اسدالله یکتا در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا با اشاره به قصه ورود خود به دنیای هنر و سینما گفت: در یک مغازه زرگری، شاگردی می کردم. عمویم فوت شده بود و از صاحب مغازه خواستم اجازه دهد در مراسمش شرکت کنم. وی مخالفت کرد چراکه خیال می کرد بهانه الکی آورده ام تا از زیر کار در بروم.
وی ادامه داد: به بهانه چای آوردن از مغازه خارج شدم و رفتم؛ دیر به مراسم رسیدم و عمویم را خاک کرده بودند. به خانه رفتم و حالم اصلا خوب نبود. برای آنکه حالم بهتر شود، به تئاتر پارس رفتم. وضع مالی ام خوب نبود و یواشکی وارد تئاتر شدم. آنجا نمایشی بود و عکسهای هنرپیشه ها روی دیوار.
بازیگر مجموعه تلویزیونی آپارتمان (اصغر هاشمی ۱۳۷۲–۱۳۷۱) تاکید کرد: یواشکی وارد سالن شدم، تئاتر را دیدم و زمانی که می خواستم در بروم یک نفر گفت: «آقا کوچولو بیا ببینم». گفتم: پول ندارم و گفت: «پول نمی خواهم اما کارت قشنگ بود. این که یواشکی آمدی و یواشکی می خواهی بروی، تو که می توانی فیلم بازی کنی چرا برای ما بازی نمی کنی؟» و گفتم: بازیگران سینما کجا و من کجا؟
یکتا ادامه داد: مدیر تئاتر گفت «اتفاقا بازی در سینما راحت تر است چون اگر اشتباه کنی فیلم را قیچی می کنند و کنار می اندازند اما اگر در تئاتر اشتباه کنی جلوی تماشاچیان هستی و تو را هو می کنند». گفتم چشم و چند روز تمرین کردم و کارگردان که اکبر عبدی نامی بود از کارم خوشش آمد؛ او مردی بزرگ هیکل بود که البته فوت کرد. و بعد از چندین مدت که این آدم های تئاتر لاله زار با من کارکردند راه افتادم و پس از آن از سینما به سراغم آمدند و اولین پیشنهاد کارم (فیلم مراد و لاله) از سوی آقای صابر رهبر بود که خدا رحمتش کند.
بازیگر مجموعه تلویزیونی چاق و لاغر (تیم کارگردانی ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹) اظهار داشت: هرکسی که اسمش را می آورم باید بگویم خدا رحمتش کند چون ۹۹ درصد این آدم ها مرده اند.
این هنرمند پیشکسوت در پاسخ به این پرسش که ملاکش برای انتخاب نقش هایی که این روزها به او پیشنهاد می شود، چیست، گفت: نقش ها را خودم انتخاب می کنم. چون کارم کمدی است و سعی می کنم تماشاچی خوشش بیاید؛ وقتی تماشاچی خوشش بیاید خودم هم لذت می برم. وقتی مردم به کارهایم می خندند خودم هم لذت می برم.
وی افزود: قیمت کارهایم فرق می کند و زمان کار هم بسته به میزان نقش من دارد و بر این اساس قیمت جلسات را تعیین می کنیم. کارهایی که قشنگ باشد را ترجیح می دهم که حضور داشته باشم و کار کنم.
بازیگر فیلم سینمایی هامون (داریوش مهرجویی ۱۳۶۸) در پاسخ به این پرسش که آیا پیشنهاداتی بوده که به آنان جواب رد دهد، گفت: صددرصد. مبنای انتخابم این است که یا باید کار من قشنگ باشد یا پرداختی مناسب باشد. دنبال کارهای پیش پا افتاده نمی روم و دوست دارم در تیتراژ بزنند اسدلله یکتا در«..» یا با حضور اسدلله یکتا. کارهایی که با قیمت پایین و از سوی بازیگران تازه کار پیشنهاد می شود را قبول نمی کنم.
یکتا در توضیح چهرههایی که در سینما به آنان علاقه داشته است، بیان کرد: قدیمی ها که رفتند و دیگر کسی وجود ندارد اما قبل از انقلاب محمدعلی فردین، ایرج قادری، سعید راد، محمدعلی تبریزیان، با نام هنری «همایون» از جمله بازیگران بزرگی بودند که از خدا میخواستم که با اینها بازی کنم مثلا بازی در مقابل فردین افتخار من بود.
بازیگر فیلم سینمایی چند میگیری گریه کنی (شاهد احمدلو ۱۳۸۴) در مورد تجربه کاری با محمدعلی فردین توضیح داد: روزهایی که با فردین کار می کردم بسیار خوشحال بودم. او انسان بزرگی بود. روحش شاد و خدا رحمتش کند؛ فردین انسان بزرگی بود و رفتارش حرف نداشت. بسیار دوستانه رفتار می کرد. مثلا زمانی که با هم کار می کردیم به کارگردان گفت آقای یکتا را دریاب و در تمام آن مدت بسیار محترمانه با من برخورد می کرد و هوای من را داشت.
یکتا با اشاره به علاقه خود به بازیگران بعد از انقلاب در سینمای ایران بیان کرد: از بین بازیگران جدید پرویز پرستویی را قبول دارم؛ نسل قبلی هنرپیشگان با مردم رفیق بودند و درست هم همین است که هنرپیشه با مردم رفیق باشد.
بازیگر فیلم سینمایی گشت ارشاد ۲ (سعید سهیلی) توضیح داد: بسیار زیاد دوست دارم نقش آدم عقب مانده و دیوانه را بازی کنم. بمن گفتند مگر می توانی نقش دیوانه بازی کنی؟ و گفتم دیوانه را از خود دیوانه بهتر درمی آورم اما تاکنون این نقش را به من نداده اند.
وی افزود: یکی از گلایه های امروز در سینما این است کسانی وارد تصویر شده اند که مهارت های لازم را ندارند.
یکتا در پاسخ به این پرسش که آیا تاکنون نقشی را به علت شرایط جسمی و سنی اش رد کرده است، تصریح کرد: به لحاظ جسمی مشکلی ندارم و همه نقش ها را می توانم اجرا کنم.