به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، نشست نقدوبررسی مستند سینمایی هیچکس منتظرت نیست به کارگردانی و تهیهکنندگی محسن اسلامزاده محصول مرکز مستند سوره با همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و حضور محمود علیگو دانشآموخته دکتری جامعهشناسی، فاطمه محمدی نماینده گروه آسیبهای اجتماعی مرکز پژوهشهای مجلس، محسن اسلامزاده تهیهکننده و کارگردان مستند، سپیده علیزاده فعال اجتماعی و دبیری پوریا عبدی پژوهشگر اجتماعی در باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران برگزار شد.
در حوزه آسیبهای اجتماعی باید کیفی کار کنیم
پس از نمایش مستند، محسن اسلامزاده درباره چگونگی ساخت این اثر گفت: همه چیز از یک اتفاق شروع شد. ابتدا قرار بود مستندی برای شهرداری بسازم که از تلویزیون پخش شود و فرم مصاحبه داشته باشد اما زمانی که با سپیده علیزاده و جنس کار او به عنوان مددکار آشنا شدم، با خود گفتم میتوانم از فعالیتهای ایشان مستندی جدی بسازم. بعدها به دوستان شهرداری هم گفتم که قصد ساخت چه اثری را دارم اما آنها با این کار مخالفت کردند و من نیز «هیچکس منتظرت نیست» را با همکاری مرکز مستند سوره ساختم که بسیار در این مسیر کمک کردند.
وی ادامه داد: سپیده علیزاده در زمینه کاهش آسیب کار میکند؛ سرفصلی که کمتر درباره آن شنیدهایم و در حال حاضر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. آن زمان با همراهی که از خانم علیزاده دیدم، پیشبینی کردم که یک کار جدی میتوانیم از فعالیت ایشان بسازیم.
این مستندساز با بیان اینکه در این مستند از هیچ مصاحبهای استفاده نشده و تا جایی که امکان داشت به شخصیتهای داخل فیلم نزدیک شده است، بیان کرد: در طول ۵ ماه، ۳۰ روز کامل فیلمبرداری کردیم و حدود ۱۴۰ ساعت قصه گرفتیم که قصه «موناخانم»، یکی از آنهاست. از اواسط فیلمبرداری در پشت صحنه با سپیده علیزاده پیگیر بودیم که قصه ایشان را به سرانجام برسانیم. ناگفته نماند که حذفکردن بخشهایی از فیلم، آزمونی مهم در مرحله تدوین بود چراکه به تمام شخصیتهای اطراف «سپیده علیزاده» پرداخته شد اما قصههایی را انتخاب کردیم که برای مخاطب جذابیت بیشتری دارد.
اسلامزاده در پایان صحبتهای خود خاطرنشان کرد: امیدوارم با اکران این مستند در سینماها، نهادها و سازمانهای مختلف و با کمک و همراهی استادان و مسئولان، این مساله را جا بیندازیم که در حوزه آسیبهای اجتماعی، اقدامهای عجولانه و دستگیریهای گسترده جواب نمیدهد. ما باید بیشتر کیفی کار کنیم تا کمی و همچنین فرهنگسازی باید صورت بگیرد تا مردم کمی طاقت خود را بالا ببرند و کارها به نتایج مطلوب برسد.
در ادامه «سپیده علیزاده» سوژه مستند نیز در سخنانی عنوان کرد: از حضور در اینگونه جلسهها میتوان دریافت که افرادی به تیم ما اضافه شدند؛ کسانی که با برنامههای کاهش آسیب بیشتر آشنا میشوند و به این مساله پی میبرند که به افراد تهخطی هم میتوان کمک کرد و آنها را نجات داد.
وی ادامه داد: من سه سال و یک ماه مدیر مرکز «نور سپید هدایت» بودم و برای نگهداشتن آن هرکاری که میتوانستم انجام دادم و تمام تلاشم را کردم اما شرمنده بچههایم شدم و مرکز متاسفانه تعطیل شد. شب آخر ۱۸۰ خانم در مرکز داشتیم که بسیاری از آنها به شهادت «مونا» آواره شدند و به پاتوقها بازگشتند. همه این مشکلات، ناشی از تصمیمگیریهای بینسازمانی بود که به ما مربوط نمیشد اما متاسفانه آسیب آن را ما و مددجویانمان خوردیم.
