در روزهای اخیر، نظرسنجی موسسه «گمان» به صورت گسترده منتشر شده و برخی نتایج آن را نمایانگر کل جامعه ایران معرفی میکنند؛ آن هم در حالی که طبق نتایج آن، ۸۱ درصد پاسخدهندگان داخل کشور، در پاسخ به سؤال «جمهوری اسلامی، آری یا نه؟»، پاسخ نه را انتخاب کردهاند.
طبق این نتایج، در داخل کشور ۸۱ درصد با اعتراضها موافقند و حدود ۲۲ درصد از کسانی که با اعتراضها موافقند، در تظاهرات خیابانی شرکت داشته و تحریم و نخریدن محصولات خاص نیز توسط ۷۵ درصد انجام شده است. با این حال، شماری از کارشناسان با توجه به شیوه انجام نظرسنجی معتقدند تعمیم نتایج این نظرسنجی به کل جامعه ایران، اشتباه است.
در این گزارش تلاش میکنیم ادعاهای زیر را راستیآزمایی کنیم:
۱. در نظرسنجی گمان، نظرات شرکتکنندگان تحریف شده است.
۲. نتایج نظرسنجی، دیدگاه بخش بزرگی از ایرانیان داخل کشور را بازتاب میدهد.
۳. نتایج نظرسنجی گمان، قابل تعمیم به کل ایران و نشاندهنده دیدگاه معدل جامعه ایران است.
گروه مطالعات افکارسنجی ایرانیان (گَمان) یک موسسه پژوهشی غیرانتفاعی، مستقل و ثبتشده در هلند توسط شماری از ایرانیان است. نظرسنجی «نگرش ایرانیان به اعتراضات سراسری ۱۴۰۱» از ۳۰ آذر تا ۱۰ دی ۱۴۰۱ به مدت ۱۰ روز انجام شده است.
این موسسه مدعی است یافتههای این گزارش، دیدگاه افراد باسواد بالای ۱۹ سال ساکن ایران (برابر با ۹۰ درصد جمعیت بزرگسال ایران) را بازتاب میدهد و با سطح اعتبار ۹۵ درصد قابل تعمیم به این جامعه هدف است. البته این موسسه نمونه خارج کشور را قابل تعمیم به همه ایرانیان خارج از ایران نمیداند و گفته، فقط میتواند دیدگاه بخش بزرگی از ایرانیان خارج کشور را بازتاب دهد.
آیا در نظرسنجی گمان، نظرات شرکتکنندگان تحریف شده است؟
چهره به نسبت شناختهشده موسسه گمان، «عمار ملکی» است؛ فرزند مرحوم دکتر «محمد ملکی» نخستین رئیس دانشگاه تهران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که نزدیک به جبهه ملی ایران بود. عمار ملکی استادیار علوم سیاسی در هلند است و رویکرد براندازی دارد و این رویکردش را در مصاحبههای مختلف خود با رسانههایی مانند ایران اینترنشنال پنهان نمیکند؛ از همین رو برخی با توجه به گرایش سیاسی ملکی، نظرسنجی موسسه تحت مدیریت او را غیرقابل اعتماد و تحریفشده ارزیابی میکنند.
با این حال، از آنجا که این موسسه شیوه انجام نظرسنجی را تشریح کرده، نمیتوان بدون مستند مدعی تحریف نظرات شرکتکنندگان در این نظرسنجی شد؛ به ویژه که برخی تلاشها برای واقعیکردن نمونه را هم تشریح کرده است.
به طور مثال با توجه به اینکه نظرسنجی آنلاین انجام شده، یک پرسش برای شناسایی پاسخهای تصادفی یا واردشده توسط ربات قرار دادهشده و پاسخهای نادرست به این پرسش و همچنین موارد متناقض (مانند کسانی که اظهار داشتند در سال ۱۳۹۶ یا ۱۴۰۰ هنوز به سن رای دادن نرسیده بودند. اما رده سنی خود را بیش از ۳۰ سال ذکر کرده، یا کسانی که گفته بودند در انتخابات ۱۴۰۰ به سن رای دادن نرسیدهاند اما در سال ۱۳۹۶ رای داده بودند) از نمونه آماری حذف شدهاند.
