تهران- ایرنا- مراکشی‌ها در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر فوتبال بازی کردند؛ فوتبالی که موجب می‌شود تا آدم‌ها به ویژه «کودکان رویاپردازی کنند» و حالا کودکان مراکشی می‌توانند رویا ببافند و آرزوهایشان زنده خواهد ماند.

جام‌جهانی فوتبال که دهه‌ها است همچون رقابت‌های المپیک هر چهار سال یک بار نگاه میلیون‌ها نفر را به خود خیره می‌کند، هر چند رخدادی ورزشی است اما از تحولات زمانه خود برکنار نبوده و نیست. برگزاری بیست‌ودومین دوره جام جهانی بهانه‌ای است برای اینکه این رویداد را از زاویه‌ای که کمتر مورد توجه قرار گرفته و با توجه به مهم‌ترین وقایع سیاسی، اجتماعی و تاریخی مرتبط با آن روایت کنیم.

میزبانی که کارگران زیادی برای تدارک آن جان دادند

کشور کوچک قطر در حالی میزبانی جام جهانی ۲۰۲۲ را بر عهده گرفت که از همان ابتدا با واکنش‌ها و انتقادهایی مواجه شد. «سپ بلاتر» رئیس وقت فیفا در زمان انتخاب قطر در دسامبر ۲۰۱۰، بر «بد» بودن این انتخاب اعتراف کرد اما تکان‌دهنده‌ترین و تاسف‌بارترین گزارش را «گاردین» در سال ۲۰۲۱ انتشار داد، هنگامی که مدعی شد در بازه زمانی‌ ده‌ساله تعدادی زیادی از کارگران مهاجر از کشورهای هند، پاکستان، نپال، بنگلادش و سریلانکا در جریان ساخت‌وساز ورزشگاه‌ها و تاسیسات جام جهانی جان باخته‌اند و این فرودستان بودند که قربانی می‌شدند.

علاوه بر همه این‌ها، گرمای عجیب قطر که برگزاری جام را بر خلاف معمول به نیمه دوم سال خورشیدی کشاند و توقف عجیب و کم‌سابقه لیگ‌های فوتبال در کشورهای مختلف هم خود محل انتقاد شده بود، همچنین فضاسازی علیه ممنوعیت‌هایی در زمینه پوشش، خودنمایی همجنسگرایان و بردن نوشیدنی‌های الکلی به ورزشگاه‌ها و ... که منافی قوانین و هنجارهای مذهبی بود اما با همه این‌ها، قطر به شکلی مطلوب جام را برگزار کرد تا یک پدیده در این جام ظهور کند و آن تیم ملی مراکش بود؛ تیمی که چه از نظر ورزشی و چه محبوبیت عمومی درخشید.

به عبارتی دیگر هر چند جام تا حد زیادی تحت تاثیر پیروزی آرژانتین و «لیونل مسی» برابر فرانسه و یاران «کیلیان امباپه» در فینال قرار گرفت و کروات‌ها هم روی سکوی سوم قرار گرفتند اما همه این‌ها چه قهرمانی آرژانتین، چه نایب قهرمانی فرانسه و چه سومی کرواسی تکراری بود. آنچه بدیع به نظر رسید غرش «شیرهای اطلس» در جمع چهار تیم برتر جهان بود.

مراکش، شگفتی‌ساز جام

شاید هیچ هوادار آماتور فوتبال و حتی هیچ کدام از کارشناسان حرفه‌ای در سطح جهان نمی‌توانستند پیش‌بینی کنند تیم ملی فوتبال مراکش چگونه می‌تواند مدعیان مستطیل سبز را شکست دهد اما «ولید الرگراگی» و تیمش پای در قطر گذاشته بودند تا ثابت کنند می‌خواهند برای قاره کهن آفریقا آبروداری کنند تا از این پس به تیم‌های آفریقایی با احترام بیشتری نسبت به قبل نگریسته شود.

