به گزارش ایرنا، بلاتکلیفی تیم فوتبال بزرگسالان ادامه دارد و با گذشت دو ماه از پایان بازیهای ایران در جامجهانی هنوز سرمربی جدید تیم ملی معرفی نشده است. مسئولان فدراسیون فوتبال هم اعلام کردهاند که عجلهای برای انتخاب کادر فنی تیم ملی ندارند و میخواهند با صبر و حوصله یک مربی برجسته را برای نشستن روی نیمکت ایران انتخاب کنند. رویکرد فدراسیون برای انتخاب سرمربی تیم بزرگسالان در شرایطی است که با توجه به نتایج ضعیف تیم ملی در جامجهانی و در پیش بودن جام ملتها، تاخیر در معرفی سرمربی میتواند به فرصت سوزی و ادامه سیر این نتایج نزولی ختم شود. در گفتگو با حسین فرکی مربی اسبق تیم ملی درباره آخرین وضعیت تیم ملی و فوتبال ایران صحبت کردهایم.
فوتبال ملی پس از پایان جامجهانی روزهای ساکت و بدون برنامهای را تجربه میکند، این در حالی بود که انتظار میرفت با توجه به عملکرد نسبتا ضعیف تیم ملی در قطر، برای بهبود شرایط تیم بزرگسالان که سال آینده جام ملتهای آسیا را پیش رو دارد، سرعت تصمیمگیریها برای خارج شدن تیم بزرگسالان از بلاتکلیفی بیشتر میشد اما این اتفاق نیفتاده است. آقای فرکی تحلیل شما را ابتدا از وضعیت این روزهای تیم ملی میشنویم.
در حالی جامجهانی را پشت سرگذاشتیم که اکثریت هواداران از شرایط و نتایج تیم ملی راضی نبودند، تنها نکته راضیکننده در بین افکار عمومی به پیش از جام جهانی بر میگشت که با توجه به حاشیههایی که در تیم ملی به وجود آمده بود، یک سرمربی انتخاب شود که این حواشی را کنترل کند. امروز اما همان طور که اشاره کردید فرصت زیادی تا جام ملتها باقی نمانده و وضعیت فوتبال ما بعد از جامجهانی در یک حالت سکون و سکوت و خواب آلودی قرار گرفته است و همین باعث میشود که سوال برای افکار عمومی و هواداران تیم ملی به وجود بیاید که قرار است در آینده چه اتفاقی بیفتد و فدراسیون فوتبال برای انتخاب سرمربی تیم ملی چه تصمیمی خواهد گرفت.معتقدم فدراسیون فوتبال باید هر چه سریعتر نسبت به این مسئله شفافسازی کند و فوتبالی ملی ما زمان را از دست ندهد و تکلیف کادر فنی مشخص شود تا در زمان باقی مانده تا جام ملتها آماده سازی تیم ملی هر چه سریعتر آغاز شود.
به نارضایتی از نتایج جامجهانی اشاره کردید، این در حالی بود که بقیه تیمهای آسیایی عملکرد فوقالعادهای داشتند، عربستان توانست آرژانتین قهرمان جام را شکست دهد و کره، ژاپن و استرالیا هم به جمع ۱۶ تیم صعود کردند اما ما هدف صعود به مرحله حذفی رفتیم اما دستمان مانند تمام ۵ دوره قبل خالی ماند و بازگشت کیروش هم آنطور که تصمیمگیرندگان میخواستند چارهساز نشد.
کیروش از نظر فنی امتحانش را در ۸ سال گذشته و در ۲ دورهای که سرمربی ایران در جامجهانی بود،پس داده بود و در این دوره هم حضور او از نظر فنی تاثیری نداشت. این در حالی بود که انتظار میرفت تیم ملی یک نمایش هجومی، زیبا و مقتدرانه مانند استرالیا، کره، ژاپن و عربستان دیگر تیمهای آسیایی حاضر در جام جهانی داشته باشد اما شاهد این اتفاق در تیم ملی نبودیم جز بازی احساسی که مقابل ولز انجام دادیم. در دو مسابقه دیگر اما تیم ملی عملکرد خوبی نداشت و این دلایل خودش را داشت که به بازیکنان و فضایی که در قطر وجود داشت بر میگشت و فضای خوبی نبود. دلیل آمدن کیروش هم همان طور که اشاره کردم به خاطر کنترل حواشی بود و این برای فوتبال ما و کشور بزرگی مانند ایران یک نقطه ضعف بزرگ است که یکی وجود نداشت که این حاشیهها را کنترل و مدیریت کند و ما مجبور شویم از یک خارجی استفاده کنیم. این جابجایی هم مصادف با انتخابات فدراسیون فوتبال تبدیل به یک حربه تبلیغاتی شد و تغییرات روی نیمکت تیم ملی صورت گرفت اما با وجود حضور کیروش باز هم درگیر مسائل حاشیهای بودیم.
