تهران- ایرنا- «ابتسام بغلانی» بازیگر نقش «ام‌غبیده» در سریال سقوط با اشاره به سختی‌های ایفای نقش منفی گفت: نزدیک به ۴ تا ۵ هزار نفر در اینستاگرام به من پیام دادند که ما از تو متنفریم؛ این نشان دهنده باورپذیری من برای مخاطب است.

ابستام بغلانی بازیگر نقش ام‌غبیده در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا درباره چگونگی بازی در مینی‌سریال سقوط گفت:‌ برای کار در این سریال، آقای فلاحت‌پیشه به عنوان بازیگردان با من تماس گرفتند؛ اما در روند اجرایی نتوانستند تا آخر کار حضور داشته باشند. نمی‌دانم کار مرا دیده بودند یا کسی معرفی کرده بود. برای اولین بار خودشان با من تماس گرفتند. پس از اینکه به دفتر رفتم، صحبتی را با کارگردان آقای پهلوان‌زاده و مشاور کار، آقای مهدویان و آقای فلاحت‌پیشه داشتم که چندین بار تست گرفته شد و نظر آقای پهلوان‌زاده در همان تست‌های اولیه مثبت بود و گفتند که کارم عالی است.

بغلانی دلیل علاقه‌اش به این نقش، این‌طور توضیح داد: نقش ام‌عبیده را خیلی دوست داشتم به این دلیل که در همه نقش‌ها، من زن مهربان و مهمان‌نواز و دلسوز بودم البته به جز تئاتر که نقش منفی هم داشتم، اما سابقه چنین تجربه‌ای را نداشتم. پیش از اینکه چنین نقشی را بپذیرم آقای پهلوان‌زاده از من پرسیدند که این نقش برخلاف نقش‌های شماست و اجرای آن برایتان سخت نیست که من در جواب گفتم که باید تجربه کنم تا بتوانم سختی یا آسانی آن را بسنجم و واقعا سخت بود. سیاستمان در اجرای این نقش این بود که در عین مهربانی، با پنبه سر ببرد. در نتیجه تعمدا چنین شخصیتی انتخاب شد که در عین مهربانی خشن هم باشد.

او با بیان سختی‌های کار در سریال سقوط اظهار داشت: خیلی سخت بود. البته من کارهای قبلی را می‌گفتم سخت است اما این کار، سخت‌تر گذشت و یکی از دلایل سختی این بود که جای من، بدلکار نیاوردند و هوا خیلی سرد بود و شبی که من توسط آیسان کشته شدم، روی زمین نمی‌توانستند چیزی پهن کنند و من با همان پیراهن بلندی که تنم بود، مجبور بودم ساعت‌ها روی زمین باشم و شاید بیست برداشت داشتیم و صحنه چندین بار تکرار شد. در یکی از تکرار برداشت‌ها، وقتی در حال عقب رفتن بودم، سرم به نوک تیزی میز شیشه‌ای خورد و تقریبا نیم‌ساعت تا چهل‌وپنج دقیقه، سرم را گرفته بودم و حتی با خودم گفتم که مردم. از طرفی هوا به حدی سرد بود که عوامل پشت‌صحنه، بخاری را به صحنه می‌آوردند، اما برای برداشت، آن را جمع می‌کردند و در زمان اجرا می‌لرزیدم. مکان‌هایی که آیسان من را از اتاق به سرویس بهداشتی می‌کشاند، تمامش، خودم بودم و آقای مهدویان و آقای پهلوان‌زاده می‌خواستند که این کار سریع‌تر انجام شود و در این شرایط، قطعا حواسشان به سر من نبود و به دیوار و در می‌خوردم و در مجموع شرایط سختی بود.

