زمستان در آخرین روزهای سال تازیانه هوای سرد را در منطقه کوهستانی آذربایجان غربی بر چهره شهر و روستاهای خوی فرود میآورد که در این شرایط گرمتر از خانه جایی برای سپری کردن این روزها نیست اما شهروندان و بسیاری از روستاییان شهرستان خوی بخصوص منطقه فیرورق از نعمت خانه و سقفی ایمن محروم هستند چرا که بیم زلزله آنان را میهمان کوچه و خیابان کرده است.
با گذشته ۵۰ روز از زلزله ۵/۹ ریشتری هشتم بهمن امسال در خوی، کمپهای دایر در مدارس اغلب جمع آوری شدهاند اما چادرها هنوز در جای جای این شهر و روستاهای تابعه برپاست و زلزله (۵/۱ پنجشنبه ۲۵ اسفند) و شمار زیاد پس لرزهها هنوز گاه و بی گاه این منطقه را میلرزاند.
این پس لرزهها تلنگری است تا خوییها خاطره زلزله را مدام مرور کنند تا در روزهای بازسازی ساخت و سازها براساس اصول فنی و استاندارد و زیر نظر متخصصان و مهندسان اهل فن انجام شود تا دیگر کمتر شاهد چنین مشکلاتی (تخریب تعداد بالا منازل مسکونی) در هنگام وقوع زلزله باشیم.
در هر منطقهای که چادرها برپاست کودکان کمابیش رونق بخش آنجا هستند چه با هیاهو چه با لباسهای رنگی که به تن دارند و چه با دعواهای شیرین کودکانه.
مهمان این میزبانان کوچک شدن، شیرین تر از هر مهمانی است چرا که صداقت و شفافیت در نگاه و حرفهایشان موج میزند و مطالباتشان رنگ و عطری از زیاده طلبی ندارد.
روز تعطیل جمعه میهمان این کودکان شدم تا صدای آنان باشم و خواستههایشان به گوش متولیان برسد شاید که بخاطر قلبهای کوچک، مهربان و مطالبات بی غل و غش آنها برای تعجیل و تسریع در ساخت دوباره خانههای آسیب دیده از زلزله دست بجنبانند.
در مسیر پارک شهید قلی زاده در فلکهای به همین نام خروجی خوی به سمت فیرورق که محلی برای اسکان موقت است تعدادی کودک در حال بازی و شادی هستند گاهی دستهایشان را روی آتشی که وسط پارک روشن است گرم میکنند و گاهی به داخل چادرها میخزند.
با یکی از بچهها که هم صحبت میشوم والدینش بیرون میآیند کارت میخواهند و دوست دارند بدانند فرزندشان با چه کسی هم صحبت شده است.
آنان دست پیش میگیرند حالا که کارتم را دیدند، کمی صحبت و درد دل میکنند و مطمئن میشوند خبرنگارم اجازه میدهند بچهها حرف بزنند، این چنین درد دل بچهها شروع شد.
پرنیا دختر کوچک پنج سالهای که امسال به مهد کودک رفته و دلش برای مهدکودک و استخر توپش تنگ شده با فارسی صحبت کردن نمیتواند منظورش را برساند لذا به زبان شیرین محلی از دلتنگیهایش میگوید و گلایه از اینکه صبحها آب و هوای سرد صورتش را سرخ میکند ولی آب گرم برای شستن دست و صورت برایش حسرت شده است.
مهربانانه دست مرا در دستش میگیرد، یخ دستهای سردش در دستانم ذوب میشود مرا به سمت چادر میبرد، میخواهد تنگی چادر و تنهاییاش را برایم توصیف کند؛ از سردی چادر صحبت کرد و اینکه شبها صدای تردد ماشینها در خیابان خواب عمیق را از چشمانش ربوده است.
انتهای این دعوت به حزن و اندوه ختم میشود و برای مهد کودک و خانم معلمش چند قطره اشک روی گونههای سرخش میچکد، بوسهای روی گونهاش مینشانم و قول میدهم به زودی به مهد کودک بر میگردد تا کمی آرام شود.
