تهران- ایرنا- «محسن بهاروند» سفیر سابق ایران در انگلیس می‌گوید: جهان بسیار به هم پیوسته است؛ شما نمی‌توانید هیچ کشوری را نادیده بگیرید و آنها هم نمی‌توانند شما را نادیده بگیرند؛ آنچه مسلم است اینکه، ما نباید همدیگر را از دیپلماسی یکدیگر حذف کنیم.

«محسن بهاروند» سفیر سابق ایران در انگلیس و دکتر «ابراهیم متقی» استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران روز سه‌شنبه ۲۷ دی‌ماه در نشست «راه گفت‌وگو» در موسسه اطلاعات با عنوان «واکاوی روابط ایران و انگلیس در دوران اخیر» به تشریح دیدگاه‌های خود پرداختند.

ابراهیم متقی در بخش نخست این نشست با یادآوری احضار سفیران کشورهای خارجی به وزارت امور خارجه کشورمان گفت: اگر کار ما محکوم و احضار کردن سفرا باشد و این کارهای نمایشی را داشته باشیم، همواره مورد تهاجم قرار می‌گیریم. آیا نمی‌توانیم در فضای شبکه در مکان‌های مختلف سازماندهی داشته باشیم. وقتی نیروی ما، اراده امنیتی، پشتوانه پولی و ادراک تئوریک انگلیسی‌ها را ندارد، حس تعلق به ساختار و کشور ایران را ندارد، وقتی در وضعیت خلا قرار گرفتیم و وقتی بیگانه شدیم، به جاسوس هم تبدیل می‌شویم و هم به خیابان می‌آییم و علیه تاریخ و کشورمان، ساخت سیاسی و اجتماعی‌مان جدال می‌کنیم.

در ادامه اظهارات محسن بهاروند سفیر سابق ایران در انگلیس را در این نشست می‌خوانیم:

لزوم مدیریت روابط در سیاست خارجی
بهاروند در این زمینه اظهار داشت: ما ابتدا باید به این پرسش پاسخ دهیم که اصولاً روابط با انگلیس برای ما اهمیت دارد؟ آیا باید به دنبال این روابط باشیم یا خیر؟ و آیا دو کشور در سیاست خارجی یکدیگر قابل حذف هستند یا نه؟ پاسخ خیر است به هزار و یک دلیل.

وی اضافه کرد: یکی از دلایل این است که ما با هم در ارتباط هستیم؛ در منطقه، سطح بین‌الملل و شورای امنیت؛ بنابراین لازم است همدیگر را حذف نکنیم. وقتی این را بپذیریم، عُرف حقوق بین‌الملل می‌گوید وقتی رابطه رسمی داشتید، ملزومات آن را نیز باید رعایت کنید چون رابطه دیپلماتیک یک رابطه رسمی است.
«پیشنهادم به دو کشور این است کمیته سیاسی مشترک دو طرف را فعال کنند و آنقدر با هم مذاکره کنند که ببینند حداقل روابطی که خدشه‌پذیر نیست کجاست؟ روابط ایران و انگلیس سرشار از حواشی است که باید کم شود؛ بنابراین برخی از حواشی که توسط دو طرف ایجاد می‌شود باید کاسته شود.»

وی با تاکید بر اینکه انگلیس به ایران نیاز دارد، گفت: انگلیس یا هر کشور دیگری که بخواهد حضور طبیعی در خاورمیانه و غرب آسیا داشته باشد، به طور حتم به ایران نیاز دارد. آنچه که به طرف ایرانی به عنوان سفیر و به طرف انگلیسی می‌گفتم این بود که ما دو کشور در حوزه‌هایی به یکدیگر نیاز داریم؛ انگلیس عضو شورای امنیت سازمان ملل است، یکی از طرف‌های برجام بود و یک کشور جریان‌ساز در سیستم بین‌المللی است؛ در منطقه ما نقش بازی می‌کند و نیروهای آنها در نزدیکی ما هستند و یکی از اشغالگران عراق بوده، بنابراین باید با این کشور رابطه داشته باشیم.

بهاروند تاکید کرد: بنابراین من به این نتیجه رسیده بودم که نه ایران در دیپلماسی انگلیس قابل حذف است و نه انگلیس در دیپلماسی ایران؛ بنابراین اگر این گزاره را بپذیریم که نمی‌توانیم یکدیگر را از دیپلماسی و سیاست خارجی هم حذف کنیم، باید ببینیم چگونه این روابط را می‌توان مدیریت کرد.