این فعال اجتماعی در پایان صحبتهای خود خاطرنشان کرد: در این سه ماهی که مرکز تعطیل شده است، من دیگر آدم قبلی نیستم و احساس میکنم که یک دنیا درد و تجربه به من گذشته است و تمام سه سالی که مدیریت مرکز را برعهده داشتم به اندازه سه ماهی که از تعطیلی مرکز گذشته، برایم سخت نبوده است. البته خوشبختانه بعد از سه ماه تعطیلی مرکز، توانستیم مجوز ادامه فعالیت موسسه خود را تمدید کنیم.
مسایل اجتماعی در ایران دچار بی پارادایمی است
محمود علیگو دانشآموخته دکتری جامعهشناسی دیگر سخنران این نشست بود که عنوان کرد: این مستند، ابعاد نشانهشناسانه خوبی دارد که مهمترین عنصر در آن، عنصر تنهایی است. یکی از مسایل مهمی که ما در حوزه آسیبهای اجتماعی با آن دست به گریبان هستیم، تنهاییست که بسیار نابودکننده است. همچنین از میان موضوعات زنان، کودک و اعتیاد، بهعنوان سه غول آسیب اجتماعی کشور باید مساله تنهایی را، اصلیترین مساله بدانیم.
وی ادامه داد: دومین نکتهای که در مستند بهخوبی نشان داده شده است و باید به آن توجه کرد، گروههای حامی هستند. «سیپده علیزاده» یک NGO دارد که بدون ایجاد سازوکار گروههای حامی نمیتواند کار کند. ما NGO های بسیار کمی داریم که توانایی ایجاد حمایت اجتماعی دارند در حالیکه گروههای حمایتی غیر از اینکه در ذات خود، کاهش آسیب دارند، توانمندی حل مساله را هم دارند که ما میتوانیم بهعنوان الگوی حل مساله به آن توجه کنیم.
این دانشآموخته جامعهشناسی با بیان اینکه یکی دیگر از ابعاد نشانهشناسی این فیلم، افرادی هستند که در این مرکز رها و مشغول انجام کار خودشان بودند، گفت: یکی از ویژگیهای مرکز «نور سپید هدایت» این است که افراد مجبور به انجام کار غیردلخواه خود نمیشوند؛ آنها یاد میگیرند که چگونه کار مطلوب خود را انجام دهند. این دو بسیار با هم فرق دارند. این مسیر یادگیری در مدلهای آموزشی پیچیده و زمانبر است، همانگونه که فرد یاد گرفته است چگونه رفتار غیرمطلوب داشته باشد.
علیگو در ادامه با اشاره به اینکه روانشناسی و جامعهشناسی امروز میگویند که فرد آسیب دیده از همه چیز مهمتر است، مطرح کرد: البته تجربه مدیریت آسیبهای اجتماعی به من ثابت کرده است که هر پروژهای ناظر به فرد باشد، قطعا محکوم به شکست است. در حقیقت اگر پروژههای ما خانوادهمحور تعریف نشود، نمیتوانیم گروه هسته اصلی اجتماعی را فعال کنیم. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که الگوی فعال خانواده، میتواند همهچیز را مثل یک منظومه به حرکت درآورد اما من به عنوان کسی که ۲ سال و نُه ماه در این زمینه مسئولیت داشتم به شما میگویم که متاسفانه برنامههای کاهش آسیبهای اجتماعی در ایران، ناظر به موضوع خانواده طراحی نشدهاند.
