کرده و شکلگیری ایدهای جدید در درون شما آغاز میشود. وقتی از برانگیختگی حرف میزنم اصلاً منظورم احساسات یا هیجانات پرشور نیست؛ گاهی ممکن است نشستن به تماشای یک فیلم حوصله شما را سر ببرد و چندان سرگرمکننده نباشد اما حساش با شما میماند. به این ترتیب از خودتان بیرون میآیید و دنیا را از زوایهای متفاوت میبینید. اگر فیلم یا هر فرم هنری دیگری تغییری در شما به وجود نیاورد، آن زمان پرسش جدی برای من این است که موضوع چیست؟
او با تاکید بر اینکه آدم عملگرایی است که سعی میکند به سمت تئوری نرود، بیان کرد: در واقع برداشتهای مختلف مردم از هنر، من را خیلی حیرتزده کرد. فرایند بازسازی آن ساختمان و تبدیل نیروگاه تولید برق به یک موسسۀ هنری برایم شگفتآور بود. همان فرایند بازسازی، به نحوی پرفورمنس هنری بود. دست کم برای من که این طور به نظر میرسید.
این مستندساز ادامه داد: در طول فیلمبرداری و در طول روز به روش کار کردن کارگرها و امنیتشان در منطقۀ کارگاهی فکر میکردم؛ به اینکه آنها به آن سازۀ بزرگ فلزی و معلق در آسمان چطور نگاه میکنند؟ آیا هنر معاصر همین نیست؟ برای من ترکیبی از احساسات مختلف و جالب بود.
کورکیا در ادامه صحبتهایش گفت: ساخت این فیلم پنج سال طول کشید و البته که در این مدت چیزهای زیادی برای من داشت و درکم را نسبت به فیلمسازی تغییر داد. بنابراین، برایم سخت است که فیلمم را در یک مقوله طبقهبندی کنم. به نحوی نمیتوان گفت این فیلم، تجربی است؛ مایلم بگویم فقط یک فیلم است.
او ادامه داد: نمیتوانم آن را یک مستند مشاهدهای معرفی کنم. چون گاهی افراد با دوربین تعامل دارند. نمیتوانم بگویم مستندی کاملاً مشارکتی است. این اثر ترکیبی از انواع مستندسازی است. روراست بگویم اولش برایم سخت بود، چون میخواستم همهچیز مرتب و آماده باشد و سبک یکدستی داشته باشد. دربارۀ اینکه به چه روشی این فیلم را بسازم، ایدههای زیادی داشتم و فکر میکنم این خودِ فیلم بود که خودش را به من نشان داد!
این مستندساز در ادامه بیان کرد: این فیلم باعث شد چیزهای بیشتری دربارۀ خودم و فرایند کار یاد بگیرم که برایم بسیار ارزشمند است. برای مثال، صحنههایی که کارگرها در آن حضور دارند و ناگهان رو به دوربین حرف میزنند. در آن لحظهها با خودم میگفتم ای وای! من این را نمیخواستم! نمیخواهم آنها با دوربین حرف بزنند؛ چنین تعاملی را نمیخواهم. اما راستش بعداً که تصویرها را نگاه میکردم به این نتیجه میرسیدم که آن تصاویر، زندهتر هستند.
کورکیا در ادامه بیان کرد: نمیخواستم آدمها انقدر مستقیم باهم حرف بزنن، ولی حقیقتی در آن صحبتها بود؛ که ارزشش فراتر از محتوای مطرح شده است. پس به این نتیجه رسیدم که باید بخشی از فیلم باشد. ادراکات من از اینکه میخواهم فیلمم را چطوری بسازم، یک فرایند مستمر بود، بهخصوص در فرایند تدوین. چون حذف سکانسها و فقط بیان حس خودتان در فیلم کار آسانی است، اما بعد میبینید کسلکننده شده و حسی از پیچیدگی دنیا و آفرینش به شما نمیدهد.
در ادامه این برنامه نیز نستیا کورکیا تجربیات شخصی خود از ساخت مستند را با مخاطبان به اشتراک گذاشت.
شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» به دبیری محمد حمیدی مقدم تا ۲۵ آذرماه در پردیس سینمایی ملت در حال برگزاری است.