تهران- ایرنا- مدیرعامل انتشارات امیرکبیر با اشاره به اینکه شرایط نشر ایده‌آل نیست، گفت: در این شرایط ممکن است ناشر یک عنوان کتاب را با دو جنس کاغذ برای دو گروه مخاطب منتشر کند. ناشرانی که به مخاطب احترام می‌گذارند، گذشته را بررسی می‌کنند و برای آینده برنامه دارند، باقی می‌مانند.

به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، انتشارات امیرکبیر از سال ۱۳۲۸ فعالیت خود را آغاز کرده‌است. به همین دلیل بخشی از تاریخ نشر ایران به فعالیت‌های موسسه امیرکبیر باز می‌گردد. مهران عباسی مدیر انتشارات قاف بود، از مهرماه ۱۳۹۸ به عنوان معاون پژوهشی انتشارات امیرکبیر فعالیت کرد و بعد از مدتی که سرپرست این انتشارات بود در آبان ۱۴۰۱ به عنوان مدیرعامل انتشارات امیرکبیر منصوب شد.

در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار کتاب ایرنا با مدیرعامل انتشارات امیرکبیر درباره مسائل نشر، فعالیت انتشارات امیرکبیر در شرایط کمبود و قیمت بالای کاغذ، دیدگاه امیرکبیر درباره رعایت کپی‌رایت، توجه این نشر به حق پدیدآورندگان کتاب و دیگر موضوع‌های روز نشر منتشر می‌شود.

انتشارات امیرکبیر سال‌ها است فعالیت می‌کند، شما چه برنامه‌ها و طرح‌هایی در این دوره مدیریتی دارید؟ آیا ممکن است رویکرد متفاوتی با مدیران قبلی داشته باشید؟

اصل مواجهه با امیرکبیر شاید به عنوان بزرگ‌ترین ناشر کشور این است که اصالت خود را حفظ کند. تصویری که انتشارات امیرکبیر طی بیش از ۷۰ سال برای مخاطب ساخته است، نیاز به مراقبت دارد و نیازمند رفتاری عقلانی خارج از برخوردهای هیجان‌زده است. معمولا سیاست‌های جریان‌های مختلف می‌تواند بر رویکرد مدیران تاثیر داشته باشد، اما مواجهه با انتشاراتی که هویت ملی دارد، فارغ از هرگونه نگاه سیاسی است.

امیرکبیر به مرور و طی سال‌ها این وجهه را برای مخاطب‌ها، مولفان و مترجمان ساخته است. بنگاه انتشاراتی از دو دسته مخاطبان و بدنه پدیدآورندگان تشکیل شده است. شاید مراقبت از آن و اینکه مواجهه سلیقه‌ای زودگذر با آن نداشته باشیم، پیامی است که امیرکبیر صادر می‌کند و می‌گوید در طی این سال‌ها رشد کردم، تصویری ساختم، محصولاتی را ارائه دادم و بر اساس آن نام آشنایی ساختم. توجه به این روند خیلی ضروری است.

فرصت‌های امیرکبیر زیاد است و نقش امیرکبیر در معرفی کتاب‌هایش به نسبت ظرفیت امیرکبیر کم رنگ بوده‌است

اینکه چگونه می‌توان از این دستاورد مراقبت کرد و چگونه مطابق با نیاز مخاطب و در راستای پاسخگویی به آن بود، وجوه مختلف پیدا می‌کند.

برای پختگی آثار تالیف صبوری می‌کنیم

تصمیم‌ها برای چاپ یا عدم چاپ یک کتاب چگونه در انتشارات امیرکبیر گرفته می‌شود؟ آیا این انتشارات شورای تصمیم‌گیری تشکیل داده است؟

ملزم به رعایت استانداردهایی هستیم، یک جنبه استانداردهای فنی و حرفه‌ای و در ارتباط با صنعت نشر است؛ استانداردهایی هم در ارتباط با محصولی است که ساخته می‌شود و کتاب خود را با آن کیفیت مشخص می‌کند. گاهی مصرف‌کننده نهایی به کالا نگاه زودگذر دارد. این مصرف‌کننده شرکت‌هایی را که کالای مصرفی زودگذر می‌سازند، می‌شناسد. زمانی هم مصرف‌کننده زمان بیشتری برای انتخاب یک محصول صرف و هزینه بیشتری می‌کند و در نهایت یک کالا را انتخاب می‌کند.

