تهران- ایرنا- همگان از تیم ملی فوتبال انتظار دارند در مسابقاتی همچون جام‌جهانی و جام ملت‌های آسیا به موفقیت برسد؛ اما با وجود لیگی که پر از مشکلات مختلف است چگونه می‌توان انتظار داشت تیم ملی در این رقابت‌ها نمایش باصلابتی داشته باشد و نتایج قابل قبولی کسب کند؟

به گزارش ایرنا، فوتبال در ایران همچون بسیاری از کشورهای دنیا حرف اول را می‌زند و به لحاظ اقبال عمومی بیشترین طرفدار را دارد. هر چند این اقبال عمومی سنخیتی با میزان موفقیت‌های تیم‌های فوتبال ایران در خارج از مرزها ندارد. تیم ملی هنوز رویای صعود از گروهش در جام جهانی را دارد و تیم‌های باشگاه فوتبال ایران سال‌هاست قهرمانی در آسیا را تجربه نکرده‌اند. منشاء این ناکامی‌ها را باید در لیگ برتر فوتبال ایران جستجو کرد.

بالاترین سطح مسابقات باشگاهی کشور آنقدر کیفیت پایینی دارد که متوسط گلزنی هر بازی کمتر از ۲ گل است. دربی پایتخت نمودی واضح و روشن از این مسئله است. بازیکنان استقلال و پرسپولیس با هواداران میلیونی‌شان از انجام یک بازی باکیفیت عاجز هستند؛ اما جوری مورد توجه رسانه‌ها قرار می‌گیرند که انگار عملکرد فنی‌شان در سطح فوتبال روز دنیا است.

همین کیفیت پایین آنهاست که باعث شده حتی تیم‌های درجه چندم عربی هم به آنها روش خوش ندهند. در همین چند سال اخیر بهترین بازیکنان فوتبال ایران راهی تیم‌های قطری و اماراتی شدند؛ اما فقط تعداد کمی از آنها از تیم‌هایشان کنار گذاشته نشدند. تیم‌های اروپایی هم تمایلی به جذب بازیکنان ایرانی ندارند و اگر هم بازیکنی توانسته در فوتبال اروپا موفق شود مستقیما از فوتبال ایران راهی فوتبال اروپا نشده است.

مهدی طارمی که این روزها ستاره لیگ پرتغال است زمانی در پرسپولیس بازی می‌کرد. او در این تیم به قدری در گلزنی ناموفق بود که در شوخی‌ها هم از او یاد می‌کردند؛ اما همین بازیکن با حضور در فوتبال پرتغال به بازیکنی باکیفیت تبدیل شد.

بخش زیادی از بی‌کیفیتی لیگ به خاطر دانش مربیان ایرانی است. این مربیان جایگاهی در فوتبال دنیا ندارند و اگر پیشنهادی از تیم‌های داخلی نداشته باشند مجبور به خانه‌نشینی می‌شوند. بدتر اینکه آشنایی با علم نوین فوتبال ندارند و تفکرات‌شان در ده‌های قبل جا مانده است.

همین مسئله باعث شد برانکو ایوانکوویچ که در کشورش هم به او تیم نمی‌دهند در لیگ فوتبال ایران یکه‌تازی کند و با پرسپولیس چندین بار قهرمان می‌شود. البته این موضوع برای همه مربیان خارجی که به ایران آمدند صدق نمی‌کند. برخی از این مربیان بدون هیچ سابقه روشنی و با کارنامه‌ای ضعیف جذب تیم‌های ایرانی شدند و برخی دیگر از مربیان خارجی که دارای نام و شهرت بودند هم تنها انگیزه حضورشان در فوتبال ایران، مسائل مالی بوده تا در دوران بیکاری‌شان پولی به جیب بزنند.

وضعیت سخت‌افزاری و ورزشگاه‌های تیم‌های ایرانی هم در نوع خود عجیب و غریب است. از ۱۶ تیم حاضر در لیگ برتر، حداقل ۱۰ تیم با مشکل ورزشگاه روبرو هستند. برخی از این تیم‌ها مجبورند برای بازی‌هایی که میزبان هستند به دنبال اجاره ورزشگاه باشند و فقط سه چهار تیم در ورزشگاه‌هایی بازی می‌کنند که متعلق به خودشان است. کیفیت چمن این ورزشگاه‌ها هم عمدتا آنقدر بی‌کیفیت است که نمی‌توان یک پاسکاری ساده هم روی آن انجام داد.

در نهایت بازخورد همه این نابسامانی‌ها در تیم ملی پدیدار می‌شود و با این وجود، نگاه ساده‌لوحانه‌ای که در حال حاضر وجود دارد این است که به دنبال یک ناجی برای تیم ملی هستیم. کی‌روش مسئول نتایج ضعیف تیم ملی در جام جهانی قطر است؛ اما آیا با مربی دیگری می‌شد نتایج متفاوتی کسب کرد؟

تا زمانی که لیگ ایران به حداقل استانداردها نرسد تیم ملی هم نمی‌تواند کیفیت مناسبی از خود ارائه دهد. این چرخه معیوب ادامه دارد؛ چرا که هیچ اراده‌ای برای بهبود وضعیت لیگ وجود ندارد.