به گزارش ایرنا، اگر تا دیروز درمورد اهمیت و اثربخشی اقتصادی اجلاس داووس (مجمع جهانی اقتصاد) تردید وجود داشد، امروز کنفرانس مونیخ که در عُرف دیپلماتیک به داووس امنیتی شهره است، گوی سبقت را از همتای اقتصادی خود ربوده و بیاعتبارتر از گذشته و تهی از اهداف و آرمانهایش پیش میرود.
اجلاسی که زمانی روح آن را ادعای گفتمان امنیت در راستای تقویت صلح جهانی تشکیل میداد، امروز صحنهای مخوف از تنشآفرینی و گسترش جنگافروزی از شرق تا غرب شده است و مدعیان صلح جهانی، نه در خفا که آشکارا به گسترش جنگ در راستای منافع خود دامن میزنند.
پیشینه
برخی تحلیلگران معتقدند که شرکت کنندگان در کنفرانس سال ۲۰۲۳ به دلیل تجربه اختلاف نظرهای عمیق و بنیادین بین آمریکا و اروپا در سالهای گذشته و برای فرار از این واقعیت، مسیری جدید ترسیم کردهاند و چه راهی سادهتر از تنشآفرینی در جایی که منافعشان در خطر نباشد.
در تبیین این شرایط نگاهی به روند این کنفرانس در بهمن سه سال قبل میاندازیم؛ فضایی که این گردهمایی به ظاهر امنیتی با اختلاف نظرهای شدید بین اروپا و آمریکا به عنوان دو همپیمان دیرین در دو سوی آتلانتیک بر سر مناقشه پیروزی یا افول غرب خاتمه یافت.
فارغ از اختلاف نظرهای به ظاهر کوچک و جزئی سیاستمداران اروپا و آمریکا در سال ۲۰۲۰ که در مواردی به تهدید رهبران قاره سبز مبنی بر فشار اقتصادی و تعرفههای سنگین گمرکی علیه ایالات متحده انجامید، سه محور پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و توافق پاریس (ذیل چارچوب پیماننامه سازمان ملل در تغییر اقلیم) بیش از همه مورد توجه قرار داشت.
سه خوان مهم در اختلاف نظرهایی اروپا و آمریکا که در کنفرانس آن سال به خوان چهارم کشیده و موضوع پیروزی یا افول غرب در مناسبات جهانی و نقش رهبران غرب در جهان مطرح شد.
آن تاریخ، در یک طرف مناقشه امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه به ادعای مارک پمپئو وزیر امور خارجه وقت آمریکا که در کنفرانس مونیخ گفته بود «غرب و ناتو در حال پیمودن مسیر پیروزی است»، واکنش نشان داده و تاکید کرده بود که «غرب رو به تضعیف و افول است».
البته تحلیلگرانی که سیاست های غرب به ویژه فرانسه را در برابر یکجانبهگرایی دولت پیشین آمریکا دنبال میکردند به خوبی به یاد داشتند که این نخستین بار نبود که مکرون از افول غرب سخن به میان میآورد و وی پیشتر و درست در آستانه نشست سران ناتو که به میزبانی لندن برگزار شده بود نیز از تعبیر جنجالی مرگ مغزی ناتو سخن گفته بود؛ عبارتی سنگین برای همتایان اروپایی و آمریکایی که مخالفان اندک و البته موافقان بسیاری در عرصه سیاست بینالملل داشت.
اهمیت موضوع
حال در کنفرانس ۲۰۲۳ مونیخ، به نظر میرسد که کشورهای غربی به رهبری اروپا و آمریکا برای ترمیم شرایط شکننده گذشته، تلاش کردند لفاظیهای امنیتی خود را به محیط دیگری بکشانند و بدین شکل در جبههای جدید متحد شوند و چه بهانهای بهتر از جنگ در اوکراین و ادعاهای غرب در این زمینه!
به تعبیر تحلیلگران، اگر مکرون تا دیروز از مرگ مغزی ناتو سخن میگفت، حال جنگ در اوکراین بهترین بهانه برای رنسانس این پیمان نظامی شده و از همین رو برخی کشورها که تا دیروز مدعی بیطرفی در مناسبات جهانی بودند، امروز اصرار برای پیوستن به ناتو دارند.
بهترین مثال برای تبیین این شرایط، فنلاند و سوئد هستند؛ دو کشوری که طی چند دهه گذشته به دلایل تاریخی و ژئوپلتیک موضعی بیطرفانه داشتند و امروز تلاش می کنند زیر چتر ناتو امنیت مرزهای خود را بازتعریف کنند.
