تهران- ایرنا- یکی از ظرفیت‌های نوین سینما در عصر کنونی، بهره‌مندی از مسیرهای فرامتن است که این امکان، ضمن برجسته کردن توانمندی‌های حقیقی سینما، ارزش افزوده بیشتری را نصیب آنها می‌کند.

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، سینما در کشورهای صاحب این صنعت، کارکردی تک‌بعدی ندارد. اینکه سینما مکانی باشد که صرفا به پخش فیلم بپردازد، تعریفی است که در نظم نوین، جایگاهی ندارد چرا که با افول وضعیت اقتصادی مردم در سراسر کره زمین و بالا رفتن هزینه نگهداشتن سینما، دیگر عملا نمی‌توان صرفا با نمایش فیلم، این اماکن را سرپا نگهداشت و مهم‌تر آن‌که به رشد این صنعت کمک کرد.

به همین دلیل، سینماداران تلاش می‌کنند تا به هر بهانه‌ای، ضریب اشغال صندلی‌های سالن خود را بالا برده تا سودآوری خوبی در برابر ضریب استهلاک هر سانس به دست آورند.

در چنین فرمولی، جام جهانی برای سینماداران، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است چرا که می‌توانند عایدی خوبی از این مسیر به دست آورده و سود قابل قبولی را روانه سینماهای خود کنند.

دعوایی که به ضرر سینما تمام شد

نمایش فوتبال در سینماها، اگرچه قدمتی ۱۲ ساله دارد اما متاسفانه هم‌چنان در حال طی کردن مرحله آزمون و خطای خود است. با آن‌که نمایش فوتبال در سینماها، مترصد جا افتادن بود اما ناآرامی‌های اجتماعی، این حق مسلم شادی‌آفرین را از مردم گرفت

این اتفاق در سینمای ایران، اگرچه قدمتی ۱۲ ساله دارد اما متاسفانه هم‌چنان در حال طی کردن مرحله آزمون و خطای خود است. با آن‌که نمایش فوتبال در سینماها، مترصد جا افتادن بود اما ناآرامی‌های اجتماعی، این حق مسلم شادی‌آفرین را از مردم گرفت تا سینماها حتی نتوانند ۲ بازی ابتدایی تیم ملی فوتبال کشورمان در جام جهانی امسال را نمایش دهند.

در گام بعدی که طلسم این حرکت، با نمایش بازی ایران و آمریکا شکسته شد، این انتظار وجود داشت که برخی از بازی‌های مهم این رویداد نظیر بازی انگلستان و فرانسه یا بازی‌های تیم‌های ملی آلمان و برزیل در سینماها به نمایش درآید اما در کنار کج‌سلیقگی در ارائه یک برنامه‌ریزی درست، یک عامل دیگر، سد راه چنین اتفاقی شد.

وقتی بازی ایران و آمریکا در همان تک‌سانس، ۶۱۰ میلیون تومان فروخت، سروصداهایی بلند شد مبنی بر اینکه این رقم باید بین سینماداران و صاحبان فیلم‌های روی پرده تقسیم شود. موردی که اگرچه ظاهر ساده‌ای داشت اما درنهایت سبب شد تا سینماها به‌رغم دریافت مجوز بازی‌های نیمه‌نهایی، با یکدیگر کنار نیامده و درنتیجه ۲ بازی حساس و مهم که منجر به صعود فرانسه و آرژانتین به فینال شد را از دست بدهند.

درواقع نیمه نخست جام جهانی قربانی دعواهای خیابانی و نیمه دوم این رویداد نیز درنتیجه دعوای سینماگران به ناکامی کشیده شد و نتیجه آن، بی‌بهره ماندن سینماها در سالی که بیشترین میزان افول را تجربه کرده بودند. به همین سادگی، برگ برنده‌ای به نام جام جهانی ازدست رفت تا عایدی سینمای ما از این رویداد، مبلغ بسیار اندکی باشد که منجر به بروز درگیری درون‌صنفی شد.

استفاده سینماها برای فرامتن

در کشورهای صاحب صنعت سینما، بین۲۰ تا ۳۰ درصد از سهم سالیانه سینما، به امور فوق‌برنامه اختصاص دارد. این امور شامل برگزاری کنسرت، سیمنارها و مراسم، پخش فوتبال، تئاترهای موزیکال، نمایش سریال‌ها و... است. اموری که عمدتا با استقبال مخاطبان مواجه شده و سود خوبی را برای سینماها به همراه دارد.

