تهران- ایرنا- در حالی‌که ۱۷ درصد جمعیت کشور در استان تهران ساکن هستند نزدیک به ۴۰ درصد نمونه موسسه «گمان» را مردم تهران تشکیل داده‌اند؛ این معضل تا حدی جدی است که با تکنیک‌هایی همچون وزن‌دهی حل نمی‌شود زیرا از اساس کسی که به این‌گونه نظرسنجی‌ها پاسخ می‌دهد بسیار متفاوت از متن و متوسط جامعه است.

با گسترش رسانه‌های اجتماعی به‌وفور مشاهده می‌شود بعضی افراد در کوتاه‌ترین زمان ممکن، یک لینک نظرسنجی طراحی کرده و مدعی انجام یک نظرسنجی علمی می‌شوند. آشکار است که اگر انجام نظرسنجی به این راحتی بود، موسسه‌های معتبر نظرسنجی در دنیا مانند گالوپ، خود را به دردسر نمی‌انداختند و با استفاده از این روش‌های آسان، ضمن کاهش هزینه انجام طرح‌ها، سرعت انجام کار را نیز بیشتر می‌کردند.

معایب نظرسنجی تحت وب
در چند سال اخیر موسسه‌ای با عنوان «گمان»، گاهی با انتشار برخی نتایج در مورد موضوع‌های سیاسی، مدعی انجام نظرسنجی علمی می‌شود که قابل تعمیم به افراد با سواد کشور است. کسی که آشنایی اندکی با مقدمات نظرسنجی داشته باشد، می‌داند که نظرسنجی‌های تحت وب، به دلایل متعدد، نه فقط قابل تعمیم به کل جامعه نیست بلکه حتی قابل تعمیم به کاربران فضای مجازی نیز نیست.

نظرسنجی‌های تحت وب، به دلایل متعدد، نه فقط قابل تعمیم به کل جامعه نیست بلکه حتی قابل تعمیم به کاربران فضای مجازی نیز نیستدلایل آن نیز روشن است. علاوه بر این دلیل روشن که همه مردم دسترسی به این فضا ندارند، دلیل مهم‌تری نیز وجود دارد. شرط اصلی یک نظرسنجی علمی این است که نمونه‌گیری به‌گونه‌ای انجام شود که همه افراد شانس برابر و غیرصفر برای انتخاب شدن داشته باشند.
در نظرسنجی علمی این محقق است که پاسخگو را به صورت تصادفی انتخاب می‌کند اما در نظرسنجی‌های غیرعلمیِ اینترنتی، فرآیند برعکس بوده و پاسخگوست که تشخیص می‌دهد به لینک نظرسنجی پاسخ دهد یا خیر.

در نظرسنجی‌های علمی به طور متوسط از هر دو نفری که برای مصاحبه انتخاب می‌شود یک نفر پاسخ می‌دهد. همین عدم همکاری ۵۰ درصدی نیز در برخی موضوع‌ها سبب می‌شود بین ۳ تا ۸ درصد تفاوت بین نتایج نمونه و نتایج جامعه ایجاد شود که در موضوع‌های حساس مانند انتخابات، نتایج با در نظر گرفتن این تفاوت اعلام می‌شود اما در نظرسنجی‌های اینترنتی به شیوه‌ای که «گمان» انجام داده، معمولاً کسانی به لینک نظرسنجی پاسخ می‌دهند که یا به برگزارکننده نظرسنجی اعتماد داشته یا به موضوع مورد سنجش علاقه دارند و اکثریت جامعه که ممکن است نسبت به موضوع بی‌علاقه باشند از تور نمونه‌گیری خارج می‌شوند.

به همین دلیل است که در این‌گونه نظرسنجی‌ها معمولاً نتایج متناسب با مواضع و خواسته‌های فضایی که لینک نظرسنجی در آن بارگذاری می‌شود، به دست می‌آید. به عبارت دیگر، اگر یک نظرسنجی اینترنتی در یک سایت یا کانال منتقد بارگذاری شود، نتیجه متفاوتی خواهد داشت نسبت به وقتی که لینک نظرسنجی در یک سایت معمولی یا طرفدار یک نظام بارگذاری می‌شود.

در این گونه نظرسنجی‌ها، امکان ثبت تعداد عدم همکاری و دلیل عدم همکاری وجود ندارد. به عبارت دیگر مثلاً معلوم نیست چند نفر لینک نظرسنجی «گمان» را دیده‌اند که ۲۰۰ هزار نفر به آن پاسخ داده‌اند. مشخص است که میزان عدم همکاری در این نظرسنجی‌ها بالاست؛ به طور مثال احتمال دارد از هر ۱۰ نفری که لینک را دیده، یک نفر پاسخ داده و شاید نظر آن یک نفر با ۹ نفری که پاسخ نداده‌اند متفاوت است.

نظرسنجی بدون نمونه‌گیری، چیزی بیش از پرسیدن نظر گروه خاصی از افراد نیست و نتایج چنین نظرخواهی‌هایی را به هیچ وجه نمی‌توان به افرادی خارج از گروه پاسخگویان تعمیم دادارسال لینک نظرسنجی به مردم از طریق شبکه‌های ایران اینترنشنال و صدای آمریکا
نکته جالب ماجرا، جایی است که «گمان» اعتراف کرده لینک نظرسنجی علاوه بر پیام‌رسان‌های شبکه‌های اجتماعی از طریق تلویزیون‌های ماهواره‌ای ایران اینترنشنال و صدای آمریکا به دست اقشار مختلف مردم رسیده است. نیاز به توضیح چندانی ندارد که نظرهای مخاطبان این شبکه‌ها تفاوت فاحشی با نظرهای عامه مردم دارد.

