تهران- ایرنا- معاون وزیر اسبق نفت با بیان اینکه در همکاری با چین دست روی دست گذاشته‌ایم، گفت: اقتصاد کشور چین مانند یک دریا اسـت و حزب کمونیست اعتماد به نفس کامل دارد که در جنگ تجاری با آمریکا پیروز می‌شود و در نتیجه تهدیدهای آمریکا برای این کشور جایگاهی ندارد.

چین برنامه‌ریزی کرده است که قدرت اول دنیا شود، تحقق این جمله برای کشور یک میلیارد و ۴۰۰ نفری که محصولات آن در تمام کشورها صادر می شود، دور از ذهن نیست و لذا این کشور برای توسعه فعالیت های خود نیاز به انرژی دارد و به طور قطع ایران یکی از بهترین گزینه های چین اسـت. منهای قرابت فرهنگی، سیاسی و تجاری، ایـن کشور شناخت کافی از ایــران دارد و می داند چگونه می تواند سر یک میز با تجار ایرانی بنشیند اما در ایران به دلیل برخی از رفتارهای سیاسی، همکاری ایران و چین زیر سؤال می رود. این عدم همکاری در دولت یازدهم و دوازدهــم هم به اوج خود رسید چرا که نگاه دولت روحانی تنها به غرب و برجام بود و از همین رو نتوانست با یکی از ابرقدرتهای اقتصادی دنیا که چین است تعامل بـرقـرار کند و حتی در اقـدامهـای متعددی چینی ها کـه مشغول بـه کار در ایران بودند را بیرون راند. در این خصوص با اصغر ابراهیمی اصـل که زمانی معاون وزیر نفت بوده و مدتی نیز در یکی از کشورها سابقه سفیر بــودن داشـتـه، گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه می‌آید.

بــه نـظـر مــی‌رســد بــا وجــود همکاری‌های طولانی مدت میان ایران و چین، ما شناخت کافی از آنها نداریم و در مقابل چین شناخت بیشتری از رفتارهای تجاری ما دارد، به نظر شما علت این موضوع چیست؟

مـا چینی‌ها را نمی‌شناسیم امــا چینی‌ها به خوبی ایرانی‌ها را می‌شناسند، مرحوم هاشمی رفسنجانی در یکی از جلسات با رئیس‌جمهور چین عنوان کرد که ما سابقه ۲ هزار ساله تاریخی، فرهنگی، تجاری و تمدنی داریـم و می‌خواهیم با هم کار کنیم اما به قول ضرب‌المثل چینی یک راه هـزار فرسخی با اولین قدم شـروع می‌شود.

رئیس‌جمهور چین در آن جلسه گفت که اجازه بدید فردا جواب ضرب‌المثلی که گفتید را بدهم. در آن جلسه توافق‌های نظامی، دفاعی، اتمی، مترو، سیمان و... صورت گرفت که ارزش دلاری آن ۱۰۰ میلیارد دلار بـود. صبح فـردا بـرای جلسه رفتیم و دیدیم که تعداد زیـادی افـراد مسن آنجا ایستادند. هر کدام از آنها دکترای زبان و ادبیات فارسی داشتند و حافظ اشعار ایرانی از زمان رودکی بودند و حتی شعرهای معاصر را هم حفظ بودند. مرحوم رفسنجانی از آنها پرسید که چرا شما اشعار و غزل‌های ایرانی را حفظ کردید؟ یکی از آنها جواب داد که در اشعار ایرانی مطالب بسیار عمیق علمی، فلسفی، ادب، حکمت، تاریخ و روش مدیریت نهفته است.

وظیفه ما این است که این مطالب را کشف کنیم و در ادبیات چین وارد کنیم و تأکید کردند که ایران سرمایه عظیمی در ایـن خصوص دارد. آنها گفتند که به عنوان مثال ۷۰۰ سال پیش شما شعری داشتید با این محتوا که «دل هر ذره را بشکافی آفتابیش در میان بینی»، شما در آن زمان فیزیک هسته‌ای و کوانتوم را می‌دانستید امـا چـون جامعه نمی‌دانسته، شاعر شما به زیبایی از آن صحبت کرده است، در مورد پرواز هم شما زودتر اطلاع داشتید و آن را در شاهنامه آوردیـد.

