تهران- ایرنا- متخصصان نگاه‌های متفاوتی درباره وزن و چند و چون تاثیر عوامل روانشناختی بر ناآرامی‌های اخیر دارند و راهکارهایی هم که در این زمینه ارائه می‌دهند بر مبنای دو محور سیاسی-اقتصادی و مدنی-روانشناختی است.

اختلالات و مشکلات روانی در جامعه موضوعی است که هر از چندگاه مراجع رسمی درباره آن سخن می‌گویند و آمارهایی ارائه می‌دهند.

بر اساس پیمایش ملی سلامت روان در پایان دهه هشتاد خورشیدی، آمار اختلالات روانپزشکی ۲۳.۶ درصد گزارش شد. یک دهه بعد و از سال ۱۳۹۹ هم پیمایش دیگری انجام شد ولی نتایج آخرین پیمایش ملی هنوز استخراج نشده است. با این حال رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور اخیرا اظهار داشته مجموعه ۳۴.۵ درصد از مردم نیازمند خدمات روانشناسی و مشاوره‌ای فوری هستند.

معاون دفتر سلامت روانی وزارت بهداشت هم مهرماه امسال به رسانه‌ها گفت طبق برخی یافته‌های پیمایش ملی اخیر، تعداد مبتلایان اختلالات روان در کشور به ۲۹ درصد افزایش یافته است.

مشکلات روانی در جامعه در سال‌های اخیر به دنبال وقوع و کشدار شدن اپیدمی رشد چشمگیری داشته است. اردیبهشت‌ماه امسال بود که مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی بر اساس آمار وزارت بهداشت اظهار داشت حدود ۳۰ درصد افراد جامعه در سال گذشته به نوعی اختلال روانی را تجربه کرده‌اند و این موضوع در افرادی که مبتلا به کرونا بوده یا تجربه کرونا را داشته‌اند معادل ۴۰ درصد بوده است.

با فروکش کرونا و در میانه سال ۱۴۰۱، ناآرامی‌هایی کشور را فراگرفت که وضعیت عادی را به هم ریخت و در نهایت اعتراضاتی که با مرگ «مهسا امینی» جرقه خورد، در برخی نقاط به آشوب کشیده شد. در نهایت روز شانزدهم بهمن‌ماه با پاسخ مثبت رهبر انقلاب به پیشنهاد رئیس قوه قضاییه برای عفو هزاران نفر از بازداشت‌شدگان حوادث اخیر بسیاری از ناظران از پایان قطعی این ناآرامی‌ها سخن می‌گویند با این حال زمینه‌ها و تبعات این حوادث همچنان ذهن بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان حوزه‌های مختلف اعم از سیاست، رسانه، جامعه‌شناسی، امنیت‌پژوهی و ... را به خود مشغول داشته است.

ایمانی: باید از اکنون به فرزندانمان توانایی بحث و گفت‌وگو را آموزش دهیم. اما چنین امری نه تنها در خانواده‌ها بلکه از سوی سیستم آموزش و پرورش هم نادیده گرفته شده و با دانش‌آموزان رهاشده رو به رو هستیم

اهمیت بررسی زمینه و پیامدهای روانی این وقایع باعث شد تا پژوهشگر ایرنا به سراغ برخی از متخصصان حوزه روانشناسی رفته و نظرات آنان را جویا شود.