وارد منطقه که میشوی هنوز چادرها در کوچه و فضاهای باز دایر است، جنب و جوشی در منطقه دیده میشود که حکایت از جریان داشتن زندگی است، آواربرداری توسط بنیاد مسکن و نیروهای آن با سرعت در حال انجام است.
مشکلات آموزش غیر حضوری و آنلاین
فاطمه ۱۱ ساله از من جدا می شود به بیرون از سالن ورزشی کتاب به دست میرود ناگهان صدایی در فضای بیرون میپیچد متوجه در خروجی میشوم پسر نوجوانی ۱۶ ساله موهای دخترک را در دستانش پیچیده و با لگد او را به داخل بر میگرداند فاطمه مقاومت میکند و میگوید: اینجا اینترنت قطع میشه باید بیرون برم و مشتی روی سرش مثل چکش روی میخ مینشیند و صدای فاطمه قطع میشود و گونههایش خیس.
در نگاه اول گمان کردم برادرش بوده و از سرغیرت و تعصب اینکار میکند ولی یکی از دوستانش گفت: پسر عمویش است و این کار هر روزش، پدر و مادر فاطمه کاری به او برای این رفتارش ندارند.
به راحتی میگویم این روستا هنوز خاکش چراگاه تعصبات بی پایه و اساس است و طعم عاطفه و مهربانی در ذهن و روح این دخترکان مجهول باقی مانده است چرا که معلوم نیست این چندمین بار است که در این ۵۰ روز این مشتها و لگدها بر سر این دختر معصوم و عاشق درس و کتاب نشسته است.
فاطمه حالا بعد از چند دقیقه مقاومت موهایش از دست پسرعمو رها میشود و همزمان با قطرات باران که روی صورتش مینشیند به داخل ورزشگاه، محل استقرار چادرها میرود.
قلب مهربان کودکان خویی
آری اینجا قلبهای مهربان کودکان، پشت چهرههای ناامیدشان پنهان است و باید لب بگشایند تا به عمق درد و رنجشان واقف شوی.
اما رضا همبازیاش ۹ ساله است و با رضایت از آموزش غیرحضوری در شبکه شاد با شادی میگوید: «من کتابهایم را از زیر خاک بیرون کشیدم کمی پاره شده ولی تمیز است» حالا میفهمم چرا مسوولان در آذربایجان غربی میگویند بازسازی و ساخت مدارس باید در اولویت باشد.
به گفته وی، سه هزار دانش آموز خویی بعد از زلزله هشتم بهمن تاکنون خدمات مشاوره گروهی و انفرادی دریافت کردهاند.
فدوی معتقد است که زلزله از جمله پدیدهها و حوادث طبیعی است که به هنگام وقوع، جامعه را با مخاطرات و نابسامانیهای مختلف مواجه میسازد و اختلالاتی در ساختار و امور جامعه در پی دارد.
اختلال استرس پس از سانحه اولین پاسخ بازماندگان به واقعه است و خود پیش ران مهم پیامدهای طولانی مدت سلامت ذهنی و فیزیکی بعدی آنهاست.
به گفته این کارشناس زلزله ۵.۹ ریشتری هشتم بهمن امسال و پس لرزههای فراوان آن که شهرستان خوی را لرزاند یکی از موارد حوادث ناگوار طبیعی بود که موجب شد تا اثرات منفی این رخداد بر ذهن و روان کودکان و نوجوانان این منطقه نقش بسته و تا مدتها از خاطر آنان زدوده نشود.
وی در پاسخ به این سوال که «آیا پس از زلزله خوی اقدامات فوری برای ارایه خدمات مشاوره و روانشناختی به کودکان و نوجوانان انجام شد؟» گفت: در این زمینه تیمهای مشاوره با همکاری همه دستگاههای استان و با هماهنگی دانشگاه علوم پزشکی تشکیل شد و یک دوره کوتاه مدت در زمینه هماهنگی و تقسیم کار توسط دانشگاه علوم پزشکی محقق شد.
همچنین با مدیریت مرکز مشاوره آموزش و پرورش اقدامات مطلوبی برای دانش آموزان کودک و نوجوان انجام شده است و تیمهای مشاوره تشکیل شده و مستمر به مکانهای استقرار جامعه هدف و کمپها مراجعه میکنند.
