حسن عابدینی در گفت و گو با خبرنگار سیاست خارجی ایرنا درباره دستاوردهای سیاست خارجی در یکساله گذشته گفت: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۴۰۱ به نظر میرسد بر مبنای توازن دیپلماسی و گسترش روابط با همسایگان و تعمیق روابط با کشورها و نهادهای منطقهای بوده که میتوانند زمینه برای مقابله با سلطه غرب را فراهم کنند.
وی افزود: در این چهارچوب ما شاهد بودیم که رفت و آمدهای دیپلماتیک در بالاترین سطوح به کشورهای همسایه صورت گرفت و با توجه به اینکه ایران با ۱۵ کشور همسایه است این مسئله میتواند زمینه برای گسترش روابط سیاسی را فراهم کند اما دولت سیزدهم تلاش کرده است که صرف گسترش روابط سیاسی نباشد بلکه این روابط سیاسی تبدیل به روابط تجاری شود.
این کارشناس مسائل بینالملل بیان کرد: شاهد بودیم این قضیه تا حدود زیادی در جریان مذاکرات و پیمانهای اقتصادی که بسته میشود نمود پیدا کرده است. البته زمان زیادی نیاز دارد تا این مسئله به صورت کامل به مرحله اجرا در بیاید و نیازمند برخی از زیرساختها است.
عابدینی خاطرنشان کرد: به عنوان مثال زمانی که بخواهیم روابط اقتصادی را با کشورهای همسایه تقویت کنیم یکی از مولفههای اصلی آن این است که جمهوری اسلامی بتواند دالان جنوب- شمال و شرق -غرب خود را در که قالب جادهها و حمل و نقل ریلی است و حتی بحثهای هوایی خود را تقویت کند. لذا میبینیم که در یکسال گذشته در این حوزه تلاش زیادی انجام شده تا زمینه اتصال و زیرساختارهای شبکه راهآهن از شمال به جنوب را فراهم کنند.
وی درباره بحث توازن در سیاست خارجی گفت: در بسیاری از مقاطع ما شاهد بودیم که دولتها کوشش کردند تا همه تخممرغهای خود را در سبد بخشی از کشورهای جهان قرار بدهند.
این کارشناس مسائل بینالملل افزود: به عنوان مثال در همکاری با کشورهای غربی از جلوه بیشتری نسبت به سایرین برخوردار بود در صورتی که دنیا حدود ۲۰۰ کشور و منطقه دارد که نباید صرفا چند کشور را نماد جامعه جهانی تلقی کرد یا یک منطقه یا قاره مانند قاره اروپا آن هم ارتباط با ۵-۶ کشور را در اولویت قرار داد و بقیه دنیا را خط زد.
عابدینی تصریح کرد: اما در دولت سیزدهم شاهد هستیم که هم روابط با کشورهای همسایه و هم روابط با کشورهای آمریکای لاتین و آمریکای جنوبی و همچنین کشورهای جنوب شرق آسیا تا کشورهای آفریقایی مدنظر قرار گرفته است. به نظر میرسد این هم یکی از راهبردهای هوشمندانهای است که دولت آن را دنبال میکند.
وی ادامه داد: موضوع بعدی اینکه در دهه سوم قرن بیست و یکم نهادهای منطقهای و پیمانهای منطقه میتواند تاثیر تعیین کنندهای در روابط کشورها ایفا کند. اکنون براساس گفته بسیاری از نظریهپردازان قدرت در حال انتقال از غرب به شرق است لذا نهادهای منطقهای باید تقویت شوند و حضور در این نهادهای منطقهای میتواند برای آینده جمهوری اسلامی تاثیر تعیین کنندهای داشته باشد.
این کارشناس مسائل بینالملل خاطرنشان کرد: سازمان همکاریهای شانگهای یکی از پیمانهای اقتصادی منطقهای است که هم از جهت وسعت سرزمینی و هم به لحاظ تولید جی دی پی و جی ام پی که تولید ناخالص کل کشورهای حوزه شانگهای بعد از نهاد سازمان ملل که قویترین و بزرگترین و پردرآمدترین نهاد منطقهای است. لذا به نظر میرسد پیوستن ایران به این پیمان بسیار برای آینده تعیین کننده است ضمن اینکه ایران میتواند بهرهبرداریهای خود را از همکاری با کشورهای عضو شانگهای داشته باشد.
عابدینی یادآور شد: البته پیمانهایی مانند اوراسیا و روابط دوجانبهای که با برخی از این کشورها مانند چین دارد که یکی قدرتهای بزرگ اقتصادی دارد برآوردها و اعتقاد بسیاری از تحلیلگران اقتصادی بر این است که تا سال ۲۰۲۸ یعنی حدود ۵ سال بعد از قدرت اقتصادی از آمریکا هم جلو میزند و این هم یکی از اقداماتی است که جمهوری اسلامی دنبال کرده است.
وی ادامه داد: البته همکاری با روسیه در حوزههای مختلف و همکاری با کشورهای عربی مانند قطر هم هر کدام به نوبه خود میتواند تاثیر تعیینکنندهای در روابط تجاری جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورها داشته و در جذب سرمایهگذاری و در حوزه تقویت صادرات نیز تاثیر داشته باشد.
این کارشناس مسائل بینالملل بیان کرد: بنابراین به نظر میرسد دولت سیزدهم اگر بتواند توازن سیاسی با کشورهای دنیا و همچنین تقویت روابط با همسایگان و البته پیوستن به نهادهای منطقهای و یا نهادهای خاصی مانند بریکس کشورهای نوظهور که الان جمهوری اسلامی گام بلندی را برای پیوستن به بریکس برداشته را داشته باشد میتوانیم امیدوار باشیم که اقتصاد ایران بهتدریج به ثبات خود بازگردد و در منطقه و به شکل ملی بسیار موفق عمل کند.