وی با اشاره به اینکه نکته مهم دیگر این مستند، بیپارادایمی مساله اجتماعی است، یادآور شد: در حال حاضر جز پارادایم آشوب هیچ پارادایم دیگری نمیتواند مسایل اجتماعی ایران را تعریف کند و ما دچار بی پارادایمی هستیم. نداشتن پارادایم حوزه اجتماعی باعث میشود که همه مسایل غیرقابل حل و به حوزه سیاسی و یا امنیتی کشیده شود. در حقیقت از آنجایی که در این حوزهها پارادایم وجود دارد و میتوانیم مساله را حل کنیم، مساله را به آن حوزهها هدایت و برای آن تصمیمگیری میکنیم در حالی که مسایل اجتماعی باید اجتماعی حل شوند و لزومی ندارد در دیگر حوزهها برطرف شوند. ناگفته نماند که مسئول ایجاد پارادایم مرکزی هم، دانشگاه است اما سوال اینجاست که این موضوع برای دانشگاه اهمیت دارد یا نه؟ و چند دپارتمان آسیبهای اجتماعی در کشور وجود دارد؟
علیگو در ادامه با بیان اینکه هرچه قدر مستند در حوزه مسایل اجتماعی ایران تولید شود، کم است، خاطرنشان کرد: حوزه مسایل اجتماعی ایران برای ما که در آن به اصطلاح دست و پا زدیم قابل باور است اما جنس آن برای بقیه احساسی است و تا زمانی که از این جنس باشد، نتیجه بخش نخواهد بود چراکه نمیتوانیم واقعیتهایی را که در حوزه اجتماعی رخ میدهد، درک کنیم.
حوزه زنان به شدت حوزه مظلومیست
در ادامه فاطمه محمدی نماینده گروه آسیبهای اجتماعی مرکز پژوهشهای مجلس نیز با بیان اینکه حوزه زنان، حوزه مظلومی است، عنوان کرد: ما سالهاست در حوزه زنان تلاش کردهایم روی آسیبهای جدی که وجود دارد، پا بگذاریم و احساس کنیم آسیبی نیست و اساسا زن آسیبپذیری در جامعه نیست و اگر باشند تعداشان آنقدری نیست که در حد آسیب اجتماعی باشند. با این وجود لازم میدانم از سازمان سینمایی سوره برای ورود شجاعانه به این مساله که ما سالها درباره آن در دانشگاه، رسانه و حوزههای دیگر صحبت کردیم و محل بحث ما با بسیاری از سیاستگذاران کلان و تصمیمگیر است، تشکر کنم.
وی با اشاره به اینکه هدف از ساخت این مستند برایش نامفهوم است، گفت: من ترکیبی از مهم بودن حل مساله و سوژهها را در این مستند دیدم که فکر میکنم اگر فقط به یک بُعد پرداخته میشد، بهتر بود. همچنین این سوال برایم به وجود آمد که چرا این مستند، سپیده علیزاده را محل بحث قرار داده است در حالی که در کار آسیب اجتماعی، فرد حامی، مددجو، مددکار، روانشناس و... اهمیتی ندارد و موضوع مهم، خود آسیب است. این مستند میتوانست یک پیوست مناسب برای فهم بسیاری از مسایل دیگر در این حوزه باشد درحالیکه در حال حاضر احساس میکنم نمیتوانیم به آن رجوع کنیم چراکه روایت زندگی دردمندانه زنی بود که آسیب دیده است.
نماینده گروه آسیبهای اجتماعی مرکز پژوهشهای مجلس با اشاره به اینکه بیش از ۱۰ تا ۱۵ نهاد تصمیمگیرنده حوزه زنان و خانواده هستند، تصریح کرد: ما در حوزه زن و خانواده هیچ زمان اجماع نداریم یعنی نمیتوانیم بگوییم نگاهی که ما در مرکز پژوهشها داریم با نگاه بهزیستی، استانداری و دستگاه امینی یکی است و متاسفانه محال است این اتفاق در این حوزه رخ بدهد. من امیدوارم در سالهای آتی این اتفاق را تجربه کنیم.
