به گزارش خبرنگار حوزه دولت ایرنا، واکسن «کووایران برکت» یا همان واکسن برکت، در روزهای گذشته بار دیگر به کانون توجه کاربران شبکههای مجازی و در واقع بهانهای برای هجمه به «محمد مخبر» رئیس سابق ستاد اجرایی فرمان امام (ره) تبدیل و ادعاها، شبهات و شایعات درباره تولید و عرضه و کیفیت واکسن مذکور به هشتگهای توییتری بازگشت. چرایی این بازگشت، در دورهای که کرونا چندان در اولویت رسانهای کشور نیست، میتواند قابل تأمل و جالب توجه باشد.
دور جدید شایعهسازی علیه معاون اول رئیسجمهور و تلاشهای صورت گرفته در بنیاد برکت برای تولید واکسن در کشور با شبهه کهنه «وعده ۵۰ میلیون دُز محقق نشد» آغاز شد اما آیا واقعاً برکت بهعنوان شرکت متولی ساخت واکسن و مخبر که مسئولیت پیگیری این کار را بر عهده داشت، به وعده خود عمل نکردهاند؟
۲۵ دی ماه امسال «پدرام پاک آیین» سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از تولید ۶۰ میلیون دُز واکسن برکت خبر داد که در برابر سویههای جدید کرونا هم کارایی لازم را دارد و کشور را از واردات بینیاز کرده است.
این اما تمام ماجرای برکت و شایعهسازان آن نیست و داستان از همان روزهای ابتدایی که بنیاد برکت اعلام کرد در مسیر تولید واکسن داخلی گام برخواهد داشت، آغاز شد. سال ۹۹ و در بحبوحه مرگومیرهای کرونایی، چند ماه انتظار برای ورود واکسن خارجی به کشور، نتیجهای در پی نداشت و امیدها از کوواکس و اینستکس و صندوق بهداشت جهانی و آقای فائو! و دیگر مدعیان حقوق بشر ناامید شد و این ناامیدی، سرآغاز امیدی واقعی در کشور برای تولید واکسن داخلی بود. جمهوری اسلامی ایران در این میدان نبرد تازه هم مانند تمام ۴۰ سال گذشته تنها بود و باید خود دست به زانوی همت میزد و کار را پیش میبرد. کلنگ ساخت واکسن در آذرماه سال ۹۹ در بنیاد برکت به زمین زده شد و کلنگ شایعات و حاشیهها و هجمههای رسانهای علیه آن هم در همان تاریخ در فضای مجازی و حقیقی زمین زده شد که مگر میشود جمهوری اسلامی ایران همپای معتبرترین انستیتوهای جهان در مسیر تولید واکسن گام بردارد؟!
هجمهها راه به جایی نبرد و بنیاد برکت توانست مراحل تولید واکسن را یکی پس از دیگری پشت سر گذارد و دی ماه همان سال نخستین واکسن تولیدی این بنیاد به «طیبه مخبر» دختر رئیس بنیاد برکت تزریق شد. با تزریق نخستین واکسن برکت، شبهه سرعت مطرح شد. گفتند چرا اینقدر سریع به مرحله تزریق انسانی رسید و این در حالی بود که به سبب شرایط خاص پاندمی در دنیا، تقریباً این سرعت در تمام آزمایشات همه واکسنهای ساخت دنیا مشهود بود.
«حمیدرضا جمشیدی» رئیس گروه دارویی برکت، در آن مقطع درباره دلایل سرعت گرفتن تولید و تزریق واکسن برکت گفته بود: «این بنیاد در قالب ۶ تیم و برمبنای ویروس غیرفعال شده، تحقیق بر روی تولید واکسن کرونا را آغاز کرد. این پروژه در حالت عادی چندسال زمان لازم داشت اما ۶۵۰ نفر در طول زمان کوتاه چندماه بهصورت شبانهروزی در این پروژه فعالیت کردند تا کار سریع پیش رود».