گرایش مدیریت یک پروژه مانند نظرسنجی میتواند با انگیزه آنان مرتبط باشد و محتواهای تولیدی آنها را با سؤال و ابهام مواجه کند اما ادعای تحریف نظرات، به دلیل و مستند کافی نیاز دارد. با این حساب، اینکه «در نظرسنجی گمان، نظرات شرکتکنندگان تحریف شده»، قابل تائید نیست.
این نظرسنجی دیدگاه تعداد زیادی در حد ۲۰۰ هزار ایرانی شرکتکننده را بازتاب میدهد اما برآوردی درباره افراد خارج از این مجموعه، یعنی ۸۴ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر دیگر یا ۹۹.۷۶ درصدی که در نظرسنجی شرکت نکردهاند را نمیدهدآیا نتایج این نظرسنجی میتواند دیدگاه بخش زیادی از ایرانیان داخل کشور را بازتاب دهد؟
آنگونه که موسسه گمان اعلام کرده، در این نظرسنجی بیش از ۲۰۰ هزار پاسخدهنده (شامل ۱۵۸هزار نفر داخل ایران و ۴۲ هزار نفر از ایرانیان خارج کشور) شرکت کردهاند. این آمار، اعداد بالایی است و نشاندهنده تعداد قابل توجهی از ایرانیان است و با این حساب میتوان گفت این نظرسنجی دیدگاه تعداد زیادی در حد ۲۰۰ هزار ایرانی شرکتکننده را بازتاب میدهد اما برآوردی درباره افراد خارج از این مجموعه، یعنی ۸۴ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر دیگر یا ۹۹.۷۶ درصدی که در نظرسنجی شرکت نکردهاند را نمیدهد. اگر به جای این تعداد زیاد، تلاش میشد یک نمونه کوچکتر، اما نزدیک به کلیت جامعه در این نظرسنجی شرکت کنند، نتایج آن بیشتر قابل اتکا بود.
در واقع اگر نمونه مورد پرسش، نماینده واقعی جامعه نباشد، نمیتواند گویای نظرات افرادی خارج از نمونه باشد و در این زمینه، افزایش تعداد نمونه، کمکی نمیکند. به عنوان نمونه، اکنون در حدود ۹۰۰ شهر و روستا نماز جمعه خوانده میشود. اگر به طور متوسط در هر یک از نماز جمعهها ۳۰۰ نفر حضور یافته و مورد نظرخواهی قرار بگیرند، ۲۷۰ هزار پاسخ خواهیم داشت اما نمیتوان نتیجه را به دیگر هموطنان تعمیم داد.
قابل تعمیم به کل ایران؟
گمان اعلام کرده: «برای کاهش اثر شبکهای در نظرسنجی آنلاین (یعنی احتمال نزدیکی فکری شرکتکنندگان با برگزارکنندگان نظرسنجی) تلاش شد نظرسنجی از طریق افراد، گروهها، کانالها و صفحههای مختلف که دارای گرایشهای اعتقادی، سیاسی و اجتماعی متفاوتی بودند به اشتراک گذاشته شود و همچنین با افزایش قابل ملاحظه حجم نمونه تلاش شد تا بتوان سوگیری ناشی از اثر شبکه ای (bias)را کاهش داد.»
در این نظرسنجی بهجای آن که محقق نمونه را انتخاب کند، نمونهها، نظرسنجی گمان را انتخاب کردهاند. در عمل، محققان پرسشنامه را در صفحههای مجازی قرار داده تا افرادی که علاقهمند بودند آن را پر کنند. وقتی بهجای آنکه محقق نمونه را انتخاب کند، نمونه محقق را انتخاب کرده، دیگر نظرسنجی قابل تعمیم به کل جامعه نیست.