هر ناشر ملزم به رعایت کردن استاندارد فنی نشر است. این انتخاب ناشر است که چگونه آن را رعایت کند، این مساله خُردخُرد ساخته می‌شود و در مباحث فنی و محتوایی متفاوت است. یعنی این پیام را به مخاطب و جامعه می‌دهد که محصولی با کیفیت مشخص تولید می‌کند. انتشارات امیرکبیر این استاندارد را تقریبا با مجموعه کتاب‌هایی که در حوزه‌های مختلف منتشر کرده، ساخته است و نشان قابل اعتمادی است. اعتماد عمومی برای انتشارات امیرکبیر به تدریج در این سال‌ها ساخته شده است.

رعایت استانداردهای نشر در مباحث فنی یک مساله است، اما اینکه برای تولید محتوای با کیفیت صبر کنیم، مساله دیگری است. باید کتابی که جنبه مصرفی دارد، در اولویت‌ها نیاوریم. البته این کتاب‌ها با آثاری که بر اساس نیاز روز یا در بازه زمانی کمی تولید می‌شوند، متفاوت هستند.

کتاب‌هایی که ترجمه هستند ممکن است فرایند تولید سریع‌تری نسبت به کتاب‌های تالیفی طی کنند. در انتشارات امیرکبیر صبوری برای پختگی آثار تالیفی به چشم می‌آید. این رفتار به لوازمی مانند مدارا و صبوری کردن با نویسنده و پدیدآورنده، مواجهه حرفه‌ای و مراقبت از نویسنده، تامین لوازم تولید محتوای خوب و هموار کردن مسیر او را نیاز دارد. تنها در این شرایط است که محصول نهایی، اثری با کیفیت می‌شود.

تصمیم‌گیری برای چگونگی انجام این مسیر ممکن است جایی جنبه شورایی و کارشناسی داشته باشد و ممکن است جایی خود پدیدآور در شانیتی باشد که به نشر اعتبار ‌ببخشد. از این جنس کتاب‌ها بسیار در انتشارات امیرکبیر منتشر شده است.

گاهی رعایت کپی‌رایت نقطه تعامل و آغاز است

می‌دانیم که ایران هنوز به کنوانسیون برن نپیوسته است. برخی از ناشران به خواسته خود سعی می‌کنند تا جایی که امکان دارند کپی‌رایت را رعایت کنند، در انتشارات امیرکبیر، آثار فاخری مورد ترجمه قرار گرفته و می‌گیرد، آیا برنامه‌ای برای توجه بیشتر به کنوانسیون برن و رعایت کپی‌رایت دارید؟

مخاطب می‌تواند انتخاب کند که اولویت او از خرید کتاب فقط محتوا است یا مساله‌اش محتوا، فرم و مسائل دیگر است

به این دلیل که بسیاری از کتاب‌های امیرکبیر جنبه تالیفی دارد، رعایت کپی‌رایت برای خیلی از کتاب‌ها مصداق ندارد، اما برای کتاب‌های جدید مطلوبیت دارد. می‌توانیم در مذاکرات با ناشران بین‌المللی و در مذاکراتی که در نمایشگاه بین‌المللی کتاب انجام می‌شود، این باب تعامل فرهنگی را باز کنیم. گاهی این دیدگاه کمک می‌کند و نقطه تعامل و آغاز است. در سفر اخیر به نمایشگاه بین‌المللی کتاب شارجه با این مساله مواجه بودم.

