تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۷:۰۰

خرم آباد - ایرنا - همه فامیل و دوستان او را به خوش نامی، مهربانی و وقار می شناختند، گره گشای امور بود اما هنوز چهلمین بهار زندگیش فرا نرسیده بود که خبر شهادتش را به خانواده دادند.

روزها و شب های متوالی به خانه نمی آمد، فرزندان از نبودش بی تاب می شدند و مادر هم مثل همیشه در حالیکه خود از نبودن های تکراری همسر دلتنگ بود اما کودکان بهانه گیر را آرام می کرد، عبارت هایی مثل " نمی دانم کجاست"، "معلوم نیست کی می آید"، " تلفنش خاموش است" ، " خودش تماس می گیرد" و دهها مکالمه تکراری در این سال ها از زبان همسر شهید شنیده می شد.

از کلیت کار همسرش خبر داشت اما هیچگاه جزییات را نپرسیده و همسرش هم نگفته بود، گاهی نیمه شب مجبور به ترک خانه و فرزندان می شد، گاهی پس از غیبتی نسبتا طولانی سرزده و صورت تکیده به خانه می آمد و اما انگار قانون نانوشته میان آنها حکم می کرد نه سوالی پرسیده شود و نه پاسخی به الزام باشد و حالا، با دنیایی مملو از خاطرات سفرهای ناگهانی، روزهای تنهایی، دلتنگی های ممتد، تماس های کوتاه و ناهارهای عجولانه و سرپایی تنها مانده بود.

سرباز گمنام امام زمان بود، همسرش فقط این را می دانست و دریافته بود گمنامی آقای خانه، بابای فرزندان، حرمت دارد، پس از بازگشت هایش، زمانی که صورتش آفتاب سوخته و پیکرش تنیده از شب بیداری ها بود می دانست این ماموریت چقدر سخت و سنگین بوده است اما حرمت گمنامی اش را نمی شکست.

گاهی با تن زخمی و تیرخورده به خانه می آمد، چیزی نمی گفت چرا که می دانست بهای سرباز امام زمان (عج) بودن، سکوت و بازگو نکردن دهها داستان از شب زنده داری ها و پلک نزدن هایش است، دریافته بود که سربازی مام وطن در غربت و گمنامی اجر دیگری دارد، افتخارات و داستان جانفشانی هایش را در بوق و کرنا نمی کنند، کتاب خاطرات پر از رمز و رازش را با عکسی بر جلد چاپ نمی کنند اما همینکه کودکی را در پارک کنار پدر و مادرش در آرامش می دید قلبش سرشار از رضایت و شوق می شد.

بی شک خانم خانه هم به نوعی سرباز گمنامی بود که پا به پای همسرش در راه اسلام و انقلاب گام نهاده بود، شب زنده داری همسرش در تعقیب و گریزهای سخت را با شب زنده داری و قرآن خواندن برای حفظ سلامتش همراهی می کرد، نگفته های سرباز گمنام امام زمان را از چشم هایش می خواند و انگار سکوت بود که هزاران واژه و داستان پر فراز و نشیب را میان این زوج جاری می ساخت.

هفته ها می گذشت و مرد خانه نبود، بی تابی فرزندان بیشتر و دلتنگی همسر فراتر، اما زندگی با سرباز گمنام امام زمان (عج) همین است، بر خلاف مشاغلی که می گویند مردها نباید سختی کار را به خانه و خانواده انتقال دهند زندگی و کار این دلیران بی توقع، به هم آمیخته شده است، بودن در کنار خانواده هم گوش به زنگی می خواهد و آماده به رکاب بودن تا هر زمان که لازم باشد، بی گفت و شنود توشه همیشه آماده سفر را بردارند و برای امنیت یک ملت دست به کار شوند.

پس از مدتی غیبت طولانی که به خانه می آمد، آرامش کوچه و خیابان را با لذت بیشتری احساس می کرد، فضای امنی را که برای شهروندان عادی شده بود با تمام وجودش لمس می کرد و می دانست خون همرزمان غریبش بهای این آسودگی و امنیت است.

بارها و بارها رصد کرده و جلوی فجایعی را در خیابان و معابر عمومی گرفته بودند که حتی تصورش هم برای ما، مردم عادی، سخت است، دوستان جوانش در ماموریت ها شهید شده بودند و در بنرهای تسلیتشان خبری از مدح و ستایش های آنچنانی نبود، زندگی در غربت و گمنامی به شهادت در گمنامی و عزت ختم شده بود و چه چیزی بالاتر از این حس ناب برای بازماندگان گمنام؟

این سالها مخصوصا وقتی هواپیمای حامل تروریست ها را در آسمان اسکورت کردند و به کشور بازگرداندند، مردم از سربازان گمنام امام زمان (عج) بیشتر شنیده اند، کسی را به نام و نشان نمی شناسند، عکسشان مانند سلبریتی ها در صفحات مجازی دست به دست نمی شود و پشت بند ماجراهای قهرمانانه شان داستانی روایت نمی شود اما دعای خیر،حس اعتماد و اطمینان مردم را همراه دارند، همه آنها را به نیکی و جانفشانی یاد می کنند و همین است که گمنامان خوشنامی در دل مردم هستند.

