به گزارش روز یکشنبه ایرنا، "دنیل لزار" (Daniel Lazare ) تحلیلگر و نویسنده آمریکایی در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار ایرنا افزود: آمریکا به هیچ عنوان مخالف دیپلماسی نیست. اما دیپلماسی را با شرایط خود می خواهد که تنها پس از اعمال زور بی رحمانه در قالب فشار نظامی و اقتصادی می تواند اتفاق بیفتد.
این تحلیلگر آمریکایی در پاسخ به این سوال که همه سیاستمداران، کشورها و اعضای شورای امنیت، برجام را بهترین توافق بینالمللی میدانند، اما با توجه به اتفاقات داخلی ایران، تمرکز کشورهای غربی معطوف به ناآرامیها بوده و مذاکرات احیای برجام از دستور کار خارج شده درحالیکه دیپلماسی همیشه بهترین راه حل مشکلات بوده و دولت بایدن همواره بر این مسیر تاکید داشته است. گفت: دلیل اینکه آمریکا ترجیح می دهد به جای برجام بر ناآرامی های داخلی تمرکز کند، این است که امیدوار است این اعتراضات باعث تغییر حکومت ایران شود و سپس یک رژیم طرفدار غرب و اسرائیل جای آنها را بگیرد.
دنیل لزار افزود: علاوه بر این، واشنگتن امیدوار است که ادامه ناآرامی ها، بی ثباتی و شاید تجزیه ایران به عنوان یک قدرت بزرگ منطقه ای و تسلط کامل آمریکا در منطقه را به دنبال داشته باشد.
وی اضافه کرد: من با اینکه "دیپلماسی همیشه بهترین راه حل برای حل مشکلات است، موافق نیستم" اگر چنین بود، جنگ، تحریم اقتصادی و امثال آن هرگز رخ نمی داد. با این حال آنها به وقوع می پیوندند.
این نویسنده آمریکایی در عین حال گفت: ایالات متحده هیچوقت مخالف دیپلماسی نیست. اما دیپلماسی را با شرایط خودش می خواهد که تنها پس از اعمال زور بی رحمانه در قالب فشار نظامی و اقتصادی می تواند اتفاق بیفتد. زمانی که ایران پرچم سفید را به اهتزاز درآورد، آمریکا خوشحال خواهد شد که وارد مذاکرات «دیپلماتیک» شود.
مداخله غرب در امور داخلی ایران، نقض هنجارهای بین المللی است
وی در پاسخ به این سوال که چرا اروپا از برخی سیاست های غلط آمریکا در جهان به خصوص در ارتباط با ایران پیروی می کند و تبعات چنین سیاستی چیست؟ افزود: اروپا استقلال خود را به طور کامل به ناتو تسلیم کرده و به همین دلیل به آمریکا وابسته است. اروپا از دستور آمریکا در خلیج فارس پیروی می کند، زیرا ساختار اتحاد غربی هیچ انتخابی به آن نمی دهد.
از این تحلیلگر آمریکایی سوال شد: در جریان ناآرامی های اخیر در ایران برخی از کشورهای اروپایی و آمریکا برای دامن زدن به اغتشاشات با روش های مختلف سیاسی،نظامی و اقتصادی از آشوبگران حمایت کردند. آیا این اقدامات دخالت در امور کشورهای مستقل جهان و بر خلاف همه اصول و منشورهای پذیرفته شده در جهان نیست؟
لزار پاسخ داد: بله، مداخله کشورهای غرب در امور داخلی ایران، نقض هنجارهای بینالمللی است.همان اندازه که گروگان گیری آمریکایی ها در سال ۱۹۷۹ نقض هنجارهای بین المللی بود. اما نگرشهای عمومی موضوع دیگری است. غربی ها به شدت با معترضان ایرانی همدردی می کنند، زیرا آنها قویا از حقوق زنان حمایت می کنند و معتقدند که ارزش های دینی اموری خصوصی هستند که نباید بدون رضایت دموکراتیک مردم به عموم آنها تحمیل شوند که البته مردم دموکراتیک هرگز آنها را نخواهند پذیرفت.
