به گزارش ایرنا، داستان فیلم «کاپیتان» در مورد پسر بچهای به نام عیسی کودکی مبتلا به سرطان است که در سر رویای فوتبالیست شدن دارد و میخواهد به بازیکنی در تراز «کریم باقری» ملیپوش قدیمی فوتبال ایران تبدیل شود. او که در یکی از بخشهای بیمارستان کودکان بستری است تصمیم دارد قبل از آخرین عمل جراحی بدون اطلاع پزشکان و پرستاران به رویای خود برسد.
محمد حمزهای کارگردان این فیلم به میان کودکان سرطانی رفته و بر خلاف تصور همگان که این بیماران باید دنیایی عذابآور، غمآلود و سراسر ناامیدی داشته باشند مخاطب را با نوجوانانی مواجه میکند که با وجود ابتلا به بیماریهای سخت، لحظهای از شادی و لبخند غافل نشده و صبورانه و امیدوارانه به آیندهای بهتر اندیشیده و در راستای آن قدم برمیدارند.
لبان پرخنده کودکان سرطانی فیلم کاپیتان، باور بیننده را از دنیای ملال آوری که با آن آشنا بود دگرگون میکند و شور، نشاط، معرفت، زیبایی و عشق به زندگی که در تمام صحنههای فیلم حضوری پررنگ دارد، تفاوت دنیای کودکی و بزرگسالی را آشکار میکند.
شخصیت اول کاپیتان کودکی مهربان، پرانرژی، با اراده و جسور است که با وجود تحمل درد بیماری، لحظهای از کمک به دیگر کودکان همدرد خود غافل نشده و برای آنان نقشی پدرگونه ایفا میکند.
پدر عیسی دیگر شخصیت محوری کاپیتان است که برای بیشتر ماندن کنار کودکش، لباس دلقک می پوشد تا عیسی متوجه حضور او در بیمارستان نشود.
پدر گمان نمیکند عیسی در لباس جدید او را بشناسد اما در پرده آخر و زمانی که آرزوی دوست مریض پسرش را برای بردن به دریا برآورده می کند در قایق، کودک دماغ قرمز دلقک را به او میدهد تا راز پدر سربهمهر باقی نماند.
در کنار اینها نباید از طراحی لباس و صحنه که به زیبایی انرژی و نشاط کودکان را نشان می دهد، غافل ماند چرا که به خوبی حس فیلم را منتقل میکند و مکمل بازیگران کودک فیلم میشود.
از جمله لباسهایی با رنگ شاد، بادبادک رنگی، چراغانی بودن سالن، موسیقی رقص و آواز کودکانه، ابرهای آبی روی دیوار و اسباب بازیهای مختلف که برای انتقال مفهوم به کمک بازیگران فیلم آمده است.
کاپیتان شدن، تنها آرزوی عیسی است. او بارها با استفاده از تلفن همراه پرستار برای کریم باقری پیام می دهد و ایمان دارد که به تیم ملی دعوت می شود. در نهایت روزی که به دعوت کریم باقری برای تمرین باید به ورزشگاه برود خوشحالیش را به آرزوی دختر سرطانی مریضی که میخواهد به دریا برود گره می زند و از خواستهاش می گذرد.
این فیلم ارزش یک بار دیدن دارد و میتوان از آن به عنوان فیلمی به نسبت خوب جشنواره فیلم فجر یاد کرد.
نویسنده و تهیه کننده صدا و سیمای مرکز گلستان پس از اکران این فیلم در پردیس سینمایی عصر جدید گرگان به ایرنا گفت :فیلم خوبی بود که از نگاه کودکانه به دنیا نگریسته شده بود و بیش از اینکه حس ترحم به مخاطب انتقال دهد، امید را به افراد منتقل میکرد.
مجتبی طالبی افزود: بازی کودکان فیلم خیلی خوب بود ولی کاپیتان و پسر جنوبی فیلم زیباتر نقش آفرینی کردند.
وی اظهار کرد: کاپیتان در لحظه زندگی کردن را به مخاطب انتقال میدهد و در آن احساس امیدی دل کودکان را به تصویر میکشد.
فیلم سینمایی "کاپیتان" به کارگردانی محمد حمزهای و با بازی پانتهآ پناهیها، پژمان بازغی، امیرحسین بیات، بهار نوحیان، ارغوان شعبانی، شایان دارمی پور و پرهام غلاملو ساخته شده و امیر محمد عبدی، امین جعفری، امید میرزایی، حبیب خزایی فر، امیر یمینی، داریوش صادق پور، مهرداد میر کیانی، حسین مشعلی و امید محمدی پور، حامد اصلانی، ملودی اسماعیلی، محمد عزیزی، امیر رونقی، محمدمهدی دلخواسته و سید صابر امامی از جمله عوامل این فیلم هستند.
محمد حمزه ای کارگردان و متولد ۱۳۵۹ اراک است که در فیلم کاپیتان به سراغ فیلمی امیدآفرین رفته است، این کارگردان از جمله فیلمسازان جوان چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر به شمار میرود که فیلمی در ژانر امید را در این جشنواره ارائه کرده است.
فیلمهای شماره ۱۰، جنگل پرتقال، چرا گریه نمی کنی؟، هایپاور، هفت بهار نارنج، روایت ناتمام سیما، در آغوش درخت، آنها مرا دوست داشتند، یادگار جنوب، بعد از رفتن، سرهنگ ثریا، پرونده باز است، کاپیتان، هوک، غریب، آه سرد و عطرآلود به عنوان فیلمهای جشنواره فجر در گرگان اکران شد.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر ۱۷ تا ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ به دبیری مجتبی امینی عصر امروز به کار خود در گرگان پایان میدهد.