جدیدترین ساخته مهرداد خوشبخت، سه قسمت مجزا دارد: در یکسوم ابتدایی، موقعیت پالایشگاه و الزامات شخصیتپردازی در مواجهه با وقوع یک بحران، به مخاطب گوشزد میشود. یکسوم میانی روایت که کوتاه است، ابعاد فاجعه و طرحهای ابتکاری و اجرایی خروج از بحران را به تصویر میکشد و در یکسوم پایانی که اوج روایت است، وجه عملیاتی ماجرا نشان داده میشود.
داستان، خاستگاهی حقیقی دارد و در طول فیلم نیز تلاش شده تا وفاداری به شکل مستند واقعه حفظ شود. به همین جهت، صحنههای سنگین کار، چندان غلوآمیز نشان داده نمیشود.
گلهای باوارده، با این طراحی دراماتیک و نشانهگذاریهای دقیق در عطفهای مختلف، یک روایت نفسگیر و پرتعلیق را به تصویر میکشد. سوژه بکر داستان و عنوان کردن ابتکاری که در مرحله اجرا، تقریبا غیرممکن مینمود، از فیلم یک تریلر پرنفس را میسازد.
در همین مسیر، آنچه سبب واقعهنگاری درستی از این جانفشانی میشود، تاکید فیلم بر وجوه عملیاتی این پروژه است. در این راستا، زیادهگویی حذف شده و پروژه بیش از آنکه در قالب دیالوگ خلاصه شده و بازتعریفی زبانی داشته باشد، با یک پروداکشن سنگین، جلوی چشمان مخاطب رژه رفته و شکل عیانتر و حقیقیتری از این ماجرا و اهمیت آن را توصیف میکند.
در این پروژه سنگین، مخاطب، بازیهای خوبی را میبیند. دوربین در برخی سکانسها، بلاتکلیف است. مشخص است که مراحل فنی، کاملا بر روی فیلم پیاده نشده و نیاز است تا فیلم پس از جشنواره، کاملتر شود به خصوص در تصحیح رنگ.
گلهای باوارده، فراتر از انتظار ظاهر شد. دقتعمل خوبی در تمام اجزای اجرایی دیده میشود تا این سوژه بکر، وجه حماسی درستی به خود بگیرد و قهرمان بدون محدودیت در کاراکتر خاصی، به آن جریان پیشبرنده تعلق بگیرد تا فردیتی خاص در کلیت ساختار محتوا.
این سیاست درست، محبوبیت اثر و تاثیرگذاری آن را دوچندان کرده و آن را برای طیف گستردهتری از مخاطبان با سلایق مختلف، باورپذیر و محبوب کرده است.