امپریالیست ها همیشه استانداردهای دوگانه دارند
این تحلیلگر آمریکایی در پاسخ به اینکه اما برخوردهای غرب در موضوعات مختلف نظیر حقوق بشر، مقابله با ناآرامی در کشورها، تبعیض نژادی در ارتباط با قبول آوارگان همواره دوگانه بوده است، بیان کرد: امپریالیستها همیشه استانداردهای دوگانه دارند. آنها ادعا می کنند که از دموکراسی، لیبرالیسم، حقوق برابر و غیره حمایت می کنند، در حالی که در هر مرحله آنها را نقض می کنند، زیرا اراده خود را بر کشورهای فقیرتر و کمتر توسعه یافته تحمیل می کنند.
وی تصریح کرد: آمریکا اصرار دارد که سیاست هایش از نظر اخلاقی درست است و بنابراین حق دارد آنها را بر دیگران تحمیل کند. هر چه رفتارش ظالمانه تر می شود، بیشتر بر درستی رفتار خود پافشاری می کند. بنابراین، آمریکا باید خوب باشد و هرکس با آن مخالف است باید بد باشد.
واشنگتن تحمل سیاست مستقل از سوی ایران را ندارد
این نویسنده آمریکایی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه از دیدگاه شما علت دشمنی غربی ها با ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چیست؟ ، گفت: دلایل زیادی برای دشمنی غرب با ایران وجود دارد. یکی از آنها به بازداشت ۵۴ دیپلمات و شهروند آمریکایی در نوامبر ۱۹۷۹ مربوط می شود، اتفاقی که هنوز هم به دلیل نقض هنجارهای دیپلماتیک صدها ساله، مورد توجه است. اما مهمتر از این دلایل، منابع عظیم نفتی خلیج فارس و عزم آمریکا برای انحصار کنترل این منابع است.
وی تاکید کرد: واشنگتن نمی تواند یک سیاست مستقل از جانب ایران را تحمل کند، بنابراین حتی اگر بحران گروگان گیری وجود نداشت، روابط دوکشور همچنان خصمانه بود.
لزار در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه علل گسترش ایران هراسی و اسلام هراسی را از سوی برخی کشورهای غربی و حمایت از کسانی که به این سیاست ها دامن می زنند، چه می داند؟ گفت: ایران هراسی ناشی از عدم تحمل مطلق امریکا نسبت به هر کشوری است که کنترل آن را بر منابع انرژی خلیج فارس به چالش می کشد.
اسلام هراسی محصول تروریسم القاعده است که واشنگتن و ریاض توسعه دادند
این تحلیلگر آمریکایی اضافه کرد: اسلام هراسی محصول تروریسم القاعده است که واشنگتن و ریاض به طور مشترک آن را در دهه ۱۹۸۰ در افغانستان توسعه داده و مستقر کردند تا کنترل همان منابع را حفظ کنند. اما متأسفانه برای واشنگتن، تروریسم سنی در دهه ۹۰ گسترش یافت و دستی را که به آن غذا داده بود، گاز گرفت. از آنجایی که آمریکا از پذیرش نقش خود امتناع می ورزد و به همان اندازه مصمم است که نزدیک ترین متحد خود در منطقه، یعنی عربستان سعودی را از انتقادات محافظت کند، آمریکایی ها نیز به این نتیجه رسیده اند که اسلام به طور کلی مقصر است.
از دنیل لزار سوال شد که چرا قرآن سوزی و اهانت به مقدسات مسلمانان از سوی کشورهای غربی مورد حمایت قرار می گیرد ؟
این روزنامه نگار مستقل آمریکایی پاسخ داد اگر منظور این است که دولت های غربی از سوزاندن قرآن حمایت می کنند، اشتباه است. تقریباً هر کشور بزرگ غربی خواهان توقف چنین فعالیتهایی است، زیرا بهطور کلی این اقدامات روابط با خاورمیانه را به صورت غیر ضروری تحریک میکنند.
