تهران- ایرنا- رئیس فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی گفت: «الناز رکابی» اگر می‌خواست به خارج از ایران برود به راحتی می‌توانست و الان هم می‌تواند. اما او عاشق سنگ نوردی و ایران است، ما نیز باید قدر او را بدانیم.

به گزارش ایرنا، رضا زارعی با حضور در ایرنا درباره عملکرد فدراسیون کوهنوردی، حاشیه‌های پیرامون الناز رکابی، استعدادپروری و قهرمان‌سازی از ورزشکاران در رشته المپیکی سنگنوردی با خبرنگاران ایرنا به گفت‌وگو پرداخت.

مشروح گفت‌وگوی رئیس فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی را در ادامه می‌خوانیم:

مجمع انتخاباتی فدراسیون کوهنوردی با بی‌اخلاقی‌هایی همراه بود. علت آن چه بود؟

در رشته‌های مختلف ورزشی به واسطه رقابت و قهرمانی، طبیعتا برخی وارد حاشیه‌ می‌شوند. کوهنوردی قبلا آرام بود اما الان پرحاشیه شده است. زیرا در گذشته فدراسیون کوهنوردی تنها به بحث کوهنوردی و صعود به قلل می‌پرداخت اما اکنون نزدیک به دو دهه است که ورزش قهرمانی وارد کوهنوردی شده است. ما تابع فدراسیون جهانی هستیم و از دو دهه قبل ورزش سنگنوردی، تبدیل به رقابت شد تا جوانان جذب شوند و رسانه و حامی مالی سراغ آنها بیایند. ما هم به تبعیت از این تصمیم فدراسیون جهانی، فعالیت‌هایمان را در دو حوزه قهرمانی و همگانی تقسیم کردیم. در ورزش قهرمانی و کسب مدال حاشیه‌ها و رقابت زیاد شد و این حواشی به دلیل قهرمان شدن است. رقابت تحت هر شرایطی ارزشمند است حتی اگر برای صندلی ریاست باشد. در فدراسیون‌ها وقتی روسا تغییر می‌کنند، سیاست‌های کلی فدراسیون‌ها هم تغییر می‌کند و خوشحالم که این رقابت وجود دارد.

پیش بردن سنگ‌نوردی و کوهنوردی با یکدیگر سخت نیست؟

اغلب رشته‌های ورزشی یک پایه قوی دارند و این پایه سبب موفقیت آن رشته می‌شود. برتری کوهنوردی این است که جمعیت همگانی زیادی دارد. بیش از ۱۰۰ هزار نفر سالانه از هیئت‌ها و فدراسیون خدمات می‌گیرند. هر چقدر تعداد این افراد بیشتر می‌شود، آنها جذب باشگاه‌ها خواهند شد و به مرور وارد رشته قهرمانی می‌شوند. بسیاری از قهرمانان از همگانی شروع کردند و بعد به قهرمانی رسیدند و از این نظر همواره ابتدا نگاهی همگانی داشتیم تا به قهرمانی برسیم. جامعه ورزشکاران فعال در حوزه قهرمانی یک چهارم ورزش همگانی است. ۷۵ درصد مخاطبان ما در حوزه همگانی کوهنوردی فعالیت می‌کنند. دوره آموزشی موجب شده تا درآمد باشگاه‌ها از همگانی بیشتر شود.

بخش زیادی از این جامعه ۷۵ درصدی به صورت خودجوش کوهنوردی می‌کنند. آیا نمی‌توانیم به سمتی برویم تا این ۷۵ درصد را مدیریت کنیم؟

۵۱ درصد خاک کشور کوهستانی است و اغلب استان‌ها قله‌های مرتفع بالای ۲ هزار و ۵۰۰ متر دارند. ما گستردگی فلات ایران را داریم. ۵ منطقه کوهستانی در شمال شهر تهران وجود دارد. در اطراف این دامنه‌ها شهرهایی وجود دارد که مردم به دلیل ارزان بودن، استقبال خوبی از کوهنوردی دارند. آنها به سمت ورزش قهرمانی و حرفه‌ای نمی‌آیند تا آموزش ببینند و اگر بتوانیم همان مخاطب را جذب کنیم و خدمات دهیم می‌توانیم آنها را سازماندهی کنیم.

ما از چند سال قبل برای آموزش و پرورش و شهرداری برنامه آموزشی را با عنوان کوهپیمایی همگانی ارائه کردیم، مردم دیگر حوصله آموزش بلندمت ندارند و آموزش را برای معلمان و دانش آموزان برگزار کردیم تا مردم را با کوهستان آشنا کنیم. جهت‌یابی، گام‌برداری و استفاده از ابزارها و لوازم پایه ابتدایی تمرین اصولی این آموزش‌ها بودند. در هر دوره همگانی ۳۰ نفر را آموزش می‌دهیم. سال گذشته بیش از ۲۰ هزار نفر این دوره‌ها را پشت سر گذاشتند.

