به گزارش ایرنا اخوانیه در حقیقت نامههای دوستانه شاعران به یکدیگر است که در قالب نثر و نظم مبادله میشود و اینبار «حسین فرهادی مراغهای» از شاگردان شیخالشعرا «کریمی مراغهای» پیشقدم شده و استاد نیز با شعری به زبان محلی پاسخ داده است.
«شیخ الشعرا حضرت استاد کریمی/ کانون ادب ساحت استاد کریمی / بیر عارف فرزانهدی که مثلی تاپولماز / وارستهدی شخصیت استاد کریمی / اشعارینین آوازهسی بینالمللیدور / آفاقی دوتوب شهرت استاد کریمی/ هم مرثیه شعرینده اولوب شهرة عالم / هم طنزده وار قدرت استاد کریمی / بلبل اوخوسا شعرلرین صحن چمنده / گلزاری آلار نکهت استاد کریمی / هر یئرده که سوز دوشسه اگر شعر و ادبدن / اوردا دوشه جاق صحبت استاد کریمی / بازارینه رونق وئروب الله تعالی / سینماز اَبداً قیمت استاد کریمی / درگاه ولایتده قوجالدیقجا، اوجالدی / اوجه یئتیشوب رفعت استاد کریمی / ائل شاعریدی صاحب دیوان مُجَلّل / واجبدی بیزه حُرمت استاد کریمی / گورمز داخی دنیا بئله استاد سخنور / دللرده قالار حسرت استاد کریمی/ یارب منیم هئچ بیر گونیمی پیرسیز ائتمه / مشکلدی منه فرقت استاد کریمی/ جُمعه گونی اولسا بیری مهمان مراغه / دایردی اوگون هیئت استاد کریمی / غیبت ایلمکدن مُتَنَفّردی شدیداً / الگودی بیزه خصلت استاد کریمی/ فرهادی مین ئیلده قالا تعریف ائده بیلمز / آساندی مگر مِدحت استاد کریمی».
جوابیه شیخالشعرا، استاد کریمی مراغهای به فرهادی مراغهای
«قلمدن دوتسا الده تیشهی فولادی فرهادی / رثاده آغلادار شیرینیله فرهادی فرهادی / کمال معرفتده شعریده وارسته شاعردی / گوزل افرادیله مبهوت ائدر افرادی فرهادی/ کلامی مجلس آرادی، کمالی لطف یکتادی / محبّتده وفا و مهریده تنهادی فرهادی / بئله شیرین زبان اولماز بو شیرینلیقدا جان اولماز / آچوب شهر صفاده دَکّهی قنّادی فرهادی / کریمی افتخار ایلر بو شاگردین وجودیله / سرافراز ایلیوب هر بزمده استادی فرهادی/ عروس شعره زینت وئرماقا مشّاطهی ماهر / سالار ذوق و صفاده حیرته دامادی فرهادی / بیر آز مدّتده آوازی دوتوب دنیانی سرتاسر / شناسِنامهده شاد ائتدی ثبت اسنادی فرهادی/ کتاب روضه رضوان کتاب کعبه عرفان / اجازه آلماقا شاد ایلدی ارشادی فرهادی / حسینین آستانینده اولار ثابت قدم نوکر آلار هر بیتینه بیر بیتِ خوش بنیادی فرهادی / سوروشدیم شعر و شاعردن گوزل استاد ماهردن / دئدی اوّل کریمیدی صورا فرهادی فرهادی»
در محضر استادشاگردی کریمیها
«میرزا حسین نسبت کریمی مراغهای»، همان شاعر نامداری که حائز نشان درجه یک هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و از مفاخر معاصر شعر و ادب به شمار میرود، به نظم کشیدن کلمهها را نزد پدرش مرحوم «محمدعلی کریمی» آموخت و اکنون نیز شاعرانی در همین مکتب استادشاگردی کریمیها تربیت میشوند.
مرحوم «محمدعلی» متخلص به «ذاکر» طی سال ۱۲۸۷ شمسی در مراغه و در کوچه آغداش متولد شده بود و و از اول نوجوانی تا زمانی که در سال ۱۳۵۴ دار فانی را وداع گفت، به سرودن شعر پرداخت تا هم کتابهای گلشن بهار، محشر عاشورا و صرصر خزان از او به یادگار بماند و هم فرزندش میرزا حسین در مکتبش تربیت شود.
شعر «تنور خولی» که به روایت همسر «خولی» از قرار گرفتن سر مبارک امام حسین(ع) در تنور منزلش اشاره دارد، از جمله اشعار به یادگار مانده از کریمی پدر متخلص به «ذاکر»است؛ شعری که با «امشب از شبهای دیگر تیرهتر/ آسمان پر وحشت آید بر نظر» آغاز، و به مرثیهسرایی زهرا(س) در شام غریبان سالار شهیدان ختم میشود.
ارادت به اهل بیت(ع) از ویژگیهای بارز کریمیها و شاگردانشان
ارادت به اهل بیت و سرودن نوحه و مرثیه از «کریمی» پدر به فرزندش «میرزا حسین» و از این استاد شعر و ادب به شاگردانش رسیده است تا جایی که علاوه بر مجموعه «رنگارنگ» کریمی که اشعار طنز وی را شامل میشود، آثار بسیاری در زمینه نوحه و مرثیه دارد که تعداد آنها به بیش از ۳۰ جلد میرسد.
به گفته «احمد دادرس فیاض»، رئیس اداره فرهنگ و ارشاداسلامی مراغه از آثار مرثیه استاد کریمی میتوان به «شعله آه»، «سحاب اشک»، «سوغات کربلا»، «دریای اشک»، «زیارتنامه»، «خیمهگاه کربلا»، «چهارده معصوم» و «توشه عتبات» اشاره کرد.
فرهادی مراغهای نیز سیره استاد را به خوبی درک کرده و علاوه بر اشعار اجتماعیاش در قالب مجلدی با عنوان «فریاد فرهادی»، در زمینه مرثیه نیز سه جلد کتاب شامل روضه رضوان، کعبه عرفان و قبله ایمان دارد.
به گزارش ایرنا و بر اساس پژوهشهای اخیر، گسترش ابزارهای گوناگون ارتباطی در روزگار معاصر، از رونق اخوانیه سرایی کم نکرده و با وجود دگرگونیهای بسیاری که ساخت و درون مایهی شعر فارسی در سده حاضر به خود دیده و بسیاری از قالبهای کهن و گونههای ادبی در برابر تحولات شعر نوگرا به ورطه فراموشی سپرده شده است، شاعران معاصر به شکلی بسیار گسترده به سنت اخوانیهسرایی توجه داشتهاند.
میرزا حسین کریمی مراغهای ادامهدهنده سبک سنّتی و کلاسیک شعر بوده و غالباً در اشعار طنز خود رسم و رسوم زمان خود را به باد انتقاد گرفته است.
اکثر اشعار او هرچند به ترکی آذربایجانی سروده شده است، ولی به علت مقید بودن به سبک قدیم و اوزان شعری، با تعبیرات و اصطلاحات عربی و فارسی بسیاری آمیختگی دارد.
بسیاری از مردم آذربایجان اشعار این شاعر شیرینسخن را با صدای خودش دوست دارند و برخی از همین اشعار همچون «چله» سرگرمی محفل گرم خانوادهها در شبهای طولانی زمستان است.
بسیاری از مداحان نیز از مرثیههای استاد کریمی مراغهای بهره میبرند تا جایی که در بیشتر آثار صوتی و تصویری مرحوم «سلیم موذنزاده» نیز میتوان به اشعار استاد کریمی مراغهای گوش جان سپرد.