تهران- ایرنا- نهمین دوره جشنواره فیلم فجر در بهمن ۱۳۶۹ در تهران برگزار شد. تغییرات سیاسی و اجتماعی در کشور، پایان جنگ تحمیلی و تغییر مدیران فرهنگی کشور موجب شده بود که این دوره تفاوت های بسیاری با دوره های پیش از خود داشته باشد.

به گزارش ایرنا، در نهمین دوره برای نخستین بار در هیات داوران جشنواره دو سینماگر زن یعنی پروانه معصومی و رخشان بنی اعتماد حضور داشتند و ترکیب متفاوت و متنوع فیلم ها از یک سو و سطح کیفی تقریبا مشابه همه آثار، تا حدود زیادی پیش بینی نتایج را دشوارکرده بود. در نهایت هم اتفاق نادری افتاد. برای اولین و آخرین بار یک فیلم کمدی سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از آن خود کرد؛ آپارتمان شماره ۱۳ ساخته یدالله صمدی.

جایزه بهترین کارگردانی هم به واروژ کریم مسیحی برای ساخت درام سایکولوژیک خوش ساختش یعنی پرده آخر اهدا شد. اما به اذعان اکثر کارشناسان سینما هیچ کدام از این دو فیلم مهمترین فیلم های جشنواره نبودند. آن روزها بسیاری معتقد بودند فیلم های نفس عشق و شب‌های زاینده رود محسن مخملباف تعمدا نادیده گرفته شده اند و فیلم عروس ساخته بهروز افخمی هم مغضوب نگاه بسته مدیران سینمایی شده است. سینمای ایران در آن سال‌ها با وجود آن که به لحاظ کیفی پیشرفت قابل توجهی نسبت به سال های قبل از انقلاب را تجربه کرده بود اما در مجموع یک سینمای مستقل محسوب نشده و سیاست های محتوایی آن مبتنی بر نگاه و نگرش دولتی بود. سیاست هایی که امروز عده‌ای از آن به عنوان سینمای گلخانه ای یاد می کنند.

«عروس» در مقابل سینمایی گلخانه ای

فیلم عروس با وجود این که اثری متوسط به نظر می رسید اما توانسته بود بسیاری از آن ساختارهای سینمایی گلخانه ای را به هم بریزد و به تبع سینمای روز دنیا، سراغ ستاره سازی برود. نیکی کریمی و ابوالفضل پورعرب دو ستاره جوان و خوش قیافه فیلم بودند که کارگردانی هوشمندانه و جسارت افخمی جوان موجب شد تا بلافاصله پس از اکران فیلم تبدیل به ستاره های بی چون و چرای سینمای ایران شوند. اتفاقی که در آن روزگار مورد تایید مدیران فرهنگی کشور نبود و طبیعتا در جشنواره نیز به فیلم عروس روی خوش نشان داده نشد اما این فیلم همان سال عنوان پرفروش‌ترین فیلم سال را با هشت میلیون بیننده سینما شکست و فاصله سلیقه مردم و مدیران را بیشتر از قبل آشکار ساخت.

فیلم های مخملباف هم که در جشنواره مورد تحسین منتقدان قرار گرفته بودند، پس از جشنواره و با نقد تندی که مرتضی آوینی بر آنها نوشت ، برای همیشه توقیف شدند تا شروع انفصال فکری مخملباف و همفکران سابقش از همین نقطه کلید بخورد.

دهمین دوره جشنواره در سال ۷۰ نیز بر خلاف پیش بینی ها کم حاشیه نبود. برای نخستین بار تمامی اعضای هیات داوران از میان سینماگران بودند و انتظار می رفت که انتخاب هایشان کمترین حاشیه را به همراه داشته باشد. فیلمسازانی همچون بیضایی، مهرجویی، مخملباف ، داوودنژاد و بسیاری دیگر در جشنواره فیلم داشتند اما از همان روزهای ابتدایی حواشی دامن جشنواره را گرفت. فیلم بانو ساخته داریوش مهرجویی بدون توضیح مشخصی و با دلایلی همچون توهین به مقام انسان کنار گذاشته شد و از گوشه و کنار شنیده می شد توصیه شده است که مسافران بهرام بیضایی هم برجسته نشود.در نهایت هیات داوران سیمرغ بهترین فیلم را به نیاز ساخته علیرضا داوود نژاد اهدا کردند و برای نخستین بار پس از انقلاب سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی به یک سینماگر زن اهدا شد. رخشان بنی اعتماد موفق شد برای کارگردانی نرگس به این عنوان دست پیدا کند.

نکته جالب اینکه مجید مجیدی برای نخستین بار با فیلم بدوک در جشنواره حاضر شده و موفق شد جایزه بهترین فیلم اول را نیز از آن خود کند. در کمال تعجب فیلم ناصرالدین شاه آکتور سینما ساخته محسن مخملباف که بسیاری آن را رقیب اصلی مسافران بر سر عنوان بهترین فیلم می دانستند تنها در چند عنوان فنی برنده جایزه شد. البته هیات داوران جایزه ویژه خود را به فیلم مسافران بهرام بیضایی اهدا کرد اما این جایزه هم نتوانست مانع از واکنش های منفی منتقدان نسبت به برخی انتخابهای هیات داوران شود. حواشی این جشنواره باعث شد سید محمد خاتمی از سمت خود استعفا داده و علی لاریجانی به جای او عهده دار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شود.

