به گزارش ایرنا، گذشت زمان و وقوع جریانهای مختلف هرگز نتوانسته این سنت دیرینه را کمرنگ کرده و از میان ببرد بلکه هر چه میگذرد بر شکوه و زیبایی آن افزوده و هر سال با شکوهتر از قبل برگزار میشود.
اواخر آخرین ماه پاییز که فرا میرسد شور و نشاطی بی نظیر بر مردم این دیار از کوچک و بزرگ حاکم شده و تکاپو برای استقبال از شب یلدا آغاز میشود، هفته آخر آذر مغازههای شهر جلوه دیگری به خود میگیرد گویی مردم برای سال نو خرید میکنند، گروه گروه از شهری و روستایی برای تداراک شب یلدا راهی بازار شده تا
میوههای مخصوص چله و آجیل و خشکبار تا شیرینی و پشمک خریده و برای شب طولانی سال آماده کنند.
آماده شدن برای شب یلدا در آذربایجان غربی از چند هفته قبل آغاز میشود و تا روز منتهی به شب چله ادامه پیدا میکند.
«چیللیک» یا هدیه خریدن برای تازه عروسها
بردن تازه عروس ها به بازار و خرید «چلیللک» یا هدیه، به مناسبت اولین چله سال عروسی و همچنین خرید هدیه برای بزرگان خانواده، زیباترین صحنههایی است که در شلوغی بازار شب یلدا به چشم میخورد، شاید بارها هنگام گذشتن از جلو مغازهها یا وارد شدن برای خرید به آنها زنان، مردان و دختران و پسران جوانی را دیدهایم که چگونه با شوق بی نظیر از خریدهای خود میگویند.
مادری را میبینیم که از فروشنده برای انتخاب «چیللیک» یا هدیه مناسب برای عروسش نظر میخواهد و یا پدرانی را که مشغول خرید میوه و آجیل شب چله هستند البته زندگی ماشینی کمی کار پدرها را دشوار کرده و آنها مجبورند بسیاری از میوهها و آجیلهای لوکسی را که در گذشته نبود حتی به قیمت گران بخرند تا سفره یلدایشان بی رونق نباشد.
در گذشته بسیاری از میوههای شب یلدا از اوایل پاییز در خانههای روستایی نگهداری میشد تا با رسیدن شب چله استفاده کنند میوههایی چون هندوانه که در انبار علوفه و میان کاهها نگهداری میشد و شب چله با شور خاصی سر سفره شب یلدا قرار میگرفت و یا «آونگ» (انگورهای رنگارنگی که توسط نخ به هم وصل شده و از دیوار یا سقف چوبی آویزان میشوند) که هنوز هم در خانههای روستایی وجود دارد، سیب، بادام، گردو، سنجد و کشمش و خوردنیهای دیگری که برخی قربانی زندگی ماشینی شده و دیگر خبری از آنها نیست و بعضی استقامت به خرج داده و پا برجا ماندهاند و هنوز در دور دستترین روستاها شب چله که میرسد در سینی مخصوص توسط مادر بزرگها کنار هم قرار گرفته و زینت بخش این شب به یاد ماندنی میشوند.
هندوانه مهمترین ترین میوه شب یلدا
«هندوانه» مهمترین میوه شب چله است و تهیه آن توسط بزرگ خانواده صورت میگیرد و باید دقت کند هندوانهایی که خریده خوب(قرمز و شیرین) باشد و به همین خاطر برای خرید آن وسواس زیادی به خرج میدهند.
پس از هنداونه، انار، نقل، کشمش، پشمشک، سیب، انواع میوههای روز، گردو، بادام، آجیلهای سنتی تهیه شده توسط مادر بزرگ ها، آونگ و انواع کیک و شیرینی که به مرور زمان خلق شدهاند زینت بخش سفره شب یلدا هستند.
حلوا، شیرینی زیبای سفره شب چله
«حلوا» خوردنی مهم شب چله مردم آذربایجان غربی است چنانکه در ارومیه حلوا فروشیهای به نام و با قدمت بالایی چون «حسین مظلوم» اقدام به تهیه این نوع حلوا کرده و چند روز مانده و حتی در روز منتهی به شب یلدا صفهای عریض و طویل خرید حلوا مقابل مغازهها، چهره دیگری به شهر میدهد.
