سومین مجمع گفت وگوی تهران (TDF ۲۰۲۲) صبح دیروز دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ با حضور ۷۰ اندیشمند از ۳۶ کشور در دفتر مطالعات وزارت امور خارجه آغاز به کار کرد؛ نشستی که «سیاست همسایگی جمهوری اسلامی ایران، رهیافتی به دوستی و اعتماد سازی» مهمترین محور مجمع به شمار می رفت.
اما دال مرکزی مباحث مطرح شده در مجمع مزبور، فروپاشی نظم مورد نظر غرب با محوریت آمریکا بود که مقامات حاضر در نشست هر کدام از زاویه ای مختلف به این مساله اشاره کردند.
«عادل عبدالمهدی» از رهبران سیاسی عراق و نخست وزیر سابق این کشور در سخنان خود با اشاره به تغییر نظم نوین جهانی و دستیابی کشورهای در حال توسعه به مؤلفههای قدرتساز گفت: قدرت آمریکا که پس از فروپاشی شوروی قدرت تعیینکننده در جهان تکقطبی بود، رو به افول است و پیمانها و همکاریهای میان کشورهای در حال توسعه نظم جدیدی را بر جهان حاکم میکند.
دنیس مونکادا وزیر خارجه نیکاراگوئه نیز اجلاس تهران را فرصتی برای تقویت همکاریهای منطقهای و کشورهای دوست و متحد در مسیر مقاومت در برابر نظام سلطه عنوان کرد و گفت: شعار نشست تهران، حاوی عناصر کلیدی برای ساخت یک نظم نوین جهانی بر پایه احترام به استقلال کشورها و حقوق بینالملل و تأکید بر برابری و اعتماد به سیاستهای داخلی کشورها با فرهنگ مختص به خود آنهاست.
تهدیدی جدی به نام چین برای آمریکا
یکی از بزرگترین رقبای ایالات متحده آمریکا که همواره باعث نگرانی کاخ سفیدنشینان و نمایندگان کنگره شده، کشور چین است که در آینده ای نزدیک احتمال می رود، در بیشتر حوزه ها از ایالات متحده پیشی گیرد.
«عادل عبدالمهدی» در این نشست خاطر نشان کرد که «جهان در حال در تغییر است و دو قطبی آمریکا و شوروی از بین رفته است. قدرتهای جدیدی در حوزه موشکی، هستهای و پهپادی ظهور کردهاند. در زمینه اقتصادی، سرانه خرید چین در سال ۲۰۲۲ به ۳۰ تریلیون دلار رسیده است. سهم چین در سال ۲۰۲۰ در حوزه تجارت بینالمللی به ۱۴ درصد رسید.
چین حتی توانسته در صفحه شطرنج خاورمیانه طوری بازی کند که متحدان دیرینه آمریکا را به اردوگاه خود بکشاند که سفر اخیر «شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین به عربستان در این راستا قابل ارزیابی است.
جنبه ضدآمریکایی بودن سفر شی جین پینگ به ریاض و ارسال سیگنال از سوی سران پکن و ریاض به کاخ سفید بر کسی پوشیده نیست؛ پیام هایی که در واقع مخاطب آن کسی جز بایدن و سیاست های او نیست.
عربستان به عنوان متحد دیرینه و چین در قامت بزرگترین رقیب آمریکا، پیامهایی را به کاخ سفید مخابره کردهاند؛ پیامهایی با این محتوا که قواعد بازی در صفحه شطرنج آسیا تغییر کرده و ریاض به دنبال همپیمانان شرقی و پکن در صدد انزوای آمریکا و تغییر جایگاه از دومین اقتصاد جهان به رتبه اول است.
بنابر این، ناظران سفر مزبور را نه تنها به لحاظ مصالح اقتصادی مهم میدانند بلکه آن را پیام واضح ژئوپلیتیک عربستان و چین به آمریکا میشمارند، به این معنا که شریک جایگزین دیگری نیز در جهان وجود دارد.
در همین ارتباط «آنگلا استانزل» از بنیاد «علم و سیاست» میگوید، چند سالی است که چین و عربستان به یکدیگر نزدیکتر شدهاند. چین با این رویکرد، این پیام را میرساند که با ائتلاف با عربستان سعودی به نحوی وارد حوزه نفوذ آمریکا شده است.