چند باشگاه در این زمینه فعالیت می‌کنند؟

باشگاه‌های آموزشی که در پورتال فدراسیون ثبت شده بالغ بر ۷۰۰ باشگاه است اما فکر می‌کنیم حدود هزار باشگاه کوهنوردی از ادارات ورزش استان‌ها مجوز گرفته‌اند که عمدتا کار کوهنوردی و گردشگری می‌کنند. بالغ بر ۱۰ درصد باشگاه‌ها نیز کار آموزشی انجام می‌دهند که ارتباط قوی با آنها داریم اما با سایر باشگاه‌ها ارتباط زیادی نداریم ولی آنها با هیئت‌های استانی و ادارات ورزش در ارتباط هستند.

البته باشگاه‌ها ملزم به رعایت آئین‌نامه و بخشنامه‌های فدراسیون هستند. بسیاری از باشگاه‌ها به جز کوهنوردی، فعالیت طبیعت‌گردی هم دارند. میراث فرهنگی برای ورود باشگاه‌ها به مباحث گردشگری باید بیشتر نظارت کند. در ارتباط با ورود باشگاه‌ها به مسائل گردشگری و ورود آژانس‌ها به ورزش ارتباط معاونت گردشگری و وزارت ورزش کمرنگ است باید آژانس‌ها با مجوز وزارت ورزش در رشته کوهنوردی فعالیت کنند و باشگاه‌ها نیز با مجوز میراث به گردشگری بپردازند. در هر صورت نظارت خاصی روی باشگاه‌ها نداریم و این امر بر عهده ادارات ورزش و هیئت‌های استانی است.

کوهنوردی ورزش خطرناکی است و ماجراجویی‌ها سبب خطراتی می‌شود؛ آمار حادثه دیدگان در کشور ماچگونه است؟

ما همواره به تعداد حادثه دیده نگاه می‌کنیم،از این منظر حتی یک حادثه‌دیده هم برای انبوه علاقمندان کوهنوردی عدد زیادی است. در طول یکسال ۷۰۰ نفر به اورست صعود می‌کنند و شاید هفت کشته می‌دهد. کوهستان یک سری قوانین دارد و باید رعایت کنیم و تفاوت رشته کوهنوردی با رشته‌های رقابتی این است که سوت و داور ندارد که بتواند جلوی خطر را بگیرد. فردی با ۲۰ میلیون تومان به قله دماوند می‌رود. اگر وسط راه به او بگویید ارتفاع زده هستید و باید برگردد، می‌گوید که مبلغ زیادی هزینه کردم و حتما باید به قله بروم. ممکن است شرایط جسمانی اجازه ندهد. در نتیجه اگر خوب مدیریت و هدایت نشوند شاهد حوادث خواهیم بود. کوه دماوند امسال ۶ کشته داد. سخت‌ترین کوه دنیا به خاطر آنکه آژانس‌ها بیشترین مراقبت را از مشتریانشان دارند، کشته کمتری داد.

برای محدود کردن افراد و جلوگیری از سقوط طرحی برای کوه دماوند دادید؟

طرح ستاد ساماندهی کوه دماوند را برای محدود کردن افراد و صعود به قله دماوند دادیم، اما چون این کوه منبع درآمد چندین شهر و روستا است اجرای آن دشوار است. ما کوهنوردان خارجی را بهتر کنترل می‌کنیم تا ایرانی‌ها. زیرا آنها مجوز می‌گیرند و باید راهنما داشته و تحت نظر باشند و از مسیر مشخصی بروند. دماوند کوه خشنی است و مردم از یک ارتفاع بالاتر علاوه بر دشواری مسیر با کمبود اکسیژن روبرو می‌شوند زیرا در ارتفاعات، ارتفاع زدگی بر اغلب افراد رخ می‌دهد. این موضوع در کوهنوردی رایج است. ما برای ورود کوهنوردان به دماوند طرح ظرفیت سنجی منطقه را دادیم.

ظرفیت‌سنجی صعود چگونه است؟

در ظرفیت‌سنجی صعود اعلام کردیم، تنها کسانی که از طریق باشگاه‌ها فعالیت می‌کنند اجازه ورود به قله‌های پرتردد را دارند. باشگاه در برنامه کوهپیمایی هر ۱۰ نفر را با یک مربی و یک امدادگر به کوه اعزام می‌کند. آن فرد باید ۵ دوره آموزشی را سپری کند و با فعالیت فنی و ابزار آشنا شود. زمانی که این ۵ دوره را بگذرانید مربی می‌تواند به فرد اعتماد کند تا مشکل آن کوهنورد را تشخیص دهد. آژانس طبیعت‌گردی چون پول می‌گیرد و به دنبال سود خود است، مربی ندارد و سرانجام این موضوع به تلفات ختم می‌شود. از دید ما کوهنوردی رتبه‌بندی همچون دامنه‌نوردی، کوهپیمایی و کوهنوردی دارد. برخی از افراد در حد تپه‌نوردی هم نیستند، اما به ارتفاع می‌آیند و مشکل‌ساز می‌شوند. در قله دماوند خطر سقوط در یخچال وجود دارد. امسال در آنجا جسد سه کوهنورد پیدا نشد. زیرا کنار آن یک مسیر برفی است و با تاریکی یا مه، فرد منحرف می‌شود. گروه‌های کوهنوردی برای صعود به دماوند و کوه‌های بلند نیاز به صعود از طریق باشگاه‌ها، همراه داشتن مربی، لوازم فنی و آشنایی با مباحث آموزشی و ناوبری دارند.

