مهمترین ویژگی جنگل پرتقال این است که قصه می گوید و فیلمنامه جذابی دارد که مخاطب را از ابتدا تا پایان همراه می کند. ظرافت در پرداخت جزئیات و نحوه روایت قصه عاشقانه اش به یک اصل مهم در این فیلم بدل می شود.
شخصیت پردازی و شناسنامه دار بودن کاراکترها در فیلمنامه اش، بیانگر درک درست فیلمساز از جهان شخصیت ها است.
میرسعید مولویان در مقام بازیگر مرد اصلی از یک استاندارد نسبی برخوردار است و در مواجهه با شخصیتی که آن جان داده است قابل باور ظاهر می شود.
اما غافلگیری جنگل پرتقال حضور تازه و تامل برانگیز سارا بهرامی است. بازیگری که یکه تازی می کند و براساس منطق جهان شخصیت در این فیلمنامه از عهده نقش بیرون می آید و برای خلق کاراکتر دو سبک و جنس متفاوت در فصل اول و دوم فیلم ارائه می کند و با این حضور سرشار از تکنیک خود را نامزد جدی دریافت سیمرغ نقش اول زن می کند.
جنگل پرتقال از جغرافیا به درستی بهره می گیرد و برای تاثیرگذاری بیشتر قصه اش را در خطه شمال روایت می کند. حضور پدرانه و معنوی رسول صدر عاملی هم در مقام تهیه کننده بی تاثیر نیست و رد پای جنس سینمای صدرعاملی در روند روایت این عاشقانه یک اصل مهم محسوب می شود. سینمای ایران به این نحوه روایت نیاز داشت و زنده باد این عاشقانه ...