تهران- ایرنا- اندیشه متعالی حاج قاسم را هرگز نمی‌توان در قالب کتاب و مجموعه آثار مکتوب و شنیداری محدود کرد چراکه ابعاد جهانی این بزرگمرد هرگز حصار و زوایای تنگ را بر نمی‌تابید و این‌گونه است که هیچ موضع‌گیری جناحی را نمی‌توان به سردار سلیمانی منتسب کرد.

گروه سیاسی ایرنا- امین صبحی: بدون اغراق بعد از حاج قاسم زندگی برای هیچکدام از ما در ساحت اجتماعی به شرایط عادی بازنگشته، این حرف و حس هرگز کلیشه ای نیست؛ کابوس ما از سحرگاه تلخ ۱۳ دی ۱۳۹۸ شروع شد، حادثه بزرگی که دل همه را لرزاند؛ فرمانده لشکرمان به شهادت رسیده بود. بعد از آن، ماجرای غم‌انگیز هواپیمای اوکراینی و بعدتر هم فراگیری ویروسی ناشناخته ما را به قتلگاهی برد که روزی ۷۰۰ نفر از عزیزانمان را از دست دادیم، انگار دنیا بعد از او ما با سر سازگاری نداشت؛ هنوز جنگ ویروسی تمام نشده بود که کشور وارد یک جنگ هیبردی تمام عیار شد که در سه ماه علی الدوام خشونت وجه غالب آن بود و تجزیه ایران‌ هدف اصلی.

هرکدام از ما در روزهای سخت کشور حتماً آرزو کردیم ای کاش حاج قاسم در کنارمان بود؛ اما این واقعیت که برای ما تکان دهنده است، مراد دل سردار بود و به قول خودش. «دشت و کوه‌ها را برای یافتنش پیموده است» تا اینکه در فرودگاه بغداد آن را به آغوش کشید و به لقاءالله پیوست.

رهبر معظم انقلاب اسلامی که شهادت را پاداش تلاش بی وقفه شهید سلیمانی در همه این سالیان عنوان کردند، طبق رسم هر ساله در آستانه سومین سالگرد شهادت سردار قاسم سلیمانی در دیدار خانواده و اعضای ستاد بزرگداشت این شهید، بر لزوم زنده نگه‌داشتن یاد همه شهیدان که سردار سلیمانی از برجسته‌ترین آن‌ها است، تاکید کرده و گفتند: باید با استفاده از انواع هنرها بگونه‌ای یاد شهید و خصوصیات فردی و کاری او را زنده نگه داریم و تبیین کنیم که حضور مردمی در تجلیل از او همیشگی و مستمر باشد و نباید بگونه‌ای سخن گفت و عمل کرد که خصوصیات سردار ماورایی و دست نیافتنی تصور شود.

** شهید که شدم هر چه دوست داشتید بنویسید

خود سردار می‌گفت «تا وقتی زنده‌ام نمی‌خواهم چیزی درباره خودم نوشته یا تصویر شود دعا کنید شهید شوم؛ آن وقت هر چه دوست داشتید بنویسید»؛ این جملات بخشی از وصیت نامه مردی است که مورد احترام دوست و دشمن بود و به عنوان سرباز ولایت، حبیب ملت، سردار بدون مرز، کابوس اسرائیل، قدرتمندترین فرد غرب آسیا، فرمانده محور مقاومت و ... خوانده می‌شد اما ملت ایران او را با نامی ساده و بی‌آلایش می‌شناختند؛ «حاج قاسم»؛ رزمنده‌ای که از چهل سال پیش لباس رزم برتن کرده و در کسوت فرمانده میدان، در نقاط مختلف ایران و محور مقاومت به اقدامات جهادی پرداخت و به قول رهبری بی‌وقفه در تلاش بود.

حاج قاسم به گواه تمام دوستان و همرزمان فردی بود که با نگاه محبت آمیز به انسان‌ها می‌نگریست و افراد را فارغ از رنگ، نژاد، دین و قومیت می‌دید؛ خصوصیت منحصر به فردی که بخشی از آن‌ها را در این سال‌های فراق از زبان دوستان، همرزمان، مریدان و فرماندهان دفاع مقدس شنیده‌ایم و برخورداری سردار سلیمانی از صداقت و اخلاص نکته مشترکی بود که همه این افراد بر آن اذعان داشتند به طوری که ایشان بدون ادعا فقط در عرصه خدمت‌رسانی بود و هیچ‌گاه تظاهر به خدمت نمی‌کرد.

