در ماه های اخیر چند تحول مهم در زمینه رابطه چین با کشورهای خاورمیانه رخ داد که مورد توجه محافل غربی به ویژه آمریکا قرار گرفته است. از آنجا که چین در مسیر تبدیل شدن به یک ابرقدرت، در رقابت نزدیک با ایالات متحده حرکت می کند، نیازمند تدارک شریکانی قابل اطمینان در کنار تضمین منابع انرژی برای خود است. به همین دلیل «شی جین پینگ» رهبر جمهوری خلق چین در ماه های اخیر تلاش کرده است روابط خود با کشورهای منطقه را به شکلی نوین و استوار تنظیم کند.
در این راستا مهمترین تحولات، سفر چند ماه قبل رئیس جمهوری چین به عربستان سعودی و دیدار اخیر آیت الله «سید ابراهیم رئیسی» رئیس جمهوری اسلامی ایران به پکن بوده است.
اندیشکده «شورای آتلانتیک» در تحلیل راهبرد چین در قبال خاورمیانه بر این اعتقاد است که علاوه بر بیانیه های مشترک منتشر شده از سوی کشورها به نظر می رسد که شی جین پینگ هشت اقدام عمده را برای تقویت همکاری عمل گرایانه با کشورهای منطقه در زمینه توسعه و امنیت تدوین کرده است.
روابط روبه رشد خاورمیانه با چین
اگرچه همه دولت های منطقه دلایل خاص خود را برای اغراق در روابط خود با چین دارند، اما نمی توان انکار کرد که چین و کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در دهههای اخیر تا چه اندازه به یکدیگر نزدیک شده اند.
طبق این تحلیل، پس از حمله روسیه به اوکراین در جریان جهانی انرژی اختلال رخ داد. البته از سال ۱۹۹۳ جهان عرب، اهمیت خود را برای چین که واردکننده خالص انرژی است، افزایش داد.
چین همچنان بزرگترین مصرفکننده سوختهای فسیلی در جهان است و بیش از ۷۰ درصد نفت و ۴۰ درصد گاز طبیعی خود را وارد می کند. با اینحال در دهه گذشته، منافع چین در خاورمیانه بسیار فراتر از امنیت انرژی رشد کرده است.
چین از سال ۲۰۲۰ بزرگ ترین شریک تجاری جهان عرب بوده است و تجارت دو طرف در سال ۲۰۲۱ بیش از ۳۳۰ میلیارد دلار بوده است. اگرچه روند صعودی سرمایه گذاری کند شده است، اما جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) از سال ۲۰۰۹ تاکنون در حدود ۵.۵ میلیارد دلار باقی مانده است.
توافق راهبردی ایران و چین
این اتاق فکر بعد دیگر رهبرد چین در خاورمیانه را توافقنامه بیست و پنج ساله ای دانست که این کشور در مارس ۲۰۲۱ با ایران به عنوان بخشی از مشارکت راهبردی جامع امضا کرد و جنجال زیادی را در محافل غربی به راه انداخت.
طبق گزارش فوق، راهبرد چین در مسیر خود توازن مثبت را در تعامل با منطقه در پیش گرفته است به گونه ای که هیچ یک از طرف های منطقه را که رو در روی هم قرار دارند، به سمت دشمن تراشی سوق نمی دهد. چین نه تنها در امور داخلی کشورها دخالت نمی کند، در عوض تمایل فزاینده ای را برای مشارکت در میانجیگری امنیتی در عراق، لیبی، سودان، یمن و درگیری اسرائیل و فلسطین نشان داده است.
مهمتر از همه، چین فعالانه در مذاکره بر سر توافق هسته ای ایران (برجام) و مذاکرات برای احیای آن شرکت کرد. چین حتی اوایل سال ۲۰۲۲، سوریه را در ابتکار کمربند و جاده در کنار ۱۹ کشور عرب دیگر قرار داد. از زمان اعلام این ابر پروژه چند هزار میلیارد دلاری چین در سال ۲۰۱۳ این کشور بیشتر از ۲۰۰ پروژه زیرساختی و انرژی در مقیاس بزرگ را در منطقه انجام داده است.
برگزاری رزمایش با کشورهای منطقه
تحلیل شورای آتلانتیک آورده است که در حوزه نظامی نیز بازدیدها و تمرینات نظامی چین با کشورهای منطقه در ده سال گذشته افزایش یافته که البته هنوز از نظر مقیاس بسیار کوچک تر از مانورهای ایالات متحده است.
