تهران- ایرنا- شهروند افغانستانی ساکن ایران با بیان اینکه در دو دهه اخیر سفره یلدای افغانستانی‌ها شبیه ایرانیان شده است، گفت: برخی خانواده‌ها حتی اگر نتوانند هندوانه و انار تهیه کنند، کیک‌ها و شیرینی‌هایی سفارش می‌دهند که رنگ و شکل آن شبیه این میوه‌ها باشد.

پدر کلان، مادر کلان، بابا جان و مادرجان ... این واژگان گرامی و عزیز فارسی کلامش را شیرین‌تر می‌کند، اگر چه هر بار که می‌گوید «افغانستان سرزمین من» مکث می‌کند و آهی می‌کشد، اما وقتی از حافظ و مولانا و فردوسی با غرور نام می‌برد هیچ حس غربتی از روزگارش در ایران دریافت نمی‌شود. زبان فارسی میراث مشترکی است که قرن‌ها ما و ملت افغانستان را در یک جغرافیا همسایه و هم زبان کرده است اما ثبت جهانی یلدا در پرونده‌ای مشترک در یونسکو به نام ایران و افغانستان باب گفت‌وگو را باز کرد.

عقیله رحمانی شهروند افغانستانی و دانش‌آموخته دکترای سیاست‌گذاری عمومی است؛ او به همراه خانواده اش از حدود یک سال پیش در شهر مشهد ساکن شده و برای تحصیلات تکمیلی بین مشهد و تهران در رفت و آمد است. وی در حوزه آموزش مهارت و سبک زندگی به فارسی زبان‌های مهاجر و ساکن شهرهای شمال شرقی کشور فعال است.

رحمانی که از ثبت جهانی شب چله/ یلدا در یونسکو به عنوان میراث ناملموس و مشترک میان ملت افغانستان و ایران بسیار خرسند است به خبرنگار فرهنگی ایرنا می‌گوید: شب یلدا و نوروز از رخدادهای فرهنگی بزرگ فارسی‌زبان در سراسر جهان از جمله مردم سرزمین من افغانستان است و از گذشته های دور این آیین‌ها در افغانستان همانند آیین‌های رایج در میان دیگر فارسی‌زبانان همچون مردم ایران تجلیل شده و می‌شود.

شاهنامه‌خوانی و فال حافظ فرهنگ رایج شب یلدا

رحمانی درباره آیین‌های یلدایی مرسوم نزد خانواده‌های افغانستانی می‌گوید: از شمال تا جنوب و از غرب تا شرق در میان فارسی‌زبانان افغانستان و به خصوص در مناطق مرکزی افغانستان که عمده تا هزاره‌ها و شیعیان سکونت دارند از دوره‌های کهن، شب چله جشن گرفته می‌شود و همه اعضای خانواده در خانه پدر کلان (پدربزرگ) و مادر کلان (مادر بزرگ) گرد هم جمع می‌شوند.

خواندن «حمله حیدری» در میان اقوام مرکزی هزاره‌ها و شیعیان در شب یلدا رواج دارد که در توصیف امیرالمومنین علی (ع) استشهروند افغانستانی ساکن ایران توضیح می‌دهد: شاهنامه‌خوانی از جمله برنامه‌های اصلی شب یلدا است که از قدیم تا کنون مورد توجه خانواده‌های افغانستانی بوده است. معمولا پدربزرگ از بچه‌ها می‌خواهد که شاهنامه را بخوانند و خود به زبان ساده و روان داستان را معنی می‌کند به طوری که کودکان یا افرادی که سواد ندارند به خوبی معنی ابیات شاهنامه را درک کنند. در کنار آن قصه‌گویی نیز از جمله برنامه‌هایی است که طرفداران زیادی در میان کودکان دارد. پدر بزرگ یا مادر بزرگ به گفتن قصه هایی برای کودکان می‌پردازند که این قصه‌ها بیشتر جنبه افسانه‌ای دارد.

وی همچنین حافظ‌خوانی و گرفتن فال حافظ را از دیگر برنامه‌های این شب طولانی سال نزد خانواده‌های فارسی‌زبان افغانستانی توصیف کرد و گفت: در شب یلدا هر عضو خانواده نیت کرده و بزرگ خانواده دیوان حافظ را می‌گشاید، سپس ابیات را خوانده و بر اساس میزان درک و فهم خود آن را تفسیر می‌کند. خواندن «حمله حیدری» هم در میان اقوام مرکزی هزاره‌ها و شیعیان در شب یلدا رواج دارد که در توصیف امیرالمومنین علی (ع) است که معمولا بزرگان خانواده آنرا می‌خوانند و به زبان ساده برای اعضای خانواده معنا می‌کنند.