در حال برنامه‌ریزی و طراحی این سبک از همکاری با ناشران کشورهای مختلف هستیم تا اگر بخواهیم برای مثال با ناشران عرب (ادبیات عرب در ایران مغفول مانده است) همکاری کنیم، بهتر است کپی‌رایت رعایت شود تا آن‌ها هم مشتری ما شوند و این روند حرفه‌ای باشد.

برقراری ارتباط با ناشران خارجی را جدی گرفتیم

انتشارات امیرکبیر در کشورهای دیگر هم قابل اعتماد است؟ در چه مرحله‌ای از کسب اعتماد ناشران کشورهای مختلف هستید؟

بخشی از کتاب‌های امیرکبیر ادبیات کلاسیک، ترجمه و بخشی از کتاب‌ها تالیفی حوزه ادبیات فارسی است. بخشی از رابطه انتشارات امیرکبیر با ناشران خارجی با حلقه واسط موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی که در سال‌های گذشته فعال بود و این روزها به عنوان بخشی از موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران به فعالیت خود ادامه می‌دهد، انجام می‌شود. همانطور که امیرکبیر در ایران میان سه گزینه اول برای تولید خبر و گزارش و تازه‌های نشر مطرح است، این مواجهه را از سمت نمایشگاه‌های بیرونی در قالب دعوت به نمایشگاه‌ها داشتیم. برای مثال در نمایشگاه استانبول و ایتالیا به عنوان یکی از ناشران رسمی دعوت شدیم. این روابط ریشه‌دار است و تاثیرش را بر مخاطب خارجی می‌گذارد تا بتواند اعتماد کند. نکته این است که فرصت‌های امیرکبیر زیاد است و نقش امیرکبیر در معرفی کتاب‌هایش به نسبت ظرفیت امیرکبیر کم رنگ بوده‌است.

برقراری ارتباط با ناشران خارجی را در منطقه به خصوص در کشورهایی که با ایران اشتراک زبانی دارند جدی گرفتیم و روابط را پیگیری می‌کنیم. در کشورهایی که از نظر زبانی با ایران اشتراک ندارند، کار دشوارتر است. سهم و ظرفیت کشورهای منطقه برای برقراری این ارتباط خیلی بیشتر است. برای این کشورها برنامه‌های مجزای قدم به قدم داریم و امیدواریم بتوانیم ظرفیت خود را در این حوزه بیشتر کنیم.

پاسخگویی در مورد منابع دولتی بیشتر شده‌است

حدود دو سال بود که به ناشران کاغذ با یارانه دولتی ارایه نمی‌شد و ناشران شرایط سختی را گذراندند، آیا امیرکبیر به میزانی که برای تجدید چاپ و انتشار تازه‌های نشر نیاز دارد، می‌تواند کاغذ دریافت کند؟

در حال حاضر به سختی می‌توانیم کتاب‌ها را منتشر کنیم، در واقع ناشرانی که در کشور فعالیت می‌کنند همه مانند هم هستند و آسمان برای همه یک رنگ است. به هیچ عنوان تفاوتی در مواجهه وجود ندارد، حتی اگر همه ناشران به احترام امیرکبیر به احترام کسوت، تعداد بالای عنوان کتاب‌ها، ظرفیت و درخواست مخاطب نوبت دریافت کاغذ خود را به این انتشارات بدهند، بنای موسسه این است که قانون برای همه در یک فرایند انجام می‌شود و دریافت من به عنوان مدیرعامل امیرکبیر این است که ما هم مانند باقی ناشران در صف هستیم.

ناشران وظایفی دارند و قواعدی برای دریافت سهمیه کاغذ وجود دارد. برای مثال باید برای دریافت کاغذ در دوره جدید، درباره چگونگی مصرف کاغذ دوره قبل پاسخ دهید. این لزوم پاسخ دهی یک دهه قبل وجود نداشت و مشخص نبود هر ناشر کاغذ را به چه صورت مصرف کرده است. در این دولت می‌بینیم پاسخگویی در مورد منابع دولتی روند خیلی بهتری پیدا کرده است. شاید این تصور وجود داشته باشد که از پاسخگویی سیستم‌هایی که وابسته به دولت هستند، چشم‌پوشی شود، اما اینطور نیست. اینکه مجموعه‌های دولتی ملزم به پاسخگویی هستند فرایند مبارکی است، اما وقتی برخی ناشران روند پاسخگویی را کند می‌کنند و در زمان مناسب گزارش نحوه مصرف کاغذ یارانه‌ای را نمی‌دهند، نباید انتظار داشته باشند بتوانند به شکل منظم کاغذ دریافت کنند.