به گفته وی، زندگی کارتنخوابی در همه جای دنیا یک سبک زندگیست و همه آنها را به رسمیت میشناسند چراکه برخی از افراد علاقهمند به این مدل زندگی هستند اما در ایران همچنان نگاه متفاوتی به این مساله میشود و حتی جامعهشناسان نتوانستند تعریف درستی از این مساله بکنند که نوع برخورد با این افراد چگونه باشد.
محمدی در ادامه با بیان اینکه در نشانهشناسی مستند «مادری» برایش مهم بود، اظهار کرد: مخاطب در این اثر شاهد نقش و هویت یک زن بهعنوان مادر است. سپیده علیزاده، مونا، زنی که بچهاش را از او جدا کردند، همه مادر بودند. در حقیقت چیزی که مستند را دردمند کرد، هویت مادری بود و به نظرم، نکتهای که ما باید روی آن دست بگذاریم این است که حتی اگر یک زن، معتاد و یا روسپی هم باشد، نمیتوانیم حس مادری را از او جدا کنیم.
وی یادآور شد: تصور من پیش از تماشای مستند این بود که قرار است به سیاستگذار بگوید که به زن آسیب دیده به عنوان بیمار نگاه کند نه به عنوان آسیب اجتماعی اما ما همچنان در «هیچکس منتظرت نیست» آسیب اجتماعی دیدیم. در حقیقت فکر میکردم مادری به این هویت کمک میکند تا او تبدیل به بیمار اجتماعی شود و مساله را از این زاویه حل کند. البته این مستند کمک میکند تا به حاکمیت بگوییم شاید NGO های مردمی بهتر از فضاهای دولتی و نگاههای حاکمیتی بتوانند مساله را حل کنند.
نماینده گروه آسیبهای اجتماعی مرکز پژوهشهای مجلس تاکید کرد: اگر بستر مستند به گونهای تعریف میشد که بیشترین بخش آن به آسیب اتفاق افتاده در جامعه میرسید، شاید فضای مفیدتری به لحاظ برداشتها فراهم میشد.
محمدی در پایان صحبتهای خود خاطرنشان کرد: حوزه زنان به شدت حوزه مظلومیست. باوجود آنکه صاحبان بسیار دارد در عین حال صاحب ندارد. حتی بسیاری از افراد علاقهمندند برای آن کاری کنند اما کاری هم نمیکنند.
ما یک خانواده بودیم که از همه پاشیدیم
«مونا»، یکی از شخصیت مستند، نیز در سخنانی کوتاه اظهار کرد: ما به حمایت شدن احتیاج و به مراکزی مانند «نور سپید هدایت» نیاز داریم چراکه افرادی شبیه من زیاد هستند. من بعد از ۲۴ سال توانستم از اعتیاد پاک شوم چراکه شخصیتی به نام «سپیده علیزاده» در حقم مادری کرد. اگر یک نفر افرادی شبیه ما را حمایت میکرد شاید به ورطه اعتیاد گرفتار نمیشدیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در حال حاضر که مرکز ما تعطیل شده است، دختران ما دوباره به زیرزمینهای خلازیر پناه آوردهاند. ما حداقلها را برایشان فراهم کرده بودیم که برای یک غذا گرم و یا سرپناه، تنفروشی نکنند اما نمیدانیم در حال حاضر چه میکنند. بچههای ما حداقل یک جای امن داشتند اما الان دیگر چنین مکانی را هم ندارند. ما یک خانواده بودیم که از همه پاشیده شدیم و کسی حمایتمان نکرد اما امیدوارم خدا آنقدر به من توان بدهد که دوباره بتوانم به همدردان خود خدمت کنم.
اکرانهای رسمی مستند سینمایی «هیچکس منتظرت نیست»، محصول مرکز مستند سوره، به کارگردانی و تهیهکنندگی محسن اسلامزاده که نمایشهای منطقهای و رویدادمحور در قالب پخش «رویش» برای آن در نظر گرفته شده است، از ۲۸ آذرماه در مشهد آغاز شده است و تا ۵ دی ماه هر روز در ۲ سانس ۱۶ و ۲۰ برای مخاطبان در سینماهویزه مشهد به نمایش در میآید.