شب یلدا برای نوعروسان هدیه می‌بریم

رحمانی درباره غذاها و سفره شب یلدا گفت: افغانستان کشوری است که اساس اقتصاد آن بر پایه کشاورزی است، لذا طبیعی است که نوع معیشت مردم بر نوع پذیرایی و سفره‌آرایی این شب تاثیر بگذارد. به دلیل فقر عمومی در روستاها، بسیاری از خانواده‌ها تلاش می‌کنند با توجه به آنچه در اختیار دارند این شب را متفاوت‌تر با دیگر شب‌های سال به صبح برسانند. به همین دلیل از زمان‌های دور در شب یلدا خوراکی‌هایی همچون گندم بریان‌شده، هسته زردآلو، زردآلوی خشک، مغز گردو و ... زینت‌بخش سفره‌های شب یلدای مردم افغانستان بوده است.

یلدا پایان تاریکی و ظلمت است و طلوع صبح، نویدبخش نور و روشنایی، امید و حیات و آمدن بهار استشهروند افغانستانی ساکن ایران افزود: البته با رشد شهرنشینی در دهه های اخیر تنوع چشم‌گیری در سفره‌های یلدایی مردم افغانستان به خصوص در میان شهرنشین‌ها ایجاد شده است. امروزه در شهرهای بزرگی همچون کابل، هندوانه و انار نیز در سفره یلدای شهرنشینان کابلی همچون سفره یلدایی ایرانیان، جای خود را باز کرده است.

وی بیان کرد: این شباهت در نوع سفره آرایی شب یلدا به خصوص در دو دهه اخیر رشد فراوانی داشته است. امروزه انار و هنداوانه نیز از اقلام ضروری سفره یلدایی افغانستانی‌ها شده است. دلیل اصلی این اتفاق را از دو منظر باید بررسی کرد. اول اینکه ایران به عنوان پرچمدار زبان و فرهنگ فارسی بر فرهنگ و آداب و رسوم دیگر فارسی‌زبانان تاثیر گذاشته است؛ دوم و مهمتر اینکه حضور میلیون‌ها مهاجر افغانستانی که سال‌ها حضورشان در ایران باعث شده، تحت تاثیر فرهنگ رایج در ایران قرار گرفته و بر شبیه‌سازی سفره یلدایی افغانستانی‌ها و ایرانی‌ها تاثیر بگذارند.

رحمانی می‌گوید: از دید مردم افغانستان یلدا پایان تاریکی و ظلمت است و طلوع صبح، نوید بخش نور و روشنایی، امید و حیات و آمدن بهار است. یلدا در میان مردم افغانستان شور و شعف خاصی دارد. ما هم مانند سایر فارسی‌زبانان، شب یلدا برای نوعروسان لباس نو هدیه می‌بریم، در کنار آن شیرینی و آجیل و میوه های رنگارنگ تزیین کرده و به خانه نوعروس می‌بریم.

بیشتر بخوانید

یلدا/ شب چله ثبت جهانی شد

خورش اسفناج یکی از غذاهای ثابت شب یلداست

رحمانی درباره شام و سفره یلدا در خانواده های افغانستانی توضیح داد: در شب یلدا مردم با توجه به سطح معیشت خود تلاش می‌کنند سفره متفاوت‌تر از دیگر شب‌ها تدارک ببینند زیرا همه اعضای خانواده و به خصوص کودکان دور هم جمع می‌شوند. با این وجود بسیاری از خانواده‌ها غذایی که با اسفناج تهیه می‌شود را آماده می‌کنند. البته در چند سال اخیر در شهرهایی مانند کابل ماهی سرخ شده نیز در شب یلدا آماده می‌کنند. اما غذاهایی که در ایران مرسوم است که معمولا با رب انار تهیه می‌شوند در میان شام یلدای خانواده‌های افغانستانی وجود ندارد.

«در گذشته‌های دورتر مردم افغانستان هم دور کرسی می‌نشستند و این کرسی با لحاف خوش نقش و نگاری که از پارچه‌های رنگارنگ و زیبا توسط مادر کلان و یا مادر خانواده شده است، مزین میشد، اما در سال‌های اخیر در شهرها، کرسی‌ها جای خود را به انواع وسایل گرم‌کننده جدید داده‌اند و از کرسی خبری نیست»

نمی‌خواستند مظاهر فرهنگی فارسی زبان‌ها در افغانستان برجسته شود

رحمانی درباره جشن‌های عمومی یلدا و نوروز در سطح شهر یا رسانه‌های عمومی توضیح داد: در طول حکومت‌های مختلف و حتی در ۲۰ سال گذشته، چندان به آیین‌های قدیم به خصوص یلدا توجه نمیشد و به عمد نمی‌خواستند مظاهر بزرگ فرهنگی فارسی‌زبان‌ها برجسته شود. البته در این میان جشن نوروز به دلیل اهمیت آن تا اندازه‌ای مستثنا بود. هرچند در دوره حکومت فعلی طالبان این آیین بزرگ از تقویم رسمی افغانستان به کلی حذف شده است.