مناسبات مشارکت استراتژیک میان ریاض و پکن به دوران قبل از سفر اخیر رئیس جمهوری چین به عربستان باز میگردد. این کشورها در سال ۲۰۱۶ یک قرارداد مشارکت استراتژیک را در زمینه انرژی امضا کردند که در نتیجه آن ارزش تجارت دو جانبه چین و عربستان در سال ۲۰۲۰ به ۶۵.۲ میلیارد دلار و در سال ۲۰۲۱ حدود ۸۷.۳ میلیارد دلار رسید. در مقابل، ایالات متحده و عربستان سعودی، ۲۴.۸ میلیارد دلار داد و ستد تجاری دو جانبه داشتند که تقریبا یک سوم میزان داد و ستدی است که چین و عربستان سعودی با یکدیگر دارند.
از نگاه ناظران، چین نیز به دنبال تنوع بخشیدن به همکاریهای خود با کشورهای حاشیه خلیج فارس و کشورهای عربی است تا ضمن پرکردن جای آمریکا، با بهره گیری از انرژی این پهنه جغرافیایی از دومین اقتصاد جهان به جایگاه اول برسد؛ موضوعی که همواره به هراس و نگرانی سران واشنگتن دامن زده است.
شطرنج اوکراین و رقیبی به نام روسیه
همان طور که پیشتر اشاره شد، بسیاری از اساتید روابط بینالملل معتقدند که نظم تک قطبی جهانی به پایان خود رسیده است؛ موضوعی که اخیرا پوتین نیز به تشریح آن پرداخت و طی یک سخنرانی ویدئو کنفرانسی در اجلاس اقتصادی سنت پترزبورگ گفت: با وجود تلاش منتفعان از جهان تک قطبی برای حفظ آن به هر قیمتی، باید گفت جهان قطبی به پایان رسیده است.
«مارک اپیسکوس» تحلیلگر نشریه نشنال اینترست در گزارش اخیر خود با اشاره به صحبتهای پوتین و تاکید بر اینکه حتی خود آمریکاییها به این موضوع پی بردهاند که تحریمهای آنها کارآمدی لازم برای به چالش کشیدن روسیه را ندارد، اذعان میکند: تحریمهای مزبور نه تنها تاثیری در توقف روسیه نداشته، حتی آسیبهای جدی به خود کشورهای غربی وارد کرده است.
چندی پیش بلومبرگ گزارش کرد که «... مقامات دولت بایدن اکنون به طور خصوصی ابراز نگرانی میکنند که مجازاتهای در نظر گرفته شده به جای منصرف کردن کرملین تورم را تشدید، ناامنی غذایی را وخیمتر و مردم عادی روسیه را بیشتر از پوتین یا متحدانش مجازات میکند.» روسیه که با افزایش قیمت انرژی و تعمیق روابط مالی با کشورهای کلیدی که از همراهی با تحریمهای غرب امتناع کردهاند، پیشبینیهای دولت بایدن در مورد فروپاشی قریبالوقوع اقتصادی را به چالش کشیده است.
به دلیل خطای محاسباتی غرب و نتیجه عکس ناشی از تحریم روسیه، پوتین رژیم تحریمها را که پس از تهاجم روسیه به اوکراین اعمال شد «احمقانه» و «بیفکر» خوانده و گفته است که «جنگ اقتصادی تمام عیار غرب نه تنها نتوانسته روسیه را فلج کند، بلکه خسارتی به مراتب بیشتر را به اروپا و ایالات متحده وارد میکند.»
کارشناسان آمریکایی با تایید نظر پوتین مبنی بر پایان یافتن نظم تک قطبی نظام جهانی، اذعان میکنند که سالها طول میکشد تا تحریمهای غرب علیه روسیه اثر کند؛ شاید تا آن روز دیگر اوکراینی وجود نداشته باشد.
افزون بر رقبای قدرتمندی همچون چین و روسیه، نقش پیمان ها و اتحادهای منطقهای همچون سازمان همکاری شانگهای و بریکس را نمی توان نادیده گرفت؛ پیمان هایی که نقش به سزایی در قدرت یابی بلوک رقیب در برابر آمریکا و همپیمانان اروپایی آن دارد و از آفریقا گرفته تا به حیات خلوت آمریکا در آمریکای لاتین تسری یافته اند.