بسترهای روانی که ناآرامی‌ها در آن رخ داد

کارشناسان به گسل‌های روانی متعددی برای بروز وقایع اخیر اشاره می‌کنند. دکتر «محمدرضا ایمانی» روانشناس اجتماعی می‌گوید: اگر بخواهیم به ویژگی‌های روانشناختی آحاد جامعه در سطوح مختلف توجه کنیم، بنیانی‌ترین موضوعی که منجر به آسیب رساندن می‌شود، احساس عدم امنیت است یعنی وقتی امنیت روانی وجود ندارد یا دارای پایداری لازم نیست. امنیت دارای ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیستی و بهداشتی است. وقتی شما در جامعه‌ای زندگی می‌کنید که برخی به راحتی از مواهب و امکانات آن برخوردار می‌شوند و برخی نه، احساسی از تبعیض و نابرابری در افراد شکل می‌گیرد که این احساس تبعیض نیز به عنوان پیامد شکاف‌های طبقاتی شکاف‌های بزرگ روانی در ذهن افراد به وجود می‌آورد. بر اثر این وضعیت و نیز فقر و بیکاری، شاخص‌های روانی مثل تاب‌آوری، خودشکوفایی، خودابرازی و استقلال نیز دچار مشکل می‌شوند. افراد به طور مداوم مورد تهدید و تحقیر خانواده و اطرافیان خویش قرار می‌گیرند و هجمه‌های روانشناختی روح و روان آنان را در همان کودکی و جوانی آسیب می‌زند.

وی می‌افزاید: هر فردی که احساس تبعیض یا ناتوانی می‌کند، ممکن است یا واکنش منفعلانه یا واکنش فعالانه از خود بروز دهد. واکنش منفعلانه و فعالانه در جایی بازدارنده است که فرد به دلیل برخورداری از برخی آموزش‌ها، تکنیک‌ها و دانش‌ها خود را کنترل کند. همچنین فردی که در یک شرایط نرمال به سر می‌برد، رفتارهای نرمال هم از خود بروز می‌دهد. فردی هم که در شرایط طبیعی به سر نمی‌برد، ممکن است یا به خودکشی روی آورد یا به صورت فعالانه دست به اعتصاب، اعتراض، ناهنجاری‌ها و رفتارهای پرخاشگرانه بزند.

محمدرضا ایمانی روانشناس اجتماعی

دکتر «علیرضا عابدین» استاد روانشناسی بالینی نیز در توضیح زمینه‌های بروز ناآرامی‌ها بر ساختارهای سیاسی-اجتماعی انگشت گذاشته و اظهار می‌دارد: نگاه از بالا به پایین در مدارس، روابط ناظم و دانش‌آموزان، والدین و فرزندان و به خصوص در نهادهای حاکمیتی در رابطه با مردم وجود دارد. با همه تلاش‌ها و مطالبات فضایی برای تحقق اراده عمومی، اظهارنظر و گفتمان فراهم نشده تا مردم بتوانند عقیده خود را به راحتی ابراز کنند و برعکس شدیدا به مطیع بودن و سکون و سکوت دعوت شده‌ایم.

این روان‌درمانگر ادامه می‌دهد: در سال‌های اخیر شاهد اعتراضات به صورت مکرر و حتی با فاصله زمانی اندک بوده‌ایم و میزان خشونت آن‌ها هم بیشتر و بیشتر می‌شود و این به صورت یک باور جمعی درآمده است که هر بهانه‌ای می‌تواند جامعه آماده انفجار را به خیابان‌های آماده حریق بکشاند. البته عده‌ای هم بر این باورند که اختلاف نظری در جامعه وجود ندارد. جامعه بسیار یکدست و یک شکل است. این در حالی است که به جای اینکه از این اختلاف نظرها برای خلاقیت استفاده شود، سرکوب به معنای اعم کلمه صورت می‌گیرد.

عابدین نیز در بخشی از گفت‌وگویش مانند دکتر ایمانی به تاثیر جدی تبعیض بر اعتراضات می‌پردازد و می‌گوید: بسیاری از مردم شاهد بی‌عدالتی و تبعیض و درگیر فقدان امنیت مالی نیز هستند. بی‌عدالتی و ناامنی پایه‌های نظم جامعه را بر هم می‌زند. این موارد سبب می‌شود مردم احساس خوبی نسبت به خود، محیط و آینده خود نداشته باشند و در نتیجه افسرده شوند. اعتراضات نشانه‌ی ویژه افسردگی است. اگر طبق محاسبات طیفی از مردان مضطرب و زنان افسرده بودند اینک مردان هم از اضطراب عبور کرده و آن‌ها هم افسرده شده‌اند. افسردگی هم خشم فروبرده است. ما در یک جامعه افسرده‌ای زندگی می‌کنیم که با زبان خود می‌گویند حالشان خوب نیست.