کسی از ایستادن در این صف خسته نمیشود بلکه آنچه خواهیم دید خندههایی است که بر لبها نقش میبندند و گرد خستگی و غم را از چهرهها میزداید، تلاش بی وقفه صاحبان حلوا فروشیها و همهمه مردم دنیای دیگری خلق میکند و نه تنها نظاره گر نحوه تهیه حلوا میشوی بلکه به آرامش هم میرسی چه بسا این صفها ساعتها وقت تو را بگیرد ولی خیالی نیست چون میخواهی حلوای تازه بخری.
انار، زینت بخش سفره شب چله
انار با آن سرخی زیبایش زینت بخش سفره شب چله است، خرید این میوه از اولویتهاست و به عبارتی پس از هندوانه دومین میوه مهم و پرطرفدار سفره شب یلداست که باید تهیه شود به همین خاطر در نگاهی به سبدهای خرید مردم انار و هندوانه بیش از دیگر میوهها به چشم میخورد.
اما گذشته از خریدها، صحنههای دیگری هم زیبایی شب چله را در دیار رنگین کمان اقوام و ادیان زیباتر میکنند
«پای» یا هدیه فرستادن به خانه تازه عروس
در این شب گروهی از خانواده داماد خنچه یا طبقی از هدایای خریداری شده شامل لباس، طلا، میوه شب چله، حلوا، هندوانه، آجیل و هدایای دیگر را راهی منزل عروس میکنند، نا گفته نماند در گذشته هدیه بردن به خانه عروس به اندازه امروز پر هزینه نبود ولی زندگی مدرنیته امروزی باعث شده جنس و نوع هدایا نیز تغییر کرده و هزینه بالایی به خانواده تحمیل کند.
«چیلله گئجه سی»
«چیلله گئجه سی» یا شب یلدا اگر چه در تمام کشور و حتی بسیاری از کشورها برگزار میشود ولی در آذربایجان غربی حال و هوای خاصی دارد بطوریکه میتوان گفت این دیار آنگونه که از شب چله استقبال میکند در جای دیگری چنین استقبالی نمیشود و سفره شب یلدا و غذاهای مخصوص آن گواه روشنی بر این مدعاست.
«کوفته شورباسی» محبوبترین غذای شب یلدا
«کوفته شورباسی» یا کوفته، محبوبترین غذای شب چله در آذربایجان غربی است و نام آن با شب چله گره خورده است و علاوه بر این «دولمه برگ مو و برگ کلم» هم از شاخص ترین غذاهای این شب هستند البته غذاهای متنوع و امروزی دیگری هم تهیه میشود.
«بایاتی» گویی رسم ماندگار شب چله مردم آذربایجان
شب یلدا در آذربایجان غربی بدون «بایاتی» گویی مادر بزرگها و داستان سرایی و خاطره گویی پدر بزرگها لطف خاصی ندارد «چیلله گئجه سسی» در این دیار با بایاتی گویی مادر بزرگها پیرامون موضوعات مختلف به سر میرسد چنانکه فرزندان دور او حلقه زده و با شوق تمام به بایاتی هایش گوش داده و هر کدام برای خود نیتی میکنند.
«چله گئجه سی» آذربایجان یادگاری از دوران اساطیر
محقق، پژوهشگر واستاد دانشگاه ارومیهای میگوید: یکی از قدیمیترین مراسمهای رایج در آذربایجان که همچون جشن سال نو و یئنی گون (اول فروردین) ارتباط نزدیکی با نجوم دارد مراسم چیلله گئجه سی است که هر سال با شکوه فراوان در میان خانوادهها برگزار میشود.
آمادگی برای این شب به یادماندنی از چندین روز قبل شروع و با شب نشینی در آخرین شب آذر به اوج میرسد.