وی با بیان اینکه مردم افغانستان اعیاد مذهبی مانند فطر و قربان را جشن می‌گیرند،گفت: حکومت‌های گذشته افغانستان همواره تلاش داشته‌اند که به نوعی فرهنگ و آیین‌های فارسی‌زبان را به حاشیه ببرند. با این حال، تشکل‌ها و انجمن‌های مختلف که در حوزه فرهنگ و ادب فارسی فعالیت می‌کردند در این مناسبت‌ها با برگزاری شب شعر و گردهایی‌ها، این آیین‌ها را گرامی می‌داشتند که نشان می‌دهد که یلدا و نوروز بخشی از واقعیت‌های فرهنگی جامعه بوده و دولت‌ها نتوانسته‌اند آن را حذف کنند. اگر چه رسانه‌های حکومتی چندان به یلدا نمی‌پرداختند اما رسانه‌های خصوصی فارسی‌زبانان این شب را با دعوت از بزرگان فرهنگی و ویژه برنامه‌ها تجلیل می‌کردند.

حاکمان غربگرای افغانستان، ایران‌هراسی را دامن می‌زدند

رحمانی با اشاره به تاثیر ثبت جهانی پرونده مشترک یلدا در یونسکو بر روابط فرهنگی دو ملت ایران و افغانستان، خاطرنشان کرد: وقتی ارزش و آیین‌های فرهنگی مشترک ملت‌ها برجسته شود روابط ملت‌ها هم نزدیکتر و دوستانه‌تر می‌شود، حتی بر روابط سیاسی، علمی و اجتماعی هم تاثیر می‌گذارد. متاسفانه در ۲۰ سال گذشته جریانی در افغانستان که از طرف غربی‌ها و آمریکایی‌ها حمایت میشد، تلاش می‌کرد با سیاست های خود، ایران‌هراسی را در جامعه افغانستان گسترش داده و شکاف و گسست میان مردم ایران و افغانستان را بیشتر کند، آنها هرگز دوست نداشتند ملت و دولت افغانستان و ایران به هم نزدیک شوند.

ثبت مشترک یلدا مانند آیین نوروز ما دو ملت را باز هم در کنار یکدیگر حفظ می‌کندوی توضیح داد: جریان حاکم دو دهه گذشته افغانستان، در صدد برجسته ساختن تفاوت و مسائل چالش برانگیز میان دو ملت بوده و اشتراکات فرهنگی دو ملت را نادیده گرفته و آن را به حاشیه می‌بردند. به گونه‌ای که حتی در صدد القای این موضوع نادرست بودند که زبان فارسی و دَری دو زبان متفاوت است. به عنوان مثال حتی به کاربردن واژگان فارسی رایج در ایران در ادارات و سازمان‌های دولتی نوعی جرم تلقی و برخورد میشد. حتی در برابر تلاش‌های ایران در حوزه‌های فرهنگی سنگ‌اندازی‌ و کارشکنی‌ می‌کردند.

شهروند افغانستانی ساکن ایران می‌افزاید: اگر فارسی و دری دو زبان متفاوت بود امروز مردم ایران و افغانستان باید در درک و خوانش اشعار حافظ، مولانا، فردوسی، سعدی و غیره که مظاهر فرهنگی مشترک دو ملت است، دچار مشکل میشدند، فارسی و دری یکی است و همان‌گونه که مردم افغانستان زبان یک ایرانی را متوجه می‌شوند یک ایرانی نیز زبان یک افغانستانی فارسی‌زبان را متوجه می‌شود. اما جریان ضد ایرانی و ضد زبان‌فارسی با تلاش در جهت جدایی دری و فارسی، فاصله دو ملت ایران و افغانستان را افزایش میداد و با برچسب زنی به موثران فرهنگی هر دو کشور به دنبال نیات شوم خود بودند، اما ثبت مشترک یلدا مانند آیین نوروز ما دو ملت را باز هم در کنار یکدیگر حفظ می‌کند.

باید فرهنگ های مردم فارسی‌زبان را حفاظت کنیم

رحمانی به فعالیت فرهنگی سایر کشورهای منطقه اشاره کرد و گفت: امروز ترکیه خود را پرچمدار فرهنگ و زبان ترکی می‌داند و در جهت ایجاد دنیای ترک، تلاش می‌کند تُرک‌تباران و تُرک‌زبان‌ها را در همه نقاط جهان به یکدیگر نزدیک کند. مقام‌های ارشد ترکیه، جمهوری آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان برای نزدیک کردن ملت‌های خود بر روی اشتراکات فرهنگی خودشان سرمایه‌گذاری تبلیغاتی گسترده‌ای می‌کنند.

وی تاکید کرد: اکنون که جریان یا جریان‌های نزدیک به غرب و آمریکا که ۲۰ سال در تلاش برای جدایی دو ملت فارسی‌زبان بوده و ایران‌هراسی را ترویج می‌کردند، جایگاه خود را از دست داده‌اند، بهترین فرصت است که با اتکا به آیین‌ها و فرهنگ‌های مشترک در رشد مناسبات فرهنگی میان دو ملت و حتی مناسبات سیاسی میان دو کشور تلاش کنیم تا زمینه برای دوستی پایدار میان دو کشور ایران و افغانستان با مشترکات عمیق فرهنگی فراهم شود.