این بازیگر با اشاره به حضور کارشناس لهجه در کنار بازیگرها ادامه داد: سر صحنه، کارشناس زبان عربی بود و خیلی لهجه را تمرین می‌کردیم و اینکه نویسنده سریال، ملیت این خانم را مشخص نکرده بود و در نتیجه دست ام‌عبیده را برای لهجه یا زبان محاوره‌ای باز گذاشته بود. من تمام سعی خودم را کردم سمت‌وسوی زبان به سمت بصره باشد ولی در عین حال، اشاره‌ای به اینکه ام‌عبیده اهل کدام شهر اعم از بصره یا سوریه، نشده بود. تا امروز هم کسی به من در این زمینه ایرادی نگرفته است و همه به من می‌گویند که چقدر خوب عربی را بازی کردی. در واقع سه زبان در اجرا بود چراکه این افراد به زبان فارسی، انگلیسی و عربی با یکدیگر صحبت می‌کردند.

بغلانی از واکنش‌های مثبت و منفی به این سریال گفت : من انتظار این همه بازخورد را نداشتم و خیلی خوب بود. برای مثال در مترو یا چند روز پیش که در فرودگاه بودم، بازخوردهای خوبی دریافت کردم. در راه‌آهن و بازار هم به همین صورت بود و استقبال از این نقش خوب بود.

او در ادامه افزود: دو روز پیش خانمی من را شناخت و از من درخواست کرد که با هم عکس بگیریم و در زمانی که شالم را آماده می‌کردم تا با هم عکس بگیریم، شنیدم که به دختر پنج‌ساله‌اش می‌گوید که بیا این همان خانم است و احساس کردم که این بچه را از من ترساندند و مثلا اگر شیر نمی‌خورد می‌گوییم که ام‌عبیده بیاید و احساس کردم چنین اتفاقی افتاده است. نمی‌دانید این بچه چقدر ترسید و کلی گریه کرد و گفت: تو را دوست ندارم. آنجا بود که به عمق تاثیرگذاری نقشم پی بردم که یک بچه حتی حاضر نشد با من عکس بگیرد و تا این حد تاثیر پذیرفته است. حتی چنین واکنش‌هایی را از بزرگسالان هم شاهد بودم و پرستار بیمارستان به من گفت که با تمام احترامی که برای شما قائل هستم، باید بگویم که به شدت از شما متنفر شده‌ام و به او گفتم که من و تمام عوامل، چنین هدفی داشتیم که این نقش، باورپذیر باشد. من به او گفتم که من همین را می‌خواستم و موفق شدم و نزدیک به ۴ تا ۵ هزار نفر در اینستاگرام به من اعلام کردند که ما از تو متنفریم و بعد در ادامه اعلام کردند که با وجود همه این موارد، کار شما عالی است.

بازیگر فیلم نجلا، تصویر ذهنی‌اش از داعش را این‌گونه توصیف کرد: چرا دروغ بگویم، من هیچ تصویر ذهنی از داعش نداشتم و حتی تجسمی هم از این مساله نکرده بودم. البته این را باید بگویم که من یک کاری را برای سریال سرجوخه بازی کرده بودم که در آنجا هم نقش داعشی پشیمان را برعهده داشتم که در زندان ایران گیر کرده بودم که همسرم می‌گفت چرا پشیمان شده‌ای و به او می‌گفتم که نمی‌توانستم ببینیم که زن و بچه مردم بی‌گناه و بی‌دفاع را بکشم. البته آن یک سکانس بود و توضیحی به من داده نشده بود و در نهایت، یک داعشی پشیمان بود. برای این کار، چندین‌بار فیلمنامه را خواندم و گریه کردم و پس از خواندن فیلمنامه، از آقایان پهلوان‌زاده و مهدویان سوال پرسیدم که مگر چنین چیزی داریم که یک زن این اندازه بی‌رحم باشد و آنان می‌گفتند که آن زن، از این هم بی‌رحم‌تر بوده است و ما در کار، بیشتر از این نمی‌توانستیم قساوت قلب این زن را نمایش دهیم و همین هم خیلی دل مردم را به درد آورده بود و با آن همذات‌پنداری کرده بود.

این بازیگر در پایان با ابراز امیدواری که در هیچ کشوری، هیچ جنگی نباشد، ادامه داد: جنگ، به هرشکلی، اعم از طالبان یا داعش، واقعا وحشتناک است و امیدوارم همه دولت‌های جهان، در صلح و آرامش به سر ببرند.