به گزارش ایرنا، طبق مقالهای که در روزنامه واشنگتن پست در دوم مارس (۱۱ اسفند) منتشر شد، کارشناسان هفت سازمان و اداره دولتی آمریکا اعلام کردند تحقیقات آنها از سال ۲۰۱۶ تاکنون نشانی از این که «سندرم هاوانا» مرتبط با اقداماتی از سوی دولتهای دشمن آمریکا علیه کارکنان سفارت این کشور در کوبا و چند سفارتخانه دیگر بوده، نیافتهاند.
از میان هفت نهاد دولتی مشارکتکننده در این ارزیابی، پنج نهاد گفتند اگر چه «تمام قرائن و شواهد اطلاعاتی انگشت اتهام را به سوی دخالت دشمنان آمریکا نشانه میروند» اما ارزیابی آنها از «بسیار غیرمحتمل» بودن این تئوری حکایت دارد.
نتایج این تحقیقات توسط ویلیام برنز، رئیس سیا تایید شد، که اذعان داشت سندرم هاوانا باعث «یکی از بزرگترین و فشردهترین تحقیقات در تاریخ آژانس» شده است. به همین دلیل حمایت قاطع خود را از نتیجه این تحقیقات تضمین کرد.
پیشینه
هفت سال پیش، در سال ۲۰۱۶، دیپلماتهای آمریکایی در سفارت این کشور در هاوانا، پایتخت کوبا به یک بیماری جسمی ادعایی با انواع علائمی همچون خستگی، سردرد، کاهش موقت بینایی و شنوایی و سرگیجه مبتلا شدند. این ماجرا در کشورهای دیگر نیز تکرار شد و همین امر باعث شد واشنگتن تئوریهای مختلفی از امواج الکترومغناطیسی ادعایی گرفته تا اقدامات فرازمینی علیه مقامهای خود را مطرح کند.
از آن زمان، سرویس خارجی ایالات متحده موارد مشابهی را در حدود ۲۰۰ مقام دیگر سفارت این کشور در سراسر جهان، به ویژه در چندین کشور دارای روابط تیره با کاخ سفید، مانند روسیه، چین و سایر کشورهای خاورمیانه گزارش کرده است.
اگرچه هیچ مدرک مستند و علمی برای وقوع این حوادث وجود نداشت، دونالد ترامپ رئیسجمهوری وقت آمریکا به صورت علنی اعلام کرد که «کوبا مسئول» آنچه که «حمله» به مقامات آمریکایی میداند، است.
دفاع ترامپ از فرضیه مطرح شده، انگیزه یکی از بزرگترین تحقیقات در تاریخ سیا بود تا اینکه خود این نهاد اعلام کرد: پنج آژانس بررسیکننده به این نتیجه رسیدند که «بسیار بعید» است که یک دشمن خارجی مسئول ایجاد علائم باشد، یا این کار در نتیجه اقدامات برنامه ریزی شده نظیر سلاحهای هدفمند انرژی بوده باشد؛ و یا حتی به عنوان عوارض جانبی برخی فعالیتهای دیگر نظیر نظارتهای الکترونیکی که ناخواسته مردم را بیمار کرده است، باشد.
اهمیت موضوع
آنچه که اکنون سازمان سیا تایید کرده است، پیشتر توسط دانشمندان کوبایی، با تصمیم هاوانا و در مواجهه با اتهامهای کاخ سفید اعلام شده بود.
آکادمی علوم کوبا در سال ۲۰۲۱ با ارائه گزارشی فنی، تئوری واشنگتن را رد کرد و اطمینان داد که وجود یک سلاح انرژی هدایتشده مانند آنچه جمهوریخواهان بر وجود آن اصرار میورزند، «قوانین فیزیک را نقض میکند» و حتی در صورت وجود، باید از طریق «قدرت بسیار بالا و تجهیزات بزرگ که پنهان کردن آن دشوار است» انجام شود.
در این گزارش آمده است: هیچ شکل شناخته شدهای از انرژی نمیتواند بهطور انتخابی، آسیب مغزی (با دقتی مشابه پرتو لیزر) در شرایطی که برای حوادث ادعایی هاوانا توضیح داده شد، ایجاد کند.
به دنبال اعلام نتایج این تحقیقات، برونو رودریگز وزیر امور خارجه کوبا اعلام کرد: هیچ چیز نمیتواند آسیبهای وارد شده به خانوادههای کوبایی را ناشی از اقدامات افراطی که بر اساس دروغها انجام میشود، جبران کند.
اظهارنظر رئیس دستگاه دیپلماسی کوبا را میتوان شاهکلید تفسیر «سندرم هاوانا» از نخستین روز مطرح شدن تا امروز که خود آمریکاییها به بی پایه و اساس بودن این ادعا اعتراف میکنند، دانست.