گاهی مولف و مترجم برای تالیف یا ترجمه کتاب فاخری، مرارت زیادی را تحمل می‌کند. سعی می‌کنیم در این روند با او هماهنگ باشیم و همه چیز را به آینده موکول نکنیم. این روند قطعا از سود ما می‌کاهد

ناشران به منابع دولتی وابسته نباشند

در شرایط سختی که این روزها ناشران فعالیت می‌کنند، آیا این امکان وجود دارد که ناشران به دلیل شرایط سخت یک ناشر یا به احترام سال‌ها فعالیتش، در دریافت کاغذ برایش حق تقدم قائل باشند؟

قانون برای همه یکی است و این روند درستی است. ناشر در صنعت نشر به عنوان بنگاه اقتصادی محصول را تولید می‌کند و مولفه‌های مختلفی در آن موثر است. اگر ناشری طبیعی رشد کند موجب می‌شود کل صنعت رشد کند. اگر ناشران دولتی بتوانند به شکل حرفه‌ای کار کنند و به منابع دولتی وابسته نباشند، همچنین بخش خصوصی هم همین مسیر را طی کند، چه بسا برای کل صنعت بهتر است. در نتیجه اگر حمایتی رخ می‌دهد، می‌تواند در قاعده‌های صنعت نشر باشد. در صنعت نشر جایی که درباره منابع حمایتی دولتی صحبت می‌کنیم، همه با هم رشد می‌کنند، فکر می‌کنم اینگونه همه با هم برنده هستند و جایی شائبه‌ای هم به وجود نمی‌آید.

محصول با کیفیت نیاز به حمایت ندارد

به نظر شما در دریافت حمایت دولتی ناشر خصوصی در اولویت است یا ناشر دولتی؟

مواجهه من به عنوان فردی که درگیر محتوا بودم از جنبه دیگری است، وقتی محصول باکیفیت، طراحی استراتژیک درست، نگاه‌ برنامه‌ریزی شده و موارد حرفه‌ای رعایت شود، نیاز به حمایت نخواهد داشت. شاید ناشر دولتی بر اساس نیازسنجی که دارد بخواهد بخشی از مطالبات را پاسخ دهد و برخی از ناشران خصوصی خواستار پاسخ دادن به بخش دیگری از نیازها باشند.

اما اگر موارد حرفه‌ای را در تولید محتوا، فرمِ بسته‌بندی و عرضه درست رعایت کنیم، مساله اینکه از کجا حمایت دریافت کنیم از بین می‌رود زیرا وقتی محصول خوب باشد مصرف کننده نهایی به این فکر نمی‌کند که کتاب با یارانه یا چه منبعی منتشر شده است، در بخش خصوصی یا دولتی اگر کیفیت تولید بالا باشد، استقبال مخاطب خودبه خود اتفاق می افتد و مساله حمایت مساله ثانویه می‌شود.

دوگانه خصوصی و دولتی اینجا اهمیتی ندارد

به اهمیت شفاف‌سازی اشاره کردید اما برخی از ناشران می‌خواهند بتوانند کاغذ دریافتی را به سلیقه خودشان میان چند عنوان کتاب تقسیم کنند تا بتوانند تعداد عناوین بیشتری را با قیمت مناسب‌تر منتشر کنند. این در حالی است که در کتابی که با کاغذ دولتی منتشر می‌شود، باید جمله‌ای بر این اساس نوشته شود که کتاب با کاغذ حمایتی منتشر شده است. به نظر شما شفاف‌سازی مهم‌تراست یا کاهش قیمت تعداد بیشتر عناوین کتاب؟

