۱۵ سال پیش، آرمین، نام شناختهای برای دوستداران موسیقی زیرزمینی بود. در سالهایی که نام بسیاری از این مدل خوانندگان، در بین مردم گل میکرد، آرمین توانست با همراهی ۳ تن از دوستانش، خود را به مخاطبانش معرفی کند.
در سالهای آغازین، آرمین، بهمانند دیگر خوانندگان برجسته زیرزمینی، از یک فرمول مشترک استفاده کرد. نزدیک شدن به خطوط قرمز و اصرار بر روی المانهایی که وزارت ارشاد به آنها مجوز نمیداد. اما شاید آرمین، عاقلتر از دیگر رقبای خود بود. دید که آن خوانندگان، با وجود شهرتی که در اختیار داشتند، هیچگاه نتوانستند به شکلی قانونی، در ایران، نه آلبوم منتشر کنند و نه اجرای زنده را تجربه کنند؛ به همین دلیل از یک جایی به بعد، آرمین، ارتباطات هنری خود را با بسیاری از این چهرهها قطع کرد و ترجیح داد تا در چارچوب موازین و هنجارها فعالیت کند.
او خیلی ثابتقدم بود و این نشانه را میشد از گفتوگوی ۸ سال پیش وی، به وضوح درک کرد؛ آنگاه که از وی خواستند تا از ایران خارج شود و بر روی سن کشورهای خارجی بدرخشد، اما او گفت که من پسر ایران هستم و دوست دارم در ایران فعالیت کنم. او حتی پس از احضارش به دادسرای فرهنگ و رسانه در سال ۹۵ نیز سست نشد و محکم ایستاد. آنقدر ایستاد و سماجت کرد تا اینکه در اسفند ۹۸، مزد زحماتش را گرفت و توانست مجوز رسمی فعالیتهایش در ایران را از دفتر موسیقی وزارت ارشاد دریافت کند.
آرمین اما در تمامی این سالها تلاش کرد تا با سه کلیدواژه صبر، فعالیت مستمر و البته وفق دادن با شرایط موردنظر وزارت ارشاد، در موسیقی حرفهای کشور حضور داشته باشداین مجوز برای او آسان به دست نیامد؛ خودش میگوید: این همه سال سکوت و صبوری کردم تا با افتخار تمام بتوانم یک روزی برای شما، در کشور خودم برنامه اجرا کنم. مطمئنا کار آسانی نبود آنهم درحالیکه همنسلان او که جزو نخستین نسل زیرزمینی موسیقی رپ کشور بودند، اکنون یا از کشور خارج شدهاند و یا قید فعالیت هنری را زدهاند.
آرمین اما در تمامی این سالها تلاش کرد تا با سه کلیدواژه صبر، فعالیت مستمر و البته وفق دادن با شرایط موردنظر وزارت ارشاد، حضور داشته باشد. این حضور اگرچه بهمانند شلوغکاریهای خوانندگان حاضر در عرصه موسیقی، محسوس نبود اما طرفداران آرمین، وی را دنبال میکردند. این آتش زیر خاکستر، حضور خود را طی روزهای اخیر نشان داد؛ جایی که ۴ سانس از نخستین کنسرت رسمی آرمین، در کمتر از یک ساعت به فروش رفت تا یک رکورد قابلتوجه برای خوانندهای که شاید خود او نیز گمان نمیبرد مورد چنین استقبالی قرار بگیرد، به ثبت برسد.
حالا اما چشم رقبا و دوستان آرمین، به مانند همان ۸ هزار نفری که بلیتهای این کنسرت را خریداری کردهاند، به روزهای ۲۶ و ۲۷ اسفند است. قطعا این مشی آرمین، برای برخی از آن خوانندگان نیز تکرار خواهد شد. مطمئنا برای ماهها و حتی سالهای آتی، نامهای بیشتری از خوانندگان زیرزمینی را خواهیم شنید که تلاش میکنند تا فعالیت خود را به شکلی رسمی ادامه دهند. در این لوپ مهندسیشده، باید یک تشکر از دفتر موسیقی شود، یک تشکر هم از آرمین که یک مسیر جدید را در فرآیند مجوز و فعالیت رسمی، در پیشگاه طیفی از خوانندگان غیرمجاز قرار داد و سبب شد تا امیدواری زیادی در مخاطبان این نوع موسیقی و البته فعالان این حوزه به وجود آید.