اگر از طریق باشگاه‌ها این امر صورت بگیرد، ظرفیت‌سنجی دماوند رعایت می‌شود و به جای آنکه آخر هفته ۱۰۰۰ نفر به یک منطقه بروند ظرفیت آن ۱۰۰ نفر در هر روز می‌شود.

آیا حضور تعداد زیادی کوهنورد در یک روز برای مثال در کوه دماوند، مشکلاتی را ایجاد می‌کند؟

حتما این تعداد به کوه آسیب می‌رساند. کوه مون‌بلان از رشته کوه‌های آلپ در کشورهای فرانسه و ایتالیا، راهنما دارد و یک کوهنورد برای صعود بین ۸۰۰ تا ۱۲۰۰ یورو باید پرداخت کند. مون بلان یکی از پرتلفات‌ترین کوه‌ها در دنیاست. دولت فرانسه اعلام کرد منطقه مسدود می‌شود و اجازه صعود به کوهنوردان نمی‌دهیم. اما کوهنوردان شرقی قاچاقی می‌رفتند و بیشترین تلفات هم آنها داشتند. ما از آنها الگوبرداری کردیم و گفتیم پناهگاه دماوند ۱۲۰ نفر ظرفیت دارد بنابراین سیستم رزرواسیون ایجاد کردیم. هر کسی رزرو می‌کرد می‌توانست برود اما این اتفاق نیفتاد زیرا منافع عده‌ای به خطر می‌افتاد.

چادر زدن در مسیر، آسیبی به کوه نمی‌زند یا مشکلی ایجاد نمی‌کند؟

قطعا ورود گردشگر و کوهنورد و هرگونه بسترسازی دارای آسیب به طبیعت است اما با محدود کردن و ظرفیت‌سازی می‌شود آسیب را به حداقل رساند. برای چادر زدن در مسیر باید زیرسازی کرد تا فرد بتواند چادر بزند. یک نفر چادر زده بود و بارش، بستر مسیر را شست و سنگ روی چادر فرو ریخت و متاسفانه آن فرد جان باخت. ما می‌توانیم با ایجاد ظرفیت‌سنجی براساس رزرواسیون و عضویت، ورود کوهنوردان را کنترل کنیم. عضوگیری براساس ابلاغ وزارت ورزش و توصیه فدراسیون جهانی است. یکی از مسائلی که در سیستم عضوگیری وجود دارد، استقلال فدراسیون‌ها از درآمدهای دولتی است. فدراسیون‌های ورزشی بر اساس درآمد اعضا سرپا می‌مانند و خدمات متعلق به اعضاست.

بودجه شما از وزارتخانه چقدر است؟

بودجه ما از وزارتخانه طبق تفاهم‌نامه ۴ میلیارد تومان بود که معمولا تا ۷۰ درصد آن محقق می‌شود. طی ۶ سال حدود ۱۵۰ هزار عضو در سامانه ثبت شدند که اعضای فعال ما ۴۰ هزار نفر بودند.

برای حق عضویت کوهنورداران چه مبلغی در نظر گرفتید؟

حق عضویت سالانه ۶۰ هزار تومان است. بالاترین اعضا را فدراسیون‌های آلمان، اتریش و ایتالیا دارند. اتریش ۸۰۰ هزار عضو دارد و عدد پرداخت عضویت ۳۰ تا ۵۰ یورو است. فدراسیون آلمان خدمات خود را به کشورهای در حال توسعه هم می‌دهد. سال گذشته فدراسیون فرانسه مربیانی را با هزینه خود به ایران اعزام کرد. دو مربی به ایران آمدند و هم کوهنوردی با اسکی و نیز یخ‌نوردی تدریس کردند و همه هزینه‌ها را فرانسه پرداخت کرد. الان خدمات ما آموزشی است. طرح و برنامه‌ای گسترده در این زمینه داریم.

مدتی درباره این حق عضویت‌ها اعتراضاتی شد.

اعتراض‌های زیادی به وزارتخانه در این زمینه شد. ابلاغ‌های حق عضویت را بر اساس بخشنامه معاونت توسعه ورزش قهرمانی وزارت ورزش تعیین کردیم. مدت‌ها به مراجع نظارتی پاسخ می‌دادیم که چرا آنقدر اعتراض داریم. همه چیز ما قانونی بود اما نتوانستیم اهداف بلندمدت در طرح عضوگیری داشته باشیم. در این طرح قرارداد با فروشگاه‌های ورزشی، امکانات و اقامتگاه به مردم با تخفیف ارائه می‌شد اما بعدها نتوانستیم حق عضویت را افزایش دهیم.

