هر روز خبری از رسوایی مقامات و نمایندگان رژیم صهیونیستی در رسانه های جهان بازتاب می یابد و به تازگی اخبار مرتبط با اخراج «شارون پارلی» معاون مدیر امور آفریقا در وزارت خارجه این رژیم از سی و ششمین نشست سران اتحادیه آفریقا در آدیس آبابا پایتخت اتیوپی در صدر توجه رسانه ها قرار گرفته است؛ موضوعی که نشان داد باوجود حمایت های تمام قد غرب از اسرائیل اما کشورهای آفریقایی تاب تحمل نماینده رژیمی را که به کودک کشی شناخته می شود، ندارند.
در همین ارتباط «عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه رأی الیوم در گزارشی نوشته است: دولت اشغالگر نژادپرست و فاشیست هیچ جایی در محافل کشورهای آفریقایی و رهبران شریف آن ندارد؛ این دولت تروریستی بزرگترین همپیمان نظام آپارتاید در قاره آفریقا بوده و با پول و تکنولوژی هستهای آن را حمایت کرده است؛ این دولت مرتکب کشتارهایی در حق ملت فلسطین شده و سرزمین و منابعش را غارت کرده و کودکانش را با زورگویی و با حمایت کسی که خود را جهان آزاد دموکرات با رهبری تروریسم آمریکا مینامد، کشته است.
اسرائیل در قاره سیاه به دنبال چیست؟
ارتباط رژیم صهیونیستی با صحرای بزرگ آفریقا را می توان در اواخر دهه ۱۹۵۰ جستجو کرد؛ زمانی که اسرائیل در سال ۱۹۵۷ استقلال غنا را به رسمیت شناخت و در سال ۱۹۵۸ موسسهای تحت عنوان آژانس همکاریهای توسعه بین المللی اسرائیل برای حمایت از کشورهای مستقل آفریقایی تاسیس کرد. در سال ۱۹۶۳ نیز اولین سفارت رژیم صهیونیستی در کنیا تاسیس شد و به این ترتیب راه برای نفوذ اسرائیل در قاره آفریقا از دروازه دیپلماتیک باز شد.
در سطح اتحادیه آفریقا، سازمان وحدت آفریقا که پیش از این اتحادیه تشکیل شده بود به رژیم صهیونیستی اجازه داد تا به عنوان عضو ناظر در این سازمان حضور داشته باشد. اما بعد از انحلال سازمان مذکور در سال ۲۰۰۲ و تشکیل اتحادیه آفریقا اسرائیل این جایگاه خود را از دست داد. از آن زمان تاکنون رژیم صهیونیستی تلاش زیادی برای عضویت در اتحادیه آفریقا کرده است.
معاملات میان رژیم صهیونیستی و کشورهای آفریقایی نشان میدهد که قوی ترین روابط اسرائیل در این قاره با کشورهای غربی، مرکزی و شرقی بوده و در حال حاضر با ۴۶ کشور از ۵۵ کشور عضو اتحادیه آفریقا روابط دیپلماتیک دارد. پیشتر نیز تصمیم این اتحادیه برای دادن جایگاه عضو ناظر به اسرائیل نیز نقشه جدیدی در راستای بهبود چهره رژیم صهیونیستی و تقویت نفوذ آن در قاره آفریقا بود که با اخراج نماینده تل آویو نقش بر آب شد.
فلسطین، چین، انگلیس، کویت، امارات متحده عربی، مکزیک، کویت و یونان در حال حاضر به عنوان عضو ناظر در اتحادیه آفریقا فعالیت میکنند. کشورهایی که جایگاه عضو ناظر را در اتحادیه آفریقا دارند قادر به تصمیم گیری و یا رای دادن در اتحادیه مذکور نیستند اما این جایگاه به آنها امکان میدهد تا با سیاستمداران آفریقایی ارتباط نزدیکتری برقرار کنند و هم چنین در تصمیمات آنها تاثیر بگذارند.
بنابراین میتوان انگیزههای رژیم صهیونیستی برای کسب جایگاه عضویت ناظر در اتحادیه آفریقا را درک کرد. اتحادیه آفریقا در سال ۲۰۱۳ جایگاه عضو ناظر را به فلسطین داد تا در برابر جاه طلبیهای اسرائیل فرصتی برای حضور در قاره آفریقا داشته باشد. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی اخیرا دریافته که کشورهای آفریقایی نماینده یک بلوک بزرگ در سازمان ملل و سایر سازمانهای جهانی هستند.
بنابراین عضویت اسرائیل در اتحادیه آفریقا به معنای کمک به این رژیم در جلب حمایت و اتخاذ یک موضع بین المللی در برابر مسئله فلسطین و همچنین کسب حمایت کشورهای آفریقایی درباره موضوعات سیاسی مورد نظر اسرائیل در سازمان ملل و مجامع بین المللی است.
از طرف دیگر صهیونیستها تلاش دارند تا تولیدات خود را در بازارهای آفریقا معرفی کنند و همچنین به دنبال ارتقای فعالیتهای تجاری اسرائیل در این قاره هستند. شرکتهای اسرائیلی همچنین با توجه به ظرفیت بالای بازارهای آفریقا متوجه شدهاند که دریافت مجوز برای فعالیت در این بازارها و همچنین دو زدن قوانین در مقایسه با بازارهای اروپا و ایالات متحده بسیار آسانتر است.
