تهران- ایرنا- علی‌رغم اینکه تمام نگاه‌ها معطوف کیلیان امباپه و لیونل مسی است؛ روی نیمکت ۲ تیم شاهد تقابل ۲ نگاه متفاوت به فوتبال هستیم. رقابتی جانانه که فاتح جام بیست و دوم را مشخص می‌کند.

به گزارش ایرنا، لیونل مسی و کیلیان امباپه. بله، همه‌جا صحبت از ۲ فوق ستاره‌ی باشگاه پاریسن‌ژرمن است. جلد روزنامه‌ها و کلیدواژه‌ی صحبت کارشناسان و فوتبالدوستان به این ۲ اَبَربازیکن اختصاص پیدا کرده و به کلی فراموش کرده‌ایم که چه کسی توانسته شرایط را برای درخشش آنها فراهم کند. هنر استفاده از ستاره‌ها چیزی نیست که هر مربی‌ای بتواند دارای آن باشد. مسی در جام‌های جهانی ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۸ با چهار سرمربی مختلف کار کرد و فقط یک بار به دیدار نهایی راه یافت. امباپه در پاریسن‌ژرمن با مربیان گوناگونی کار کرده اما همچنان در حسرت بردن لیگ قهرمانان است. پس از درون زمین خارج شویم و به لب خط بیاییم. کلیدواژه‌ی این گزارش، عکس بیرونی این مطلب نه به مسی اختصاص دارد و نه امباپه. اینجا صحبت از دیدیه دشان و لیونل اسکالونی است.

با ۲ استایل کاملا متفاوت و در ۲ دنیای به دور از هم. یکی کت و شلوار به تن می‌کند و دیگری گرمکن(تیشرت) ورزشی را ترجیح می‌دهد. یکی در دوران بازیگری به همه‌ی افتخارات رسیده و دیگری اوج کارش در دپورتیوولاکرونیا و وستهم بوده است. یکی سالیان سال است که به عنوان نفر اول مشغول به کار است و آنطرف‌تر، ماجرا تازه شروع شده است. یکی کنار زمین معمولا سروصدایی ندارد اما دیگری به اندازه‌ی بازیکنان داخل زمین جنب و جوش دارد. یکی سعی می‌کند طبق اصول همیشگی‌اش کار را جلو ببرد اما آن یکی مدام در حال تغییر دادن استایل تیم‌هایش است. دیدیه دشان و لیونل اسکالونی از ۲ دنیای متفاوت به مصاف یکدیگر می‌آیند.

فرانسه در این تورنمنت ۱۳ گل زده و پنج گل دریافت کرده است. آنها تمام بازی‌های خود را در ۹۰ دقیقه به اتمام رسانده‌اند و فقط یک کلین‌شیت را به ثبت رسانده‌اند. تنها باخت خروس‌ها مربوط به دیدار تشریفاتی برابر تونس می‌شود که دشان از خیلی از مهره‌های اصلی خود استفاده نکرد. استرالیا، دانمارک، لهستان، انگلیس و تونس قربانیان مدافع عنوان قهرمانی بوده‌اند و حالا دیدیه در سومین جام جهانی خود به عنوان سرمربی فرانسه، در دهمین سال فعالیت‌اش در این تیم به دنبال یک تاریخ‌سازی جدید است. دومین سرمربی که ۲ جام جهانی را فتح می‌کند و سکاندار سومین تیمی که توانسته‌ مقام نخست خود را در این رویداد بزرگ تکرار کند.

دشان در جام جهانی ۲۰۱۴ نتوانست فراتر از مرحله‌ی یک‌چهارم نهایی پیش برود. آنها با یک گل به آلمان باختند و همان تیم در نهایت با شکست آرژانتین در دیدار نهایی عنوان قهرمانی را تصاحب کرد. چهار سال بعد اما ماجرا متفاوت شد. خروس‌های باکلاس با عبور از سد تمامی رقبای خود از جمله آرژانتین(در مرحله‌ی یک‌هشتم نهایی) به دومین قهرمانی دست یافتند تا آقای سرمربی به سومین نفری بدل شود که هم به عنوان بازیکن و هم سرمربی جام زرینه‌بال را بالای سر برده است. حالا در دوره‌ی بیست و دوم هم فرمول قبلی تکرار شده و دشان با آمار کلی ۱۴ پیروزی، ۲ تساوی و ۲ باخت در این سه دوره رو در روی آرژانتین قرار می‌گیرد.