باید این تلاش‌ها را رها کنید؟

جنگیدن با برخی از سازمان‌ها و ارگان‌ها سخت است. مواردی چون حق عضویت و گرفتن مجوز سبب شد تا چندین بار به دادگاه بروم و به سازمان بازرسی بارها توضیح دهم. فصلی نیست تا پاسخگو نباشیم. دو هفته قبل برای ورود خارجی‌ها به دماوند توضیح دادم و پذیرفته شد. با این وضعیت هر فردی باشد، خسته می‌شود. یک نفر پول قاطر داده و گفتند چرا پول آن افزایش یافته است. شهرداری آن منطقه مجوز داده و مالدار پول را می‌گیرد اما فدراسیون باید برای این موضوع پاسخگو باشد. وزارت ورزش پشتیانی و حمایت کرده است اما اگر در آینده می‌خواهیم از کمک‌های دولت فارغ شویم باید تنها در سیستم عضوگیری فعال شویم.

با همین روش عضوگیری و استفاده از مزایای آن توانستیم در بحث آموزش موفق شویم. قبلا صدور یک گواهینامه آموزشی دو سال طول می‌کشید اما الان روزانه است و حق عضویت تنها هزینه پورتال را تامین می‌کند. امسال ۱۵۰ میلیون تومان پول تعویض سرور پورتال را دادیم. افراد گواهینامه‌ها را به شکل آنلاین دریافت می‌کنند. ۳۰ درصد به هیئت‌های استان‌ها می‌پردازیم. همچنین قرارداد با اپراتور داریم و مبلغی برای نگهداری و ارتقای سیستم پرداخت می‌کنیم. نزدیک به ۴۰ هزار نفر از سال گذشته عضو پورتال شده‌اند که حدود نیمی از آنها خدمات همگانی گرفته‌اند.

درآمد کمی نیست؟

علاقه‌مندان در بخش همگانی برای ورود به سیستم پورتال تا ۲۰ هزار تومان سالانه پرداخت می‌کنند. مبلغ دوره‌های کارآموزی و همگانی خیلی پایین و در حد ۲۰ هزار تومان است که به دنبال افزایش آن هستیم.

نگاه دنیا به کوهنوردی ایران چگونه است؟

دنیا کوهنوردی کشورها را بر اساس رقابت‌های ورزشی می‌شناسد. وقتی رضا علیپور رکورددار دنیا می‌شود توجه دنیا به ایران از طرق ورزش قهرمانی جلب خواهد شد یا وقتی محسن بهشتی در جام جهانی یخ‌نوردی مدال طلا کسب کرد طبیعتا نگاه کشورها به قهرمانان ایران است. بهشتی ۳ مدال جام جهانی و یک مدال قهرمانی آسیا گرفت. اگر بخواهیم تا نظر کشورهای دنیا نسبت به ورزش ما جلب توجه کنند یا از حوزه قهرمانی یا با صعود به قلل مرتفع از جمله قلل فنی می‌توانیم به این هدف برسیم. همچنین توجه به بلندترین قله آتشفشانی آسیا یعنی دماوند مورد توجه کوهنوردان سایر کشورها است. دنیا کوهنوردی ایران را براساس قله دماوند می‌شناسد. علت اینکه فدراسیون کوهنوردی روی ورزش قهرمانی هزینه بیشتری می‌کند این است تا بتوانیم نگاه دنیا را به سمت ورزش ایران جذب کنیم. تعداد علاقه‌مندان در همگانی ۷۵ درصد و ۲۵ درصد قهرمانی است اما در بخش هزینه کردن برعکس هستیم و ۷۵ درصد هزینه کرد فدراسیون در حوزه قهرمانی است.

چقدر اسطوره‌سازی کردیم؟

محسن بهشتی، ماه گذشته مدال طلای جام جهانی و سال گذشته محمدرضا صفدریان و بهشتی دو طلا در مسابقات قهرمانی جهان در سوئیس کسب کردند. اینها الگوهای جوان‌ترها برای ورود به ورزش خواهند بود. این ورزشکاران پاداش سالیانه دریافت نکردند و فدراسیون مجبور است تا به آنها کمک هزینه پرداخت کند و پاداش وزارت ورزش چون این رشته المپیکی نیست، قطع شده است.