مدتی که از ترزیق عمومی واکسن گذشت و اتفاق خاص و مدنظر مخالفان داخلی و خارجی آن نیفتاد؛ شبهه جدیدی را مطرح کردند که واکسن کپیبرداری از واکسن چینی است! این در حالی بود که واکسن برکت هم مانند اکثر واکسنهای ساخت کشورها مبتنی بر ویروس غیرفعال شده کووید ۱۹ بود و تکنولوژی ساخت چنین واکسنهایی از سالها پیش در ایران وجود داشت.
با تداوم موفقیت واکسن کووبرکت ایران، «محمد مخبر» از تسریع در ساخت این واکسن و عرضه ۵۰ میلیون دُز از آن تا پایان تابستان ۱۴۰۰ سخن گفت. در آن مقطع تمام بررسیها و چشمانداز بنیاد، از وجود ظرفیت و توان مورد نیاز برای رسیدن به آن وعده را میداد اما موانع سیاسی چنان شرایط را دشوار کرد که بنیاد خبر از تأخیر در تأمین این تعداد داد؛ تأخیری که چندان طولانی نشد اما به عمد از سوی مخالفان و منتقدان نادیده گرفته شد تا بنیاد به بدعهدی متهم شود.
به گفته «کاوه اشتهاردی» دستیار ویژه معاون اول رئیسجمهور که در صفحه شخصی خود در توییتر ادعای غیرواقعی عدم تولید واکسن کرونا توسط ستاد اجرایی فرمان امام (ره) را رد کرد، برکت ۶۰ میلیون واکسن کرونا تولید کرده و خبر آنهم زمستان ۱۴۰۰ یعنی سال گذشته از سوی وزارت بهداشت رسماً اعلام شده است».
مصاحبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ «بهرام عین اللهی» با عنوان «وزیر بهداشت تولید ۶۰ میلیون دُز واکسن برکت را تأیید کرد»، مصاحبه ۲۵ دی ماه سخنگوی وزارت بهداشت با عنوان «با تولید ۶۰ میلیون دز واکسن برکت نیاز به واردات نداریم» و مصاحبه مدیر گروه تحقیقات تولید واکسن برکت با تیتر «تولید ۶۰ میلیون دُز واکسن برکت تاکنون» اخباری بود که اشتهاردی بهعنوان سند تحقق وعده ساخت واکسن توسط برکت به آنها اشاره کرده است.
دلیل این تأخیر اما گرچه برای مخالفان مشخص و واضح است اما افکار عمومی باید بداند که به محض آغاز پروژه تولید واکسن در کشور از سوی بنیاد برکت، تمام پیشنیازهای آن در فهرست تحریمهای غرب قرار گرفت و همه تجهیزات آن برخلاف ادعای آمریکا مبنی بر تحریم نبودن دارو و درمان، تحریم شد.
بلافاصله پس از ۹ دی ۱۳۹۹ که واکسن تست انسانی شد، بنیاد برکت در فهرست تحریمها قرار گرفت و در کمتر از دو هفته شدیدترین کنترلها درباره دادوستد با این بنیاد به وجود آمد. گرچه ایران از سالها پیش در زمره ۶ کشور سازنده واکسن قرار گرفته بود اما حساسیت همهگیری کرونا، نیازها و آزمایشگاه و دستگاههای متفاوتی را میطلبید که همه از سوی آمریکا تحریم شده بودند. بنابراین نیاز بود آزمایشگاهی امن با تکنولوژیهای بومی مورد نیاز از ابتدا ساخته و به بهرهبرداری برسد.
کیتهای آزمایشگاهی، حاملهای سلولی، ژل مورد استفاده در واکسن و بسیاری از پیش نیازهای ساخت آن هم در انحصار کامل آمریکا قرار داشت و دستیابی به آن از طرق مختلف زمانبر و البته هزینهبر بود. خط تولید واکسن در ایران در بهترین و باکیفیتترین شرایط خود میتوانست ۳۰ میلیون دُز واکسن تولید کند که به هیچ عنوان پاسخگوی نیاز کشور در شرایط کرونا نبود و از این رو نیاز به راهاندازی خط تولید صنعتی هم احساس میشد و این خود هم پروسهای طولانی بود. خرید برخی از این دستگاهها در دستور کار قرار گرفت اما فرودگاههای تعطیل کشورهایی چون چین و هند در ایام پاندمی کرونا و تحریمهایی که حتی در آن شرایط مرگبار هم اجازه ورود دستگاهها را نمیداد، زمان رسیدن به خط تولید انبوده را به تاخیر انداخت.