عابدین: اعتراضات نشانه‌ی ویژه افسردگی است. اگر طبق محاسبات طیفی از مردان مضطرب و زنان افسرده بودند اینک آن مردان هم از اضطراب عبور کرده و آن‌ها هم افسرده شده‌اند

مردم، حاکمیت و مساله خستگی روانی

دکتر «عزیزالله تاجیک اسمعیلی» عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه خوارزمی برای تبیین روانشناختی حوادث اخیر از نقطه شروعی سیاسی اظهار می‌دارد: ناآرامی‌هایی که شاهد بودیم نوعی نمایش اعتراض علیه هیات حاکمه است و حال اگر فرض کنیم که دست‌های خارجی هم در این زمینه تاثیرگذار هستند و آن را به اغتشاش تبدیل می‌کنند، اما ماهیت اعتراضی آن را نباید کتمان کنیم. وقتی از کلمه اغتشاش استفاده می‌کنیم یعنی به دنبال سرپوش گذاشتن بر واقعیات هستیم. لذا با قبول این که در کشوری التهابی ایجاد می‌شود و نیروهای خارجی هم تاثیرگذار هستند، باید جنبه اعتراضی را بپذیریم. این در حالی است که بیشتر به دنبال کارهای تبلیغاتی و برگزاری میزگردهای بی‌نتیجه و تبلیغاتی در این زمینه بوده و کمتر راه پذیرش را پیموده‌ایم.

تاجیک درباره وضعیت روانی مردم می‌گوید: اصولا دولت به عنوان نماینده مردم در دنیای سیاست، چهار وظیفه اساسی و بنیادی تامین امنیت، آموزش، بهداشت و رفاه دارد را که تجلی آن در بهبود شرایط اقتصادی است. اما وقتی به صورت مرتب تورم‌های سنگین اتفاق می‌افتد و برنامه‌ریزی‌های مردم در سطوح مختلف به‌هم می‌ریزد، نتیجه این می‌شود که در جامعه با نابرابری، شکاف طبقاتی، بی‌قانونی و عدم امنیت اقتصادی رو به رو شود. به عبارتی این شرایط، امنیت روانی هر فرد یا شهروند را به هم می‌زند. وقتی راه برای اصلاح و تغییر هم بسته باشد، یک بن‌بست فکری برای جامعه به وجود می‌آید. یعنی جامعه دچار یک فشار روانی مستمر می‌شود که اثراتش بروز نوعی خستگی روانی یا یک واماندگی روانی است.

به گفته این استاد دانشگاه «دلزدگی»، «واماندگی روانی» یا «خستگی روانی» به شرایطی اطلاق می‌شود که طی آن فرد احساس می‌کند همه درها بسته‌اند و همین احساس استرس‌های مضاعف تولید می‌کند که باعث می‌شود دیگر راهی به ذهنش نرسد. در افراد به میزان فراوان نابسامانی‌های روانی، افسردگی‌ها و خشم‌های آشکار و پنهان مشاهده می‌شود و معمولا افراد در مناسبات بین فردی رفتارهای متعادلی ندارند.

عزیزالله تاجیک اسمعیلی عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه خوارزمی

عوامل روانی چه وزنی در میان علل مختلف اعتراضات داشت؟

تاجیک اسمعیلی: «دلزدگی»، «واماندگی روانی» یا «خستگی روانی» به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن فرد احساس می‌کند همه درها بسته‌اند. همین احساس استرس‌های مضاعف تولید می‌کند و باعث می‌شود دیگر راهی به ذهن نرسد

از منظری متفاوت با روانشناسان پیشین، دکتر «علی فتحی آشتیانی» عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله بیان می‌دارد: مسائل پیش آمده کمتر تحت تاثیر مشکلات روانی و بیشتر متاثر از عامل زمینه‌ساز داخلی و خارجی است. عوامل داخلی مثل مشکلات اقتصادی، تورم، بیکاری و فقر که در سال‌های اخیر بسیار مساله‌ساز شده در کنار کاهش سرمایه اجتماعی و عدم امید به آینده بسیار تاثیرگذار بوده است. همچنین محقق نشدن بسیاری از شعارهای سیاسی، اتخاذ تصمیمات نادرست و انتقادناپذیری سیاسیون همه سبب کاهش اعتماد مردم به خصوص نسل جوان به آنان و رسانه‌های رسمی شده است.

