بروجرد - ایرنا - نگاه زیبایی به خیابان دارد وقتی می‌گوید خیابان را اگر رونقی هست به لطف ما دستفروشان است، آنجا که به هنگامه ناامیدی از دستانی خالی، بساط کردن در کنج یکی از خیابان های شهر به خاطرش می‌رسد و بساط داشته‌های مورد علاقه‌اش را پهن می‌کند، دارایی که ردپای آن در کلام شاعر گونه‌اش پیداست.

به گزارش ایرنا، زنی میانسال است که بعد از معرفی و فروش کتاب بر روی چرخ دستی‌ در مراجعه به درب منازل، مطب ها و ساختمان پزشکان در نقاط مختلف شهر و یا ادارات حالا به این نتیجه رسیده چیدن بساط کنار خیابان جای امن تری برای او است.

در یکی از پرترددترین خیابان های شهر محدوده کوچک تری در مقایسه با سایر دستفروشان برای خود در نظر گرفته و کتاب هایش را چیده است، دستفروشان آن محدود پیداست رونق بیشتری دارند، اما این باعث نا امیدی بانوی میان سال فروشنده کتاب نشده و بساط کتاب هایش را پهن کرده است.

کتاب‌ها روی سطحی میز مانند چیده شده اند، اطلاعات عمومی و دانستنی‌ها، کتاب هایی برای کودکان، رنگ آمیزی و داستان هایی برای گروه سنی نوجوانان را می توان در بساط کتاب او مشاهده کرد، تجربه تبلیغ و فروش کتاب را به صورت مراجعه به ادارات، مطب ها و درب منازل را دارد اما پیداست خیابان را به همه آن مکان ها ترجیح می دهد وقتی که می گوید: وقتی وارد اداره ای می شدم گویی مزاحم اوقاتشان بودم برای ورود به مطب ها در ساختمان های پزشکی هم گاه موافقت منشی از خود پزشک تعیین کننده تر است و تلاش برای جلب رضایت اینکه دقایقی بین مریض ها بچرخی چندان به صرفه نیست به خصوص اگر بیم مریض شدن همراهت باشد و یا اینکه مجبور شوی چند روزی بخاطر سرماخوردگی در خانه بمانی.

بانوی دستفروش ادامه می دهد: گاه برای فروش کتاب به درب خانه ها هم مراجعه داشتم و آن شیوه حتی سخت تر از ادارات است چون بسیاری از صاحب خانه ها فکر می کردند قصد دارم آنها را وادار به خرید کنم و با تصور اینکه وارد حریم خصوصی آنها شده ام حالت تدافعی می گرفتند.

او می گوید: خیابان مکان امن تری برای فروش کتاب است، با پهن کردن بساط کتاب ها در امتداد همه دستفروشان دیگر، امنیت خاطر بیشتری داری که دست کم کسی نمی تواند با کلام، نگاه یا رفتارش باعث آزارت شود، بدون واهمه و ترس از اینکه احساس کنی وارد فضای دیگران شده ای، در مکانی عمومی مثل خیابان، عابران را دعوت به خرید کتاب می کنی آنکه می خواهد دعوتت را می پذیرد آنکه نمی خواهد می گذرد.

در مکانی دیگر از شهر بانوی میانسالی دسته های سبزیجات را در رنگ بندی های متنوع اطراف خود چیده نیم نگاهی به چرخ دستی در حوالی خود دارد، چرخ دستی مخصوص دستفروشان در منظر عمومی ابزاری مردانه به نظر می رسد اما این تصویر هم می تواند شکسته شود زمانی که در یکی از خیابان های پرتردد شهر که آرزوی هر دستفروشی داشتن جایی مناسب در آن جایگاه است یک بانو یکی از این چرخ ها را داشته باشد.

با پایان روز باقی مانده بساط را در چرخ می گذارد با صلابت در گام هایش و نگاهی مصمم چرخ را می راند تا در صبحی دیگر و طلوعی دیگر کارش را از سربگیرد.

