به گزارش ایرنا، شهرستان ۳۹۰ هزاری نفری خوی ساعت ۲۱ و ۴۴ دقیقه شنبه شب بر اثر زمین لرزهای به بزرگی ۵.۹ درجه در مقیاس امواج درونی زمین (ریشتر) لرزید و پس از وقوع زلزله، امدادگران هلال احمر در کمتر از پنج ساعت جستجو و نجات را در ۷۲ روستا به اتمام رساندند و اسکان اضطراری آغاز شد و اکنون در ۶۰ اردوگاه ایجاد شده شهروندان اسکان داده شدهاند.
نخستین اردوگاه زلزله زدگان در نزدیکی میدان شیخ نوایی خوی قرار دارد و با پای پیاده از فرمانداری این شهر میتوان به آنجا رسید، حدود ۳۰ چادر در این محل برپا شده و بیشتر اهالی منطقه در آن اسکان هستند.
در نزدیکی میدان شیخ نوایی ایستگاه صلواتی توزیع سوپ گرم رایگان دایر شده بود، در این روزهای سرد خوی، خوردن یک کاسه سوپ داغ صلواتی میتواند گرمم کند و روحیهام را برای تهیه یک گزارش بهتر، افزایش دهد.
پس از خوردن سوپ صلواتی با مسوول ایستگاه که حجت الاسلام حسن مرادی بود، هم صحبت شدم.
مسوول ایستگاه صلواتی حوزه علمیه امام خمینی (ره) گفت: روزانه بیش از ۲ هزار پرس سوپ گرم تهیه و در بین زلزله زدگان شهرستان خوی توزیع میشود.
حجت الاسلام حسن مرادی اظهار کرد: این ایستگاه صلواتی از روز دوشنبه در میدان شیخ نوایی خوی دایر شده و هر روز تا غروب سوپ گرم توزیع میکند.
وی اضافه کرد ۲۰ نفر عوامل این ایستگاه پس از پخت سوپ آن را میان مردم توزیع میکنند.
وی از شهروندان خواست هنگام صرف سوپ در این ایستگاه صلواتی از دور ریختن کاسه و قاشق یکبار مصرف در خیابان خودداری کنند و آن را در محلهای تعیین شده قرار دهند.
وارد اردوگاه که شدم، در گوشهای از آن چند دختربچه دور آتشی که با چوب درست شده بود، نشسته و با زبان ترکی و فارسی شعر میخواندند «هه تهل مه تهل کتوله ...»، هر چند با احتیاط هم به جمع آنان رفتم اما تعدادی حلقه را بر هم زدند و تنها زینب و باران باقی ماندند.
باران امسال برای نخسیتن بار به مدرسه رفته و برای اینکه یادی از مدرسه و همکلاسی هایش کند، شعر زیبای انار را که آخرین درس فارسی قبل از وقوع زلزله بود، برایم خواند.
انار صدانه یاقوت، دسته به دسته،
با نظم و ترتیب یکجا نشسته... ه.
دود آتش هر از گاهی به سمت چشمان باران موج میزد و با دستان کودکانهاش، چشمانش را پاک میکرد و دوباره ادامه شعر را برایم میخواند.
مادر باران هم که از پشت چادر نظارگر بود به جمع ما اضافه شد و گفت: بچهها تحمل ندارند که در طول روز داخل چادر باشند و به همین خاطر به بیرون میآیند و دور آتش جمع میشوند.
وی افزود: یکی از خیرین از شهرستان های اطراف چند گونی چوب برایمان آورده و به مرور از آنها استفاده می کنیم البته داخل چادر هم هیتر برقی داریم.
پس از خداحافظی از باران و مادرش، چند مرد در بخشی از اردوگاه با هم در حال برپا کردن چادر بودند و میلهها را برای ستون چادر درست میکردند؛ یکی از امدادگران هلال احمر آنان را راهنمایی و کمک میکرد.
در گوشهای از اردوگاه یک لوله آب شهری هم قرار دارد و شهروندان برای تهیه آب و شستن ظروف به آنجا میروند، شستن ظروف با آب سرد در دمای زیر صفر درجه خوی بسیار سخت و طاقت فرسا است.
زن میانسالی در حال شستن ظرف دستانش کرخ بسته بود اما بدون توجه به درد سرما و حتی دوربین من به کارش ادامه میدهد.