به گفته این روانشناس، نقش فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی نیز در بروز اغتشاشات اخیر بسیار پررنگ بوده است. این رسانه‌ها و شبکه‌ها سبب کم رنگ‌تر شدن ارزش‌ها و هویت دینی، ملی و مذهبی در جامعه به ویژه در قشر نوجوانان و جوانان شده‌است. در واقع، آنچه به عنوان «جنگ شناختی» از آن نام برده می‌شود، همان چیزی است که از طریق رسانه‌ها بر اذهان مردم نفوذ می‌کند و این موارد اموری هستند که نباید به سادگی از کنارشان عبور کنیم.

فتحی آشتیانی با اشاره به بازی عوامل خارجی در عرصه ناآرامی‌ها اخیر می‌افزاید: دشمنان خارجی به اشکال مختلف درصدد القای حس بدبختی به مردم ایران با دادن حجم وسیعی از آمارها و اطلاعات نادرست هستند. کما اینکه القای این حس در نوجوانان و جوانان در فضای مجازی به شکل ویژه صورت گرفته است. به عبارتی دشمنان ما از همه تکنیک‌های روانشناختی، تغییر رفتار، مدیریت ذهن و تکنیک‌های جنگ روانی استفاده کرده تا به ما چنین تصوری را القا کنند. به اعتقاد من بحث گشت ارشاد بیشتر یک بهانه و این موارد همه از برنامه‌های از قبل طراحی شده دشمنان بود. در مجموع از عوامل روانشناختی، تکنیک‌ها و اصول روانشناسی بیشتر برای تحریک گروه نوجوان و جوان استفاده شد تا در فضای مجازی وارد صحنه شوند و خودِ عوامل روانشناختی تاثیر مستقیم نداشتند.

علی فتحی آشتیانی عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله

ناآرامی‌هایی که فقط کف خیابان را درگیر نکرد

فتحی آشتیانی: مسائل پیش آمده کمتر تحت تاثیر مشکلات روانی است. عوامل داخلی مثل مشکلات اقتصادی، تورم، بیکاری و فقر در کنار کاهش سرمایه اجتماعی و عدم امید به آینده و نیز تحریکات خارجی در وقایع اخیر بسیار تاثیرگذار بوده است

یکی از موضوعات مرتبط با رخدادهای اخیر، تبعات آن روی ذهن و روان شهروندان بود. به گفته عابدین، در وقایع اخیر چه آنهایی که مستقیما درگیر بودند ودر کف خیابان حضور پیدا کردند و چه آن‌هایی که شاهد اعتراضات، تنش و زدو خورد بودند و از طریق رسانه‌های جمعی و شبکه‌های اجتماعی تحت تاثیر قرار گرفتند و اطلاعات خود را از آنها گرفتند، همه دچار اضطراب شدند و چه بسا با اختلال استرس پس از سانحه هم مواجه شدند.

فتحی هم در این باره می‌گوید: اغتشاشات اخیر احساس ناامنی به همراه داشت که خود احساس ناامنی در جامعه، می‌تواند زمینه افزایش استرس، اضطراب، افسردگی و ناامیدی را در جامعه به همراه ‌آورد.

ایمانی به پیامدهای روانشناختی وقایع اخیر اشاره کرده و بیان می‌دارد: نتیجه فعل و انفعالاتی که شاهد بودیم این می‌شود نرخ همسرآزاری، فرزندآزاری و یا دست گذاشتن روی «آخرین گزینه» مثلا فروش اعضای بدن افزایش یابد. با نگاهی به آماری که از مراجع رسمی منتشر می‌شود چنین نکاتی تایید می‌شود، این در حالی است که با وجود این آمار و اطلاعات و آلارم‌ها، هوشیاری و اقدامات لازم صورت نمی‌گیرد.