وقتی دولت در مسئولیت اجرایی، قانونی برای حل مساله‌ای می‌گذارد، هدفش این است که آن مشکل را حل کند، دوگانه خصوصی و دولتی اینجا اهمیتی ندارد. دولت می‌خواهد کاری کند که مشکل صنعت رفع شود. همچنین ممکن است هنوز به ایده‌آل نرسیده باشیم، اما باید گام به گام فرآیند را طی کرد تا به نقطه مطلوب رسید. ممکن است در گام اول، شرایط مطلوب نهایی را نداشته باشیم. تعامل این گفت‌وگوها باعث می‌شود این قانون‌ها به نتیجه برسند.

ایده‌آل افراد در کسب و کار و نیز نقطه نهایی مطلوب هر فرد متفاوت است. باید برای رسیدن به نقطه وثوق صبوری کنیم و زمان بدهیم، زیرا این روند به زمان احتیاج دارد. این صبوری یک نوع از همدلی و همکاری است به خصوص که تصویر عمومی که در معاونت فرهنگی ارائه می‌شود به این شکل است که در سال آینده به سمت بی‌نیازی از واردات کاغذ حرکت می‌کنیم. چه چیزی می‌تواند از این بهتر باشد؟ این خبر آرامش ذهنی را به بازار می‌دهد، البته شاید صددرصد محقق نشود اما اینکه در این راه تلاش می‌شود موجب می‌شود صبوری افراد در برابر مشکلات بیشتر شود.

در صف خرید کاغذ مازندران هستیم

آیا انتشارات امیرکبیر از کاغذ مازندران استفاده می‌کند؟ زیرا گفته می‌شود کاغذ مازندران برای کتاب‌هایی که مصرف کوتاه مدت یک یا دو ساله دارند (مانند کتاب‌های درسی) مناسب است. این در حالی است که کتاب‌های انتشارات امیرکبیر ارزشمند هستند و سال‌ها در کتابخانه‌ نگهداری و توسط نسل‌های مختلف مطالعه می‌شوند.

در صف خرید کاغذ مازندران هستیم، اما اگر این تقابل مساله باشد، ناشران برای حل مسائلی از این دست، راهکارهای مختلفی دارند. شاید دراین شرایط همه چیز مطلوب نباشد و شاید کتابی را با جلد سخت و تکنیکی منتشر کنیم که الزام برای آن کتاب است، مثل این است که ناشران بین جلد شومیز و گالینگور انتخاب می‌کنند.

انتشار یک عنوان کتاب برای دو طیف مخاطب

یعنی ممکن است یک عنوان کتاب با دو جنس کاغذ منتشر شود؟

این در بازار نشر غریب نیست ناشرانی یک کتاب را در دو قطع منتشر می‌کنند، یا برای اینکه کاغذ مصرفی کمتر شود، صفحه‌آرایی خاصی انجام می‌شود و کتاب‌هایی هستند که در دو قطع چاپ شدند و به چاپ ۶۰ یا ۷۰ رسیده‌اند.

امیرکبیر از قدرت خود برای کنارزدن ناشران کوچک‌تر استفاده نمی‌کند و ترجیح می‌دهد کاری کند که از عهده دیگران برنمی‌آید

اینجا است که محصولی را برای دو طیف مصرف کننده تولید می‌کنید، گروهی می‌خواهند که کتاب را با قیمت مناسب‌تری داشته باشد و گروهی که نگاه آرشیوی و کتابخانه‌ای به کتاب دارند، مساله عجیبی نیست و از قدیم در ایران این اتفاق می‌افتاد. به نظرم افرادی که از کاغذ ساخت کارخانه‌های ایران به بهانه‌های مختلف استفاده نمی‌کنند، می‌توانند این راه را هم در نظر داشته باشند. این راه از قبل برای آن‌ها درنظر گرفته شده است که کتاب را برای دو طیف مخاطب ارائه بدهند. این روند امکان حمایت را از کالایی که در کشور تولید می‌شود، بیشتر می‌کند. برای جلد و کاغذ کتاب می‌توان از مواد مختلفی استفاده کرد. اینجا مخاطب می‌تواند انتخاب کند که اولویت او از خرید کتاب فقط محتوا است یا مساله‌اش محتوا، فرم و مسائل دیگر است.