از طرف دیگر، اگر به مشخصات زمینه‌ای پاسخگویان نظرسنجی‌های اینترنتی رجوع شود (در صورت انتشار) مشخص می‌شود، مشخصات نمونه این‌گونه نظرسنجی‌ها اختلاف فاحشی با نتایج سرشماری دارد. به عنوان مثال در حالی که طبق نتایج سرشماری حدود ۳۰ درصد جامعه ایران تحصیلات بالاتر از دیپلم دارند در نظرسنجی اینترنتی گمان، ۸۰ درصد نمونه را پاسخگویان دارای تحصیلات دانشگاهی تشکیل می‌دهند که از نظر نگرشی و رفتاری می‌توانند با سایر اقشار جامعه متفاوت باشند.
یا در حالی که ۲۶ درصد جامعه ایران روستایی است، در نظرسنجی گمان، سه درصد روستایی به نظرسنجی پاسخ داده‌اند. نکته دیگر اینکه، در حالی‌که ۱۷ درصد جمعیت کشور در استان تهران ساکن هستند نزدیک به ۴۰ درصد نمونه موسسه گمان را مردم تهران تشکیل داده‌اند؛ این معضل تا حدی جدی است که با تکنیک‌هایی همچون وزن‌دهی حل نمی‌شود زیرا از اساس کسی که به این‌گونه نظرسنجی‌ها پاسخ می‌دهد بسیار متفاوت از متن و متوسط جامعه است.

به عنوان مثال فردی با تحصیلات دیپلم که در تور نمونه‌گیری علمی می‌افتد با فرد دیپلمی که تصمیم می‌گیرد لینک نظرسنجی اینترنتی را باز کند و تکمیل کند متفاوت است و با تغییر نسبت بین مشخصات جمعیت شناختی نیز این معضل حل نمی‌شود. وزن‌دهی زمانی کاربرد دارد که با یک شیوه علمی، محقق نمونه را انتخاب کند و در صورتی که در پایان نظرسنجی با رعایت همه جوانب در حد چند درصد اندک تفاوت بین مشخصات نمونه با مشخصات جامعه وجود داشت، این مقدار اندک با وزن‌دهی اصلاح شود.

موسسه گمان ادعا کرده که با افزایش تعداد نمونه سعی شده سوگیری ناشی از اثر شبکه‌ای کاهش داده شود. کسانی که در امر نظرسنجی تجربه و تخصص دارند می‌دانند افزایش حجم نمونه از جایی به بعد تاثیری در دقت نتایج ندارد. موسسه گالوپ در آمریکا با یک نمونه‌گیری علمی با تعداد یک هزار و گاهی ۲ هزار نفر در خصوص جامعه آمریکا با دقت بالایی اطلاعات ارائه می‌دهد؛ آن هم در حالی که ممکن است در یک صفحه یا سایت اینترنتی، نظرسنجی با تعداد یک میلیون نفر انجام شود اما فاقد اعتبار باشد. آنچه اعتبار یک نظرسنجی را مشخص می‌کند تعداد نمونه نیست بلکه شیوه تخصیص نمونه و چگونگی انتخاب پاسخگویان است.

آنچه اعتبار یک نظرسنجی را مشخص می‌کند، تعداد نمونه نیست بلکه شیوه تخصیص نمونه و چگونگی انتخاب پاسخگویان استروش موسسه‌های معتبر برای گردآوری اطلاعات از فضای مجازی
برخی موسسه‌های معتبر بین‌المللی به صورت محدود از طریق فضای مجازی گردآوری اطلاعات را انجام می‌دهند اما شیوه نمونه‌گیری آن موسسه‌ها مانند «ایپسوس» به کلی با شیوه‌ای که موسسه گمان به کار گرفته، متفاوت است.
شیوه نمونه‌گیری موسسه‌های معتبر به این شکل است که پاسخگویان توسط محقق به شیوه تصادفی انتخاب می‌شوند اما به جای مراجعه حضوری و یا تماس تلفنی، لینک نظرسنجی به دست پاسخگو می‌رسد. این شیوه نیز مشکلات خاص خود را دارد اما مشکلات این روش بسیار کمتر از آن چیزی است که توسط گمان انجام شده؛ چون اصل مهم، «انتخاب تصادفی نمونه» توسط محقق در شیوه‌ای که موسسه‌هایی همچون ایپسوس انجام می‌دهند رعایت می‌شود.

نمونه‌گیری مبتنی بر اصول و قواعد علمی، یکی از ارکان اساسی هر نظرسنجی معتبر است. نظرسنجی بدون نمونه‌گیری، چیزی بیش از پرسیدن نظر گروه خاصی از افراد نیست و نتایج چنین نظرخواهی‌هایی را به هیچ وجه نمی‌توان به افرادی خارج از گروه پاسخگویان تعمیم داد.
افزایش تعداد پاسخگویان بدون در نظر گرفتن معیارهای نمونه‌گیری علمی، مشکل تعمیم‌دهی را حل نمی‌کند و نیز با وزن‌دهی به یافته‌های چنین نظرخواهی‌هایی نمی‌توان خطاهای سیستماتیک ناشی از عدم رعایت اصول نمونه‌گیری را رفع و رجوع کرد. بر این اساس می‌توان گفت ادعای موسسه گمان مبنی بر قابل تعمیم‌بودن نتایج نظرسنجی‌های این موسسه به کل جمعیت باسواد کشور به کلی فاقد اعتبار است.