فیلمسازان نام آشنای دوره یازدهم

دوره یازدهم جشنواره پر رونق تر از دو دوره پیش از خود برگزار شد. جشنواره ای که فیلمسازان نام آشنایی همچون داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، محسن مخملباف، کیانوش عیاری و بسیاری دیگر در آن فیلم داشتند اما سیمرغ بلورین بهترین فیلم به کارگردان جوانی رسید که سیمرغ گرفتنش در جشنواره هشتم سر و صدای زیادی به پا کرده بود. این بار اما کمتر کسی به این انتخاب اعتراض داشت.

از کرخه تا راین در حالی برنده جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلم شد که در اکثر بخش ها نامزد دریافت جایزه بود و اگر تعداد فیلم های خوب جشنواره کمتر بود، شاید جوایز زیادی را تصاحب می کرد. سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی به سیروس الوند برای فیلم ماندگارش یعنی یک بار برای همیشه رسید. فیلمی که الوند هرگز نتوانست مجددا موفقیت آن را تکرار کند. تنها انتخاب حاشیه ساز داوران ، انتخاب فرامرز قریبیان برای بازی در بندر مه آلود به عنوان برنده بهترین بازیگرنقش اول مرد بود. جایی که بسیاری از منتقدان معتقد بودند به دلیل مشکلات مدیریت سینمایی کشور با مخملباف، بازی بی نظیر اکبر عبدی در فیلم هنرپیشه نادیده گرفته شده است. اما در بخش بازیگر زن تردیدی وجود نداشت. فاطمه معتمدآریا جایزه بهترین بازیگر زن را برای بازی درخشانش در یک بار برای همیشه دریافت کرد. فیلم کم نقص داریوش مهرجویی یعنی سارا نیز برای آن که دست خالی جشنواره را ترک نکند سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را از آن خود کرد.

دوازدهمین دوره جشنواره فیلم فجر در بهمن ۱۳۷۲ ، یکی از کم رمق ترین جشنواره های برگزار شده بود. جشنواره ای سوت و کور با فیلم هایی در سطح کیفی پایین و خالی از نام های شناخته شده. شاید به همین دلیل بود که پس از سال ها هیچ فیلمی نتوانست عنوان بهترین فیلم را از سوی هیئت داوران تصاحب کند. محمد بزرگ نیا جایزه بهترین کارگردانی را برای فیلم جنگ نفتکشها دریافت کرد و جایزه بهترین بازیگر مرد به عزت الله انتظامی برای بازی در فیلم روز فرشته رسید. فاطمه معتمدآریا برای دومین سال پیاپی و این بار برای بازی در فیلم همسر برنده سیمرغ بلورین شد. این سومین سیمرغ معتمد آریا بود که در ۳۲ سالگی به او اهدا شد. بازیگری که باور کلیشه زده عموم در خصوص معیارهای ظاهری بازیگران زن سینما را در هم شکست و ثابت کرد بازیگری هنری ورای استانداردهای مجلات مد و زیبایی است.

دومین سیمرغ خسرو شکیبایی

جشنواره سیزدهم هرچند همچون جشنواره دوازدهم کم رمق و بی سر و صدا برگزار نشد اما به دلیل همزمانی آن با ماه مبارک رمضان شرایط ویژه ای داشت. پس از یازده دوره متوالی دبیری جشنواره تغییر کرده بود و به جای محمد بهشتی این بار مهدی فریدزاده دبیر جشنواره بود. مطابق پیش بینی ها جایزه بهترین فیلم به روز واقعه ساخته شهرام اسدی رسید. فیلمی که بی تردید یکی از بهترین و ماندگارترین آثار عاشورایی محسوب می شود . اما نکته جالب توجه در خصوص فیلم ، این بود که بهرام بیضایی ۱۰ سال قبل ، فیلمنامه روز واقعه را نگاشته و قصد داشت آن را بسازد ولی اجازه ساخت به او داده نمی شود. در نهایت نیز فیلمنامه توسط شهرام اسدی به فیلم تبدیل شد و جایزه بهترین فیلم جشنواره را نیز از آن خود کرد جایزه بهترین کارگردانی به داریوش مهرجویی برای فیلم تحسین‌شده پری اهدا شد و خسرو شکیبایی هم دومین سیمرغ خودش را برای بازی در فیلم کیمیا ساخته احمدرضا درویش دریافت کرد . ولی شگفتی این جشنواره، جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن بود. جایی که مینا لاکانی در حضور فاطمه معتمدآریا، نیکی کریمی و سایر رقبا توانست این جایزه را از آن خود کند. جعفر پناهی نیز در نخستین تجربه خود برای فیلم بادکنک سفید جایزه بهترین فیلم اول را گرفت. جایزه ای که تنها جایزه او از جشنواره های داخلی محسوب می شود.