به انگلیسی‌ها گفتم، شما بیشتر از ما در تاریخ مانده‌اید زیرا به‌گونه‌ای رفتار می‌کنید که گویی هنوز همان امپراتوری هستید و همیشه تلاش دارید با تحکم، درس‌دادن و راهنمایی صحبت کنیدپیشنهاد به ایران و انگلیس
بهاروند در ادامه با بیان اینکه به دو کشور ایران و انگلیس پیشنهاد داشتم، گفت: پیشنهادم این بود که مذاکره کنیم و کمیته سیاسی داشته باشیم تا حداقلی از روابط غیرخصمانه داشته باشیم که روابط از آن حداقل پایین نیاید. این کار را انجام دهیم؛ من معتقد بودم که باید از حواشی روابط دو کشور کاست که اصل روابط را بتوانیم در یک حداقلی قابل قبولی نگه داریم اما متاسفانه نمی‌شد این تئوری حداقل قابل قبول را برای همه تبیین کرد تا به یک اجماع برسیم. در انگلیس هم همین‌گونه بود؛ من نمی‌خواهم فقط خودمان را مقصر بدانم.

سفیر سابق ایران در لندن افزود: زمانی که در لندن بودم برخی از انگلیسی‌ها می‌گفتند که شما در تاریخ مانده‌اید؛ استعمار یک مساله تاریخی بوده و ما یک زمانی یک امپراتوری بودیم اما فقط مردمی که فکر می‌کنند ما هنوز امپراتوری هستیم، شما هستید. به همکاران انگلیسی پاسخ می‌دادم اتفاقاً شما بیشتر از ما در تاریخ مانده‌اید زیرا به‌گونه‌ای رفتار می‌کنید که گویی هنوز همان امپراتوری هستید و همیشه تلاش دارید با تحکم، درس‌دادن و راهنمایی صحبت کنید در حالی که ما یک کشور انقلابی هستیم و توصیه از کسی نمی‌پذیریم. لذا آن تکبری که شما دارید مربوط به دوره استعمار است.

۶ نکته در روابط ایران و انگلیس
سفیر سابق ایران در لندن ادامه داد: درباره اینکه انگلیس در سطح بین‌المللی چگونه رفتار می‌کند، می‌توان سیاست‌های انگلیس را در دو یا سه سطح دسته‌بندی و موارد زیر را مطرح کرد:

۱. تفکر انگلیس در سطح جهانی و اقدامات آنها تحت تاثیر برداشت و نقشی است که تلاش می‌کند، انجام دهد.
روابط منطقه‌ای این کشور نیز تحت‌تاثیر تفکرات جهانی انگلیسی‌ها قرار دارد. انگلیس یک کشور کوچک است اما تلاش می‌کند در سطح جهانی بازی کند؛ هرچند که این قدرت را ندارد؛ به همین دلیل مجبور است خود را به آمریکا بچسباند.

۲. انگلیس همیشه پیش از آمریکا به دنبال منافع آمریکاست.
دلیل آن این است که اگر خود را از آمریکا دور کند، نمی‌تواند به عنوان یک بازیگر بین‌المللی در سطح جهانی بازی کند. انگلیسی‌ها معتقدند فقط آمریکا می‌تواند لجستیک جنگ‌های بزرگ را تامین کند. من همیشه به همکاران انگلیسی یادآور می‌شدم که در روابط ایران و انگلیس، منافع جهانی شما بر منافع دوجانبه می‌چربد، به طور مثال وقتی می‌خواهید در مورد روابط ایران صحبت کنید، نگاه می‌کنید ببینید روابط ایران و آمریکا در چه شرایطی قرار دارد و تصمیم‌های اساسی شما تابعی از تصمیم‌های آمریکا در مورد ایران است.

۳. واقعا باعث تاسف است که دولت انگلیس بگوید من آنگونه که باید از برجام حمایت نمی‌کنم و این حمایت را کاهش می‌دهم.
این مساله بسیار بعیدی از دیپلماسی انگلیس است؛ فکر می‌کنم ایران، انگلیس و بقیه طرف‌ها باید با دید واقع‌بینانه تلاش کنند تا توافق هسته‌ای را احیا کنند.

فکر می‌کنم ایران، انگلیس و بقیه طرف‌ها باید با دید واقع‌بینانه تلاش کنند تا توافق هسته‌ای را احیا کنند۴. اگر بپذیریم حداقلی از روابط باشد، باید در سطحی از مسائل غیرسیاسی مانند حوزه تکنولوژی و علمی روابط ایران و انگلیس تقویت شود. همه این کارها برای این است یک اعتماد واقع‌بینانه بین دو طرف ایجاد شود به طوری که روابط بازیچه نشود چون امر دیپلماتیک مساله بسیار جدی است.

۵_ پتانسیل ایرانیان مقیم انگلیس بسیار زیاد است.
انگلیس سومین کشوری است که تعداد زیادی از ایرانیان در آنجا هستند و نباید این ظرفیت را نادیده گرفت.

