مسعود اقبالی در گفتوگو با خبرنگار ایرنا و در واکنش به این موضوع که فوتبال ایران در سالی که گذشت با چه شرایطی مواجه بود تصریح کرد: فوتبالی که ما به عنوان یک کارشناس و مدرس فوتبال دیدیم، شرایط خوبی نداشت. آن وضعیت تیم ملی در جامجهانی، آن شرایط لیگ برتر و مسائل فنی تیمها که جایی برای دفاع ندارد، با این شرایط قضاوت را به جامعه واگذار میکنم، برای این فوتبال چه تعبیری میتوان به کار برد؟
وی ادامه داد: برای قضاوت فوتبال ایران نیاز به دانش و تخصص خاصی نیست. فقط کافیست فوتبال روز دنیا را رصد و آن را با فوتبال ایران مقایسه کنید؛ ما به جامجهانی میرویم اما دستاورد آن برای فوتبال ما چه چیزی بوده است؟ در سطح باشگاهی اتفاق خوبی رقم خورده که بخواهیم به آن ببالیم؟ به جز چند چهره معدود سایر لژیونرهای ایرانی کجا هستند و در چه تیمهایی بازی میکنند؟ وضعیت تیمهای پایه ما چگونه است؟
مدرس کنفدراسیون فوتبال آسیا با تاکید بر این که بسیاری از چهرههای متخصص و بادانش فوتبال ایران خانهنشین شدهاند، گفت: من در کلاسهایی که دارم با مربیان جوان و افرادی که در تیمهای پایه کار میکنند، زیاد برخورد میکنم اما جای تاسف است همین افراد که قرار است با بازیکنان در سنین مختلف کار کنند حتی نمیدانند چه بگویند و چگونه رفتار کنند و برای همین است مشکلات فوتبال ما از پایه شروع شده و در سطح وسیعتر تسری پیدا میکند.
او گفت: فوتبال ما استاندارد نیست. آکادمیهای ما در حد یک اسم و نام عمل میکنند. اگر ما کار میکنیم فدراسیون فوتبال کشورهایی مانند کرهجنوبی و ژاپن چه میکنند؟ اگر همین امروز تغییر شیوه و رفتار بدهیم حداقل ۱۵ سال طول میکشد تا به فوتبال امروز کره و ژاپن برسیم. وضعیت فوتبال ما برای همه مشخص است. به عنوان یک فوتبالی از آنچه در این روزها رخ میدهد ناراحت و نگران هستم. با این شرایط نباید انتظار خلق شگفتی و معجزه داشت. بازیکنان لیگ برتر و چند لژیونر دور هم جمع و تیم ملی را تشکیل میدهند، میروند و در نهایت با باخت به کشور بازخواهند گشت و دوباره وعده سالهای بعد و اتفاقات خوب آینده را به هواداران میدهیم.
اقبالی در پایان گفت: وضعیت لیگ برتر فوتبال ایران را هم میبینیم، بازیهای بیهدف، بدون الگوی مشخص، با تنش و برخوردهای شدید که انسان را به یاد میدان جنگ میاندازد. همه این مسائل نشان میدهد فوتبال ما از ابعاد فنی، روانشناختی و حوزههای دیگر به شدت رنج میبرد و اگر میخواهیم کاری کنیم باید قبول کرد همین امروز هم دیر است.