در مورد دارو و وزن داشتن نور هم شما زودتر از بقیه می‌دانستید. با این اوصاف باید بگویم که ما چینی‌ها را نمی‌شناسیم اما آنها به خوبی ایرانی‌ها را می‌شناسند و تحقیقات ریشه‌ای داشتند. من زمانی به چین رفتم و قرارداد مترو را بستم که زیمنس اول شده بوده و از ۱۰ هزار امتیاز فنی، ۹ هـزار و ۴۰۰ امتیاز گرفته بـود و همچنین حاضر بود یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون مارک فاینانس کند. زمانی بود که عادلی رئیس کل بانک مرکزی بود، و وضعیت بانک بشدت بد شده بود و اعتبار بانک مرکزی بین ۶۵ کشور را از دست داده و بدهکار بودیم.

آن موقع چین در پکن تنها دو خط مترو داشت که ۲۹ سال قبل کره شمالی با کپی کردن از روسیه این کار را انجام داده بود. بــرای همین وارد حـزب چین شـدم و با معاون حزب و معاون رئیس‌جمهور این کشور صحبت کردم و گفتم که ما دانش فنی و نیاز هم داریم و به آنها گفتم که کارخانه مترو شما را دیدم که ۱۰ هزار نفر آنجا کار می‌کنند و واگن مترو می‌سازند، ولی شما تجربه متروسازی ندارید ما دانش را می‌دهیم و شما نیروی انسانی را بدهید، قیمت را پایین بیاوریم و متروی تهران را بسازیم و از آنجا که ۲۴ شهر شما و خیلی از شهرهای کشورهای مختلف مترو می‌خواهند این امر برای شما رزومه و برند می‌شود.

با ۸۰۰ میلیون دلار قرارداد بستیم و اکر را شروع کردیم. یعنی آن زمان که رزومه نداشتند ما کار را با چین شروع کردیم ولی اکنون شانگهای ۷۰۰ کیلومتر مترو دارد. قطار سریع‌السیر شانگهای و پکن ۴۳۰ کیلومتر در ساعت است. در حال حاضر هم برای سرعت ۶۱۰ کیلومتر در ساعت برای ریل روی چر خ در حال برنامه‌ریزی هستند. از اینرو بـــرای شکار فرصت‌ها و رفتن بـه سمت اینکه مسائل کشور را حل کنیم، اول باید برای آن باور داشته باشیم.

چین چگونه در فعالیت‌های اقــتــصــادی و تــجــاری خود تصمیم‌گیری می‌کند که توانسته بــه موفقیت‌های پرشماری دست پیدا کند؟

در چــیــن، حـــزب کـمـونـیـسـت، حــاکــم مطلق اســت؛ کنگره ملی خلق چین بـالاتـریـن نهاد سیاست‌گذاری اســت. لـذا ابـتـدا حـزب تصمیم می‌گیرد و سپس کنگره خلق چین این تصمیم‌ها را به سیاست‌های دولت تبدیل می‌کند، حزب کمونیست هـر ۵ ســال یکبار کنگره سراسری می‌گذارد و رهبران جدید خود را انتخاب می‌کند. اینگونه بگویم که چین ۲ هزار کانال تلویزیونی دارد که هیچکدام خصوصی نیست و هر کدام برای یک حزب است. تمام اخبار خارجی رصد می‌شود. رئیس‌جمهور چین می‌گوید مفهوم توسعه چین اینطوری است که هر کشوری بایستی به دنبال الگوی بومی خود براساس ظرفیت‌های مـوجـود خـــودش بـاشـد.

الـگـوی توسعه قابل کپی‌برداری نیست. ازاین رو محورهای جدیدی بــرای الگوی توسعه تعریف کــرده که می‌گوید رهبری حـزب کمونیست که بیش از ۷۰ سـال از عمر آن می‌گذرد از ثبات سیاسی چین بوجود آمده است و شاکله‌اش بر اساس مباحث نظری و تئوری است که به خوبی نسبت به آن اعتقاد دارند و این امر در کل جامعه رسوخ کرده است و لذا همه مردم رهبری حزب کمونیست را قبول کردند.