۶. هر چه بتوانیم شناخت از کشور خود را برای مردم دیگر کشورها به ویژه کشور تاثیرگذاری مانند انگلیس ایجاد کنیم، موفق‌تریم زیرا می‌توانیم تبلیغات منفی را خنثی کنیم.
با توجه به اینکه ما در زمینه رسانه ضعیف هستیم و در سطح جهان رسانه نداریم توصیه اکید من این است موانع گردشگری میان ایران و انگلیس برای مردم حذف شود؛ به میزانی از عقلانیت، باید ارتباط مردمی، فرهنگی و گردشگری میان دو کشور برقرار شود؛ هیچ کشوری به اندازه انگلیس ذخیره فکری و مادی ایران‌شناسی ندارد.

سفیر سابق ایران در لندن ادامه داد: در ایران تصوری درباره انگلیس وجود دارد که می‌توانم ادعا کنم این تصور تا اندازه‌ای اشتباه است. کسانی که به روابط ایران و انگلیس نگاه می‌کنند بسیار تحت تاثیر تاریخ‌اند. وضعیتی که در قرن ۱۹ تا اوایل قرن ۲۰ بوده و دیدگاهی که نسبت به انگلیس به عنوان یک امپراتوری گذشته وجود دارد که به قول خودشان آفتاب هیچگاه در مستعمرات آنها غروب نمی‌کرد، اینها تصوراتی از خود برجای گذاشته که فقط مختص به ما نیست و در بسیاری از کشورها البته تاحد بسیار کمی چنین تصوری وجود دارد. اما در ایران به دلایلی بسیار، پررنگ‌تر است و جالب اینکه ما هیچگاه مستعمره انگلیس نبودیم.

سیاست‌ خارجی ما تحت تاثیر تاریخ است
وی با بیان اینکه سیاست خارجی ما به‌شدت تحت تاثیر تاریخ است، گفت: اصولا تفکر سیاست خارجی با رویکرد تاریخی، رویکرد مطمئنی نیست. ما نمی‌توانیم بر اساس تاریخ برای مساله‌ای در زمان حال راه‌حل پیدا کنیم بلکه تاریخ می‌تواند چراغ راه آینده باشد اما تاریخ نمی‌تواند تعیین‌کننده تصمیم‌های ما به ویژه در حوزه سیاست و سیاست خارجی باشد.

تاریخ می‌تواند چراغ راه آینده باشد اما تاریخ نمی‌تواند تعیین‌کننده تصمیم‌های ما به ویژه در حوزه سیاست و سیاست خارجی باشدبهاروند با اشاره به دوران سفارت خود در لندن توضیح داد: مشکلی را احساس می‌کردم این بود که ما چارچوب‌هایی را برای اجرا در دیپلماسی می‌چیدیم اما در اجرا به دلیل تاریخ، با مانع مواجه و قضاوتی می‌شد که ربطی به موضوع حال نداشت و به ناچار پس از برنامه‌ریزی و تلاش بسیاری برای انجام یک اقدام در روابط دو کشور، ابتر می‌ماند.
وی افزود: گاهی روابط می‌تواند در زمینه تکنولوژی، اقتصاد، کشاورزی و آب باشد اما روابط با انگلیس تحت‌الشعاع این تفکر تاریخی بود که حتی در مسائل تکنیکی و فنی که ربطی به مسایل سیاسی نداشت، با بن‌بست مواجه می‌شدیم.

این دیپلمات ادامه داد: ناموفق بودن در مسائل غیرسیاسی باعث تضعیف روابط دیپلماتیک و سیاسی نیز می‌شود؛ برعکس هر چه شما روابط غیرسیاسی را تقویت کنید، می‌تواند به روابط سیاسی شما هم کمک کند.

او توضیح داد: زمانی که در وزارت امور خارجه بودم این اختلاف‌نظر را با دکتر ظریف داشتم؛ وی می‌گفت باید ابتدا بتوانیم با هر کشوری مسائل را در امور سیاسی پیش ببریم و توافق‌های سیاسی داشته باشیم؛ پس از آن مسائل اقتصادی و دیگر موضوع‌ها پیش خواهد رفت؛ اما من به عنوان فرد کوچک و شاگردش، با این نظر مخالف بودم و می‌گفتم اتفاقاً با هر کشوری که بخواهیم روابطمان را تقویت کنیم، اگر مشکلی وجود دارد باید از مسائل غیرسیاسی شروع کنیم.

بهاروند گفت: به عنوان مثال معتقد بودم اگر بین ایران و عربستان، سرمایه‌گذاری‌های مشترک، خط لوله یا پالایشگاه مشترک وجود داشت آنقدر پیوندهای ما زیاد می‌شد که روابط دو کشور به سادگی قطع نمی‌شد؛ برعکس در نقطه مقابل آن ترکیه است؛ چون روابط اقتصادی ترانزیتی با ترکیه داریم اگر مشکلی هم در حوزه سیاسی به وجود آید، دو طرف برای حل آن تلاش می‌کنند زیرا روابط دو کشور روی زمین به یکدیگر گره خورده است.