لیونل اسکالونی در محاصره‌ی اولین‌هاست. او در نخستین تجربه‌ی سرمربی‌گری‌اش هدایت آرژانتین را به عهده گرفت و در اولین حضور خود در جام جهانی به عنوان نفر اول کادر فنی به دیدار نهایی راه یافته است. لیونل می‌خواهد بعد از سزار لوئیز منوتی و دکتر کارلوس بیلاردو به سومین سرمربی تاریخ آلبی‌سلسته تبدیل شود که تیمش را قهرمان جهان کرده است. یک‌طلسم‌شکنی بزرگ پس از ۳۶ سال. او در جام جهانی ۲۰۰۶ به عنوان بازیکن در این مسابقات حاضر بود اما آرژانتین در یک‌چهارم نهایی و در ضربات پنالتی به آلمان باخت. ۱۲ سال بعد او در نقش کمک‌مربی پشت سر خورخه سامپائولی شاهد شکست چهار بر سه نماینده‌ی آمریکای جنوبی برابر فرانسه و حذف در دور دوم بود. حالا اما اسکالونی، جوان‌ترین سرمربی حاضر در جام بیست و دوم تیمش را به فینال رسانده است. خیلی‌ها او را با بیلاردو مقایسه می‌کنند. یک سرمربی نتیجه‌گرا که خیلی خوب بلد است چگونه از ستاره‌ها و بازیکنان معمولی بازی بگیرد.

آرژانتین در این دوره ۱۲ گل زده و چهار گل دریافت کرده است. آنها پس از باخت به عربستان دیگر به هیچ تیمی رحم نکردند و هر بازی را حداقل با ۲ گل زده تمام کردند. تیم‌های مکزیک، لهستان، استرالیا، هلند و کرواسی نتوانستند حریف قهرمان کوپا آمریکای سال ۲۰۲۱ شوند. آرژانتین با سه کلین‌شیت و با تجربه‌ی پیروزی در ضربات پنالتی مقابل هلند به فینال آمده‌ تا مانع از تکرار اتفاقات فینال ۲۰۱۴ و ۱۹۹۰ شود. لیونل اسکالونی می‌خواهد سومین جامش را در قطر دشت کند ولی رقیبی سرسخت مقابل‌اش ایستاده است.

همانطور که گفته شد رویکرد ۲ سرمربی کاملا با یکدیگر فرق دارد. دشان به جز بازی با تونس که چندان جدی‌اش نگرفته بود و تیم با سیستم ۳-۴-۴ بازی می‌کرد در الباقی رقابت‌ها از روش ۱-۳-۲-۴ بهره برد. سیستم محبوب سرمربی اسبق تیم‌های موناکو، یوونتوس و مارسی در هیچ دیداری تغییر نکرد. او بر این عقیده است که تیمش بزرگترین تیم جهان است و بقیه‌ی تیم‌ها باید مقابل آنها سیستم خود را تغییر دهند و فرانسه از فلسفه‌ی همیشگی‌اش تخطی نخواهد کرد. خروس‌ها در این دوره تیمی فوق‌العاده زهردار و حرفه‌ای در حمله بودند و البته آسیب‌پذیر در فاز تدافعی. تئو هرناندز از سمت چپ خط دفاعی با یورش‌هایش توانسته موفقیت‌های زیادی را برای خروس‌ها به دست بیاورد. در میانه‌ی میدان اورلین شوامنی مهره‌ای غیر قابل جایگزین به حساب می‌آید و به بهترین شکل جای خالی پوگبا را پر کرده است. آنتوان گریزمان همانند امباپه برای تیمش مهره‌ای ارزشمند است. او با دوندگی فراوانش بین ۲ باکس پایه‌گذار گل‌های زیادی بوده و البته در فاز تدافعی هم کمک‌حال بازیکنان عقب زمین بوده است. به جز امباپه که پنج گل زده و ۲ پاس گل داده، عثمان دمبله در سمت راست و اولیویه ژیرو در نوک خط حمله دیگر بازیکنان تاثیرگذار آبی‌ها در قطر بوده‌اند. فرانسه روی ارسال‌ها، حرکت از سمت چپ، یورش در عمق و حتی شوت از راه دور به رقبا ضربات زیادی را وارد کرده است. یکی از نکات مهم تیم دشان این است که آنها برنامه‌های متنوعی برای رسیدن به دروازه‌ی رقبا دارند و بازیکنان این تیم محدودیتی در اعمال تاکتیک‌های هجومی ندارند.