سکوهای انتشار نظرسنجی
اما «علاوه بر اینکه نمونه آماری انتخاب نشده، حتی «خوشهبندی» هم نشده است. یعنی بهجای اینکه جامعه آماری را به خوشههای تحصیلی، قومی، درآمدی، جنسیتی و سیاسی مختلف تقسیم کنیم تا از هر کدام نمونه معناداری در نظرسنجی داشته باشیم، فقط در فضای مجازی پرسشنامه را قرار دادیم تا هر کسی خواست، آن را پر کند.
در نظرسنجی نوشتهشده برای «کاهش اثر شبکهای» ۸۳ درصد از پرسشنامهها در سه شبکه اینستاگرام (۵۰ درصد)، تلگرام (۲۱ درصد) و واتساپ (۱۲ درصد) پر شده است! اما هیچ اشارهای به این نشده که کدام صفحات و کانالهای این شبکهها.» (ایمان واقفی)
به عنوان نمونه، موسسه گمان از همکاری تیم فیلترشکن سایفون (Psiphon) و رسانههای ایران اینترنشنال و صدای آمریکا و دیگر افرادی که داوطلبانه به انتشار این پرسشنامه پرداختهاند، بهره برده؛ روشن است که عمده مخاطبان ایراناینترنشنال و صدای آمریکا، کسانی هستند که رویکرد نزدیک با این رسانهها و ضد جمهوری اسلامی دارند و به طور طبیعی انتشار نظرسنجی از این مبدا، بیشتر به شرکت همراهان با این طیف در نظرسنجی منجر میشود.
به طور مثال در حالی که موسسه گمان اعلام کرده ۵۰ درصد شرکتکنندگان در نظرسنجی، از طریق اینستاگرام در آن شرکت کردهاند، پست بالا در اینستاگرام ایراناینترنشنال بیش از ۲۵۰ هزار بار دیده شده است. از سوی دیگر به طور طبیعی افرادی با رویکرد اعتراضی، انگیزه بیشتری برای مشارکت در این نظرسنجی و ارسال آن برای اطرافیان خود داشتهاند.
شکاف شرکتکنندگان با واقعیت جامعه ایران
از سوی دیگر، از اطلاعاتی که این موسسه منتشر کرده، میتوان نتیجه گرفت، شرکتکنندگان در آن، با نمونه واقعی جامعه ایران فاصله زیادی دارند. به عنوان نمونه، ۲۱ درصد جمعیت ایران روستایی هستند، در حالی که فقط ۳.۵ درصد شرکتکنندگان در این نظرسنجی روستایی هستند.
در مورد دیگر، ۶۰ درصد شرکت کنندگان در نظرسنجی در دهک هفتم تا دهم هستند، در حالی که چهار دهک باید ۴۰ درصد باشند.
همچنین ۴۰ درصد پاسخدهندگان نظرسنجی گمان، تهرانی بودند، حال آنکه در واقعیت، تهران فقط ۱۶.۵درصد کل جمعیت ایران را تشکیل میدهد. اما مورد دیگری که نشانه شکاف نمونه این نظرسنجی با واقعیت جامعه است، موضوع رفتار سیاسی آنان است. در حالی که ۲۸.۸ درصد در انتخابات سال ۹۶ به ابراهیم رئیسی رای دادهاند، فقط ۲.۲ درصد مشارکت کنندگان (یک سیزدهم) در نظرسنجی به او رای دادهاند.
با توجه به مجموعه این دادهها که در توصیف نمونه موسسه گمان هم به آن اشاره شده، طبقات شهرنشین و مرفه و منتقد نظام، حضوری بیش از واقعیت جامعه در این نظرسنجی داشتهاند و طیف حامی نظام و اصولگرا نقشی کمتر.
