بوشهر ایرنا- "کتاب جامانده در سهیل" اثر " کبری خدابخش دهقی" با مضمون روایت زندگی همسر سردار شهید محمد جعفر سعیدی از شهیدان هشت سال دفاع مقدس در بوشهر منتشر شد.

نویسنده این کتاب روز شنبه در گفت و کو بادایرنا اظهار کرد: کتاب «جامانده از سهیل» روایت زندگی "فاطمه خدری" همسر این سردار شهید است که پا په پای دل شریکش از انقلاب به جنگ می‌رسد و بار زندگی را در غربت و تنهایی به دوش می‌کشد.

خدابخش دهقی افزود: همسر شهید مادرانه فرزندانش را می‌پرواند و با نبودن‌های همسرش می‌سازد تا از این طریق یار و یاور جبهه‌های جنگ و همراه بسیجی‌ها باشد.

وی یادآور شد: این کتاب در ۲۲۴ صفحه است که توسط انتشارات حماسه یاران در ۱۷ فصل با همکاری ستاد بزرگداشت سردار شهید محمد جعفر سعیدی منتشر و به بازار عرضه شده است.

خدابخش دهقی ادامه داد: علاقه مندان به این کتاب می‌توانند آن را در کتابفروشی کتاب شهر ایران شعبه بوشهر جنب سازمان تبلیغات بوشهر تهیه کنند.

سردار شهید «محمدجعفر سعیدی» سوم تیرماه ۱۳۴۳در روستای «احشام قایدها» از توابع شهرستان دشتی استان بوشهر چشم به جهان گشود و ۴ دی‌ماه ۱۳۶۵ در محور عملیاتی کربلای ۴ جزیره سهیل عراق به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

از مسئولیت‌های وی می‌توان به جانشینی فرمانده سپاه گناوه، فرماندهی سپاه بندر ریگ، سرپرست و جانشینی فرمانده‌ سپاه جزیره خارگ، جانشین سپاه و فرمانده بسیج شهرستان دشتی اشاره کرد.

کتاب "جا مانده در سهیل" داستان زندگی فاطمه خدری همسر سردار شهید محمدجعفر سعیدی است که محمدجعفر او را مش‌فاطمه صدا می‌زد.

مش فاطمه‌ای که دردانه‌ پدر و مادرش بود، پیش از انقلاب با محمدجعفر ازدواج می‌کند و بعد از جشن عروسی آنها دوتایی و پا به پای هم به تظاهرات می‌رفتند و فعالیت‌های انقلابی داشتند تا اینکه انقلاب پیروز شد.

بعد انقلاب محمدجعفر چندتایی شغل عوض کرد تا اینکه به کمیته رفت. او در سال ۱۳۵۸ وارد سپاه شد و با شروع جنگ در بسیج نقش پشتیبانی از جبهه‌ها را برعهده داشت.

مرد خستگی ناپذیر جنوبی، در سال‌های جنگ با اینکه در مناطق عملیاتی نبود اما کمتر همسر و فرزندان خود را می‌دید.

این سردار شهید همه ساعت عمرش را وقف بسیج، آموزش و اعزام نیرو از استان بوشهر به جبهه‌های جنگ کرده بود.

تا سال ۶۵ محمد جعفر و مش فاطمه صاحب پنج فرزند شدند.

مش فاطمه صبور و استوار فرزندانشان را بزرگ می‌کرد، با سختی‌های کمتر بودن محمدجعفر می‌ساخت و دل‌خوش به شوهری بود که مهربانی‌هایش تمامی نداشت.

فرزند آخرشان چهل روزه شده بود که محمدجعفر با اصرارهای بسیار توانست این بار در جبهه‌های نبرد حضور یابد.

او به عملیات کربلای چهار رفت، آسمانی شد و پیکرش همان جا در جزیره سهیل ماند و مش‌فاطمه ماند و پنج فرزند قد و نیم قد.

پس از ۱۰ سال چشم‌انتظاریِ مش‌فاطمه که خود ماجرایی شنیدنی دارد، پیکر محمدجعفر به آغوش وطن برگشت.