دومین محور چین، مردم محوری است؛ اعتقاد حــزب کمونیست ایــن اســت کـه مـردم مثل آب هستند و حاکمان مانند قـایـق. آب می‌تواند به حرکت قایق کمک کند و هم اینکه می‌تواند آن را غرق کند. لذا حزب کمونیست باید پاسخگوی نیاز مـردم باشد. چین یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفر جمعیت دارد، ۷۰۰ میلیون نفر زیر خط فقر بودند و سال گذشته این تعداد از زیـر خـط فقر خــارج شـدنـد. چین بــرای خـروج این افـراد از خط فقر خـوراک، پوشاک، مسکن، آمـوزش، بیمه، بهداشت و درمـان و حداقل دو دلار پول توجیبی برای هر نفر در نظر گرفت.

براین اساس چین موفق شده همه را از فقر خارج کند. از کل جمعیت یاد شده یک میلیارد نفر آن نیروی کار بین ۱۵ تا ۶۰ سال را دارد و همه آنها به خوبی مشغول به کار هستند چراکه می‌دانند بــرای چی و با چه هدفی باید کار کنند. بحث دیگر رعایت قـانـون سـالاری اســت، بحث دیگر همبستگی سیاسی داخلی است، موضوع دیگر انعطاف‌پذیری در مالکیت خصوصی و عمومی اسـت. شرکت‌های خصوصی که از اول پیروزی انقلاب چین ایجاد شدند ۸ میلیارد دلار صادرات داشتند و اکنون این عدد به ۴ هزار میلیارد دلار رسیده اسـت. چین بـرای چگونه رفتن از وضع موجود به وضع مطلوب ۱.۲ میلیارد دلار خرج و با شرکت‌های بزرگ قرارداد همکاری امضا کرد.

شرکت‌های خصوصی که طی ۴۰ سـال اخیر در چین شکل گرفته‌اند، ۶۰ درصد تولید ناخالص داخلی، ۸۰ درصد فرصت‌های اشتغال و ۵۰ درصد درآمدهای مالیاتی چین را رقم زدنـد. سرعت رشد اقتصادی شرکت‌های خصوصی چین طی ۳۰ سال اخیر ۹.۲ درصد بوده است. این در حالی است که متوسط رشد اقتصادی جهان ۲.۲ درصد بـوده اسـت. شعار چین در مبارزه با فساد این است که همزمان با ببر و مگس مبارزه می‌کنیم، تاکنون ۴۰۰ نفر از وزرا و استاندارها را دستگیر، محاکمه و مـجـازات کـردنـد. یعنی ۲۰ درصــد از ۲ هـزار نفر جامعه وزرا و استاندارها را مجازات کردند و با هیچکس هم شوخی ندارند.

طی ۷۰ سال از عمر حزب و ۴۰ سال از اصلاحات درهای باز چین می‌گذرد و سیاست خارجی چین بر ۴ پایه استوار است، اولین آن صلح و هماهنگی، دوم عدالت و قانون سالاری، سوم حسن روابط همجواری و چهارم فرصت برای توسعه متوازن عمومی است. همچنین در چین یک معادله در مورد پیروزی و موفقیت وجود دارد و آن این است که هر چقدر موفقیت بزرگ باشد اگر آن را به ۱.۴ میلیارد نفر جمعیت کشور تقسیم کنیم عدد کوچک و ناچیزی به دست می‌آید اما اگر مشکلی در چین بوجود بیاید آن را باید در جمعیت چین ضرب کنیم که عدد بسیار بزرگی است. لذا ما این غفلت تاریخی را در کشور خودمان داریم.

ما در صنایع نظامی، موشکی، نانو... به دستاوردهای خوبی رسیدیم، اگر این امر بین ۸۵ میلیون نفر جمعیت کشور تقسیم شود عدد بسیار کوچکی به دست می‌آید ولی اگر مشکلات را ضرب کنیم می‌بینیم که چالش‌ها بسیار بزرگ هستند. در چین ۵۶ قومیت وجود دارد و بیش از ۸۰ نوع زبان محلی دارند، ۲۳ استان و همچنین ۵ منطقه خودمختار و ۴ شهر مستقل نیز در چین وجود دارد. همچنین دو منطقه ویـژه اقتصادی، ۳۰۰ شهرستان، ۲ هزار شهر و ۴۰ هزار روستا دارد. بر این اساس نیمی از جمعیت شهرنشین و نیمی از جمعیت روستانشین هستند که با کشاورزی، خوراک و مواد غذایی یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفر را تأمین می‌کنند و همچنین برای ۴۰۰ میلیون نفر صادرات دارند. ما باید از این کشور با هدف توسعه ایران الگوبرداری کنیم. چین با منطق و برنامه بشدت در حال حرکت است.

