نخستین فیلم اولی این دوره از جشنواره، در نخستین روز و نخستین نوبت اکران، به میزبانی پردیس ملت نمایش داده شد تا آغازی باشد برای یک رویداد جدی و جذاب.
«استاد» کار نخست سیدعماد حسینی است که دو کارگردان نام آشنا؛ بهروز افخمی به عنوان تهیه کننده و محمدحسین مهدویان به عنوان مشاور، او را در عرصه کارگردانی به بهترین شکل ممکن راهنمایی و همراهی کنند.
فیلم، درباره رابطه یک استاد معماری ست با شاگردش و دردسرهایی که برایش به وجود می آید. نیما ادریس که از شناخته هایش معماری کشور است به تازگی دفتری زیبا و وسیع را در اختیار گرفته و بخشی از فعالیت های دانشگاهی اش را هم در آنجا انجام می دهد.
بازی
حسن معجونی، قدرتمند و بی نقص، نقش استاد را بازی می کند و شاید یکی از ماندگارترین نقش های این سال ها را از آن خود کرده باشد. این فیلم پر از برداشت های بلند است که در آن، بازیگر حضور کامل را دارد. تعداد بازیگران نیز اندک ست و بار اصلی کار بر دوش معجونی است. بازی او می تواند نمونه ای برای علاقه مندان به بازیگری باشد. دشواری کار او آنجا به چشم می آید که به غیر از یک پلان، بقیه فیلم در فضای بسته و با محوریت بازیگری او گرفته شده است. دو بازیگر اصلی دیگر هم به درستی کارگردانی شده اند و بازی های قابل قبولی را ارائه کرده اند.
تصویر
همه تصاویر، با دوربین روی دست انجام شده است. بنابراین تصاویر، باز و با عمق بالا گرفته شده است. با این همه، فیلمبردار، با دقت بالا، قاب های زیبا و خلاقانه بسیاری را توانسته است که ثبت کند. گر چه در برخی از پلان ها که مربوط به درگیری یا عصبانیت علیرضا (سجاد بابایی) است، تصویر واضح و روشنی از او نمی بینیم و باید در این قسمت، افسوس خوب دیده نشدن بازی چشمگیر او را بخوریم.
فیلمنامه
دقت بالایی در انتخاب دیالوگ ها، شخصی پردازی و مهندسی لایه های زیرین فیلم نامه و پیرنگ آن صورت گرفته است. پیام لاریان هم در قامت نویسنده و هم بازیگردان ، کارش را به خوبی انجام داده و نتیجه کارش را هم گرفته است. فیلم درباره رفتار ناسالم یک استاد دانشگاه با شاگردان اش است. این موضوع در سال های اخیر با رسانه ای شدن چندی از این رابطه ها، فضای متفاوتی را از رابطه استاد و شاگردی در افکار عمومی رقم زده است و در این فیلم نیز، این رابطه معیوب، با ظرافت کامل نمایان شده است. اما مساله اصلی فیلم، مهاجرت است. خالی شدن عرصه جامعه از نخبگان و جوانانی که آینده ساز هستند، نگرانی عمده ای است که در چند دهه اخیر، کشورمان مبتلابه آن است.
«استاد» به خوبی توانسته است تلخی مهاجرت را برای تماشاگر به تصویر درآورد. صدای آزاردهنده گذر یک هواپیما در بخش های مختلف فیلم، نماد و اشاره ای به رفتن عده ای دیگر به قصد مهاجرت، شاید باشد. پخش موسیقی با کلام خارجی هم، نمونه دیگری از تاثیرگذاری شرایط برای مهاجرت و رفتن از ایران است که در فیلم بر روی تاکید بسیار شده است.
نویسندگان فیلمنامه هم، نام خانوادگی شخصیت اصلی فیلم را «ادریس» انتخاب کرده اند شاید به این نیت که این نام یعنی شخصی که بسیار درس می دهد. اما شاید نزدیک بودن این نام با «ابلیس» هم مدنظر نویسندگان باشد، شاید هم نباشد. نام دختر دانشجو هم گلنوش حدادی است که نام خانوادگی قبلی اش «کاریزی» بوده. چون پیشینیان اش در کار حفر قنات بودند. حداد هم به معنای آهنگر است و شخصیت انقلابی و کنشگر تاریخ یعنی کاوه آهنگر را به ذهن، متبادر می کند.
«استاد» فیلمی است که امیدها برای ساختن فیلم های چشمگیر از عوامل جوان اما آتیه دار سینمای ایران را پررنگ می کند.