به گزارش روز یکشنبه ایرنا، این نشریه آمریکایی با اشاره به سفر اخیر آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا به سرزمینهای اشغالی نوشت: مهمترین تحول در جریان سفر اخیر بلینکن به اسرائیل و کرانه باختری چندان به محتوای سفر او مرتبط نبود. پیشنهادات کم اهمیت بلینکن برای توقف مناقشه بین فلسطینیها و اسرائیلیها، کمرنگ شدن سریع ردپای دیپلماسی آمریکا در عنصر مهم سیاست واشنگتن در منطقه خاورمیانه را نشان داد.
این نشریه آمریکایی در گزارش خود به این مساله اشاره میکند که علاوه بر رشد شهرکهای مجوز داده شده از سوی دولت رژیم صهیونیستی و آنچه تل آویو آنها را «شهرکهای قانونی» در کرانه باختری اشغالی مینامد، یک سری شهرکهای کوچک که دولت رژیم اسرائیل آن را «غیرقانونی» میداند نیز وجود دارد که در ۲۵ سال گذشته تعداد و جمعیت آنها رو به افزایش گذاشته است. دولتهای رژیم صهیونیستی یکی پس از دیگری به از بین بردن این شهرکها متعهد شدند بدون اینکه در عمل اتفاقی بیافتد. در واقع دولتهای آمریکا نیز مدت طولانی است که حتی از خواستههای خود مبنی بر پایبند بودن رژیم صهیونیستی به تعهداتشان به واشنگتن، دست کشیدند.
در طول ۵۰ سال گذشته، تنها یک مانع معنادار جلوی افزایش جمعیت شهرکهای صهیونیست نشین در کرانه باختری را گرفت که آن هم انتفاضه فلسطین بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ بوده است. انتفاضه دوم فلسطین به تنهایی افزایش سالانه جمعیت شهرکها در طول این چند سال را کاهش داد. در مقابل، دیپلماسی ایالات متحده که از سال ۱۹۷۷ با «مذاکرات خودمختاری» فلسطین آغاز شد و تا فرایند صلح اسلو در سال ۱۹۹۲ ادامه پیدا کرد، نه تنها در محدود کردن شهرک سازی شکست خورد بلکه به جرات میتوان گفت که افزایش شهرک سازی را هم تسهیل نمود.
در واقع ارزیابی این دوره منجر به این نتیجه میشود که یکی از اهداف کلیدی فرایند دیپلماتیک نسل اخیر، افزایش غیرعادی در شهرکسازی و شهرک نشینان بود.
تعامل دولت بایدن در قضیه فلسطین همچنان بر این فرض پابرجاست که سرویسهای امنیتی فلسطینی باید به وعده خود در برابر اسرائیل عمل کرده و از شهرکنشینان و سربازان این رژیم محافظت کنند بدون اینکه چشم اندازی از ثمره آن یعنی استقلال، حاکمیت و خروج اشغالگران داشته باشند. اگر توافقهای اسلو در بهترین حالت خود به چنین نتیجهای دلالت داشتند، از زمان عملیات دیوار دفاعی در سال ۲۰۰۲ مشخص شد که هیچ چشم انداز واقعی برای خروج شهرک نشینان از کرانه باختری وجود ندارد و اینکه اقدامهای دیپلماتیک با هدایت آمریکا برای مقابله با این حقیقت و تبدیل اشغالگری اسرائیل به استقلال و حاکمیت فلسطین، شکست خورده است.
آمریکا از جمله دولت فعلی، مدتها پیش تسلیم افزایش شهرک سازیهای رژیم صهیونیستی شده است. از زمان دولت جورج دبلیو بوش هیچگونه دیپلماسی جدی بین طرفها صورت نگرفته و حالا بیش از یک دهه از زمانی که آمریکاییها تلاشی دیپلماتیک را برای توقف شهرک سازی در نظر داشتند، میگذرد.
در نبود چنین «افق دیپلماتیک: برای ایجاد کشور فلسطین»، دیپلمات های در تلاش برای حفظ داستان پیشرفت دیپلماتیک و تعامل ایالات متحده، به یک سری راه حل های سریع دست یافتهاند. در بهترین حالت، این اقدامها به جای مقابله کردن با مساله اشغالگری رژیم صهیونیستی، علائم تداوم اشغال را درمان میکند.
تعامل ایالات متحده اکنون بر یک طرح امنیتی دیگر در کرانه باختری متمرکز شده است که باز هم هدف ایجاد دایره بسیج حمایت مردمی فلسطین از نهادهای امنیتی را دنبال میکند که به نوعی در محافظت از فلسطینیان در مقابل شهرک نشینان و شهرکسازیها ناکام ماندهاند.