چرا در دولت گذشته نتوانستیم از فرصت همکاری بین ایران و چین بهره ببریم و در آن مقطع روابط دو کشور به سمت سرد شدن حرکت کرد؟

در دولت یازدهم و دوازدهم تمام نگاه دولت به آمریکا، انگلیس، فرانسه و برجام بود، آنها دست فرمان دادنـد که ایـران با چین، هند، روسیه و شرق کار نکند و در آن برهه وزیر نفت ما با لگد چینی‌ها را از میدان نفتی یادآوران، فاز ۱۱ و سایر پروژه‌ها بیرون کرد و حتی با هندی‌ها هم چنین کاری را انجام داد.

این در حالی است که چین برای سرمایه‌گذاری به ایران آمده بود چرا که نیاز به این سرمایه‌گذاری داشـت، چین روزانــه باید ۱۴ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه نفت را پالایش کند تا نیاز خود را تأمین کند. ۴ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه تولید و ۹ میلیون و ۹۰۰ هزار بشکه واردات دارد. تا قبل از تحریم‌ها ما بزرگترین صادرکننده نفت به چین بودیم، اما بعد از تحریم فروش ما کاهش یافت و چین به صورت غیررسمی خریدار نفت ایران بود و هست چرا که برای تولید، حمل و نقل و سایر موضوعات به نفت کشورمان نیاز دارد.

در بخش گـاز هم ایــران رتبه اول را دارد لـذا با روسیه که مثل دو ریـل راه‌آهــن تا بی‌نهایت به هـم نمی‌رسند می‌توانیم بـا حفظ اختلافات ایدئولوژی امنیت انرژی گروه بریکس (نام گروهی به رهبری قدرت‌های اقتصادی نوظهور است که از به هم پیوستن حـروف اول نام انگلیسی کشورهای عضو برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی تشکیل شده است) که به نفت و گاز ما نیاز دارند در قرن ۲۱ تضمین کنیم و متقابلا دسترسی به بازار آنها و تکنولوژی کـردن ماشین‌آلات کشور و سرمایه‌گذاری آنها در کشور را پیگیری کنیم. امـا به علت غفلت استراتژیک که در تعامل با چین داشتیم مسیر سختی را در پیش داریم چرا که چین برای اجرای برنامه‌های خـود و توسعه کشورش منتظر ما نمی‌ماند. سیاست خارجی چین این است که تا ۵۰ سال آینده امکان دارد با آمریکا که در تقابل جنگ تجاری است به جنگ نظامی هم بینجامد.

از طرفی از آنجا کـه عمدتا بدنه کارشناسی، تصمیم‌سازی و همچنین مدیران دولتی ایران در غرب درس خواندند یا در دانشگاه‌های آنها آمـوزش دیدند که مکاتب غرب تدریس شده، تمایل و چرخش به سمت همکاری با غـرب و کشورهای اروپایی را دارند و خیلی راضی نیستند که با چینی‌ها کار کنند. حـال چینی‌ها که به نفت، گاز، مس، کاتد و...ایران نیاز دارند، به این جمع‌بندی رسیدند که یک تنش کنترل شده بین ایـران و آمریکا مطلوب چین است.

حضور آمریکا در خاورمیانه بـرای چین مطلوب است چراکه چینی‌ها بـدون هزینه می‌توانند انرژی مـورد نیاز خود را از خلیج‌فـارس تأمین کنند. در تجزیه و تحلیل استراتژیک ۴۲ درصـد انرژی فسیلی چین باید از تنگه هرمز عبور کند، این عدد بسیار مهم اسـت. وقتی ما خودمان را به تجاهل عارفانه می‌زنیم، در دولت‌های یازدهم و دوازدهـم به مدت یکسال و نیم سفیر به چین نمی‌فرستیم و وقتی هم می‌فرستیم بعد از یک هفته آن را برمی‌گردانیم، سپس ۶ ماه سفیر اعزام نمی‌کنیم و پس از ۶ ماه یک کارمند در چین مستقر می‌کنیم و بعد می‌بینیم که اوضاع نابسامان شده و گلایه‌ها متعدد، تصمیم‌های دیگری می‌گیریم که اشتباه‌تر است. زمانی که چین چنین وضعیتی را می‌بیند به این نتیجه می‌رسد که فرمانده واحـدی نداریم و حتی در همکاری جدی نیستیم. این در حالی است که چین در ۸ سال جنگ تحمیلی، تأمین تجهیزات مــورد نیاز بــرای پیشگیری از ویروس کرونا و توسعه سایر صنایع به ایران کمک کرد.