متوازن کردن
البته مدیران این نظرسنجی گفتهاند برای حل این مشکل، از وزندهی استفاده کردهاند. به این معنا که برای پرکردن اختلاف جامعه آماری با حجم نمونه، به نمونهها وزن متفاوت میدهیم تا به واقعیت نزدیک شود. «در نظرسنجیهای معتبر گاهی از روش وزندهی استفاده میشود اما نه به این روش.
دو تفاوت اصلی میان وزندهی معتبر و وزندهی گمانی وجود دارد:
الف) در نمونهگیری معتبر، اول نمونهگیری اتفاق میافتد و بعد اگر میزان نمونهها با جامعه آماری اختلاف داشت، به آن وزن میدهیم. در نظرسنجی گمان، اول افراد بدون انتخابشدن، به عنوان نمونه آماری پرسشنامه را پر کردند. بعد از مشخصشدن اختلاف حجمِ نمونه با جامعه ایران، اقدام به وزندهی شده است.
ب) وزندهی فقط برای وزندادن به یک تا دو متغیر امکانپذیر است اما اگر بیشتر متغیرهای نمونه آماری (تحصیلات، شهریبودن، درآمد، قومیت، گرایش سیاسی) با جامعه آماری اختلاف معنادار داشته باشد، نمیتوان با وزندهی آن را به ترکیب واقعی جامعه نزدیک کرد زیرا دیگر نمونه آماری، «نماینده» جامعه واقعی نیست و فقط با آمارسازی آن را نماینده جامعه ایران جا زدیم. باز هم برای پنهان کردن این نقصان، گزارش نظرسنجی اسم «شرکت هلندی spinnaker research» را به عنوان ابزار تخصصی متوازنسازی آورده اما نام شرکت خارجی لزوما به معنای علمی بودن نیست.» (واقفی)
کمکاری موسسههای داخلی، دلیل توجه گسترده به نظرسنجی گمان
به نظر میرسد در شرایطی که در ۵ ماه گذشته، جامعه شاهد رخدادهای متعدد بوده و تشنه دریافت توصیفات جدید از وضعیت بعد از این تحولات است اما در شرایطی که موسسههای نظرسنجی داخل کشور تصویری از گرایشهای افکار عمومی ارائه نمیدهند، روشن است انتشار نتایج یک نظرسنجی از خارج کشور که مدعی است تصویر بدون سانسور و واقعی تمایلات جامعه را در اختیار قرار میدهد، مورد توجه قرار گرفته و در نبود مشابه دیگر، با باور طیف زیادی از افکار عمومی مواجه میشود.
در این شرایط گرچه ممکن است عوامل نظرسنجی گمان نیز انگیزهها و اهداف سیاسی خود را از این نظرسنجی و شیوه انتشار آن داشته باشند، اما کمکاری موسسههای داخلی است که زمینه توجه گسترده به نظرسنجی خارجی را فراهم کرده است؛ آن هم در حالی که شاید در همین شرایط، نظرسنجیهایی در گسترههای مختلف ملی و منطقهای انجام شده اما با ملاحظهکاری، نتایج آنها منتشر نمیشود.
مدیر یکی از مراکز فعال نظرسنجی کشور در پاسخ به پژوهشگر ایرنا در خصوص دلیل خودداری از انتشار نتایج پژوهشهای موسسه متبوع خود میگوید: من هم مدافع انتشار نتایج هستم و پاسخ قانعکنندهای درباره علت عدم انتشار نظرسنجی ندارم. واقعیت اینکه برخی مسئولان با ملاحظههای نابجا، مانع انتشار نتایج پژوهشهای اینچنینی میشوند و راه را برای حضور و تاثیرگذاری انحصاری نظرسنجیهایی که از نظر علمی مشکلاتی دارند، باز میکنند و این رویه باید تغییر کند.
جمعبندی و راستیآزمایی
با این وصف، میتوان نتایج مربوط به درستیسنجی ادعاهای مطرحشده را اینگونه ارائه کرد: