در فیلم بعد از رفتن مخاطب با قصهای ساده و شاید تک خطی رو به روست که با قابهای سینمایی و شاخ و برگهای فرعی بسط داده شده است. البته این گفته نه در مذمت فیلم که در مهارت کارگردان جوانی است که در همین تجربه نخست فیلم بلند خود نشان میدهد چقدر در ادامه جدی عمل خواهد کرد.
فیلم قصهای نزدیک به شرایط روحی و حال و هوای انسان امروز در عصر پسامدرن را دارد و هم میتواند همذات پنداری مخاطب را برانگیزد و هم در واکاوی علت اصلی یک «رفتن» او را درگیر کند. ماجرا شرحی بر فعل و انفعالات و جریان مشوش ذهنی در دنیای امروز است، بریدن یکباره از تلاطمها و تهاجمهایی که شاید روزمره باشند اما تجمیع آن ها در مرور زمان باعث میشود تا به یکباره به فروپاشی آدمی منجر شوند.
در ارتباط با این فیلم نباید و نمیتوان به سادگی از قاب های زیبای آرمان فیاض مدیر فیلمبرداری این فیلم نیز گذشت. او در دو فیلم امسال جشنواره حضور دارد و «کت چرمی» فیلم دوم او در این رویداد است. فیاض که خود تجربه کارگردانی نیز دارد، در هر دو اثر متناسب با ویژگی های درام در بستر یک اقلیم و یک اثر پلیسی معمایی با تعدد کاراکتر و ماجرا قابهایی دیدنی و در خدمت قصه را ارائه داده است. ضمن این که نگاه متفاوت او در پلان هایی که میتواند تکنیک و زیبایی شناسی و مولفه های بصری بر آن غلبه داشته باشد، چشم نواز جلوه میکند.
روایت داستان فیلم در جغرافیای جنوبی کشور و جزیره قشم را می توان نقطه عطفی برای پرهیز از فیلمهای درام آپارتمانی یا شهری دانست. تجربه موفق بعد از رفتن و چند فیلم دیگر جشنواره امسال نشان داده است که مسائل و موضوعات اجتماعی اگر در جغرافیا یا اقلیمی تعریف شوند که لزوما تهران و وابسته به پایتخت نیست، علاوه بر معرفی ضمنی جاذبه های بصری مانع از دلزدگی و خستگی احتمالی مخاطب میشود.
با همه این توصیفات سپردن نقش اول مرد فیلم به بازیگری غیر از صابر ابر میتوانست به ارتقای هرچه بیشتر آن کمک شایانی کند. با این حال میتوان گفت «بعد از رفتن» فیلم خوبی از یک کارگردان آینده دار سینماست. فیلمی که میتواند مخاطب را با خود همراه کند و البته بر معضل کمتر مطرح شده در سینمای ایران و شاید نوعی تابوشکنی دست میگذارد؛ رحم اجارهای و مشکلات روحی و روانی که آنچنان همه گیر نیست که در همهمه ی امروز به آن بیاندیشیم اما هست و باید به آن پرداخت.