توافق ۲۵ ساله ایــران و چین را چگونه می‌بینید و چه نقصان‌هایی در این خصوص داشتیم؟

توافق ۲۵ ساله ایران و چین، بیشتر روی روابط راهبردی متمرکز است، در این میان از طرف ما سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی برای مدیریت کلان راهبردی این توافق نقشه اجرایی تعیین نکرد. همیشه تصور می‌کنیم که چین پول اضافه دارد، مانند گـاوصـنـدوق پـر پــول کـه هـر وقت غربی‌ها جـواب ندادند یا صندوق توسعه ملی پول نداشت سراغ آنها برویم و با طرح خام که هیچ ارزشـی نـدارد از چینی‌ها کمک بخواهیم و بـا زور سیاسی درصـــدد جــذب تسهیلات یا سرمایه‌گذار باشیم. چین در زمینه ساخت پتروپالایشگاه، نیروگاه‌های بــادی، راه‌آهــن، مترو و... آماده هرگونه همکاری است اما ما باید گـزارش جامع فنی و اقتصادی که قابلیت ارائه به بانک چین داشته باشد، ارائه تا بتوانیم منابع مالی آن را تأمین کنیم. نمی‌شود به صرف قرارداد بستن، از چین بخواهیم که پول به ما بدهد تا یک پــروژه را انجام دهیم. ایـن رویـه اشتباه است. راهـی که می‌توانیم تأمین منابع مالی کنیم، همکاری با گروه بریکس است.

زمانیکه رئیس‌جمهور چین به عربستان رفت، در ایران خبرها به‌گونه‌ای هدایت شد که چین می‌خواهد تعامل و همکاری خود با ایران را کمرنگ کند، چقدر این موضوع قابل پذیرش است؟

در سال‌های ۲۰۰۵ و ۲۰۱۶ رئیس‌جمهور چین اعلام کــرد کـه بـا کـشـورهـای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس برای تضمین تأمین انرژی، ارتباط برقرار می‌کند، از همین رو دیدیم که سفری به عربستان داشتند و تفاهمنامه‌هایی را هم امضا کـردنـد، در ایـن میان در ایــران اینگونه مطرح شد که چین، می‌خواهد از ایران فاصله بگیرد و عربستان را شریک تجاری خـود کند، اما اصلا چنین امری صحت ندارد و واقعا دلیل نداشت که بخواهیم در این مورد در کشورمان موضع‌گیری کنیم. به هر حـال بعد از تحریم، تولید نفت ایـران کاهش یافت لذا طبیعی بود که چین برای تأمین نیاز خود به سمت عربستان برود. چین هدف دارد که تجارت و اقتصاد اول دنیا شود بنابراین برای توسعه بازار خود به انرژی نیاز دارد. اگر انرژی گران شود، برنامه توسعه‌ای چین عقب می‌افتد.

لذا چین برای منافع ملی خود با عربستان وارد مذاکره و همکاری شده است. عربستان هم هوشمندانه این همکاری را قبول کرده است؛ این کشور سال‌ها گاوشیرده انگلیس و آمریکا بود و اکنون تصمیم گرفته که نفت خود را با شرایط دیگری به فروش برساند. در عـالـم سیاست حـرف‌هـایـی زده می‌شود که سیاست اعلامی اسـت، اما حرف‌هایی نیز زده می‌شود که استراتژیک، راهبردی و روابط درازمدت است، این صحبت‌ها اعلام نمی‌شود بلکه عملیاتی مـی‌شـود. بـه هیچ وجــه نباید روابط ۲ هزار ساله خود با چین و روابطی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی داشتیم را مخدوش کنیم. در سفری که رئیس‌جمهور کشورمان به چین خواهند داشـت، ضـرورت دارد روابـط دو کشور ترمیم شود.