و خیلیها معتقدند که حتی با دراگان اسکوچیچ و یک مربی ایرانی هم بالای سر تیم بود، تیم ملی نمیتوانست کارنامه ضعیفتری داشته باشد.
در آن مقطع که دراگان اسکوچیچ برکنار شد، موافق کنارگذاشتن او نبودم و خودش باید کار را تمام میکرد و تیم را به جامجهانی میبرد. هر مربی میتواند نقاط ضعف و قوتهایی داشته باشد اما اگر به نتایج نگاه کنیم تیم ملی با این مربی فوقالعاده نتیجه گرفت و ما با اخراج اسکوچیچ بیاخلاقی کردیم. البته کار از دست او خارج شده بود و تیم ملی به یک مسیر غلط و اشتباه رفته بود و هر کسی میخواست در آن مقطع خودش را در فوتبال نشان دهد و بچسباند و دخالت میکردند و این فشارها باعث برکناری وی شد. باید پرونده جامجهانی را ببندیم و برای آینده فوتبال برنامهریزی کنیم. آینده فوتبال نیاز یک دگرگونی، به یک نیروی تازه و بنزین سبز احتیاج دارد تا در جام ملتها و دوره بعد جام جهانی بتوانیم از اعتبار فوتبال ایران دفاع کنیم.
صحبت از دگرگونی و تغییر کردید و به نظر میرسد با پیام خداحافظی کیروش که هفته گذشته منتشر شد، این مسیر هموارتر شده است، به خصوص که گفته میشد مسئولان فدراسیون فوتبال به دنبال تمدید دوباره با این سرمربی پرتغالی هستند.
آینده فوتبال ایران با ماندن کیروش سیاه و تاریک بود و نمیتوانستیم به آینده خوشبین باشیم.کاری به شخص ندارم، فوتبال ما خلاصه شده به بازیکنانی که در جامجهانی حضور داشتند، قبل از این بازیها هم ۱۰، ۱۲ جوان به اردو رفتند اما این فقط یک نمایش بود و همان تیمی که به مسابقات رفت که قبلا کیروش با آنها در دوره گذشته کار کرده بود. در جامجهانی به جای ۵، ۶ بازیکن فعلی می توانستیم چند بازیکن جوان به این مسابقات ببریم که به تجربهشان اضافه شود، شاید بازی هم نمیکردند اما کنار تیم ملی تجربهشان بیشتر میشد ولی این اتفاق نیفتاد. ادامه چنین روندی دلسوزان فوتبال را ناامید میکند، فوتبال ایران اگر چه با توجه به سوابق و افتخارات گذشته یک وجهه خوب در فوتبال آسیا داشته باشد اما الان که از دورن تهی شده است و چیزی برای عرضه ندارد. این شرایط سبب شده آدمهایی که از جنس فوتبال هستند، میل و رغبتی برای به میدان آمدن ندارند و خانهنشین شدهاند و ترجیح میدهند با توجه به این حاشیه ها وارد فوتبال شوند.
با تمام این شرایط در روزهایی که همه در انتظار رونمایی از سرمربی تیم بزرگسالان هستند، بحث گزینه ایرانی و خارجی برای تیم ملی داغ است و هر کدام هر طرفداران و مخالفان خودش را دارد، آقای فرکی! شما کدام سمت میایستید؟
علاقه دارم تجربه بعدی تیم ملی با یک مربی ایرانی باشد، از بین مربیان مورد نظر هم مانند امیر قلعهنویی سابقه حضور در تیم ملی را داشته است. البته گزینههای محدودی در بین مربیان داخلی برای حضور در تیم ملی داریم و این جای تاسف دارد که دست فوتبال ایران در این زمینه خالی است و سر چیزی که وجود ندارد در حال دعوا و کشمکش هستیم. گزینه های زیادی نداریم و مسئولان فدراسیون فوتبال به گزینههایی که وجود دارد هم اعتماد نمیکنند و جرات گرفتن چنین تصمیمی را ندارند.از طرفی با مربی خارجی هم تیم ملی نتوانسته است که نتیجه بگیرد تا فدراسیون معلق در زمین و هوا برای تصمیمگیری برای آینده نیمکت تیم ملی باشد. شاید هم مانند دفعه قبل مسئولان فدراسیون سیاست خودشان را دارند و رسانهای نمیکنند. در حال بازی با مهرهها هستند تا مثل قبل گزینه خودشان را انتخاب کنند. این برداشت من است که گزینه شان را انتخاب کردهاند و منتظرند که زمان بخرند و دوباره همان مربی مورد نظرشان را به نیمکت تیم ملی برساندد.