بازیکنان و هواداران مراکش به طور مکرر با پرچم فلسطین در زمین و روی سکوها ظاهر شدند

تیم ملی فوتبال مراکش در حالی در گروه F کنار کرواسی، بلژیک و کانادا قرار گرفته بود که خیلی‌ها فکر می‌کردند از گروه ششم جام جهانی، تیم‌های بلژیک و کرواسی یا حتی کانادا صعود کنند و کمتر کسی شانسی برای مردان الرگراگی قائل بود اما آنها با ۷ امتیاز به عنوان تیم اول از گروه خود به مرحله بعدی صعود کردند تا نشان دهند که به دنبال تاریخ‌سازی در جام هستند.

مراکش در مرحله‌های بعد غول‌های فوتبال را قربانی کرد، آنها اسپانیا را شکست دادند و در یک چهارم نهایی پرتغال را از پیش‌رو برداشتند تا مقتدرانه خود را در جمع چهار تیم مرحله نهایی قرار دهند. آن‌ها به اولین تیم تاریخ قاره آفریقا تبدیل شدند که توانسته به جمع چهار تیم پایانی جام جهانی راه یابد.

اگرچه یاران الرگراگی در دو بازی پایانی‌شان شکست خوردند اما آن‌ها پیش از این دو شکست، تاریخ‌سازی‌شان در جام جهانی را انجام داده بودند و حالا قاره آفریقا می‌تواند به خود ببالد. این مردان همه معادلات را به هم زدند، شکست دادن نام‌هایی بزرگ چون اسپانیا و پرتغال به همراه ثبت چهار کلین‌شیت در هفت بازی، دستاوردهایی از مراکش است که تاریخ از یاد نخواهد برد. این در حالی است که شیرهای اطلس در جام جهانی قبلی در گروهشان با حضور پرتغال، اسپانیا و ایران جایی بهتر از قعر جدول نیافته بودند.

اما نباید از کنار نام تک تک بازیکنان مراکش گذشت و حالا بزرگترین تیم‌های اروپایی می‌توانند برای داشتنِ آن‌ها برنامه‌ریزی کنند، الرگراگی «سفیان امرابط» و «عزالدین اوناحی» را در این جام رو کرد. ستارگان بین‌المللی این تیم مانند «یاسین بونو» و «حکیم زیاش» هم خوش درخشیدند و حالا شهرت و ارزش بالاتری نسبت به گذشته خواهند داشت.

البته صحنه‌هایی هم در پایان بازی مراکشی‌ها دیده می‌شد که نمی‌توان به راحتی از کنار آن گذشت و آن صحنه‌هایی بود که بازیکنان مراکشی مانند «اشرف حکیمی» و «سفیان بوفال» و حتی الرگراگی خلق کردند و آن هنگامی بود که مادرانشان را در آغوش گرفته و سرشان را می‌بوسیدند.

مراکش یک فانوس بزرگ روشن کرد

عملکرد خیره‌کننده تیم ملی فوتبال مراکش و کسب مقام چهارمی در جام جهانی با افتخار، باعث شد تا چشم همه جهانیان به آن‌ها خیره شود و رسانه‌ها عبارت‌پردازی‌های زیبایی در مورد آنها داشته باشند که الحق هم مستحق چنین کلماتی بودند. «نیویورک تایمز» نوشت فارغ از اینکه چه کسی فردا یکشنبه جام را بلند می‌کند، این جام جهانی همیشه در مراکش باقی خواهد ماند؛ جام جهانی که مراکش در گشودن دروازه‌ها، شکستن رکوردها و روشن کردن یک فانوس بزرگ که نورش محو نمی‌شود، پدیده بود.

هرچه که بود مراکشی‌ها در قطر فوتبال بازی کردند؛ فوتبالی که موجب می‌شود تا آدم‌ها به ویژه «کودکان رویاپردازی کنند» و چه زیبا گفته «ولید الرگراگی» که «ما گذاشتیم آن‌ها رویا ببافند، ما آرزوها را زنده نگه داشتیم». بله واقعا الرگراگی و تیمش آنگونه بازی کردند که نه تنها کودکان مراکش بلکه تمام کودکان پا برهنه آفریقایی، آرزوی فوتبالیست شدن کنند و رویا ببافند.