روندی که نه فقط اصالت ذاتی اجلاس امسال هتل بایریشه هوف را زیر سوال میبرد، بلکه این پرسش را در ذهن تحلیگلران مطرح میکند که چه بسا تحریک روسیه برای حمله نظامی به اوکراین و به دنبال آن گسترش جنگ به سمت یک درگیری فرسایشی، در حقیقت فریب غرب برای احیای پیمانی باشد که تا دیروز از مرگ مغزی آن گفته میشد و امسال از گسترش و تقویت آن سخن به میان میآید.
کنفرانسی که با تعریف جدید در اهداف آن، به جای صلح و امنیت، شتابان به سمت جنگ و ویرانی گام برمیدارد و به جای اینکه به شکل سنتی راهکارهایی برای کاهش تنشها و درگیریهای نظامی ارایه کند، یک صدا بر طبل جنگ و جنگافروزی میکوبد.
جایی که رئیس جمهور فرانسه - که چندی پیش بودجه نظامی این کشور را ۴۰ درصد برای دور جدید افزایش داده بود - طی سخنانی خواستار افزایش حمایت از اوکراین و افزایش توان نظامی کشورهای اروپایی میشود و از اتحاد متحدان غربی کییف برای یک درگیری طولانی مدت پرده برمیدارد و ولودیمیر زلنسکی همتای اوکراینی وی در سخنرانی آیین افتتاحیه از کشورهای غربی میخواهد که سرعت ارسال سلاح به کشورش را افزایش دهند.
در این فضای به اصطلاح مذاکره که امسال به میدان جنگ شباهت داشت، اولاف شولتس صدراعظم آلمان نیز هرچند به نبود اتفاق نظر در کشورش برای ارسال سلاح به کییف اعتراف کرد، اما در نهایت او نیز در مسیر همتای فرانسوی خود گام برداشت و از کشورهای متحد اوکراین خواست تا تانکهای جنگی خود را در نخستین فرصت ممکن به این کشور ارسال کنند.
در این بین آمریکا و بریتانیا به عنوان بزرگ پرچمداران استعمار، گوی سبقت را در تشدید تنشها از متحدان خود ربودند و ریشی سوناک نخست وزیر انگلیس و کاملا هریس معاون رئیس جمهور آمریکا در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ، جنگ در اوکراین را جنگ جهانی نامیدند و در مورد چگونگی شتاببخشی فرایندهای بینالمللی کمک به کییف بحث کردند تا به تعبیرشان این کشور بتواند در جنگ با روسیه پیروز شود.
آنتونی بلینکن وزیر امورخارجه آمریکا نیز که در غیاب نمایندگان ایران و روسیه فضا را برای اتهامزنی فراهم دیده بود، رایزنیهای ضد ایرانی از برجام تا هراس از تعمیق روابط نظامی تهران - مسکو را محور مذاکرات خود با همتایان اروپاییاش قرار داد؛ فضایی مسموم که ناشی از یک برنامهریزی دقیق برای شرایط حاکم بر کنفرانس امسال با هدف سانسور گسترده ایدههای مخالف غرب ارزیابی میشود.
نتیجهگیری
حال کنفرانس امنیتی مونیخ ۲۰۲۳ در شرایطی خاتمه یافته است که در بیرون از سالنهای مذاکره، معترضان در اعتراض به سیاستهای جنگطلبانه رهبران غرب تجمع و تظاهرات برگزار میکردند و شرکتکنندگان در این کنفرانس بیتوجه به نگاه ملتها، به شکلی آشکار و بیپرده، قلب واقعیت تفکر غربی مدعی آزادی بیان را نشان میدادند.
در این بین، رهبران اروپا و آمریکا نیز با حذف ایران و روسیه به عنوان مخالفان اصلی خود، معنایی جدید به واژه مذاکره و امنیت بخشیدند؛ معنایی انتزاعی که میتوانند در راستای منافع خود آن را به هر شکلی تغییر دهند و از آن به عنوان ابزاری در جهت اهدافشان استفاده کنند.
کنفرانسی که به تعبیر تحلیلگران به سرعت در حال از دست دادن فرصتها برای اثبات خود به عنوان یک میدان بینالمللی پیشرو در مسائل امنیتی برای دستیابی به صلح است و با پس گرفتن دعوت از مهمانانی همچون ایران و روسیه، نه فقط وجهه این کنفراس در صحنه بینالمللی آسیب جدی دید، بلکه فرهنگ مذاکره که کالبد این کنفراس را تشکیل میداد نیز فرو ریخت.