جشنواره چهاردهم جشنواره متمایزی بود و به دلیل همزمانی دهه فجر با شب های قدر، جشنواره در اسفندماه برگزار شد. عزت الله ضرغامی دبیر جشنواره بود و هیئت داوران جشنواره را افراد شاخصی نظیر مسعود جعفری جوزانی، خسرو سینایی و برخی جوان ترها مانند جواد شمقدری تشکیل می دادند. با حضور سینماگران در ترکیب هیات داوران انتظار می رفت که کمترین حاشیه برای برندگان نهایی جوایز ایجاد شود اما متاسفانه باز هم عدم استقلال رای داوران و نگرش محتوازده آنان باعث شد تا اکثریت قریب به اتفاق دست اندرکاران سینما از نتایج جشنواره راضی نباشند و آن را مطابق معیارهای هنری قلمداد نکنند.

پدر ساخته مجید مجیدی سیمرغ بلورین بهترین فیلم را گرفت. جایزه ای که بسیاری آن را حق فیلم لیلی با من است اثر کمال تبریزی یا بوی پیراهن یوسف ابراهیم حاتمی کیا می دانستند. لیلی با من است که با رویکرد کمدی به ژانر دفاع مقدس وارد شده بود، بسیاری از خطوط قرمز را برای نخستین بار در سینمای ایران جابجا کرد و توانست هم نظر منتقدان و هم تایید مخاطبان عام سینما را جلب کند اما تنها موفق شد سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را به خود اختصاص دهد. فیلم های نون و گلدون و گبه مخملباف، بوی پیراهن یوسف و برج مینوی ابراهیم حاتمی‌کیا، سفر به چزابه و نجات یافتگان رسول ملاقلی پور و حتی بازمانده سیف الله داد نیز نتوانستند در این جشنواره موفقیت چندانی به دست بیاورند. جایزه بهترین کارگردانی به کیومرث پوراحمد برای فیلم خواهران غریب رسید و محمد کاسبی در حالی برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد شد که اکثر افراد گمان می کردند این جایزه به پرویز پرستویی برای بازی متفاوتش در لیلی با من است خواهد رسید.

جشنواره پانزدهم هم به دلیل تقارن با شبهای قدر در ۱۰ روز پایانی بهمن ماه برگزار شد. این بار هیئت داوران رسول ملاقلی پور و جهانگیر الماسی را به عنوان سینماگر در ترکیب خود می‌دید و دبیری جشنواره باز هم بر عهده عزت الله ضرغامی بود. کلیدواژه‌ای که در آن سال ها بسیار به گوش می رسید و در این جشنواره نیز بارها و بارها تکرار شد، فیلم جشنواره ای بود که سردمدار آن را مجید مجیدی می دانستند. فیلمسازی که اولین فیلمش برنده جایزه بهترین فیلم اول شده و دومین فیلمش نیز سال قبل سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از آن خود کرده بود. مجیدی در جشنواره پانزدهم هم با فیلم بچه های آسمان حضور داشت و موفق شد برای دومین سال پیاپی عنوان بهترین فیلم جشنواره را از آن خود کند. انتخابی که با توجه به موفقیت های بعدی آن فیلم در مراسم اسکار، چندان بیراه نبوده است. اما اعتراضات زمانی بالا گرفت که جایزه بهترین کارگردانی هم به مجیدی رسید. در حالی که مهرجویی موفق شده بود درامی معمولی را به فیلم جان دار و کم نقص لیلا بدل کند و احمدرضا درویش هم در سرزمین خورشید توانایی های فنی و روایت شناسانه خود را به رخ کشیده بود.

بیانیه عجیب و نگران کننده

سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد به ابوالفضل پورعرب برای بازی در فیلم مردی شبیه باران رسید و گلچهره سجادیه نیز بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازی در سرزمین خورشید معرفی شد. در این جشنواره دو بازیگر جوان نیز به سینمای ایران معرفی شدند که سال های بعد بیشتر از آنها شنیده شد. لیلا حاتمی با فیلم لیلا و هدیه تهرانی برای بازی در فیلم سلطان ساخته مسعود کیمیایی. بیانیه هیات داوران در مراسم اختتامیه هم در نوع خود عجیب و نگران کننده بود. داوران نوشته بودند: علیرغم حضور چندین اثر برجسته سینمایی در این دوره، که به حق دارای ارزش‌های راستین فرهنگی هنری و حرفه‌ای بودند، متاسفانه درصد قابل ملاحظه‌ای از آثار ارائه شده فاقد استانداردهای بایسته هنر نمایش در جهان امروز بودند.

به هرحال جشنواره پانزدهم هم تمام شد تا پایانی باشد بر یک دوره مدیریت سینمایی در کشور. از سال آینده و با تغییر دولت ، دوره‌ای جدید آغاز می‌شد و پیش بینی می شد که جشنواره شانزدهم فضایی به کلی متفاوت با جشنواره های پیش از خود داشته باشد.