به گزارش ایرنا، ۷۲ سال سن دارد و متولد سال ۲۹ است، حضور در یک خانواده مذهبی را عاملی مهم دانست تا در همان دوران کودکی عشق به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) را در دل خود جاری کند و در عنفوان نوجوانی و جوانی سر از هیات ها و محافل مذهبی درآورد.
گذر عمر موهایش را سپید کرده و گرد پیری روی موهایش نشسته است، شخصی که در همان دوران جوانی طعم رنج و شکنجه های ناجوانمردانه ساواک و نیروهای امنیتی دوران طاغوت را چشید اما هیچگاه دست از مبارزه و حمایت از امام راحل و آرمان های انقلاب اسلامی برنداشت.
دوران مبارزاتی سخت و طاقت فرسایی را پشت سر گذاشته بود و به زندان رفتن در زمانی که تنها ۲۰ سال سن داشت دلیلی شد تا به پای سخنان علی سلیمی، یکی از صدها مبارز قزوینی دربند رژیم ستمشاهی بنشینیم و به خاطرات آن دوران بپردازیم.
این مبارز قزوینی روز جمعه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار کرد: در دورانی که حتی برزبان آوردن نام امام خمینی (ره) جرم محسوب می شد، بنده به همراه سایر دوستان مبارزم رساله های ایشان را که از قم به قزوین می آمد را بین علاقه مندان و مریدان ایشان توزیع می کردیم و در عین حال نیز وظیفه پخش جزوه های امام که از نجف اشرف به دستمان می رسید را برعهده داشتیم.
وی ادامه داد: زندگی در یک خانواده مذهبی، حضور مستمر در هیات های مذهبی، علاقه مند بودن به خاندان اهل بیت (ع) و کار کردن در بازار از جمله مهمترین دلایلی بود که در همان دوران جوانی وارد جریان های تحول ساز انقلاب اسلامی شوم.
این فعال سیاسی و انقلابی یادآور شد: در سال ۴۹ برای نخستین مرتبه طعم دستگیری توسط نیروهای امنیتی رژیم طاغوت (ساواک) را چشیدم و در همان دوران جوانی ۶ ماه را در زندان سپری کردم.
سلیمی با اشاره به اینکه پس از آزادی از زندان مدت کوتاهی را به صورت مخفیانه در بندرعباس گذراندم، افزود: بعد از آرام شدن شرایط دوباره به قزوین آمدم اما بخاطر داشتن ارتباطات و حضور در محافل مذهبی و پیگیری فعالیت های سیاسی در رابطه با امام راحل، دوباره دستگیر و به مدت چهار سال و نیم زندانی شدم.
وی اظهار کرد: ماجرای دستگیری مرتبه دوم ما به این شکل بود که در یکی از روزهایی که اقدام به پخش جزوه هایی از امام می کردیم، یکی از ما دستگیر و زیر شکنجه ساواک مجبور به اعتراف شد و ساواک نیز پس از آن بنده و چند تن از دوستانمان را دستگیر و روانه زندان قزل قلعه کرد.
این فعال سیاسی، یادآور شد: در ۱۵ روز نخست ورودمان به زندان قزل قلعه چند مرتبه مورد بازجویی قرار گرفتم که در تمامی مراحل هیچ یک از اتهامات وارد شده را قبول نکردم و سپس مرا به زندان قصر منتقل کردند که پس از سه ماه، نخستین دادگاه من برگزار شد.
سلیمی با اشاره به اینکه در دادگاه اول به سه ماه حبس محکوم شدم و در دادگاه دوم نیز قرار شد حکم آزادی بنده را بدهند، افزود: در دادگاه دوم به من گفتند اگر به اعلا حضرت ابراز علاقه کنی و از امام خمینی نیز بدگویی کنی، مورد عفو قرار می گیری و آزاد می شوی که من قبول نکردم و در نهایت به ۶ ماه زندانی محکوم شدم.
وی ادامه داد: پس از آزادی برای دیدار با خانواده ام به قزوین آمدم اما توسط ساواک دستگیر شدم و تحت شکنجه قرار گرفتم و پرده گوشم نیز دچار آسیب شد.
این فعال سیاسی یادآور شد: سپس مرا به تهران و کمیته مشترک ضد خرابکاری منتقل کردند و سپس دوباره مورد شکنجه قرار گرفتم تا جایی که مجبور شدند برای مداوا به بیمارستانی شهربانی منتقل کنند.
وی خاطرنشان کرد: در دوران اسارت ساواک با بسیاری از چهره های سیاسی از جمله برادر مقام معظم رهبری، مهدی عراقی، هاشم امانی، دکتر شیبانی و علیخانی نیز هم بند بودیم.
سلیمی اضافه کرد: یکی از بزرگترین و مهمترین خاطرات شیرین دوران زندگیم، ۲۲ بهمن سال ۵۷ بود، روزی که پس از سال ها مبارزه و زندانی شدن شاهد آن بودیم که مردم میهن اسلامی ما پس از سال ها حکومت پادشاهی سرانجام به آرزوی دیرین خود که همان رسیدن به یک حکومت اسلامی بود، رسیدند.