در کوهنوردی مردم بسیاری از این قهرمانان نظیر عظیم قیچی‌ساز را نمی‌شناسند اما به دلیل فضاسازی رسانه‌ای زیادی برای الناز رکابی ایجاد شد. علت آن چه بود؟

وزیر ورزش محمدرضا صفدریان، رضا علیپور و الناز رکابی را خوب می‌شناسد. رکابی سال گذشته برنز قهرمانی جهان را کسب کرد. چقدر رسانه‌ها به آن پرداختند؟ رکابی قبل از رفتن به مسابقات قهرمانی‌آسیا توسط ما به فدراسیون جهانی در مرداد ماه برای حضور در دوره المپیک سولیدارتی بین‌المللی که بالاترین سطح مربیگری است، به عنوان مربی شاخص معرفی شد. به کمیته ملی المپیک گفتیم که وی اگرچه هنوز مسابقه می‌دهد اما صلاحیت زیادی دارد و می‌تواند بهترین مربی بانوان در آینده باشد بنابراین الناز رکابی را معرفی کردیم. قبل از این اتفاق فدراسیون جهانی وی را به یک دلیل انتخاب کرد زیرا تنها ورزشکاری بود که با حجاب اسلامی در مسابقات مختلف شرکت می‌کند. حتی عکاس فدراسیون جهانی از الناز رکابی عکس‌های زیادی دارد. بیشتر دختران در این مسابقات غیرمحجبه بودند. به همان دلیل در بین مربیانی از اسلوونی، یونان، آمریکا و ایران، الناز رکابی انتخاب شد. بعد هم که این فضاسازی‌ها رخ داد و فدراسیون جهانی پیگیر حضور او در این دوره از مربیگری شد. رکابی با تایید وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک در دوره تئوری به صورت وبینار حضور یافت و قرار بود دوره عملی را در انگلیس به صورت حضوری شرکت کند؛ اما سفارت انگلیس از دادن روادید امتناع کرد. برخی تلاش کردند فدراسیون را باعث عدم صدور روادید رکابی معرفی کنند؛ اما در واقع اینگونه نبود. حتی مجوز شورای برون‌مرزی را برای اعزام او گرفتیم، اما در نهایت ویزای رکابی صادر نشد.

درباره حاشیه‌های حضور رکابی در فینال مسابقات سنگنوردی قهرمانی آسیا به میزبانی کره‌جنوبی توضیح دهید؛ حاشیه‌هایی که کم هم نبود.

در آن زمان شایعه کردند که زارعی به دستور خسروی‌وفا، رکابی را تحویل سفارت داده و سفارت وی را دستگیر کرده است. در حالی که خسروی وفا با دورنگری که داشت با رئیس فدراسیون جهانی مستقیما صحبت کرد و حاشیه‌ها را از ورزش ایران دور کرد. رکابی در روز اول بازگشت به ایران در هتل آکادمی اسکان یافت تا حاشیه‌ها کم شود و او با رئیس فدراسیون جهانی در حضور توماس باخ رئیس کمیته بین‌المللی المپیک صحبت کرد. رئیس فدراسیون جهانی وقتی مطمئن شد که اتفاقی نیفتاده به دلیل آن خبر کذبی که در سایت فدراسیون جهانی زده بود، عذرخواهی کرد و خبر اصلاح شد.

حداقل هر دو هفته یک بار فدراسیون جهانی پیگیر وضعیت رکابی است و وزارت ورزش مجوز حضور او در دوره المپیک سولیداریتی را صادر کرده است و کمیته هم تایید کرد تا رکابی در این دوره که بسیار مهم است، شرکت کند. به این سمت رفتیم که بتوانیم در صورتی که وی برای المپیک ۲۰۲۴ نتواند کسب سهمیه کند که خیلی سخت است از وایلدکارت استفاده کنیم. متاسفانه زور رسانه‌های خارجی سبب شد تا این حاشیه‌ها رخ دهد.

درباره تحریم سیدحمید سجادی از سوی اتحادیه اروپا صحبت کنید. قبول دارید خیلی بی‌رحمانه بود؟

در حق سجادی بی انصافی شد. وی در قبال رکابی منصفانه‌ترین کار را انجام داد و او را در بدو ورود به ایران پذیرفت. هرچند برای وزیر ورزش حاشیه‌هایی را ایجاد کردند. البته اگر پروتکل‌های دفتر او رعایت می‌شد حاشیه‌های داخلی هم رخ نمی داد. خسروی‌وفا و سجادی انصافا حمایت کردند. سجادی در دانشگاه استادم بود و ۶ درس را با او گذراندم. واقعا متاسف هستم زیرا این موضوع تاثیر زیادی روی تحریم وی گذاشته است. بحث تحریم وی بیشتر جنگ قدرت بین رسانه‌های داخلی و خارجی بود. رسانه‌های ما خود را عقب کشیدند و رسانه‌های بیگانه با حاشیه‌سازی موضوع را پی گرفتند.