تبلیغات گسترده رسانهای علیه این واکسن هم از سوی دیگر پروسه ساخت آن را دشواتر کرد اما با تمام این سنگاندازیها بازهم واکسن کووبرکت ایران به مرحله تولید و تزریق رسید.
جمهوری اسلامی ایران هم مانند بسیاری از کشورهای جهان برای مقابله با پاندومی کووید ۱۹ تلاش کرد تا با عبور از موانعی که غربیها با تحریم و خباثتها برای جلوگیری از واکسیناسیون مردم ایران ایجاد کردند، از امکانات و توان داخلی برای ساخت واکسن استفاده کند.
اما چرا این تلاشها از همان ابتدا با خواندن آیات یأس در داخل و خارج همراه بود؟ چرا کسی درباره مقالات علمی واکسنهای تولیدی سوئد، هند، چین و دیگر کشورها کنجکاو نشد و شبههای وارد نکرد؟ چرا کسی از دیگر تولیدکنندگان واکسن درباره دلایل تاخیر و تسریع در تولید واکسن چیزی نپرسید؟ چرا کسی از سرمایه اولیه و سود خالص دیگر شرکتهای تولید کننده واکسن در جهان نپرسید؟ و در نهایت چرا با وجود تمام نشانههای قابل ارزیابی چرا همچنان شبهات واکسن برکت ادامه دارد؟ چرا با وجود اینکه مقاله مربوط به مطالعات پیش بالینی (بر روی حیوانات) ودانش فنی واکسن کووایران برکت در آبان ۱۴۰۰ در نشریه مدیکال وایرلوژی (Reviews in Medical Virology) با ضریب تأثیر ۶/۹۸۹ و در رده نشریات q۱ منتشر شده و مقاله مربوط به مطالعات فاز یک و دو کارآزمایی بالینی (بر روی انسان) واکسن کووایران برکت در ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ در هفته نامه پزشکی انگلستان (BMJ Open) با عنوان «ایمنی و ایمنی واکسن ذرات ویروس غیرفعال برای واکسن کوو ایران برکت، یافتههای کارآزماییهای بالینی، فاز یک و یازده در میان بزرگسالان سالم» پس از تأیید توسط ۶ داور به چاپ رسیده است، چرا همچنان درباره بنیان علمی این واکسن شایعهپردازی میشود؟ چرا با وجود اینکه وزارت بهداشت و بنیاد برکت با دلایل و اسناد متقن از تولید ۶۰ میلیون دُز واکسن کووبرکت (یعنی ۱۰ میلیون بیشتر از وعده) سخن میگویند، باز هم اکانتهای توییتری آن را نادیده گرفته و به شبهات خود ادامه میدهند؟
ریشه این میزان عناد مشخص با تولید داخلی را میتوان در یک نگرش و یک نگرانی دانست؛ نگرشی در داخل که اساساً به توانستن و اتکا به توان داخلی اعتقادی ندارد و هر نشانهای از این توانستن را با هر آنچه میتواند تخطئه میکند. نگرشی که این روزها معاون اول دولت را به دلیل در میدان بودن هدف گرفته و هرآنچه ربطی به وی داشته باشد، سیبل بهانهجویی و حملات خود میکند. نگرشی که منافع ملی را دستخوش بازیهای سیاسی کرده و در این مسیر نه به واکسن مورد نیاز مردم توجهی دارد، نه به چرخهای توسعه کشور.
نگرانی مورد اشاره اما در خارج از مرزهای ایران، در تکاپویِ ناچیز، اشتباه و بیفایده شمردن و نشاندادن توانمندیهای ایران است؛ چون میداند همان دستانی که موشکهای دوربرد را برای دفاع از کشور ساختند توان ساختن واکسن کرونا را هم دارد و این بار ایران برای دریافت واکسن کرونا و نجات مردمش، به نهادهای مدعی التماس نخواهد کرد. این توانمندی آنها را نگران کرده و به تقلا وا داشته است.