به گزارش ایرنا، در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، انتخاب کههوی کوآن برای همهچیز، همهجا، بهیکباره تقریبا مسجل بود و تقریبا تمامی نظرسنجیها نیز حاکی از افتخارآفرینی این بازیگر بود تا این هنرمند بتواند نام خود را بهعنوان نخستین بازیگر ویتنامیتبار برنده جایزه اسکار، ثبت کند. اما در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل زن، اگرچه شانس کری کاندون و جیمی لی کرتیس به یک اندازه بود اما این انتظار وجود داشت که داوران آکادمی، ظرایف بازی کری کاندن را در یک نقش خاص، مورد واکاوی بیشتری قرار دهند اما این اتفاق رخ نداد تا جایزه این شاخه به بازیگر فیلم همه چیز، همهجا، بهیکباره برسد.
غافلگیری اما در بخش بهترین بازیگر نقش اول مرد خود را نشان داد. نگاه خلاقانه، منعطف، بازی درونگرا و زیرپوستی برندن فریزر در یک نقش عجیب، برای هر مخاطبی، غیرمنتظره بود. نقشی که کنشمندی چندانی ندارد اما بهشدت تابع هیجانات درونی و زبان بدن است که فریزر بهخوبی در نهنگ، از پس آن برآمده است. اما با این حال، فریزر رقیب قدرتمندی به نام آستین باتلر را داشت که در نقش الویس پریسلی، حسابی خوش درخشیده بود و تقریبا تمامی گمانهزنیهای رسانههای معتبر سینمایی جهان، حول جایزه گرفتن این بازیگر، مطرح بود. در این بخش، اگرچه تاحدودی غافلگیری صورت گرفت اما قطعا فریزر، شایستگی دریافت این جایزه را داشت.
میشل یئو هم تاریخسازی کرد و به نخستین زن آسیایی تبدیل شد که اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن را از آن خود میکند. این جایزه وقتی برای یئو، شیرینتر میشود که رقیب سرسختی چون کیت بلانشت را برای یک بازی خیرهکننده کنار زد و به این جایزه رسید.
همهچیز، همهجا، بهیکباره در کنار تمام رکوردهایی که به نام خود ثبت کرد، موفق شد تا ۳ جایزه از ۴ جایزه بخش بازیگری را تصاحب کند تا در این زمینه نیز یک رکورد کمسابقه در تاریخ اسکار را به ثبت برساند.
مسجلترین جایزه اسکار امسال شامل بهترین انیمیشن بلند و بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان بود که بدون هیچ تردیدی به پینوکیو و در جبهه غرب خبری نیست اعطا شد.
بخش ناراحتکننده اسکار امسال اما ناکامی مارتین مکدونا است. چهرهای که در این دوره، با یکی از بهترین ساختههای کارنامهاش یعنی بنشیهای اینیشرین در اسکار حاضر بود و اگرچه همه میدانستند که این فیلم در رقابت با آثاری چون همهچیز، همهجا، بهیکباره، در بسیاری از شاخهها، شانسی برای افتخارآفرینی ندارد اما امیدواریها لااقل برای تصاحب جایزه بهترین فیلمنامه اصلی توسط مکدونا بسیار زیاد بود. کارگردان معتبری که تاکنون چندین بار در این بخش نامزد شده است اما هیچگاه نتوانست به این جایزه که استحقاقش را دارد، دست یابد.
حضور الاغ بنشیهای اینیشرین - که یکی از شخصیتهای این فیلم است - را روی صحنه اسکار، تنها ابتکار برگزارکنندگان اسکار برای جلب توجه مخاطبان میتوان دانست.
ناکامی مکدونا اما به همین جا ختم نمیشود چرا که فیلم او که با ۹ نامزدی، دومین فیلم پراقبال جدول نامزدهای اسکار امسال بود اما حتی یک جایزه هم نگرفت تا با ناکامی تمام، اسکار نودوپنجم را ترک کند.
بنشیهای اینشرین، تار و فبلمنها در شرایطی هیچ جایزهای از اسکار ۲۰۲۳ نگرفتند که در فصل جوایز، حسابی درخشیدند و کمتر کسی تصور میکرد که این ۳ فیلم درخور تحسین، با این میزان ناکامی، شب اسکار را دست خالی ترک کنند.
با آنکه در این دوره اسکار، شاهد تقسیم جوایز و مصلحتاندیشی نبودیم اما باید بپذیریم که این دوره، یک سروگردن بالاتر از سال گذشته بود. منتقدان این سالهای اسکار، برای این دوره که حاشیه چندانی هم در اجرا نداشت، شمشیر را از رو بستند و از هشتگ سیرک اسکار استفاده کردهاند. برخی از منتقدان اسکار نیز رکوردشکنی همهچیز، همهجا، بهیکباره را به باد استهزا گرفتهاند و این نکته را مطرح کردهاند که وقتی هیچکاک، هاکس، فلینی، کوروساوا، لانگ، کوبریک و برگمان، هیچ اسکار کارگردانی دریافت نکردهاند، آنوقت چگونه کارگردانانی، با یک فیلم ضعیف موفق شدند علاوه بر اسکار کارگردانی، ۶ اسکار دیگر را دریافت کنند.
البته این مدل انتقادها، بیش از آنکه انتخابها را نشانه گرفته باشد، ساحت اسکار و سیاستهایش طی دورههای اخیر را مدنظر قرار داده است وگرنه اسکار نودوپنجم، چه در سطح رقابتی و چه در شکل برگزاری، قطعا بالاتر از آن چیزی که تصور میشد، برگزار شد و این رویکرد، همان آب حیاتی بود که آکادمی، پس از چند سال ناکامی، به دنبال آن میگشت.