او می گوید: این هم یک کار است و این کار را نکند چه کند؟! سوالی که انتظار شنیدن پاسخی را ندارد و خرسند از این است که هنوز روزنه امیدی بر سفره خانه اش می تابد، عمده کار را در خانه انجام می دهد و آنهایی که او را می شناسند به خانه اش می آیند و سبزی می خرند اما این تنها بخشی از کار اوست و در ساعاتی مشخص با بساط در جایی از خیابان کارش را تکمیل می کند.

در روزگاری که معیشت برای برخی تنگ شده میل به دستفروشی هم بیشتر می شود، دستفروشی همیشه وجود داشته و خیابان و پیاده روها همیشه با این مسئله همراه بوده اند اما سیما و شمایل آن در زمان های مختلف می تواند متفاوت باشد، گاه شهرداری آنها را مزاحم سایر شهروندان می داند و گاه ممکن است خود مردم هم چنین نگاهی به دستفروشان داشته باشند اما بساط آنها همیشه پابرجاست که نشان می دهد مردم از فروش دستفروشان با قیمت مناسبت تر استقبال می کنند.

دستفروشان در بروجرد به خصوص در خیابان صفا همیشه قسمت عمده ای از پیاده‌رو را در اختیار دارند به طوری که عابران به سختی می توانند از میان آنها عبور کنند، هر چند عابران چندان اعتراضی به این شیوه از کسب و کار ندارند کسبه محل اما فارغ از زیبایی شهری، دستفروشان را مانعی برای کسب و کار خود می بینند.

هر از چندی شهردای با نگاهی ضربتی اقدام به جمع آوری دست فروشان می کند و سعی می کند آنها را در مکان های دیگری مستقر کند، این اقدامات هر چند به صورت موقت خیابان را از تسخیر دست فروشان رها می کند اما پایدار نیست به فاصله کمی سرجای خود برمی گردند.

نگاه شهرداری و چالش دستفروشان

شهردار بروجرد در خصوص ساماندهی دستفروشان سطح شهر بروجرد می گوید: تمام وانت‌بارهایی که در معابر سطح شهر اقدام به فروش میوه و تره‌بار می‌کنند، موظف هستند به مکان‌هایی که توسط شهرداری مشخص شده منتقل شوند، مالکان وانت‌بارهایی که اقدام به سد معبر و فروش اجناس خود در معابر سطح شهر کنند به کمیسیون ماده ۷۷ جهت تعیین جرایم سد معابر و توقیف وسیله نقلیه معرفی خواهند شد.

یحیی عیدی بیرانوند می افزاید: تمامی دستفروشان خیابان جعفری و صفا که سال گذشته تشکیل پرونده داده‌اند و برای آن‌ها کارت شناسایی صادر شده، موظف هستند به بازارچه‌های آماده شده و غرفه‌های مشخص شده بازگردند و از سد معابر و دستفروشی در بیرون از بازارچه‌ها خودداری کنند، در غیر این صورت غرفه به سایر متقاضیان واگذار می‌شود و برابر قانون با متخلفان برخورد خواهد شد.

شهرداری بنا بر وظیفه ای که دارد در مواردی که دستفروشی سد معبر تلقی شود ورود پیدا می کند اما تجربه های مختلف نشان می دهد، نگاه ضربتی گونه شهرداری ها نگاه کاملی نیست و باید به دنبال روش های بهتری بود و می توان گفت مدیریت شهری مدام در کشمکش با دستفروشان، شهروندان و قوانینی قرار دارد که خواهان اجرای قانون سد معبر و سامان‌دهی دست‌فروشان در محیط شهری است.

دستفروشی، مسئله ای انسانی و اجتماعی

پژوهشگران اجتماعی معتقدند، مسئله دستفروشان فراتر از سد معبر و قوانین مرتبط با شهرداری مسئله ای اجتماعی است، در پرداختن به مسئله دستفروشان تنها در صورتی می توان به نتیجه قابل قبول رسید که خود دستفروشان هم دیده و شنیده شوند.

پژوهشگر اجتماعی و جامعه شناس لرستانی می گوید: یک بعد اجتماعی مسئله دستفروشی مردم و شهروندان هستند که تقاضای خرید از دست فروشان را دارند و کالای مورد نیاز خود را با قیمت مناسب تری از آنها می خرند اما این تقاضای مردم می تواند از سوی شهرداری ها مدیریت شود تا عاملی برای کاستن زیبایی شهر نشود.