ماجرا در آرژانتین کمی متفاوت است. اسکالونی به اندازه‌ی دشان ستاره ندارد و از طرفی با تغییر دادن سیستم تیمش برای رویارویی با تیم‌های بزرگ نیز واهمه‌ای ندارد. سرمربی آرژانتین در رویارویی با هلند، برای جلوگیری از حرکات متعدد هلندی‌ها در کناره‌ی زمین و درخشش وینگ‌بک‌های تیم فان‌خال، تیمش را با سه مدافع مرکزی و ۲ بال به زمین فرستاد و توانست دومفریز و بلیند را از جریان بازی خارج کند و اجازه‌ی خودنمایی به دیپای و خاکپو را ندهد. یا مثلا در بازی برابر کرواسی در نیمه‌نهایی شاهد این بودیم که آرژانتین به جای سه هافبک‌ با چهار هافبک به میدان آمد تا با برتری عددی مانع از میدان‌داری مثلث لوکا مودریچ، مارسلو بروزوویچ و متئو کواچیچ شود. اتفاقی که رخ داد و ۲ بازیکن از سه بازیکن مذکور تعویض شدند و دیگری با کارت زرد مسابقه را تمام کرد. بلیزرها در آن مسابقه هیچ موقعیت جدی‌ای خلق نکردند.

اسکالونی به خوبی از نقات قوت و ضعف تیمش باخبر است. آنها به دلیل میانگین قدی پایینی که دارند روی ارسال‌ها در موضع ضعف قرار می‌گیرند و بازی با هلند گواه بر همین ماجرا بود. مدافعان آلبی‌سلسته به راحتی پشت محوطه به رقبا خطا می‌دهند و همین مساله می‌تواند در جدال برابر فرانسه برای‌شان گران تمام شود. در سوی مقابل قهرمان جام‌های جهانی ۱۹۷۸ و ۱۹۸۶ تیمی زهردار در جلوی زمین است. آنها به خوبی فضا را برای مسی فراهم می‌کنند و فوق‌ ستاره‌ی تیم ملی آرژانتین توانسته در سیستم اسکالونی به راحتی و بدون محدودیت کارش را انجام دهد. در خط حمله آلوارز وظیفه‌ی دوندگی را به هنگام دفاع ایفا می‌کند و به هنگام هجوم نیز مهاجم تارگت می‌شود. وینگ‌بک‌ها بدون مشکل در کناره‌ی زمین حرکت می‌کنند و با وجود اینکه بازیکنان سرآمدی نیستند اما موفق به تاثیرگذاری شده‌اند که اوج تبلور آن برابر هلند بود. در میانه‌ی میدان اعتقاد ویژه‌ی اسکالونی به رودریگو دی‌پائول باعث شد تا این بازیکن پس از سه بازی پرانتقاد، از دور حذفی تبدیل به همان بازیکن جنگنده و کم‌اشتباه سابق شود. آلکسیس مک‌آلیستر و انزو فرناندز نیز ۲ مهره‌ی جوانی بودند که در کنار خولین آلوارز با اعتماد اسکالونی به ترکیب اصلی تزریق شدند و خوش درخشیدند.

باید دید در دوئل این ۲ سرمربی کدام یک فاتح خواهد بود. اسکالونی در پی گرفتن انتقام سال ۲۰۱۸ است و نمی‌خواهد اشتباهات سامپائولی در آن بازی را تکرار کند. در طرف دیگر دشان هم به خوبی مطلع است که این آرژانتین، فوق‌العاده سازمان‌یافته‌تر از تیم حاضر در روسیه خواهد بود. و نهایتا باید دید این ۲ ستاره چه تدبیری برای مهار اَبَرستاره‌های درون زمین، یعنی مسی و امباپه دارند. به نظر شما فاتح این تقابل بزرگ چه کسی خواهد بود؟

برچسب‌ها