تهران ـ ایرنا - کارلوس پاز محقق و پژوهشگر اسپانیایی به مناسبت چهل و چهارمین سالگرد انقلاب اسلامی گفت: انقلاب اسلامی ایران که در سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید، عملا نظامی حقوقی و با ساختار سیاسی کاملاً جدید مبتنی بر قرآن و نتایج عمیق تفکر فلسفی بود.

این محقق و پژوهشگر اسپانیایی روز پنجشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا تصریح کرد: انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ ایران یک زلزله سیاسی در سطح جهانی بود. هیچ کس انتظار نداشت که این اتفاق بیفتد و خارج از محاسبات همه بود.

وی ادامه داد: غرب که معنی آن انقلاب را نمی فهمید و نمی‌خواست آن را درک کند، دید که امکان تداوم بهره برداری منابع طبیعی ایران به روشی که از طریق رژیم شاه انجام می‌داد، از بین رفت. این امر آنها را ناآرام کرد و بستر دشمنی که دائماً توسط رسانه ها دامن زده می شد را ایجاد کرد، رسانه هایی که همواره در ایجاد تشویش اذهان عمومی، ترویج روایت های موهوم از نظام جمهوری اسلامی و کشور و مترادف ساختن انقلاب اسلامی با هر چه شرارت است کوشش کرده اند و برای شناسایی هویت این نظام، زندگی مردم و احساسات آنها هیچ تلاشی نکرده اند.

کارلوس پاز گفت: اگر موضع قاطع ایران را در برابر رژیم صهیونیستی اسرائیل و دیگر متحدان غربی به همه اینها اضافه کنیم، فکر می‌کنم دلیل این خصومتها کاملاً قابل درک خواهد بود.

وی در ادامه افزود: نخبگان حاکم ایالات متحده، اراده مردم خود را ربوده اند. بیش از صد سال است که آنها بدون توجه به نظر مردم خود در مورد انجام امور و چگونگی انجام این امور تصمیم گرفته اند و هدف آنان عمدتاً تحمیل شیوه زندگی خود به سایر نقاط کره زمین و به دست آوردن بیشترین بخش ممکن از منابع به هر قیمتی بوده است.

این محقق در ادامه گفت: اروپا پس از نیمه دوم قرن بیستم و به طور قطع پس از فروپاشی دیوار برلین، خود را وقف حمایت بی چون و چرا از سیاست های ایالات متحده کرده است و رفتار امریکا با ایران از این قاعده مستنثنی نیست. اروپا در اکثر موارد کورکورانه از آمریکا پیروی می کند و به تبلیغات ضد ایرانی دامن می زند و در حمایت از رژیم اسرائیل عمل می کند.

وی افزود: عواقب این پیروی چیزی نیست جز اینکه اعتبار خود را نزد بخش بزرگی از جهان که اروپا را بسی ضعیف و ناتوان می بینند از دست بدهد و در داخل از دست دادن حاکمیت و ناتوانی در دفاع از منافع خودش آشکار شود.

کارلوس پاز همچنین گفت: روشن است که ایران نقش بسیار مهمی در مبارزه با تروریسم در منطقه ایفا کرده است، نه تنها به طور مستقیم بلکه از طریق دولت ها یا سازمان های دیگر، اما این امر به طور سیستماتیک در غرب پنهان می شود و به طور متناقض، ایران دوست تروریسم معرفی می شود.

توضیح و روشن ساختن این موضوع که ایران خود قربانی تروریسم است و نقشی کلیدی در مبارزه با تروریسم تکفیری ایفا می نماید و اینکه مستقیماً از این ترور بسیار بیشتر از غرب رنج می برد، بسی دشوار است .

وی افزود: در واقع این غرب است که از تروریسم و از کشورهایی که به آن پناه می دهند حمایت و تأمین مالی می کند ولی به ما القاء می کنند که وضعیت برعکس است.

برخی از ما سال‌ها تلاش کرده‌ایم که رسانه‌های اصلی را مطلع نماییم که تروریسم تکفیری و آنچه به آن ارتباط دارد دشمن همه ملتهاست، چه شرقی و چه غربی.

این پژوهشگر اسپانیایی در ادامه گفت: افکار عمومی جهان باید بداند که اگر بخواهیم وجهه ایران را در مبارزه علیه تروریسم خراب نموده و از بین ببریم، عواقب آن بسیار وخیم تر خواهد بود و صد البته این عواقب به طور مستقیم بر اروپا تأثیر خواهد گذاشت.

وی افزود: جهان برای از خود گذشتگی افرادی مانند قاسم سلیمانی به اندازه ای که در خور او بود، ارزش قائل نشد و بجای اینکه برای فعالیت ایشان ارزش قائل شود سرانجام ترور شد که این اقدام ما را به اندیشه وا می دارد که شاید وجود چنین تروریسمی برای ادامه تفرقه در دنیای اسلام و همچنین دفاع از منافع رژیم صهیونیستی برای غرب مفید است!!! .

کارلوس پاز گفت: می بایست روایات تحمیلی و مسائلی را که فاقد اعتبارند کنار گذاشت و پذیرفت که مبارزه با تروریسم باید جهان را فراگیرد و برای از بین بردن آن بتوان روی همه کشورهایی که واقعاً پایان آن را - فارغ از مذهبشان، ایدئولوژی یا هر شرایط دیگری- می‌خواهند، حساب کرد. واقعیت امروز کاملا برعکس است.

این محقق اسپانیایی همچنین گفت: غرب به هر طریقی می خواهد بدترین چهره ممکن را از ایران نشان دهد. آنچه آنها در نهایت می خواهند، تخریب ساختارهای سیاسی جمهوری اسلامی است و برای دستیابی به این امر حتی اگر لازم باشد تا ایجاد جنگ داخلی پیش بروند، دریغ نخواهند کرد و به همین دلیل رسانه ها در انعکاس و بیان واقعیات و رخدادها در ایران دست به تحریف زده و بزرگنمایی می کنند.

وی افزود: ناگفته نماند که همه اینها حمله مستقیم به حاکمیت یک کشور تلقی می شود و اقدامی مداخله جویانه است که با اصول حقوق بین الملل مغایرت دارد. از سوی دیگر، فرصت را غنیمت می شمرم تا تحریم ایران توسط غرب را محکوم و اعلام کنم که تنها ره آورد آن چیزی جز درد برای ملت ایران نیست.

کارلوس پاز در پایان اظهار داشت: به نظر من وجود محور مقاومت ضروری است. متاسفانه در غرب در خصوص این موضوع شناخت کمی وجود دارد و به صورت واژگون معرفی می شود. ایجاد یک کمربند مقاومت در برابر منافع رژیم صهیونیستی پیامدهای بسیار مثبتی برای فلسطین و از طرف دیگر پیامدهایی سوء برای تروریسمی که در تبانی با اسرائیل است، دارد.

این فعال رسانه ای و نویسنده اسپانیایی افزود: اول از همه، این که فلسطین می تواند به مبارزه آزادیخواهانۀ خود ادامه دهد چرا که فلسطین ملتی بدون دولت، از سرزمین خود رانده شده و تحت انقیاد است.

از سوی دیگر، فلسطین مانع از گسترش اسرائیل و سیاست توسعه طلبانۀ آن شده ولی متاسفانه نابودی این کشور توسط رژیم اسرائیل نیز مدنظر است.