به گفته رییس اداره مشاوره آموزش و پرروش استان، عملکرد هماهنگ دستگاههای اجرایی در زمینه ارایه خدمات و مشاوره به کودکان و نوجوانان دانش آموز خویی یکی از اقداماتی بوده که باعث شده تا همه دانش آموزان به صورت مساوی از حضور روانشناسان برخوردار شوند و حضور چرخشی مشاوران خوی و حتی اکیپهایی از سایر مناطق آموزشی استان در این منطقه کمک مطلوبی به کاهش آلام این کودکان کرده است.
همچنین در راستای تامین مایحتاج اولیه و برقراری ارتباط مطلوب هدایایی ناچیز برای دانش آموزان نیز تدارک دیده و توزیع شده است.
به گفته فدوی، همکاران این بخش چادر به چادر، کمپ به کمپ و مدرسه به مدرسه هر روز به نقاطی که کودکان و نوجوانان حضور دارند مراجعه میکنند و تمامی مشکلات آنان و مراجعات ثبت میشود.
براساس صحبتهای وی همچنین بیش از ۷۰ روستا در این شهرستان وجود دارد که سعی میشود به این روستاها مراجعه شود و با کودکان روستایی که در مرکز زلزله بودهاند نیز به صورت ویژه گفت وگو شود.
همچنین در تعدادی از مدارسی که دایر است در این منطقه مشاوران حضور مییابند و در کنار دانش آموزان هستند و آنان میتوانند با مراجعه به مشاوران مشکلات خود را مطرح کنند هر چند که برخی واکنشهای اولیه در این حوادث وجود دارد و عدهای بیشتر تحت تاثیر این عوارض قرار گرفته و نیازمند خدمات بیشتری هستند که مد نظر مشاوران است.
استرسهای ثانویه موجب واکنشهای روانی از سوی کودکان و نوجوانان میشود
این کارشناس معتقد است موضوعی که قابل توجه است استرس از تکرار زلزله است و ترس از این حادثه طبیعی و عواقب آن همچنان وجود دارد و نباید فراموش کرد که تعداد محدودی هم دچار استرسهای ثانویه و واکنشهای روانی میشوند.
فدوی گفت: باید توجه داشت حساسیت افراد مختلف نسبت به ابتلا به این پیامدها متفاوت بوده و به عواملی مثل شدت و میزان مواجهه با حادثه، سابقه خانوادگی ابتلا به بیماری روانی، میزان حمایتهای اجتماعی از مصدومان متعاقب بروز حوادث، بستگی دارد.
البته نباید در این میان از صحبتهای خانوادهها در مورد زلزله و پیامدهای منفی آن و تاثیر این صحبتها بر کودکان و نوجوانان غافل بود که پیشنهاد میشود تا حد امکان خانوادهها از اینگونه صحبتها که موجب تشدید یاس و نا امیدی در میان کودکان میشود بپرهیزند.
خط ۱۵۷۰ نماد پل ارتباطی بین کودکان و نوجوانان دانش آموز و مشاوران است
رییس اداره مشاوره اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان غربی گفت: در کنار مراجعه حضوری مشاوران به روستاها و مدرسهها و کمپها خط تلفنی ۱۵۷۰ نماد نیز حلقه اتصال و پل ارتباطی ما با دانش آموزان است که در صورت نیاز میتوانند تماس گرفته و با مشاوران مشکلات تحصیلی و سایر مسایل پیش آمده را مطرح کنند.
به گفته این کارشناس، این خط تلفنی با هدف توسعه دسترسی دانش آموزان، مدارس و والدین به خدمات راهنمایی، مشاوره و مددکاری اجتماعی و نیز افزایش آمادگی برای واکنش سریع در آسیبها و فوریتهای روانی و اجتماعی در همه مناطق آموزش و پرورش استان فعال است.
به گزارش ایرنا، شهرستان خوی در شمال آذربایجان غربی واقع شده است این شهرستان در هشتم بهمن امسال با زلزله شدید ۵.۹ ریشتری مواجه شد که موجب تخریب ۲ هزار و ۱۲۰ خانه و آسیب جزیی تر به بیش از ۱۲ هزار واحد مسکونی شد.