در ایران اما، سینماها تنها به مکانی برای نمایش فیلم محدود شده است. در برخی شهرستان‌ها که سالن مناسبی وجود ندارد، از سینما به‌عنوان سالن برگزاری کنسرت استفاده می‌شود. پردیس‌ها اما طی سالیان اخیر، روال را به‌صورت کجدارومریز به سمت سینمای حرفه‌ای تغییر داده‌اند اما چون قانون یا روند متقن و ثابتی در این زمینه وجود ندارد، موقعیت‌ها یکی پس از دیگری از دست رفته و همان بهره‌برداری قدیمی که از سالن‌ها می‌شد، از این اماکن به عمل می‌آید.

حال آن‌که نمایش صرف آثار سینمایی، تنها ۵۰ درصد از هزینه بلیت را روانه سینماها کرده که این میزان نیز باید صرف امور جاری سینماها و استهلاک آن شود. بنابراین کاملا ضروری است که این ظرفیت ۲۰ تا ۳۰ درصدی سینماها به امور فوق‌برنامه، در ایران نیز لحاظ شده تا روند صنعتی‌شدن سینما، با قدرت و استاندارد بیشتر و مطلوب‌تری محقق شود.

به‌عنوان‌مثال برخی سریال‌های شبکه نمایش خانگی، از ظرفیت بسیار خوبی برای جذب مخاطب در سینما برخوردار است. تا به امروز، چندین نمایش خصوصی از این سریال‌ها در تهران و چند کلان‌شهر انجام شده که تمام آنها با استقبال خوبی از جانب مخاطب مواجه شده است. وقتی میزان استقبال تا این اندازه است، چرا سینما نباید متناسب با جایگاه خود، از این ظرفیت بهره بگیرد؟

به این مورد اضافه کنید آورده‌ای که دیگر امور فوق‌برنامه می‌تواند برای سینماها به همراه بیاورد. در این اتمسفر است که طبیعتا دیگر خبری مبنی بر خسارات سنگین به سینماها درنتیجه نبود مخاطب مخابره نمی‌شود و سینما، شکل فراگیری از مخاطب را به خود می‌بیند که به پویایی این صنعت و نزدیکی آن به روند حرفه‌ای خود کمک بسیاری می‌کند.

دربی را به سینما بیاورید

فرصت طلایی جام جهانی به هر دلیلی سوخت شد اما این رویداد، قطعا آخرین برگ برنده سینماهای کشور نیست. به‌زودی قرار است دربی لیگ برتر برگزار شود و این یعنی سرریزشدن صدها میلیون تومان به سینماها

فرصت طلایی جام جهانی به هر دلیلی سوخت شد اما این رویداد، قطعا آخرین برگ برنده سینماهای کشور نیست. به‌زودی قرار است دربی لیگ برتر برگزار شود و این یعنی سرریزشدن صدها میلیون تومان به سینماها. وقتی یک سانس تیم ملی فوتبال کشورمان، بیش از ۱۴ هزار بیننده داشت آن‌وقت محاسبه کنید چه تعداد از طرفداران پرسپولیس و استقلال برای تماشای این بازی، روانه سینما می‌شوند؟ بدگمانی بزرگی خواهد بود اگر این میزان را کمتر از ۱۴ هزار نفر بدانیم.

بنابراین دربی پیش‌رو، برای سینمای ایران، یک فرصت طلایی است. بازی‌های مهم لیگ، پخش یک‌روزه سریال‌های مهم شبکه نمایش خانگی می‌تواند علاوه بر اینکه مفهوم نوین سینما را در ذهن فرهنگ‌دوستان تغییر دهد، بلکه با جا انداختن این فرهنگ نزد مردم و نهادهای ذی‌ربط، آورده خوبی را نیز برای سینماهای کشور و صاحبان فیلم‌های روی پرده به همراه داشته باشد.

بنابراین هر چه زودتر به این رویکرد که سازوکار چندانی را نمی‌طلبد، نزدیک شویم، به همان اندازه می‌توانیم به پویایی گیشه و برون‌رفت سینما از خمودگی کنونی ایمان داشته باشیم. هرچند که این فرمول، فرمول چندان تازه‌ای نیست اما قدرمسلم آن‌که برای وضعیت امروز سینمای ما می‌تواند در مقام آب حیات، جلوه‌های دیگری از ظرفیت‌پذیری سینما را به نمایش بگذارد.