راستش میخواستم پس از اتمام کار با او مصاحبه کنم اما از سرخ شدن دستانش بخاطر سردی آب، خجالت کشیدم و بدون تبادل هیچ کلامی به گوشه دیگری از اردوگاه رفتم.
چند نفر دیگر هم دوباره دور حلقه آتش ایستاده بودند، منتظر آمدن کمک بودند اما ظاهرا امروز کمکی در راه نبود و اما باز هم زلزله زدگان انتظار میکشیدند و خواستار عدالت بیشتر در توزیع چادر و اقلام غذایی و گرمایشی بودند.
روی سنگی در کنار آتش زن میانسالی نشسته بود و سریع سفره دلش را برایم باز کرد و گفت: از ترس زلزله با بچههایم داخل خودرو پراید زندگی میکنیم و هر بار که گاز ماشین تمام میشود همسرم میرود و دوباره آن را پر میکند و این وضعیت چندین روز است، ادامه دارد.
وی میخواست که به او چادری برای اسکان بدهند تا در این اردوگاه به همراه خانوادهاش ساکن شود اما ظاهرا به آنان گفته شده بود به اردوگاه دیگری که چادر مهیا شده، بروند اما قبول نکرده بود.
خورشید غروب کرده و هوا سردتر و سردتر میشد، به پارک خانواده خوی رفتم که نماد آن قوی بزرگی بود که در ابتدای ورودی قرار داشت، برای رفتن به داخل اردوگاه با مسوول آن هماهنگی کردم.
چادرها در ردیفهای منظم در کنار همدیگر قرار داشتند و برای تمامی چادرها با کابلهای قوی برق رسانی شده بود و فضای خالی برای ورود و خروج به چادر وجود داشت.
اما چون موقع صرف شام بود و شدت سرما اجازه تهیه ادامه گزارش را نمیداد از گشتن در داخل اردوگاه صرف نظر کردم اما در همین بین تعدادی از مراجعه کنندگان را میدیدم که با در دست داشتن کارت ملی، بدنبال تهیه چادر و وسایل گرمایشی بودند.
مرد میانسال از جمع آنها میگفت موقعی که به همراه خانواده به داخل شهر رفته بود، بخارب هیتر چادر آنان را برداشته (سرقت) بودند و حالا بچههایش در سرما میلرزند.
راه اندازی ۷۰ اردوگاه در خوی
استاندار آذربایجان غربی پنجشنبه شب در نشست خبری با خبرنگاران در خوی اظهار کرد: با تعاملات خوب مجموعههای امدادی، تمامی دستگاههای خدمات رسان، تاکنون حدود ۷۰ اردوگاه در خوی ایجاد شده که این تعداد تا ۱۰۰ اردوگاه افزایش خواهد یافت.
محمدصادق معتمدیان افزود: تاکنون ۹٨ هزار نفر از شهروندان خوی که سرپناه آنان در زلزله چند شب پیش آسیب دیده در اردوگاههای موقت اسکان داده شدهاند.
وی اضافه کرد: بیش از ۱۲ هزار واحد مسکونی در مناطق شهری و روستایی ارزیابی شدهاند که حدود ۱۰ هزار واحد خسارت بین ۲۰ تا ۸۰ درصد دیدهاند.
وی با اشاره به راه اندازی درگاه های اطلاع رسانی و جلب نظرات مردم تحت عنوان سامانه سامد با تلفن ۱۱۱ افزود: ٦٠ اپراتور به صورت ٢٤ ساعته آماده دریافت مشکلات مردم زلزله زده هستند.
معتمدیان گفت: گروههای جهادی، خیرین و موکب داران در منطقه فعالانه کار میکنند و قدردان آنان هستیم و هم اکنون روزانه ۱۰۰ هزار پرس غذای گرم توزیع میشود.
در پی این زلزله بسیاری از منازل مسکونی تخریب و خسارت زیادی به اماکن مختلف وارد شد در جریان زمین لرزه اخیر ۸۶ روستا و ۲ شهر خوی و فیرورق به استعداد ۷۷ هزار و ۹۲۰ هزار نفر تحت تاثیر قرار گرفتند.
خوی با ۳۹۰ هزار نفر جمعیت در شمال آذربایجان غربی واقع شده است.