خودسانسوری در این زمینه بیشتر به ما آسیب زد و اگر وزیر تحریم می‌شود برای آن است که خیلی از حرف‌ها را شفاف نزدیم. در سنگنوردی رکابی به حق خود به خاطر محدودیت‌ها و عدم پشتیبانی بخش خصوصی نرسید و ما هم همانطور که شایسته او بود از وی حمایت نکردیم. وی زندگی خود را پای این ورزش گذاشته و عمر قهرمانی او کم کم به انتها نزدیک می‌شود و باید حداقل‌ها را داشته باشد. وی از طریق تدریس سنگنوردی امرار معاش می‌کند. شاگرد دارد اما بیمه ندارد. متاسفانه وزیر ورزش به دلیل سانحه سقوط هواپیما روی تخت بیمارستان است و امیدوارم با دعای خیر همه مردم و به خصوص جامعه ورزش وی بتواند بار دیگر سلامتی خود را به دست بیاورد.

زمانی که الناز رکابی از کره آمد برخی نگرانش بودند. اگر می‌خواست بازنگردد راه برایش باز بود؟

الناز اگر می‌خواست به خارج از ایران برود، به راحتی می‌توانست و الان هم می‌تواند. اما او عاشق سنگنوردی و ایران است. ما نیز باید قدر او را بدانیم. الناز رکابی مشکل اعزام نداشته است در دوره‌های مربیگری و طراحی حضور داشته و در اردوی بعدی ما حضور دارد و تنها شانس ما برای ورودی زنان به المپیک است. رکابی یک دیدار با رئیس کمیته ملی المپیک داشت و خسروی وفا حمایت خود را اعلام کرد. اردوی بعدی ما دو هفته دیگر است و تنها شانس ما برای کسب ورودی خواهد بود. باید او به سه جام جهانی برود و بعد در مسابقات کسب سهمیه حضور یابد. سعی می‌کنیم شرایط را برای مسابقات او فراهم کنیم. همچنین در زمان بازگشت او از کشور کره اگر نیروهای امنیتی در فرودگاه بودند، برای حفظ امنیت رکابی بود. از همان اول انصافا همکاری زیاد داشتند و خیلی پخته کار کردند.

یکی از کوهنوردان مصاحبه کرده بود که کوه‌ها را پادگان‌های نظامی تصاحب کردند و نمی‌توانیم به کوهنوردی برویم؟

این موضوع مربوط به کوه بمو شیراز است. این کوه از سال ۱۳۴۶ منطقه حفاظت شده به خاطر حیات وحش است و باید مجوز را از محیط زیست بگیرید که کوهنوردان می‌توانند این کار را انجام دهند. اما بخشی از آن پادگان وجود دارد که اجازه نمی‌دهند تا فعالیت کنید. وسعت کوه‌های تهران را ببینید که ۵ منطقه کوهنوردی داریم و در اطراف سوهانک تاسیسات نظامی وجود دارد، طبیعی است ورود به منطق نظامی ممنوع است. در شیراز نیز یک منطقه در اختیار ارگان‌های نظامی است و تابلو هشدار و سیم خاردار آنجا وجود دارد که اجازه صعود نمی‌دهند. هر جای دنیا بروید این اتفاق می‌افتد. ۲۰ سال قبل برای مدارس خارجی امارات آموزش سنگنوردی می‌دادم. بهترین دیوار مصنوعی در پادگان بود و به این منطقه رفتیم و گفتند اجازه نمی دهیم زیرا مربی خارجی است و اینجا منطقه نظامی است.

حرف‌ و حدیث‌هایی هم در خصوص دریافت نویز روی جی‌پی‌اس‌ها در توچال مطرح شد. اقدامی برای حل آن انجام دادید؟

در توچال آخر هفته‌ها عنوان کردند که جی‌پی‌اس‌ها مشکل دارد. همچنین عنوان شده بود حادثه ۵ دی ۱۳۹۹ به واسطه مشل جی‌پی‌اس‌ها بود که البته ربطی به آن موضوع نداشت. موضوع جی‌پی‌اس‌ها در اختیار ما نیست. همان زمان هم سخنگوی دولت دنبال این موضوع بود اما در حیطه اختیارات ما نبود.

چه برنامه‌ای برای کسب مدال در سنگنوردی دارید؟

برای مطرح شدن در سنگنوردی دنیا باید امثال رضا علیپور را بیشتر داشته باشیم. البته این مسئله نیازمند امکانات و پشتیانی و زیرساخت، برگزاری اردو و حضور گسترده در مسابقات بین‌المللی است. رشته سنگنوردی با وجود المپیکی بودن هنوز زیرساخت‌های لازم را در استان‌ها ندارد و به جز چند استان نظیر زنجان و فارس سالن تخصصی نداریم. ادارات ورزش استان‌ها هنوز به این باور نرسیدند تا این زیرساخت‌ها را فراهم کنند. تنها در ۱۰ استان دیوار تخصصی داریم. سنگنوردی در المپیک توکیو بالاترین رشد مخاطب را داشت. به شکلی که وقتی از المپیک خارج شدیم، در اولین مجمع کمیته بین‌المللی المپیک حضور این رشته برای المپیک ۲۰۲۴ پاریس و ۲۰۲۸ لس‌آنجلس قطعی شد. سنگنوردی ورزش هیجان‌انگیزی است اما زیر ساخت‌های مناسب نداریم. می‌توانیم دیوار بولدرینگ را با امکانات کمتر و در فضای محدودتر ایجاد کنیم. اما برای ماده سرعت نیازمند سالن تخصصی هستیم.

