به گزارش ایرنا، فوتبال همواره یکی از فدراسیونهای پرخبر و پرچالش است که با توجه به اهمیت اتفاقاتی که در این مجموعه می‌افتد، زیر ذره‌بین رسانه‌ها قرار دارد. با توجه به حجم بالای خبری فدراسیون فوتبال و حواشی که اطراف آن وجود دارد، اطلاع‌رسانی سریع و همچنین شفاف سازی یکی از مهم‌ترین انتظاراتی است که از مجموعه فدراسیون فوتبال می‌رود تا علاوه بر تشریح فعالیت‌هایی که صورت می‌گیرد، از حرف و حدیث‌ها و شایعاتی که می‌تواند عدم اطلاع‌رسانی به آن دامن بزند، جلوگیری کند.
علاوه بر فعال کردن مجموعه روابط عمومی‌ها، یکی از اقدامات مجموعه‌های مختلف برای خبررسانی درست و پاسخ به شنیده‌هایی که درباره موضوعات مختلف وجود دارد، تعیین سخنگو است، سخنگویی که از طرف مجموعه این ماموریت را پیدا می‌کند تا درباره شنیده‌ها و خبرهای مختلفی که اطراف این مجموعه وجود دارد، اطلاع‌رسانی درست صورت بگیرد.
از مجموعه دولت و مجلس گرفته تا قوه قضائیه و وزارت امورخارجه، همواره با تعیین سخنگو و برگزاری جلسات منظم هفتگی با رسانه‌ها، سعی می‌شود تا به پرسش‌هایی که خبرنگاران نسبت به این حوزه ها دارند، پاسخ دهند و در این باره روشنگری کنند.
در مقیاس کوچکتر و در حوزه ورزش هم شاهد هستیم که فدراسیون فوتبال بهمن سال گذشته با انتخاب احسان اصولی، عضو هئیت رئیسه سعی کرد در زمینه اطلاع‌رسانی یک گام مهم بردارد و از حواشی زیادی که اطراف فدراسیون فوتبال وجود دارد با توجه به گستردگی و اهمیتی که این مجموعه برای بخش زیادی از جامعه دارد، جلوگیری کند و اخبار به صورت رسمی در اختیار رسانه‌ها قرار بگیرد.
با وجود گذشت نزدیک به یک سال از انتصاب اصولی به نظر می‌رسد اطلاع‌رسانی فدراسیون فوتبال از طریق سخنگو در مسیر درستی قرار ندارد و نه خبری از برگزاری جلسات هفتگی پاسخگویی به رسانه‌هاست و نه سخنگوی تعیین شده در دسترس رسانه‌ها قرار دارد. در دسترس نبودن اصولی برای شفاف سازی و جواب‌دهی به رسانه‌ها در حالی است که این وظایف با توجه به مسئولیتی که به وی محول شده است، از جمله انتظارت بدیهی و اولیه‌ای است که از یک سخنگو انتظار می‌رود.
با وجود روشن بودن مسئولیت سخنگوی فدراسیون فوتبال که کمترین ابهامی در آن وجود دارد اما در یک سال گذشته وظیفه اصولی تنها به پاسخگویی به رسانه‌ها پس از جلسات هئیت رئیسه که هر چند ماه یک بار برگزار می‌شود خلاصه شده است و در بقیه موارد این عضو هیئت رئیسه خارج از دسترس اکثر رسانه‌ها بوده است و تنها به صورت گزینشی و هدفمند با برخی رسانه‌ها که بیشتر صداوسیما است، آن هم تنها در مواقع خاص پاسخگو بوده است.
بایکوت خبری اکثر رسانه‌ها توسط سخنگوی فدراسیون فوتبال در شرایطی است که وی وظیفه دارد به صورت یکسان پاسخگوی همه رسانه‌ها باشد و نسبت به چالش‌ها و ابهام هایی که حول مجموعه فدراسیون فوتبال می‌چرخد، رفع ابهام کند و شفاف سازی درست را انجام دهد.
مطالبه اطلاع‌رسانی درست از سخنگوی فدراسیون فوتبال در شرایطی است که او در معدود صحبت‌هایی که در جمع رسانه‌ها داشته است، با تناقض‌گویی اطلاع‌رسانی کرده است، به خصوص که بعد مشخص شده است که صحبت های وی با واقعیت فاصله داشته است.
حال در شرایطی که این روزها درباره انتخاب سرمربی تیم ملی بزرگسالان و امید، استفاده از کمک داور ویدئویی و انتصاب‌هایی که قرار است در فدراسیون فوتبال صورت بگیرد، حرف و حدیث‌های زیادی وجود دارد، از سخنگوی فدراسیون فوتبال انتظار می‌رود که با توجه به کوچکترین وظیفه‌ای که نسبت به رسانه‌ها دارد، درباره این اتفاقات و سایر موارد به خبرنگاران پاسخ بدهد.
با این حال همان طور که اشاره شد سخنگوی فدراسیون فوتبال که باید همواره در دسترس رسانه‌ها باشد، این روزها حتی از رئیس فدراسیون هم غیرقابل دسترس‌تر است و به نظر می‌رسد تنها جلوی دوربین و پشت خط تلفن برنامه‌های تلویزیونی حاضر به پاسخگویی است و به رویه بی‌تفاوتی و بی‌توجهی توهین‌آمیز به اکثر رسانه‌ها ادامه می‌دهد تا عنوان سخنگوی فدراسیون فوتبال تنها یک عنوان نمایشی برای این عضو هیئت رئیسه باشد.
انتظار می‌رود مدیریت فدراسیون فوتبال نسبت به اصلاح این رویه نادرست و تبعیض آمیزی که سخنگوی این مجموعه در مقابل رسانه‌ها در پیش گرفته است، اقدام کند تا با برگزاری جلسات هفتگی با رسانه‌ها و گزینشی عمل نکردن در برخورد با رسانه، سخنگویی فدراسیون به جایگاه واقعی و اصولی‌اش برگردد.
پاسخگو کردن سخنگو علاوه بر احترام گذاشتن به رسانه‌ها، می تواند با توجه به اطلاع‌رسانی به موقع و درستی که صورت می گیرد، مجموعه فوتبال از حواشی و جنجال‌هایی که در غیاب شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی صورت می‌گیرد، دور شود و انرژی مدیریت به جای سرو سامان دادن به حاشیه‌ها، صرف رسیدگی به وضعیت فوتبال و پیشبرد برنامه های اصولی فدراسیون شود.