این بیماری مرموز و ناشناخته در شرایطی که کینهتوزی واشنگتن از دولت کمونیست کوبا موجب تحمیل بیش از شش دهه تحریم شده است، دستآویز دیگری برای دونالد ترامپ بود تا روابط واشنگتن با این جزیره را هر چه بیشتر تحت فشار قرار دهد.
از کوبا و فهرست طولانی مشکلات تحمیل شده علیه این کشور به دلیل دفاع از حق حاکمیت در برابر زورگویی آمریکا که بگذریم، مسئله بحثبرانگیزتر، اغراض و اهداف آمریکا است که این کشور، بارها از مسیر دروغپراکنی، ایجاد جنگ روانی، طرح اتهامهای بی اساس برای نیل به آنها تلاش کرده است.
حمله نظامی آمریکا و ائتلاف همراه آن به عراق در سال ۲۰۰۳ به بهانه وجود سلاحهای کشتار جمعی در این کشور از دیگر موارد این ید طولای جنگ طلبی آمریکا است. بعدها روشن شد که در زمان حمله آمریکا، هیچ سلاح کشتار جمعی در عراق نبوده است.
آمریکا در سال ۱۹۸۳ به گرانادا، جزیره کوچک کارائیب به بهانه اینکه در این جزیره یک پایگاه نظامی برای شوروی ساخته شده است، حمله کرد. بعدها مشخص شد که این موضوع چیزی مگر دروغی ساخته و پرداخته دونالد ریگان رئیسجمهوری وقت ایالات متحده نبوده است.
«سیانان» در گزارشی تحت عنوان «البته که رئیسان جمهوری دروغ میگویند»، نوشت: این تصور که یک رئیس جمهوری خوب به مردم آمریکا دروغ نمیگوید، یک توهم است. مورخان میگویند بسیاری از مطرح ترین رئیسان جمهوری آمریکا جزو بزرگترین دروغگوها بودند و دوگانگی، بخشی از زندگی آنها بوده است.
در دوران دولت دونالد ترامپ، روزنامه «واشنگتن پست» یک پایگاه اطلاعاتی از دروغها و فریبهای رئیسجمهوری را نگهداری میکرد؛ دروغهایی که آمار نهایی آن به بیش از ۳۰ هزار دروغ رسید.
ارزیابی
اتهام سندرم هاوانا، نخستین مورد ادعاهای فریبکارانه آمریکا نبوده و آخرین مورد نیز نخواهد بود. با این حال، دفاع رئیسجمهوری وقت در برابر عقبنشینی سایر نهادها از این اتهام علیه کوبا و سایر کشورهای خارجی، به صورت آشکارا نشاندهنده ناهماهنگی سیاست ایالات متحده است.
اگر چه از دولتی که گوش ملت خود را نیز از دروغ و فریبکاری پر میکند، نمیتوان توقع داشت که در قبال کشورهایی با رابطهای خصمانه، از ابزار دروغ و اتهامهای بیاساس استفاده نکند، اما آسیبهایی که مردم کشور هدف، در نتیجه این دروغها متحمل میشوند، به طور حتم قابل بخشش نبوده و نخواهد بود.
عقبنشینی آمریکاییها از اتهام سندرم هاوانا بدون آنکه مجبور به پاسخگویی در محکمه بینالمللی باشند، از مواردی است که تحمل آن با سکوت آزاردهنده حامیان حقوق بشر، سختتر میشود. چنان که دروغ، افترا و فریبکاری را در دستهبندی رذیلتهای اخلاقی در هر جامعهای قرار دهیم، در مقابل، «اعاده حیثیت» را نیز میتوان کمترین حق کشورها و ملتهایی همچون کوبا در نظر گرفت.
آمریکاییها همواره از تمام توان رسانههایشان برای حمله به کشورهای مغضوب از طریق دروغ استفاده میکنند و تا جایی که میتوانند آنها را تقویت میکنند؛ با گذشت مدت زمانی، به یکباره نهاد یا سازمانی ظاهر شده و تمام واقعیت را میگوید، چنان که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است. رویه مرسومی که در مسئله پرونده سندرم هاوانا نیز تکرار شد.
نکته حائز اهمیت اینکه، در برابر جنگ رسانهای و روایتها، چنان که آمریکا در سالهای اخیر از طریق سندرم هاوانا به راه انداخت، نباید حالت تدافعی داشت و در برابر هجوم روانی و رسانهای اتهامات بی حد و مرز این کشور میبایست از طریق تکیه به ابزارهای مختلف مقابله کرد.
آنچه مسلم است اینکه این روایت نادرست و از نظر علمی بیاساس، همواره مانعی بر سر راه توسعه عادی روابط کوبا و آمریکا و دستآویزی برای اعمال تحریمها علیه مردم این کشور بوده است.