معصومه زارعی با اشاره به اینکه دستفروشی و دستفروشان مراتب مختلفی دارند، گفت: در مواردی دستفروشی روی دیگر تکدی گری است و افرادی با این ابزار دنبال تکدی گری هستند و در مقابل دستفروشانی که غرفه های تعریف شده دارند و در فضاهایی مشخص فعالیت می کنند هم وجود دارد، در مواردی فروشندگان مغازه ها با توجه به استقبال بیشتر مردم از دستفروشان بخشی از اجناس خود را به افراد قابل اطمینان می دهند، تا از این طریق فروخته شوند.

وی با اشاره به اینکه افزایش دستفروشی ارتباط مستقیمی با رفاه و معیشت جامعه دارد، بیان کرد: بر اثر شیوع ویروس کرونا بسیاری از صاحبان مشاغل شغل خود را از دست دادند و بیکاری بیشتر و معیشت سخت تر شد بنابراین برای خیلی از افراد دستفروشی پناهی برای امرار معاش شده است.

وی با اشاره به دستفروشی بانوان اضافه کرد: در شرایطی که بیکاری بیشتر شده و خانواده در تامین معیشت با مشکلاتی مواجه می شود خواه زن سرپرست خانوار باشد یا نباشد برای تامین هزینه های زندگی مشارکت می کند و از آنجایی که زنان سرمایه کمتری دارند برای شروع کاری با منزلت اجتماعی بالاتر به دستفروشی روی می آورند و دستفروشی راهی در دسترس‌تر است.

وی ادامه داد: در دستفروشی بانوان گاه مشاهده می شود فرد از مهارت هایی که دارد بهره می گیرد و سعی می کند از طریق آنها امرار معاش کند و با بساط کردن اقلامی معیشت خانواده را کمک کند که این افراد اگر مورد حمایت قرار گیرند و به برخی مهارت های الکترونیک فعالیت در فضای مجازی برای عرضه حاصل کار خانگی و مهارت های خود دست یابند می توانند به کرامت بیشتری برسند.

این جامعه شناس یادآور شد: به منظور پیشگیری از آسیب های اجتماعی احتمالی پیرامون دستفروشی زنان می توان محیط های مناسب و بازارچه های مخصوصی مبتنی بر روش های علمی و اقتصادی برای آنها در نظر گرفت در کنار آموزش هایی به منظور ارتقای مهارت آموزش هایی به آنها داده شود تا با کرامت بیشتری فعالیت کنند.

زارعی گفت: در غیاب تامین اجتماعی پایدار که از سوی نهادهای حمایتی باید صورت گیرد این زنان که در سطوح پایین تر مشاغل از جمله دستفروشی مشغول به کار هستند بیشتر در معرض آسیب قرار می گیرند در صورتی که با حمایت اعم از مالی و آموزشی از برخی آسیب های اجتماعی می توان پیشگیری کرد.

دستفروشان چه مرد و چه زن به دنبال تامین معاش خود به شکلی شرافتمندانه هستند، که اگر فضای مناسبی از محیط شهری را به آنها اختصاص داد و حضور آنها در خیابان پذیرفته شود ادامه کارشان میسر می شود، با نگاهی ادغام‌گرا باید طوری برنامه‌ریزی کرد که سهم هریک از این گروه‌ها از اقتصاد شهری داده شود، در فضاهای شهری طوری برنامه‌ریزی شود تا دست‌فروش که مشتریان خاص خود را دارد مانع کسب مغازه‌دار نشود و مغازه‌دار واقعیت دست‌فروش را بپذیرد و هایپرمارکت‌ها نیز حد و حدود خود را داشته و سهم مغازه‌دارها را تصرف نکنند، برخلاف تصور رایج، دست‌فروش‌ها رقیب مغازه‌دارها نیستند بلکه این فروشگاه‌های زنجیره‌ای هستند که کسب و کارهای خرد را به خصوص در شهرهای کوچک را از رونق می اندازند.