مسائل بیرونی نباید مانع ادامه حیات آن کتاب شود

آیا در شرایط کمبود و قیمت بالای کاغذ، انتشارات امیرکبیر عناوین کتابی برای تجدید چاپ و عنوان‌هایی برای چاپ نخست دارد که نتوانسته باشید چاپ کنید؟

ممکن است بخواهیم همه چیز مهیا باشد اما همیشه محدودیت‌هایی وجود دارد؛ کار نشر اینطور است که در تنظیم‌گری میان بایدهایی که مخاطب درخواست می‌کند یا جایی که وظیفه مان درباره تجدید چاپ کتاب‌های مؤلفین که سرمایه‌های ما هستند، تصمیم بگیریم. دوست داریم کتابی را تجدید چاپ کنیم و کتاب‌هایی که برای نخستین بار چاپ خواهد شد، منتشر کنیم؛ تنظیم این موارد مساله‌ای پیچیده است و ناشران اولویت‌هایی را دارند.

انتخاب ناشر دو سطح دارد، در بخش اول یعنی کتاب‌های تجدید چاپی‌، مخاطب از امیرکبیر می‌خواهد از نظر محتوایی و کیفیتی ماهیتش را حفظ کند. وقتی کتابی از نظر کیفیتی در بازار عرضه می‌شود، باید از آن مراقبت کنیم تا مسائل بیرونی مانع ادامه حیات آن کتاب نشود. در خصوص کتاب‌های چاپ اول، مساله این است که چه کتابی می‌تواند مسائل مردم را حل کند. پس محتوا اهمیت زیادی دارد، زمانی مفهوم هویت ملی مطرح است، اینجا جایی است که دوست داریم سریع‌تر این اتفاق بیفتد، زمانی کتابی منتشر می‌شود و حال مخاطبان کتاب را بهتر می‌کند.

باید به مدل رفتاری مخاطب احترام بگذاریم

سامانه خرید از کتاب‌فروشی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به نظر شما این سامانه چه تاثیری بر فعالیت کتاب‌فروشی‌ها دارد؟

در مقام مسئول یک بنگاه باید به مدل رفتاری مخاطب احترام بگذاریم. زمانی که مخاطبان دوست دارند اینترنتی خرید کنند، مانع آن‌ها نباشیم. اگر بخش جدی بازار به سمت خرید الکترونیک می‌رود چرا سیستم باید مقاومت کند؟

ممکن است ناشر کوچک نتواند مکانیزم فروش اینترنتی داشته باشد و نتواند برای تهیه آن هزینه کند. همچنین ناشر کوچک نمی‌تواند کتاب‌فروشی داشته باشد. اگر از این‌طرف ماجرا به سامانه خرید از کتاب‌فروشی که ناشرها هم می‌توانند در آن فروش داشته باشند، نگاه کنید، موجب افزایش سهم سبد فروش ناشر خواهدشد. رفتارها و سامانه این مدلی باعث توزیع عادلانه ثروت خواهدشد. توزیع عادلانه فرایند ثروت‌آفرینی است. وقتی دولت این امکان را فراهم می‌کند، بخش‌های خصوصی هم می‌توانند خود را احیا کنند و پویاتر شوند.