چه باید کرد؟

نگاهی به راهکارهایی که از سوی متخصصان برای ارتقای سلامت روانی شهروندان و جامعه ارائه می‌شود بخشی ناظر بر راهکارهای اقتصادی و سیاسی و دسته‌ای اجتماعی-روانشناختی است.

تاجیک در این زمینه می‌گوید: تاجیک به راهکارهایی در این زمینه اشاره کرده و می‌گوید: به نظر من این یک امر سیاسی-اجتماعی است. دولت موظف است برای مردم امنیت، رفاه، آموزش و پیشرفت فراهم کند اما وجود شکاف طبقاتی گسترده، از یک سو حس عدالت را در میان مردم دچار مشکل و از طرفی سرمایه اجتماعی و معنوی را با افول رو به رو کرده است. در یک جامعه فعال سیاسی احزاب باید بتوانند فعال باشند و اعتراض کنند، اما معمولا در جامعه ما به رسمیت شناخته نمی‌شوند و به دلیل اقدام علیه امنیت ملی دستگیر می‌شوند که چنین امری یک نوع انسداد سیاسی در آینده به بار می‌آورد و هزینه‌های بسیار زیادی خواهد داشت.

به گفته عابدین، باید در سطح جامعه و کلان کشور اقدامات اساسی و فوری اقدامات صورت بگیرد به ویژه جلوی فساد مالی و رانت‌خواری و تبعیض گرفته شود و مردم بتواننند اعتراضات خود را نشان دهند. ما به اقداماتی که ممکن است ۱۰ سال طول بکشد، نیاز داریم و حتی در این زمینه عقب هم هستیم. ما در این ده سال تلاش می‌کنیم جامعه را چندصدایی کنیم. همچنین، سیستم اداری را درست کنیم، از فساد مالی جلوگیری کنیم و مدیریتی بهتری را به راه بیندازیم واز افراد متخصص استفاده کنیم. باید جلوی تبعیض‌ها و برخی مشکلات را گرفت تا بینش و نگرش مردم نسبت به مدیریت کشور مثبت شود.

علیرضا عابدین استاد روانشناسی بالینی

ایمانی با اشاره به افول سرمایه اجتماعی و مخدوش شدن امید و اعتماد بر اثر مشکلات معیشتی بر ضرورت مهار افسارگسیختگی این مشکلات تاکید کرده و می‌افزاید: باید از اکنون به فرزندانمان توانایی بحث و گفت‌وگو را آموزش دهیم. اما چنین امری نه تنها در خانواده‌ها بلکه از سوی سیستم آموزش و پرورش هم نادیده گرفته شده است و با دانش آموزان رهاشده رو به رو هستیم. برای برای رفع بحران جوانان باید فکری شود تا دچار عارضه‌های قلبی، گوارشی یا استرس و افسردگی نشوند. از طرفی وقتی تمام مولفه‌های زیستی دچار مشکل می‌شود،مسئولین باید از افراد کاردان و فرهیخته کمک بگیرند و ساخت جامعه را بازنگری کنند. اگر احساس مسئولیت صورت پذیرد و افراد کاردان رهکارهای لازم را بدهند، شاید کمتر شاهد اتفاقاتی ناگوار باشیم.

فتحی نیز از زاویه بازسازی روانی جوانان و نوجوانان به ارائه راهکار پرداخته و تصریح می‌دارد: این نسل به گونه‌ای رفتار می‌کند که کوچکترین توجهی به هویت دینی، ملی و اجتماعی ندارد و حس شهروند جهانی را دارد و نه شهروند ایرانی و به ویژه اسلامی. به عبارتی نسل جوان امروز دین را به نحوی مزاحم خود می‌داند. همچنین به دلیل فقدان آگاهی سیاسی شاهد بروز رفتارهای هیجانی از سوی نوجوانان و جوانان نیز هستیم.