آیا جایگزینی برای قهرمانان خود دارید؟

مگر می‌توانم کسی را جایگزین محسن بهشتی کنیم که زیر ۶ ثانیه یخ نوردی می‌کند؟ یخ‌نوردی از سنگ‌نوردی هم سخت‌تر است. رضا علیپور در ماده سنگنوردی مدال بازی‌های آسیایی و قهرمانی جهان را کسب کرد. وی شاگردان خوبی در حد خود ساخته است. میلاد علیپور با رضا علیپور به اردوی روسیه رفت و او زیر ۶ ژانیه رکورد نمی‌زد اما در اردوی روسیه توانست رکورد ۱۵ متر را ۵.۳۵ ثانیه بزند. رضا علیپور در تمرینات خود ۵.۱۵ زده است. فضا برای رشد جوان‌ترها مهیا است. ولی باید میدان بیشتری ببینند.

از اینکه بیشتر بودجه‌ها را به کشتی می‌دهند، ناراحت نیستید؟

کشتی ورزش اول است و باید چندین برابر به کشتی بدهند. حق ما را به کشتی نمی‌دهند بلکه این بودجه حق خودش است و باید حق ما جدا درنظر گرفته شود. بودجه امسال ما نسبت به سال قبل ۲۰ درصد افزایش داشته است. هرچند از بودجه ورزش برای سال آینده کاسته شده، یعنی در سالی که بازی‌های آسیایی و انتخابی المپیک در پیش است. اندونزی برای مدال طلای المپیک تمام کشور را بسیج می‌کند زیرا از بدمینتون و سنگنوردی می‌تواند به مدال طلا برسد و تمام رویکردها را کسب کند ولی رویکرد ما عمدتا مدال از کشتی و وزنه‌برداری است. ما می‌گوییم رضا علیپور که توانست در بازی‌های آسیایی گوانجو قهرمان شود در بازی‌های هانگژو و حتی المپیک هم می‌تواند به مدال برسد. در میان ورزش‌های زیرمجموعه ما سنگنوردی خیلی زودتر از یخ نوردی به المپیک رفت. پس تمرکز بیشتری روی این رشته برای موفقیت لازم داریم. در نظر داریم تا رضا علیپور را به روسیه اعزام کنیم. تابستان گذشته او اردوی خوبی را در آنجا پشت سرگذاشته و با نفرات تیم ملی آن کشور تمرین کرد. متاسفانه سالن سنگنوردی مناسبی برای تمرین در قزوین نداریم و او مجبور است در فضای باز و سرما تمرین کند. رضا می‌تواند مدال خود در بازی‌های آسیایی تکرار کند، ولی حامی مناسبی برای این کار وجود ندارد.

استعدادهای رده پایه را در بخش همگانی چطور مدیریت می‌کنید؟

فدراسیون جهانی در سنگنوردی برخلاف یخ‌نوردی می‌گوید که سن ورزشکاران باید به جاهایی برسد که اندام‌ها به رشد کافی رسیده باشند، ماده بولدرینگ در رده نونهالان نباید انجام شود. ما مسابقات زیادی را برای این رده سنی انجام دادیم زیرا سایر روش‌های استعدادیابی بسیار پرهزینه هستند. در خیلی از پارک‌ها دیوار بولدر درست کردند. خیلی از مجتمع‌های تجاری این دیوارها را دارند. در سطح تهران ۴۰ مهدکودک دیوار سنگنوردی دارند. در اغلب شهرها در پارک‌ها، دیوارهای سنگنوردی را محصور می‌کنند زیرا مردم بی رویه بالا می‌روند و پرت می‌شوند. این مساله همگانی شدن را مشکل می‌کند. بدلیل کمبود فضای اختصاصی باشگاه‌های زیرزمینی رشد زیادی کرده‌اند.

آیا چنین فعالیتی را تایید می‌کنید؟

من چنین چیزی را تایید نمی‌کنم. به صورت قانونی هفت باشگاه سنگنوردی در سطح تهران داریم. این باشگاه‌ها مخاطب زیادی دارند. مربیان داخل سالن با هفت یا هشت شاگرد خرج زندگی را در می‌آورد. مربی زن هم خیلی کم داریم و بیشتر مربیان مرد هستند.

هزینه‌های یک ورزشکار چگونه است؟

رضا علیپور هر دو هفته یک بار کفش پاره می‌کند. هزینه مکمل با کفش سنگ‌نوردی برابری می کند. هزینه تمرین کردن برای او ماهی ۱۰ میلیون تومان است. او و سایر سنگنوردان ماده سرعت نیازمند گیره‌های سنگ‌نوردی استاندارد و سنسور اصلی مسابقات هستند که تهیه آن به دلیل تحریم‌ها و قیمت بالا دشوار است.