این موضوع را دوباره رهبر انقلاب هم تاکید کردند و فرمودند: «اخلاص شهید از همه این ویژگی‌ها برتر بود و همین باعث شد پروردگار او را در دنیا اینگونه محل احترام و تمجید و تجلیل قرار دهد ضمن اینکه پاداش اخروی او به گونه‌ای است که عقل انسان به آن راه ندارد.»

اقدامات بشر دوستانه و بدون قید و شرط حاج قاسم در غرب آسیا شرایطی را فراهم کرده بود که ملت‌های عراق و افغانستان مثل ایرانیان با سردار آشنا و حتی دلبسته او بودند و تشییع تاریخی ایشان در عراق مانند ایران گواه این مدعاست.

از زمان ظهور داعش و خطر آنها در ورود به مرزهای ایران همه نگاه‌ها به سردار سلیمانی معطوف شد و حاج قاسم از ابتدای دهه ۹۰ برای تمام ایرانیان شناخته و تبدیل به قهرمان شماره یک ملت ایران شد. البته نگاه کلان سردار برقراری امنیت در دنیای اسلام و اخراج آمریکا از منطقه غرب آسیا بود و این همان مسیری است که حالا بعد از شهادت او در فرآیند همیشگی انتقام دنبال می‌شود.

** انتقام در وقت خودش

علیرغم برخی از شبهات و شایعات مساله انتقام سخت هرگز رنگ نباخته و رهبر انقلاب ۱۱ آبان سال جاری در دیدار با دانش آموزان مجددا این موضوع را یادآور شدند که «ما هرگز شهادت شهید سلیمانی را فراموش نخواهیم کرد؛ این را بدانند. حرفی زدیم در این مورد، پای آن حرف ایستاده‌ایم. در وقت خودش، سر جای خودش ان‌شاءالله انجام خواهد گرفت.»

** حبیب ملت

توجه به کرامت انسانی مساله دیگری بود که حاج قاسم در تعاملات و مراوداتش به آن توجه ویژه‌ای داشت، عقاید افراد برای سردار سلیمانی ملاک مهمی نبود چون می‌دانست با شخصیت کاریزماتیک و ویژه‌اش می‌تواند نگرش افراد را تحت تاثیر قرار دهد لذا تنها دغدغه‌اش این بود که مشکلی را حل و رنجی را کم کند.

وقتی به اتفاقات چند ماه اخیر و هزینه‌های غیرقابل جبرانی که رفتارهای انفعالی و بعضا هیجانی بعضی از مسئولان به نظام تحمیل کرد، فکر می‌کنم بیش از هر زمان جای خالی سردار سلیمانی برایم بازنمایی می‌شود فردی که تفکراتش حول محور اشتراکات و وصل کردن بود نه فصل کردن که اگر غیر از این بود جوانان تا این حد شیفته مرامش نمی‌شدند و در تشییع‌اش سنگ تمام نمی‌گذاشتند.

ای کاش بود و ستون‌های این خیمه را برای همه دختران و پسرانی که مثل ما نمی‌اندیشند، مثل ما نمی‌پوشند اما مثل ما عاشق ایران و سرداران جان برکفش هستند، استوار می‌کرد و جنبش مردم علیه مردم را سرکوب می‌کرد و دوباره با صدای رسای خویش به ما یاداور می‌شد که این بی‌حجاب است، این باحجاب است. این چپ است، آن راست است، این اصلاح‌طلب است، او اصولگراست، خب پس چه کسی را می‌خواهید حفظ کنید؟ همان دختر کم‌حجاب دختر من است. دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما، اما جامعه ماست.

بدون شک همین طرز تفکر بود که باعث شد این شهید بزرگوار فراتر از مرزهای وطن را ببیند و برای صلح جهانی تلاش کند و تجربه این موضوع را هم به سایر همرزمان و مسئولان هم پیشنهاد داده و می‌گفت: "من خودم شخصاً اگر داخل هواپیما بنشینم، دوست دارم بین اینکه بچه حزب الهی کنار من بنشینه، یا به تعبیر خودمون یک سوسولی کنار من بنشینه؛ من ترجیحم اون سوسول است؛ من دوست دارم با او حرف بزنم ما عادت کردیم فقط جمع‌های خودمون را داشته باشیم، دعای کمیل خودمون، بچه‌های خودمون، مجموعه‌های خودمون؛ ما می‌خواهیم نظام را حفظ کنیم ..."