توحید ملک زاده ادامه داد: اساس این جشن هماهنگ با سال اعتدالی و براساس تقویم ترکان در زمان سلجوقی یعنی تقویم جلالی به افتخار سلطان جلال الدین ملکشاه سلجوقی موقع تحویل ماه جدی (آذر) به قوس (دی) پایه ریزی شده است، شب این تحویل، طولانی ترین شب سال است و مردمان قدیم برای در امان ماندن از شر شب طولانی و در ضمن خوشحالی از تولد خورشید و نورانیت به جشن و پایکوبی میپرداختند.
وی گفت: در آذربایجان به سبب دارا بودن زمستانهای سخت این عید و مراسم خیلی ملموستر است.
ملکزاده اظهار کرد: در آذربایجان، این شب، آغاز چله بزرگ (بویوک چیلله) است که ۴۰ روز ادامه دارد. سرما پس از ۴۰ روز زورش را میزند تا دوباره سرما را بر جهان حاکم گرداند ولی گرم شدن زمین عمر چله کوچک (کیچیک چیلله) را کوتاهتر میکند و پس از بیست روز بایرام آیی (ماه اسفند) فرا میرسد.
این استاد دانشگاه به مراسم اصلی شب چله اشاره کرد و افزود: پای گوندرمه (هدایایی برای فرزندان خصوصا نوعروسان) در شب چله رسمی است که با جدیت و علاقه فراوان در آذربایجان اجرا میشود.
وی یادآور شد: «چیلله قارپیزی» و استفاده از میوههای قرمز رنگ (سیب قرمز و انار) برای سمبولیزه کردن خورشید و گرمی، حلواهای مخصوص گردو، آجیل و میلاخ از دیگر مراسم این شب است.
ملکزاده، گرد آمدن در منزل بزرگان و بایاتی گویی، خاطره گویی، تاپماجا (چیستان) گویی، داستانسرایی حماسی نظیر «کورواغلو» و نقل داستانهای «دده قورقوت» و شنیدن سخنان اوزان (عاشیق های باستانی) را از دیگر سنتهای این شب به یاد ماندنی برشمرد.
این محقق وپژوهشگر افزود: در اثر گسترش رسانههای جمعی و خصوصا تلویزیون و سیاستهای یکپارچه سازی ملی، اخیرا کلمه یلدا به صورت همه گیر وارد فرهنگ و زبان ملل ساکن ایران شده که جالب است چند دهه قبل این مردمان قبلا هیچ اطلاعی از چیلله و به زعم آنان یلدا نداشتند ولی در آذربایجان، ترکان این شب را «چیلله گئجه سی» نامیدهاند.
ملک زاده تاکید کرد: در اساطیر، ملل شرق این شب را شب تولد خورشید میدانند و ارتباط آن با آیینهای قدیمی مورد اتفاق تمام محققان است همچنان که تولد خدای دوموزی در میان سومریان دراول فروردین با جشنی بزرگ یاد میشد، شب چله نیز تولد نور وامیدواری بود برای مردمان قدیم بوده است.
«چیلله قارپیزی» یا هندوانه شب یلدا هشداری به زمستان
شاعر و نویسنده برجسته ادبیات فولکور آذربایجان غربی نیز معتقد است: با کمی دقت میتوان گفت مردمان این دیار با برگزاری مراسم شب یلدا یا «چیلله گئجه سی» میخواستند به زمستان بفهمانند ای زمستان ای که دستها و چهرهها از سردی تو یخ میزنند و احشام در حبس میمانند ما هراسی از تو نداریم و با برگزاری شب چله شادی کرده و دهان خود را شیرین نموده، آواز خوانده و میوه تابستانی (هندوانه) میخوریم.
بهراماسدی ادامه داد: بنا بر باورها گفت وگویی بین چله بزرک و کوچک که با هم خواهر هستند صورت میگیرد و در روزهای پایانی چله بزرگ، چله کوچک از او میپرسد در این مدت چه کردی؟ چله بزرگ میگوید: دستان همه را روی تنور انداختم، دستان دخترانی را که با کوزه آب میآوردند منحمد کردم و چله کوچک میگوید تو کاری نکردی ببین من چه میکنم، کاری میکنم که نوزدان در گهوارهها و دست تازه عروسها در کنار چشمه آب یخ بزند.
چله بزرگ یا خواهر بزرگتر در مقابل میگوید عمرت کوتاه است و به دنبالت بهار میآید.