با همه گرانی‌ها وسایل کوهنوردی با برند ایرانی ساخته شده است؟

در مورد کالای ایران چند برند هست که با نوع خارجی برابری می‌کند. وسیله خوب سبب حفظ جان کوهنورد می‌شود. اگر پوشاک مناسب نداشته باشید سبب آسیب شما خواهد شد. برای تولید داخلی نیاز به مواد اولیه هست. برای واردات آنها هم مشکل داریم. برخی از شهرها تولیدات پوشاک، کفش و کوله پشتی عالی دارند و تنها بخشی از پارچه را وارد می کنند.

شرکت هفت گوهر کلنگ و کرامپون تولید می‌کرد که در بازار نپال با کیفیت بالا و قیمت پایین به فروش می‌رسید اما صادرات آن به حد مناسبی نرسید زیرا دریافت استاندارد بین‌المللی برای کالاها بسیار پرهزینه است. برای ورود به اتحادیه اروپا باید نشان CE بگیرید ولی به دلیل هزینه بالا، شرکت‌ها نمی‌توانند چنین هزینه‌هایی را پرداخت کنند. بازار داخلی هم پاسخگوی تولیداتشان نیست. در نتیجه توان رقابت با کالای وارداتی، بخصوص اجناس چینی را ندارند. یکسان بودن نرخ آن در تمام کشور یکی از دلایلی است که فروشگاه‌ها از جنس هفت گوهر استقبال نمی‌کردند. فروشنده چون می‌تواند روی جنس خارجی مانور دهد آن را به جنس ایرانی ترجیح می دهد حتی اگر آن کالا بدتر باشد. باتومی که هفت‌گوهر تولید می کند سبک‌تر و بادوام‌تر بود اما از آن نمی‌خریدند. ولی جنس بد چینی وارد می شد و جای آن را گرفت.

محدودیت‌های گمرک را در این زمینه می‌پسندم. اگر جنسی وارد ایران می شود باید عالی باشد. تولیدکنندگان داخلی ما خیلی مظلوم هستند و واقعا اذیت می‌شوند. یک شرکت در قزوین ابزار فرود دره نوردی را تولید می کند که کیفیت آن عالی است چون مجوز استاندارد ندارد نمی‌شود از آن حمایت کرد و این شرکت با لوگوی یکی از شرکت‌های بلوک شرق تولیدات را عرضه می‌کند. این مسائل پشتیبانی زیادی را می‌طلبد و دولت باید حمایت کند. هماهنگی خوبی با سازمان استاندارد داریم و کارشناسان فدراسیون با این سازمان همکاری می‌کنند. البته حمایت‌ها نباید در حد حرف باشد و باید با وام‌های بلند مدت و تسهیلات لازم از تولیدات داخلی ادامه یابد.

ارزیابی شما از عملکرد صندوق حمایت از قهرمانان چیست؟

صندوق حمایت از قهرمانان به کمیت ها نگاه می‌کند نه کیفیت‌ها. برنز رکابی از دید من طلای المپیک است. هیچوقت حقوق و پاداش کافی به این قهرمانان نمی‌دهند. تعداد کمی از ورزشکاران ما از طرف صندوق حقوق دریافت می‌کنند.

ستاره‌هایی که مدال‌آور جهانی باشند، دارید؟

رشته سنگنوردی بر اساس درجه صعود است. ۱۰ سال قبل سقف سختی یک مسیر ۱۳.۵ بود و در آن زمان عدد بالایی محسوب می شد اما الان نونهالان ۱۲.۵ و ۱۳.۵ صعود می کنند. رشته سنگنوردی در سنین پایه رشد کرده است. مهیا دارابیان در سنگنوردی نوجوانان و جوانان آسیا و جهانی مسکو موفق به کسب مدال جهانی شد. او می تواند یک نمونه از الناز باشد اما الناز در ده پایه به مسابقات جهانی اعزام نشد. مهدی علیپور در مسابقات دانشجویان جهان مدال گرفت. وی جانشین خوبی برای رضا است. میلاد علیپور نیز درپی آنهاست. پتانسیل رضا زیاد بود زیرا توانست برای خود درآمد و حامی مالی جذب کند اما سایر ورزشکاران درآمد و حامی مالی ندارند. حمایت فدراسیون در مقطع برگزاری مسابقات است و در استان‌ها از این بچه‌ها حمایت خوبی نمی شود.

و حرف آخر...

در پایان نیز اجازه می‌خواهم از یکایک همکارانم در هیئت رئیسه، کمیته‌ها و دبیرخانه فدراسیون، همچنین هیئت‌های استانی بخاطر همراهی خوبشان قدردانی کنم. از وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک نیز بابت پشتیبانی آنها از فدراسیون سپاسگزارم. به امید موفقیت جامعه ورزش کشورمان در رویدادهای پیش رو، به خصوص بازی‌های آسیایی هانگژو و المپیک پاریس.