قاعده بازار را در کتاب‌فروشی‌های امیرکبیر رعایت می‌کنیم

اگر از جنبه مدیر کتاب‌فروشی‌های امیرکبیر هم به این سوال پاسخ بدهید، پاسختان یکسان خواهد بود؟

دنیای امروز دنیای انحصار نیست، اگر این منطق را داشتیم باید در کتاب‌فروشی امیرکبیر فقط کتاب‌های این انتشارات را می‌فروختیم. انتشارات امیرکبیر به اندازه‌ای کتاب دارد که فقط با کتاب‌های این نشر، یک کتاب‌فروشی می‌تواند به شکل تمام و کمال فعالیت کند؛ مانند نمایندگی‌های شرکت‌های بزرگ که فقط کالای تولیدی خود را می‌فروشند. اما قاعده عمومی، قانون صنف و قاعده بازار را در کتاب‌فروشی‌های امیرکبیر رعایت می‌کنیم.

سعی می‌کنیم از طلبکاران سازمانی زمان بخریم

زمانی که تعامل را رعایت می‌کنید کتاب‌ها در ویترین دیده می‌شوند. حتی ممکن است در سایتی که تصورش را نمی‌کنید یا در کتاب‌فروشی دورافتاده در شهرستان، کتاب امیرکبیر ارائه شود. این روند برای بنگاه اتفاق خوبی است، همچنین مخاطب نهایی مگر چه گناهی کرده که ناشر نگاه انحصاری داشته باشد و مانع عرضه و ویترین بیشتر شود؟

فکر می‌کنم ناشرانی باقی می‌مانند که قواعد حرفه‌ای و استاندارد را رعایت می‌کنند، به مخاطب احترام می‌گذارند، گذشته را بررسی می‌کنند و برای آینده برنامه دارند

بیش از ۷۰ سال است که انتشارات امیرکبیر فعالیت می‌کند، بسیاری از مولفان و مترجمان این انتشارات درگذشته اند. رابطه مدیران امیرکبیر با وارثان و بازماندگان مولف‌ها و مترجم‌های قدیمی به چه شکل است؟

رابطه ما با خانواده‌های پدیدآورندگان مرحوم به روز است. فکر می‌کنم مواجهه قبلی هم به همین صورت بوده است. ناشران با دو بخش پدیدآورندگان و بخش تولید کتاب گروه در ارتباط هستند. دو تفکیک بستانکاران حقوقی و حقیقی داریم، بستانکاران حقیقی چاپخانه، صحافی و ... هستند به گونه‌ای که سعی می‌کنیم از طلبکاران سازمانی زمان بخریم تا بر تخصیص منابع مالی‌مان بر حق‌التالیف پدیدآورندگان یا خانواده وارث‌ها تاثیر نگذارد.

درباره خانواده وراث سعی کردیم در برنامه منظمی به طور ماهانه که کتاب چاپ می‌شود، حق‌التایف یا حق‌الترجمه پرداخت شود. به نظر من این حق‌الناس و مساله مهمی است.

ناشر باید با مترجم و مولف همکاری کند

همواره پدیدآورندگانی که در قید حیات هستند، از حق‌التایف یا حق‌الترجمه ناراضی هستند. از طرفی گفته می‌شود که ناشران هم سود بالایی ندارند، پدیدآورندگان انتشارات امیرکبیر در چه شرایطی هستند؟ در شرایطی که تیراژ کتاب پایین است، چگونه می‌توان انگیزه پدیدآورندگان را حفظ کرد تا آثار با کیفیت تولید کنند و به سمت کتاب‌های صرفا پرفروش نروند؟

این مساله مورد به مورد میان ناشرانِ مختلف، متفاوت است. شاید حق‌التایف یا حق‌الترجمه در امیرکبیر کف و سقفی داشته باشد، به این دلیل که پدیدآورندگان تفاوت‌هایی دارند. اصل ماجرا اینجا است که ناشر باید با مترجم و مولفی که برای اثر وقت می‌گذارد، همکاری کند. نمی‌توان مترجم و مولف را رها کرد تا کتاب را تالیف و ترجمه کنند و بعد از چاپ، حق‌التالیف یا حق‌الترجمه را بر اساس تیراژ پرداخت.