سمت مربی ایرانی برای تیم ملی ایستادید اما منتقدان مربی داخلی میگویند با توجه به اینکه دانشافزایی حلقه مفقوده مربیان ایرانی است و تعداد زیادی از ملیپوشان لژیونر هستند، یک مربی داخلی نمیتواند چیزی به داشتههای بازیکنانی که در خارج از کشور با مربیان بزرگتر کار میکنند اضافه کند و به همین خاطر گزینه خارجی کار بلد و روزمهدار باید روی نیمکت تیم ملی بنشیند.
وقتی شرایط دانشافزایی را فراهم نکردهایم، مربیان را محدود کردهایم و کلاس و دورههای مربیگری را نتوانستیم به روز برگزار کنیم، مشکل مربی نیست، مشکل مدیریت فوتبال است.در فدراسیون فوتبال بررسی کنید که در ۶ سال اخیر چه چیزی به فوتبال ایران اضافه شده و تغییر کرده است که بخواهیم به مربی ایرانی ایراد بگیریم و منتقد انتخاب یک سرمربی داخلی شویم.
اما در رفتن اسکوچیچ و آمدن کیروش به وضوح شاهد چنین موضعگیریهایی از سوی برخی بازیکنان تیم ملی علیه سرمربی وقت بودیم.
این نگاه و ذهنیت خوبی نیست و بازیکن باید وظیفه خودش را انجام دهد و مربی که انتخاب شده را قبول داشته باشد. اینکه عنوان شود بازیکنان ما در اروپا هستند و مربی ایرانی را قبول ندارند، پذیرفتنی نیست.به هر حال لژیونرها هم از داخل لیگ ایران به فوتبال اروپا رفتهاند و به مردم بدهکار هستند و هر چیزی دارند از فوتبال ایران دارند. به همین خاطر وقتی در اختیار تیم ملی قرار میگیرند باید کاملا تابع باشند و تواناییهایشان را در چارچوب برنامههای سرمربی در اختیار تیم ملی قرار دهندآنها که نباید برای تیم ملی و انتخاب مربی تصمیم بگیرند و مدیران فدراسیون فوتبال باید این مسئله را مدیریت کنند و موضوعی که مهم این است که همه در کنار تلاش کنیم که فوتبال ایران را به موفقیتهایی که انتظار میرود برسانیم.
به مسیر موفقیت اشاره کردید و بدیهی است که یک تیم ملی قوی از دل یک لیگ قوی رشد بیرون میآید اما لیگ ایران شرایط ناامیدکنندهای دارد، به سختی پدیدهای دیده میشود و نتایج نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان و سه دهه حسرت برای قهرمانی در آسیا گویای همه چیز هست.
شرایط ما نسبت به قبل از کرونا تا امروز خیلی متفاوت شده و همه چیز در سطح معمولی و پایین در لیگ اتفاق میافتد. مهمترین آن بحث تماشاگران است. بعد از کرونا در فوتبال جهان هواداران به ورزشگاه بازگشتهاند و حضور آنها کیفیت مسابقات را بالا برده است و به بازیکنان هم انگیزه بیشتری میدهد. بازیکنی که در یک ورزشگاه خالی بازی میکند و هیچ چشمی بازی او را نمیبیند، کیفیت و راندمان کاریاش پایین میآید. علاوه بر این فوتبال ایران گرفتار حاشیه است و دچار بلاتکلیفی و در برزخ هستیم و هر روز چند اتفاق حاشیهای همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد. رفتن به سوی حواشی و مسائل دیگر سبب شده نتوانیم از دل لیگ به اندازه انگشتان یک دست بازیکن پدیده و با کیفیت کشف کنیم، وقتی در لیگ بازیکن قابل نداشته باشیم، نگاه و تمرکز روی لژیونرها میرود که در شرایط بهتر و حرفهایتری بازی میکنند.
در پایان میخواهیم بپرسیم برای رهایی از این وضعیت چه کار باید کرد؟
با توجه به تجربه و سابقهای که مدیران الان فدارسیون دارند، باید تصمیمهای بهتری گرفته شود، مهدی تاج، مهدی محمدنبی و مصطفی قنبرزاده سالها در فوتبال مدیریت کردهاند و توان بالایی دارند.نگرانی من بابت هئیت رئیسه فدراسیون فوتبال است که نمیتوانند برای فوتبال تصمیمگیری کنند و تصمیماتشان بر اساس بیتجربگی و عدم شناخت است. این یک نمونه از معضلاتی است که معلوم نیست که تا کی میخواهد ادامه داشته باشد. قصد جسارت به شخصی را ندارم اما این یک واقعیت است. آدمهای بزرگی در هئیت رئیسه باید حضور داشته باشند که تصمیمهای درستی را بگیرند.