این روزنامه نگار مستقل آمریکایی افزود، اما غرب دارای سنت چند صد ساله طنزهای سکولار ضد مذهبی است که هر تلاشی برای متوقف کردن آن واکنشی خشمگینانه به همراه خواهد داشت. البته، این توجیهی برای تعصب ضد اسلامی نیست که نشان می دهد تنها اسلام مقصر است.
به گزارش ایرنا،ایران پس از امضای برجام در سال ۱۳۹۴ با هدف لغو تحریم های ظالمانه، به عنوان کشوری مسئولیت پذیر، تعهدات خود را بدون عیب و نقص اجرا کرد و این مساله در ۱۶ گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی مورد تائید قرار گرفت. اما پس از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۱۷ (دی ماه ۱۳۹۵) و پس از چند اقدام مقدماتی، نهایتاً با اتخاذ مواضع مغایر با مفاد برجام، با خروج یکجانبه و غیرقانونی آمریکا از آن در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ (۸ می ۲۰۱۸)، در دو مرحله تحریمهای ثانویه آن علیه ایران بازگردانده شد.
اجرای نامتوازنِ این توافق از یک طرف و فشارهای ناشی از اعمال و تشدید تحریمهای یکجانبه آمریکا از طرف دیگر، باعث شد تا یکسال پس از خروج آمریکا از برجام، نهایتاً در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ (۸ می ۲۰۱۹) شورایعالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تصمیماتی در راستای متوقف کردن گام به گام اجرای اقدامات داوطلبانه تعهدات هستهای با اعطای فرصتهای ۶۰ روزه به دیپلماسی، اتخاذ کند.
ایران تا یک سال پس از خروج آمریکا از برجام به تمامی تعهداتش ذیل این توافق عمل کرد تا به کشورهای اروپایی که وعده میدادند آثار خروج واشنگتن از توافق را جبران میکنند، فرصت دهد تا برای تحقق این وعده تلاش کنند. اما با توجه به اینکه کشورهای اروپایی به وعدههایشان عمل نکردهاند، در چند گام تعهداتش ذیل برجام را کاهش داد. کاهش تعهدات ایران بر اساس مفاد توافق هستهای برجام صورت گرفت.
دولت دموکرات جو بایدن پس از روی کار آمدن در ژانویه ۲۰۲۱، اقدام یکجانبه دولت سابق این کشور را برای خروج از توافق ایران و گروه ۱+۵ محکوم کرد اما تاکنون دربرابر هرگونه اقدام معتبر برای جبران رفتار نادرست گذشته کوتاهی کرده است.دولت بایدن سیاست های فشار حداکثری دولت دونالد ترامپ را در پیش گرفته و به بهانه حقوق بشری در حمایت از ناآرامی ها در ایران تاکنون تحریم هایی را همگام با متحدان غربی خود اعمال کرده و از هیچ اقدامی فروگذار نکرده و به صراحت بیان کرده است که به جای تمرکز بر مذاکره و رویکرد دیپلماسی که همواره شعار آن را سرداده ، بر ناآرامی های ایران متمرکز بوده اما مدعی است در پی تغییر رژیم در ایران نیست.
دولت بایدن این روزها همچنین در پی تعمیق روابط تهران - مسکو، ایران را به ارسال سلاح به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین متهم می کند که مقامات جمهوری اسلامی ایران بشدت این ادعا را رد کردهاند.
جمهوری اسلامی ایران تاکید دارد که اگر طرف آمریکایی واقعبینانه عمل کند، امکان دستیابی به توافق در وین وجود دارد. توافق مد نظر ایران، سندی است که تحریمها به صورت حداکثری رفع و منطقه هم از اجرای آن بهرهمند شود.