امام خمینی (ره) برای نخستین بار در اردیبهشت سال ۶۲ پس از دستگیری عوامل حزب توده، لقب "سربازان گمنام امام زمان (عج)" را به نیروهای اطلاعاتی کشور نسبت داد.

آن زمان هنوز وزارت اطلاعات شکل نگرفته بود و واحد اطلاعات سپاه در کنار رکن ۲ ارتش و دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست‌وزیری از جمله مجموعه‌های اطلاعاتی کشور بودند که امام خمینی (ره) بعد از دستگیری عوامل حزب توده توسط نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران، در پیامی عنوان فرمودند: "جوانان ارجمند و عزیز ما در جبهه‌های داخلی از عمق جنگل‌های وسیع تا بیغوله‌ها و پناهگاه‌های بزرگ منحرفان غافل از خدا، از دمکرات و کومله تا منافقین و فدایی خلق و حزب خلق به اصطلاح مسلمان تا حزب توده و سایر گروهک‌های کوچک و بزرگ را با فداکاری‌ها و خداطلبی‌ها آنچنان قلع و قمع کردند که دنیا را با همه دشمنی‌ها که دارند به اعجاب و تحیّر درآوردند".

امام راحل در این پیام اذعان کردند: "توجه به کارآمدی امنیتی و اطلاعاتی این جوانان گمنام پاسدار و بسیج و کمیته و دادستانی و دیگر دلباختگان در راه خدا در به دام انداختن سران خیانت‌کار حزب توده که چون مار پر خط و خال در براندازی اسلام فعالیت منافقانه داشتند و هر یک سابقه‌های طولانی بیست ـ سی ساله در جهات تشکیلاتی و اطلاعاتی و جاسوسی داشته‌اند و از تخصص در این امور بهر وافی داشتند موجب سرفرازی امت اسلامی است که چنین فداکارانی دارد..

اکنون سالهاست که مدال "گمنامی" که امام خمینی ( ره) بر سینه این غیور مردان نهاد بر تارک ایران اسلامی می درخشد، نامی که این سال ها بیشتر از آن شنیده ایم، گمنامان خوشنامی که در غائله های بزنگاه، دست یاریشان در دست ایران اسلامی فشرده شد و زندگیشان در فراز و نشیب های مختلف جریان داشت.

بی شک مجاهدت های خاموش سربازان گمنام امام زمان (عج) در سال های گذشته، سیلی محکمی بر صورت بدخواهان نظام بوده است که با هر حربه دشمن، گامی جلوتر حرکت کرده اند و امنیت و استقلال ایران اسلامی را با خون خود امضا نموده اند، جوانان رشیدی که در غربت و حتی خارج از کشور جان دادند تا دست تعدی دشمن بر این اسلامی و زنان و دختران مسلمان کوتاه شود، دلیرمردانی که شبانه روز در جبهه های مختلف و جنگ همه جانبه دشمنان سرباز ولایت هستند و لبخند کودکان این سرزمین در آرامش و شادمانی، از صدها مدال و حقوق های آنچنانی برایشان با ارزش تر است که اگر اینگونه نبود به گمنام بودن اکتفا نکرده و با خداوند معامله نمی کردند.

سالم سازی فضای اقتصادی، شناسایی مخلان داخلی امنیت، رصد تحرکات و تخلفات کلان اداری در بخش های مالی و بیت المال، برخورد با رانت و فساد، شناسایی کوردلان تروریست قبل از آغاز عملیات های جنون آمیز، شناسایی و رد زنی جاسوسان داخلی و خارجی و اقدام به موقع برای کشف انبارهای بزرگ احتکار کالای اساسی در راستای تامین امنیت بازار از جمله اقدامات سربازان گمنام امام زمان (عج) می باشد که روزشان با میلاد مهدی موعود (عج) عجین شده است.

اما فراموش نکنیم که امنیت ایران اسلامی اصلی ترین مولفه برای هر شهروند است که این روزها و سال ها به دفعات در تیررس دشمنان قرار گرفت، تروریست هایی را روانه مرزهای ایران اسلامی کردند و جنایتکارانی را برای عملیات های تروریستی در کشور تعلیم دادند که با حضور به موقع سربازان گمنام امام زمان (عج) دستشان کوتاه شد و با چشم های بسته ودل های هراسان به زانو درآمدند.

زمان کمی از ماجرای تروریستی شاهچراغ می گذرد و همه ما همچنان داغ شهدای این فاجعه را بر دل داریم، کمی دورتر هم حادثه تروریستی رژه نیروهای مسلح در اهواز همچنان قلب ها را می فشارد و همین ۲ مورد کافی است تا قدردان جانفشانی سربازان گمنام امام زمان (عج) برای حفظ امنیت کشور باشیم که اگر نبودند امروز این فجایع در کشور بارها و بارها رخ می داد و دشمنان، ایران عزیز را مانند آنچه در عراق و افغانستتان پدید آوردند به جولانگاه تروریست ها و تکفیری ها تبدیل می کردند.