ما باید خوشحال باشیم که چین با عربستان ارتباط گرفته است. عربستان ۵۰ سال در آغوش انگلیس و آمریکا بوده و اکنون چین کاری کرد که عربستان از این آغوش خارج شود؛ این امر باید مطلوب ما باشد، چرا که دیگر آنها نمی‌توانند هر سیاستی را به عربستان دیکته و روابـط در منطقه را چالش‌ساز کنند. این امر یک فرصت برای ما نیز هست.

چین چه آینده‌ای را برای خود متصور است؟

چین به دنبال توسعه اقتصادی با کیفیت بالا و نه با سرعت بـالا اسـت؛ به عبارت دیگر سعی می‌کنند کـه نـیـروی محرکه اقتصاد از نیروی انسانی به نوآوری‌ها تغییر کند، بدین جهت طی ۱۰ سال اخیر چین اعلام کرده است که به‌دنبال کیفیت توسعه و برابری مردم است نه رشد تولید ناخالص داخلی؛ در گذشته صنایع چین بیشتر روی مباحث زیرساخت متمرکز بود اما اکنون روی خدمات متمرکز شده است. در سال ۲۰۰۶ سهم صنایع در تولید ناخالص داخلی ۴۸ درصد و سهم خدمات ۳۲ درصد بود. در سال ۲۰۱۸ این عدد در زیرساخت به ۴۱ درصد تنزل پیدا کرد و سهم خدمات به ۵۱ درصد و اکنون سهم خدمات با رشد به ۶۳.۵ درصد رسید. دولت مرکزی چین، عنوان کـرده که در گذشته تنها می‌خواستیم تولید کنیم و کاری بـه مـوضـوعـات مـربـوط به آلایندگی و شدت مصرف انــرژی نداشتیم، اما اکنون می‌گویند که سیاست‌ها باید به گونه‌ای باشد که در حفظ محیط زیست کوشا باشیم.

بـرای این مهم یک شعار در حزب تصویب شد که اکنون هم اجـرا می‌شود و آن ایـن اسـت که آسمان آبی و رودخانه سبز دستاورد گرانبهای توسعه است. سال گذشته مصرف انرژی سبز و یا پاک چین ۳۸ درصد بیشتر از آمریکا و ۳ برابر آلمان که کشور پیشتاز در استفاده از انرژی سبز اسـت، بـوده اسـت. از سویی در چین ۲۸۰ شهر سازگار با محیط زیست در حال احـداث است. اتفاق دیگری که در چین رخ داده این است که ۴۰۰ میلیون نفر با درآمد متوسط به بالا به‌وجود آمدند. بنابراین از این جهت چینی‌ها اینگونه جمع‌بندی کردند که آمریکا در جنگ اقتصادی علیه چین نمی‌تواند بیشتر از یـک درصــد در تولید ناخالص داخلی ایـن کشور اثـر بگذارد چون سه عامل مهم در تولید ناخالص داخلی کـه صـــادرات، مصرف و سـرمـایـه‌گـذاری اسـت، در چین شرایط بسیار خوبی دارد.

در اقتصاد چین، صـــادرات نقش اصلی را داشـتـه اسـت، اکنون سهم مصرف به دلیل وجـود قشر قابل توجه با درآمدهای بالا ۶۰ تا ۷۰ درصد رشد کرده است. لذا حزب کمونیست اعتماد به نفس کامل دارد که در جنگ تجاری با آمریکا کشورش پیروز می‌شود. لذا اقتصاد کشور چین مانند یک دریا اسـت و همین امـر سبب می‌شود که با طوفان آسیب نبیند، در نتیجه تهدیدهای آمریکا برای این کشور جایگاهی ندارد.

سیاست چین در خاورمیانه چیست و چرا موضع‌گیری‌های سیاسی علیه این کشور صورت می‌گیرد؟

چین می‌گوید ما در خاورمیانه سه دوره تاریخی داشتیم؛ یکی قبل از سـال ۱۹۸۰ یعنی قبل از اصلاحات درهای باز، همکاری اقتصادی چین با خاورمیانه بسیار ضعیف بــوده اسـت امـا در سال ۱۹۸۰ تا سال ۲۰۱۰ منطقه خاورمیانه به عنوان منبع انرژی برای چین حائز اهمیت بوده است. بعد از سال ۲۰۱۰ دولـت چین بر نفوذ سیاسی و دیپلماتیک در منطقه خاورمیانه متمرکز شده است و نسبت به سال‌های قبل سرمایه‌گذاری چین در خاورمیانه در ایـن راستا بیشتر شده است.