بیشتر پول دادن مشوقی برای تولید سریع محتوا است

رفتار درست این است که ناشران به این مسیر دقت کنند، زمانی ناشر می‌داند که اگر کتابی را چاپ کند، به سرعت می‌فروشد ممکن است سه برابر به مترجمی پول بدهد تا ترجمه به سرعت انجام شود. این روند مانند موج می‌آید و می‌رود، مصرف کننده و مخاطب این کتاب مشخص است و مترجم هم ممکن است پول خوبی در بازه زمانی کم به دست بیاورد.

به نظرم سامانه خرید از کتاب‌فروشی باعث توزیع عادلانه ثروت خواهدشد. توزیع عادلانه موجب فرایند ثروت‌آفرینی می‌شود

فکر می‌کنم در امیرکبیر باید این فرصت را برای پدیدآورندگانی که نمی‌خواهند در چرخه بساز و بفروشی باشند، بسازیم. سعی می‌کنیم خارج از این چرخه باشیم. مانند این است که در همکاری با مولف و مترجم ساختمان را پیش خرید و با او همکاری می‌کنیم تا مرحله به مرحله پیش برود. گاهی مولف و مترجم برای تالیف یا ترجمه کتاب فاخری، مرارت زیادی را تحمل می‌کنند. سعی می‌کنیم در این روند با او هماهنگ باشیم و همه چیز را به آینده موکول نکنیم. این روند قطعا از سود ما می‌کاهد، اما چیزی می‌سازد و کمک می‌کند تا نشان امیرکبیر هویت خود را داشته باشد.

یعنی امیرکبیر به برخی مولف‌ها و مترجم‌ها حقوق ماهانه پرداخت می‌کند؟

این قاعده مرسومی برای تولید برخی از کتاب‌ها است. گاهی به کتابی ایمان دارید، زمانی ناشری ایمان به پرفروشی کتابی دارد و برای آن خرج می‌کند. امیرکبیر از قدرت خود برای کنارزدن ناشران کوچک‌تر استفاده نمی‌کند و ترجیح می‌دهد کاری کند که از عهده دیگران برنمی‌آید. این بیشتر پول دادن یا بهتر پول دادن یا شرایط بهتری را برای پدیدآور فراهم کردن مشوقی است تا محتوا را زودتر فراهم کند.

در امیرکبیر اولویت، محتوای خوب و نه لزوما پرفروش بودن کتاب است. زمانی ناشر محتوای پرفروشی دارد و برایش خرج می‌کند اما بر سود بلندمدت برای تولید محتوای فاخر که پیشینه تاریخی امیرکبیر را تقویت کنند، سرمایه‌گذاری و صبر می‌کنیم، شاید برخی ناشران نتوانند اینقدر صبر کنند اما از نظر محدودیت که باید شان این نشر را حفظ کنیم و هم برای حفظ شان وشخصیت پدید آورنده که باید برای مثال یک سال روی کتاب کار کند باید با او رواداری کنیم.

ناشران باید برای آینده برنامه داشته باشند

آینده نشر را چگونه می‌بینید؟ آیا ناشران از این بحران می‌گذرند، فکر می‌کنید ناشران کوچک محکوم به تعطیلی هستند یا باید گروه‌های بزرگتری تشکیل دهند؟

فکر می‌کنم آن‌هایی باقی می‌مانند که قواعد حرفه‌ای و استاندارد را رعایت می‌کنند، به مخاطب احترام می‌گذارند، گذشته را بررسی می‌کنند و برای آینده برنامه دارند.

اینکه آینده به چه صورت است، به نظرم ناشرانی که روحیه امید به کار خود را حفظ می‌کنند و در کسب و کار قواعد حرفه‌ای را رعایت می‌کنند، از این بحران عبور می‌کنند. ممکن است روش‌هایی مانند ترکیب شدن و همکاری چند ناشر انتخاب شود. این مسائل مورد به مورد متفاوت خواهد بود. ممکن است ناشران تصمیم‌هایی بر مبنای ضرورت هم‌افزایی یا محدود کردن تولید محصولات کم کیفیت بگیرند. اصل یک چیز است، ناشرانی که استانداردها را رعایت می‌کنند و به کار خود ایمان دارند باقی می‌مانند.