سجده بازیکنان مراکش در زمین بارها سوژه دوربین‌ها شد

در «جام جهانی ۱۹۳۸؛ در منگنه نازیسم، به کام فاشیسم» گفتیم چگونه نخستین ادوار جام جهانی زیر سایه جنگ‌طلبی رهبران اروپا قرار گرفت اما سقوط آنان سبب نشد بلافاصله شرایط به زمان پیش از جولان هیتلر، موسولینی و ژنرال فرانکو برگردد.

فوتبال و جام جهانی همچنان تحت شعاع آثار جنگ و کشمکش‌های سیاسی قرار گرفت و آنچنان که در «جام جهانی ۱۹۵۰؛ فرودستان هندی و رویای بربادرفته» و «جام جهانی ۱۹۵۴؛ ظهور و سقوط قدرت‌ها» روایت شد، با مباحث مربوط به «شمال _ جنوب» در معادلات روابط بین‌الملل و تقابل اغنیا و فقرا گره خورد.

در ادامه، «ژوست فونتین» فرانسوی با ۱۳ گل در «جام جهانی۱۹۵۸؛ آقای گل پَرپَر شده» لقب گرفت و در «جام جهانی ۱۹۶۲؛ بی‌رحمانه‌ترین بازی فوتبال» در سانتیاگو پایتخت شیلی به نمایش گذاشته شد و اما در «جام جهانی۱۹۶۶؛ ‌توفانی زرد که از اردوگاه کار اجباری سر در آورد»، همان بازیکنان تیم ملی کره شمالی بودند که بعد شگفتی‌ساز شدن در یک چهارم نهایی ناکام ماندند و پس از بازگشت به کشورشان به اردوگاه‌های کار اجباری فرستاده شدند.

با رنگی شدن فوتبال روی صفحه میلیون‌ها تلویزیون، «جام جهانی ۱۹۷۰؛ خداحافظی شادترین اسطوره فوتبال» هنرمندی پله اسطوره فوتبال جهان را واضح‌تر به تصویر کشید. چهار سال بعد از آن یعنی «جام جهانی ۱۹۷۴؛ دو آلمان در یک مستطیل سبز» ظاهر شدند و به دنبال آن «جام جهانی ۱۹۷۸؛ قهرمانی که شکنجه‌گر و زندانی را لحظه‌ای هم‌بسته کرد» ماجرای قهرمانی آرژانتینی‌ها در فضای پرالتهاب سیاسی بود.

«جام جهانی ۱۹۸۲؛ هنرنمایی چگوارای فوتبال» دکتر سوکراتس چشم میلیون‌ها نفر را خیره کرد تا پس از آن نوبت به مارادونا دیگر نابغه فوتبال برسد و این فریاد پرطنین شود؛ «جام جهانی ۱۹۸۶؛ دیه‌گو تو بهترینی».

صحنه ماندگار دوره بعدی «جام‌جهانی ۱۹۹۰؛ ظهور استعدادی تازه اما شکننده‌/اشک‌هایی که مردم را عاشق فوتبال کرد» بود. سیزدهمین زاویه کمتر دیده شده هم به «جام‌جهانی ۱۹۹۴؛ پاسخ گل به خودی با گلوله» اختصاص یافت.

«جام جهانی ۱۹۹۸؛ سیاسی‌ترین بازی در پایان قرن» برای میلیون‌ها ایرانی یادآور بازگشت ایران به جام پس از دهه‌ها دوری از بزرگترین رقابت فوتبالی جهان بود. اولین جام جهانی هزاره جدید میلادی هم با این پرسش همراه بود؛ «جام جهانی ۲۰۰۲؛ آیا بزرگترین تبانی تاریخ فوتبال اتفاق افتاد؟» و ادوار بعدی یعنی «جام جهانی ۲۰۰۶؛ تلخ‌ترین پایان برای زیدان»، «جام جهانی ۲۰۱۰؛ عبور ماتادورها از خارزار لاله‌های نارنجی»، «جام جهانی ۲۰۱۴؛ افتخار بزرگ ژرمن‌ها مانند بوی عطری گذرا» و «جام جهانی ۲۰۱۸؛ فوتبال زیر رگبار سیاست» رقم خورد.