اسدی داستانهای عبرت آموز گفتن مادر بزرگها به نوهها و فرزندان را از جمله آیینهای ماندگار شب یلدا دانست و افزود: مادر بزرگها در شب چله با داستانهای عبرت آموز، تجربههای خود را به فرزندان، نوهها و نتیجهها انتقال میدهند.
«بایاتی فالی» از آیینهای شب چله آذربایجان غربی
پژوهشگر دیگری به سرگرمیهای شب چله اشاره کرد و گفت: مردم آذربایجان از گذشتههای دور در طول شب چله آیینهایی چون «بایاتی فالی» یا فال دوبیتی و «تاپماجا» یا چیستان را دور سفره شب چله که بیشتر روی کرسی پهن میشد، به راه میانداختند.
محمدی افزود: رباعی خوانی و حافظ خوانی هم از دیگر آیینهای شب چله مردم آذربایجان غربی است، بزرگترها در این شب شعر خوانی و مشاعره میکنند و یا با خواندن بایاتی برای جوانان فال میگیرند.
وی ادامه داد: چله در تقویم مردم آذربایجان به دوره خاص زمانی اشاره دارد که از شب یلدا آغاز و تقریبا تا پایان زمستان ادامه مییابد، ۴۰ روز بویوک چیلله یا چله بزرگ که از اول دی شروع و در ۹ بهمن خاتمه می یابد و ۲۰ روز کیچیک چیلله یا چله کوچک است که از ۱۰ بهمن شروع و آخر بهمن به اتمام میرسد.
یلدا فرصتی برای رفع کدورتها
مردم شناس و پژوهشگر ارومیهای هم گفت: شب یلدا در شرایط کنونی و در دورانی که خانوادهها یا مشغول تماشای تلویزیون و یا غرق در فضای مجازی هستند، فرصت نمیکنند به دیدار هم رفته و احوال یکدیگر را بپرسند لذا این شب فرصت مغتنمی برای تجدید دیدارها و گرد هم آمدنها است.
عزیزنژاد ادامه داد: همچنین در این شب افراد و طایفههایی که با هم کدورت دارند با پیشقدمی و واسطه گری ریش سفیدان و بزرگترها با هم آشتی کرده و سر سفره شب یلدا مینشینند.
این مردم شناس اظهار کرد: امروزه حتی در روستاها هم گرد هم آمدنها و شب نشینیها کمرنگ شده در حالیکه شب یلدا از نظر دینی نیز نوعی صله رحم است و دیدارها را تازه کرده و شادی و شعف را بر خانوادهها ارزانی میدارد.
پیشینه شب یلدا را به هزاران سال قبل نسبت میدهند این شب که به شب چله معروف است در حقیقت آخرین شب پاییز یعنی ۳۰ آذر است که به صبح اولین روز زمستان یا همان اول دی ختم میشود.
یلدا در لغت به معنی زایش و تولد است، ایرانیهای باستان این شب را جشن میگرفتند چرا که فردایی که در حقیقت روز یلدا و تولد خورشید است روزها رو به بلندی و طولانی شدن میروند و از مقدار شب که نماد و مظهر تاریکی است، کم میشود.
ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه خود از یلدا سخن گفته و مینویسد: «و نام این روز میلاد اکبر است و مقصود از آن انقلاب شتوی (زمستانی) است، گویند در این روز نور از حد نقصان به حد زیادت خارج میشود و آدمیان به نشوونما آغاز میکنند و پریها و دیوها به فنا روی میآورند».
تاریخچه شب یلدا در ادب فارسی که ریشه در فرهنگ ایرانی دارد نشان میدهد که شاعران و نویسندگان هم از یلدا برای وصف معشوق استفاده میکردند و در اشعار و نوشتههای این ادبیان، موی بلند و سیاه یار به شب یلدا تشبیه میشود و سپیدی روی معشوق، به صبح و روز سپید و درخشان نسبت داده شده است.
چنانکه عبید زاکانی میگوید:
ای لعل لبت به دلنوازی مشهور
وی روی خوشت به ترکتازی مشهور
با زلف توقصه ایست ما را مشکل
همچون شب یلدا به درازی مشهور