** مصداق کامل أَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم

تصاویر گویاست که حاج قاسم در تعامل با مجاهدان میدان نبرد و کودکان شهدا چه نرمش و مهربانی منحصر به فردی داشت و به اعتقاد خانواده خود شهدا، سردار سلیمانی علیرغم مشغله‌های متعدد و شبانه‌روزی‌اش در حق فرزندانشان پدری کرده و بر سر آن‌ها دست نوازش می‌کشید. با اوصافی که از سردار سلیمانی می‌شنویم ایشان مصداق کامل "أَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم" بود و در زمان‌ حضور در جبهه‌ها، عرصه را برای مستکبران و معاندان تنگ می‌کرد و حتی شنیدن نامش لرزه بر اندام تکفیری‎‌ها می‌انداخت.

سردار سلیمانی در طول مجاهدت خود هرگز وعده‌ای نداد که توان عمل به آن را نداشته باشد و همه ما به خوبی به یاد داریم که فرمانده اسطوری‌مان بعد از شهادت شهید محسن حججی وعده نابودی داعش را داد و نسخه آن‌ها را در بوکمال درهم پیچید و با این وعده صادق به آمریکا و اسرائیل نشان داد که آزادی قدس حتمی است و امت اسلام هرگز برای دستیابی به این آرمان تعلل نمی‌کند و پیشرفت فلسطینی‌ها در مواجهه با صهیونیست‌ها با استفاده از تجربیات سال‌های دفاع مقدس سردار مصداق همین امر است.

با تمام این تفاسیر حاج قاسم هیچگاه نطق و نشستی در خصوص پیروزی‌هایش نداشت و اخبار فتح و نصرت در میادین جنگ و رشادت‌هایش را همواره از زبان دیگران و یا از رسانه‌ها می‌شنیدیم و چه بسیار دستاوردهایی که تاکنون پنهان مانده و از آنها خبر نداریم.

**ایدئولوژی سردار سلیمانی فرامنطقه‌ای و کلان‌نگر بود

اندیشه متعالی حاج قاسم را هرگز نمی‌توان در قالب کتاب و مجموعه آثار مکتوب و شنیداری محدود کرد چراکه ابعاد جهانی این بزرگمرد هرگز حصار و زوایای تنگ را بر نمی‌تابید و این‌گونه است که هیچ موضع‌گیری جناحی را نمی‌توان به سردار سلیمانی منتسب کرد چراکه ایدئولوژی سردار سلیمانی فرامنطقه‌ای و کلان‌نگر بود و غالبا طیف گسترده‌ای از مردم را در بر می‌گرفت و همین عاملی بر افزایش محبوبیت ایشان در میان ایران ها و ملت‌های منطقه شد.

شهید سپهبد قاسم سلیمانی امروز پس از گذشت سه سال از شهادتش در نگاه مردم ایران، دارای چهره‌ای ملی در رده قهرمانان اساطیری است همان مردمی که سه سال پیش در مراسم تشییع آن ابرمرد خوش درخشیدند و نخستین سیلی سخت را به جنایتکاران آمریکایی و صهیونیست زدند و امروز با گرامیداشت یاد و خاطره این شهید در مناسبت‌های مختلف ملی و مذهبی به دنیا نشان دادند که ملت ایران علی‌رغم وجود مشکلات و برخی اشتباهات راهبردی، در خصوص منافع ملی و در سایه پرچم ایران یک‌رنگ و یک‌صدا هستند.

**حقانیت خون حاج قاسم

در حالیکه تصور ترامپ این بود که با ترور سردار سلیمانی پرونده مقاومت در منطقه بسته و به تبع آن ایران در منطقه منزوی و مجبور به تسلیم می‌شود اما حقانیت خون حاج قاسم همه این تصورات را برهم زد و ورق را برگرداند به نحوی که ترامپ با خفت و خواری مجبور به ترک کاخ سفید شد و همه ملت‌های منطقه و مردم دنیا متوجه شعارهای دروغین آمریکا درباره مقابله با تروریسم شدند.

سردار شهید قاسم سلیمانی که همواره مورد لطف و عنایت رهبر معظم انقلاب بود، به ‌رغم برخورداری از بالاترین جایگاه نظامی و دریافت نشان ذوالفقار از رهبر حکیم انقلاب، ارتباط گسترده با سران کشورهای مختلف، روابط وسیع و قدرت دیپلماتیک و ... هرگز بر جایگاه دنیویش غره نشد و همچنان در خط مقدم «میدان نبرد» و «میان مردم» حضور داشت و خود را سرباز ولایت می‌دانست ؛ حقا که این عنوان برازنده‌اش بود و بر همین اساس هم وصیت کرد که مزارش مانند همرزمانش ساده باشد و بر سنگ مزارش هم بدون اشاره به درجه و عنوان مصوب نظامی تنها بنویسند «سرباز قاسم سلیمانی».