رسوایی پروژه «عادی سازی» از خاورمیانه تا آفریقا
صهیونیستها سالهاست که در تلاش هستند تا در کشورهای آفریقایی نفوذ کنند. تلاششان برای ارتباط با سودان، اتیوپی و چند کشور فقیر آفریقایی در همین چارچوب قابل بررسی است. اما کشورهای آزاده و مستقلی مانند الجزایر و آفریقای جنوبی نیز هستند که با رژیم اسرائیل به عنوان یک رژیم نژادپرست ملت تحت اشغال فلسطین را سرکوب میکند، سر سازگاری ندارند و مخالف حضور این رژیم در قاره آفریقا هستند و در اجلاس افتتاحیه اتحادیه آفریقا نیز همین دو کشور تلاش کردند تا هیات اسرائیلی از این نشست اخراج شود.
اسرائیل همچنین در تلاش است تا پروژه عادیسازی روابط را با کشورهای آفریقایی پیش ببرد و اخراج از اجلاس آفریقا بر خلاف پیشبینیهای تلآویو و حامیان غربی آن بود و همین امر نیز موجب شد تا نسبت به آن واکنش تندی نشان دهند.
حتی با وجود علاقه برخی کشورهای آفریقایی به عادی سازی روابط با اسرائیل، نگاه مردم این کشورها به رژیم صهیونیستی همواره منفی و خصمانه بوده است. به عنوان نمونه روابط مغرب با اسرائیل عادی شده است اما در نظرسنجیهایی که در جهان عرب صورت گرفته حاکی از آن است که ملت مغرب شدیدترین مواضع را نسبت به رژیم صهیونیستی دارند. بنابراین این وضعیت در تمام کشورهای عربی حاکم است و این وضعیت مسیر اسرائیل را برای ورود به آفریقا و برقراری روابط با سودان و سایر کشورهای آفریقایی سختتر خواهد کرد.
در ارتباط با سویه دیگر عادی سازی روابط با کشورهای عربی خاورمیانه هم چنین شکافی بین مقامات و مردم وجود دارد. هر چند حکام عربی با تل آویو تا حدودی در پی «عادیسازی» یا به عبارت دقیقتر «آشکارسازی» روابط برآمدهاند اما ملتهای عرب همچنان مخالفت قاطع خود با هر گونه بهبود مناسبات با اسرائیل را نشان دادهاند که با نگاهی به نظرسنجیها میتوان به عمق این اختلاف پی برد.
نظرسنجی عمومی موسسه مطالعاتی واشنگتن نشان میدهد که نگاه مثبتی به این عادی سازی روابط در میان افکار عمومی جهان عرب وجود ندارد و بسیاری از شهروندان جهان عرب این عادی سازی روابط را توطئهای صهیونیستی و بازی با دستور کار ایالات متحده قلمداد میکنند.
بر اساس این نظرسنجی در حالی که در نگرش مثبت به توافق نامه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۰ حدود ۴۰ درصد بوده، در سال ۲۰۲۲ به کمتر از ۲۰ درصد رسیده است. اکنون تعداد افرادی که توافق را تا حدی مثبت یا بسیار مثبت می بینند در عربستان سعودی، بحرین و امارات بین ۱۹ تا ۲۵ درصد در نوسان است.
همچنین مخالفت با اجازه دادن به روابط تجاری یا ورزشی با اسرائیلیها در مصر ۸۵ درصد و در اردن ۸۷ درصد باوجود روابط رسمی طولانی مدت باقی مانده است. کشورهایی که هیچ رابطه ای با اسرائیل ندارند - رسمی یا غیر رسمی - شدیدتر مخالف هستند. ۹۴ درصد از کویتیها و ۹۳ درصد از لبنانیها با این موضوع مخالف بودند و ۷۷ درصد لبنانیها و ۸۸ درصد از کویتیها به شدت آن را رد میکنند.
دادههای نظرسنجی موسسه «بارومتر عربی» در خصوص شاخص افکار عمومی جهان عرب نشان میدهد که بسیاری از شهروندان عرب در مورد عادیسازی روابط با تل آویو، اختلاف نظر عمیقی با دولت خود دارند. بر اساس این نظرسنجی در ۱۱ کشور مورد بررسی، کمتر از یک پنجم شهروندان آنها از توافقهای عادی سازی با اسرائیل حمایت میکنند. این رقم در موریتانی ۸ درصد، لیبی ۷ درصد، فلسطین ۶ درصد، اردن و مصر ۵ درصد و الجزیره تنها ۴ درصد است.
با نگاهی به نتایج نظرسنجیهایی که در بالا مورد بررسی قرار گرفت، میتوان به چرایی برخورد زننده مردم عرب و مسلمان در جام جهانی قطر با خبرنگاران صهیونیستی و اینک اخراج نماینده رژیم از نشست سران اتحادیه آفریقا پی برد.
این در حالی است که سران رژیم صهیونیستی با درک اهمیت تغییر نگرش جامع آفریقایی از مدت ها پیش در این قاره با ترفندهای گوناگونی در مسیر عادی سازی روابط با مردم و تغییر دیدگاه جمعیت مسلمان حرکت کرده اند. صهیونیسم در همین راستا از مناسبتهای مذهبی و شرایط وخیم زندگی مردم آفریقا جهت نزدیک شدن به جوامع محلی مسلمانان سوء استفاده میکند؛ اقداماتی همچون توزیع قربانی برای مسلمانان، برگزاری مراسمهای افطار در ماه رمضان و ایجاد فرصتهای شغلی و آموزش جوانان.
با همه تلاش ها و تاکتیک هایی که سران تل آویو در آفریقا و حتی خاورمیانه در راستای عادی سازی روابط به کار برده اند اما به دلیل نگاه خصمانه و تنفرآمیز مردم، این پروژه از سوی نظام های سیاسی عرب با ترس و لرز دنبال می شود؛ همانند فشار افکار عمومی بر مقامات عربستان که تا کنون مانع از عادی سازی روابط ریاض و تل آویو شده است.