به عنوان مثال تا قبل از سال ۲۰۱۰ چین در موضوعات خاورمیانه صرفا به یک موضع‌گیری اکتفا می‌کرد اما اکنون وارد جزئیات می‌شود و راهبردهای خود را دنبال می‌کند. در روابط چین با سایر قدرت‌ها، روابط چین با آمریکا مهمترین آن است، چراکه ۶۵۰ میلیارد دلار (۱۸ درصد صادرات چین) صادرات به آمریکا دارد.

از طرفی چین ۲ هزار و ۲۷ میلیارد دلار بدهی خارجی دارد. لذا چین کیسه پول و یا صندوق پول نیست. ضرب‌المثل چـیـنـی هـسـت کــه مـی‌گـویـد اگـــر مـی‌خـواهـی ثروتمند شوی، ابتدا راه بساز، براساس همین ضرب‌المثل چین کریدورهایی را طراحی کرده است. حال به خاطر نقش ژئوپلیتیک و حساس ایران که متصل به اقیانوس هند، خلیج فارس و دریای خزراست، ایران می‌تواند در کریدورهای بین‌المللی نقش‌آفرین شـود.

اکنون بـاری که از چین و آسیای جنوب شرقی می‌آید، دماغه امید نیک را دور می‌زند و بعد از ۴۸ روز به اروپا می‌رسد و اگر از کانال سوئز بگذرد این عدد به ۴۳ روز می‌رسد، اما اگر چابهار را به سرخس وصل کنیم و یا رشت به آستارا وصل شود، بار می‌تواند به چابهار بیاید و ۱۲روزه به کشورها سی ای اس و یا روسیه برسد و یا بار به بندرعباس برود و از آنجا ۱۸ روزه به سنپطرزبورگ و اروپا برسد. چین می‌خواهد با ایــران همکاری کند امـا ما مرتب دست روی دست می‌گذاریم و منتظر هستیم که برجام شود و یا شرکت‌هایی چون زیمنس، توتال، شل و سایر برندهای غربی و آمریکایی وارد کشور شوند.

برای برنامه ۵ ساله و همکاری با چین چه کاری می‌توان انجام داد؟

در صحبت‌هایی که در سطح بالا چینی‌ها با ما کردند گفتند که کارها در چند بخش دسته‌بندی شـــود. عــنــوان کــردنــد کــه در شــرایــط تحریم می‌توانند یکسری از کارهــا را با سرعت انجام دهند، کارهایی که به سرعت می‌توان انجام داد مربوط به بهداشت، درمان و محیط زیست است که مشمول تحریم‌ها هم نمی‌شود. به‌عنوان مـثـال چین اعلام کــرد کـه بـا هـمـکـاری ایــران می‌تواند ۱۰۰ هـزار مگاوات نیروگاه خورشیدی در زمین‌های اطـراف بیابان‌ها و کویرها ایجاد کند، با این شرایط می‌توانستیم بدون مشکل برق خاورمیانه را تأمین کنیم. همچنین گفتند که ۴۰ هزار مگاوات امکان ایجاد نیروگاه بادی وجود دارد. پس کارهایی را که می‌توان در این حــوزه انـجـام داد باید جــدی گـرفـت.

بـا اینکه چنین پیشنهادهایی مطرح اسـت برخی به چین می‌گویند کـه در ایـــران کارخــانــه فــولاد، سیمان، اتوبوس برقی، واگن مترو و... احداث کند. دوم اینکه چین می‌گوید اگـر یکسری از کارهـا را تبلیغات نکنید با رویکرد مثبت انجام می‌دهیم، به صراحت گفتند که پروژه‌ها را یک جانبه و چندجانبه با عـراق، سوریه، پاکستان و عربستان می‌توانند پیش ببرند. ما میادین مشترکی با عــراق داریــم که به عنوان مثال در آزادگـان ۴۲ میلیارد دلار بشکه نفت دارد، اگر با یک شرکت چینی قـــرارداد بسته شـود و مثلث بین ایران، عراق و چین شکل بگیرد می‌توان از سرمایه‌گذاری چین به نفع سه کشور بهره برد.

منبع: روزنامه ایران