ارتش چین در نوامبر ۲۰۱۹ یک رزمایش دریایی مشترک سه هفته ای را با تامین کننده اصلی نفت خود، عربستان سعودی برگزار کرد که به سرعت با یک مانور سه جانبه با ایران و روسیه دنبال شد. اوایل سال ۲۰۲۲ نیز پکن رزمایش دریایی دیگری را با مسکو و تهران در دریای عمان و اقیانوس هند برگزار کرد. یک هیئت نظامی ارشد چینی به ریاست ژنرال «وی فنگه» مشاور دولت و وزیر دفاع ملی چین در اواخر آوریل وارد ایران شد.
افزایش همکاری های در سازمان های منطقه ای و جهانی
در سالهای اخیر، چین قراردادهای همکاری و آموزشی گوناگونی را با مقامات امنیتی، پژوهشگران و پرسنل نظامی منطقه را برگزار و شعبه های چینی آکادمی ها و کالج های PLA ایجاد کرده است. با اینکه بیشتر فعالیت های چین بر مبنای روابط دوجانبه استوار است، چین در دهه گذشته حضور خود را در مجامع چند ملیتی افزایش داده است. این کشور برای نمونه یکی از اعضای موسس مجمع جهانی مبارزه با تروریسم (GCTF) است؛ پکن علاوه بر این در کنار روسیه نقش رهبری را در سازمان همکاری شانگهای (SCO) هم برعهده دارد.
تحلیلگر این اتاق فکر آمریکایی معتقد است با اینکه فعالیت های سازمان همکاری شانگهای به دلیل منافع متضاد میان کشورهای عضو به شدت محدود شده است، ایران هم در سپتامبر ۲۰۲۲ توافقنامه ای را امضا کرد و از آوریل ۲۰۲۳ به عضویت رسمی سازمان در می آید و از آن به بعد راحت تر به منابع مالی و فناوری های چینی دسترسی پیدا می کند و ارتباطش با چین تسهیل می شود.
ساختن دنیای پساغربی
همکاری گسترده تر امنتیتی و نظامی چین در خاورمیانه و آفریقا در طول سال های گذشته نشان داده است که پکن دیگر یک «قدرت جزئی» نیست، بلکه یک بازیگر کلیدی واقعی در خاورمیانه است که مایل به مشارکت در همه عرصه ها برای پیگیری منافع خود است.
کارشناسان در چین و خاورمیانه اکنون استدلال می کنند که میزان مشارکت آن در برخی از این جبهه ها ناکافی است، و از پکن می خواهند تا قدرت ملی فراگیر تازهیافته خود را با حضور سیاسی و امنیتی بیشتر تطبیق دهد.
شورای آتلانتیک در بخش دیگری به تشریح آمادگی چین برای دوران پساغرب پرداخته و آورده است پژوهشگران چینی هم نظر هستند که این کشور علاقه ای به مداخله در درگیری های طولانی مدت منطقه ندارد. آنها اعتقاد دارند با اینکه آمریکا دچار افول نسبی شده است هنوز بیش از صد هزار سرباز و نیروی آن در منطقه خاورمیانه حضور دارند. این درحالی است که تعداد نیروهای حافظ صلح چین در کل کمتر از یک هزار نفر است. این امر به دلیل کمبود دانش و اعتماد متقابل با کشورهای منطقه و هماهنگی دیپلماتیک ناکافی بین نهادهای داخلی است. چین به دلیل همین نقص ها در تلاش است تا تعامل استراتژیک خود را با خاورمیانه و جهان توسعه دهد.
در همین چارچوب، معماری امنیتی جدید چین برای خاورمیانه جهت تقابل با تسلط ایالات متحده، پیچیدگی های بزرگی دارد. به گفته «سان دگانگ» مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه فودان، رقابت بین قدرتهای بزرگ در مرحله نخست به رقابتی برای تعیین قوانین و نظم خلاصه می شود که در کل مبارزه ای برای قدرت گفتمانی است. به عبارت ساده تر، معماری دلخواه چین جزئی از تلاش گسترده تر آن برای ایجاد دنیای چندقطبی پساغربی و تنظیم برنامه های جهانی است که منعکس کننده منافع و ارزش های آن است.
در انتها، این گزارش تصریح شده است، چین به عنوان یک قدرت غیراستعماری با رویکرد دیپلماتیک خود به دور از ملاحظات و ارزش های غربی، به طرز ماهرانه ای از دشمنی واقعی منطقه با غرب بهره می برد و زیرکانه با شکاف شمال و جنوب بازی می کند. در واقع معماری امنیتی جدید چین در حالت ایدهآل، عاری از حضور و نفوذ ایالات متحده است.