به گزارش ایرنا، چهارشنبه سوری از جشنهای ایرانی است که هر سال با آیینهای متعددی در سراسر ایران برگزار میشود، این جشن باستان قدمت زیادی در ایران دارد و یکی از اعتقاداتی که درباره آن وجود دارد مبنی بر این است که چهارشنبهسوری ریشه در گاهنبارِ هَمَسْپَتْمَدَم زرتشتیان و نیز جشن نزول فرشتگان دارد که ۶ روز پیش از فرارسیدن نوروز برگزار میشد و احتمال دیگر این است که چهارشنبهسوری بازمانده و شکل تحولیافتهای از جشن سده باشد.
در استان یزد که بیشترین تعدا زرتشتیان ایران را در خود جای داده از میان جشن های آتش جشن سده ، آذرگان ، شهریورگان، اردیبهشت گان با گلستان جشن، ۲ جشن سده و سوری در گذشته و امروز از شهرت بیشتری برخوردار بوده است.
جشن سوری در نخستین شب پنجه ، پس از سپری شدن ۳۶۰ روز از سال برگزار می شود و بامراسم نزول ارواح پاک در گذشتگان بی ارتباط نیست.
بر افروختن آتش
در یزد برای جشن چهارشنبهسوری، مردم از روز قبل به جمعآوری هیزم میپردازند و معمولاً هیزمها را در فضای باز روی هم جمع میکنند و خورشید که رو به غروب می رود، تودههای هیزم را آتش میزنند و سپس مرد و زن از روی آتش میپرند و شعر معروف «زردی من از تو، سرخی تو از من» را میخوانند، گاهی هم سرخی توبه رویم / زردیت به جون دشمنونم . این کار به معنای دور ریختن بیماری و ناخوشی ها و استقبال از سلامتی و تندرستی است .
بعد از سوخته شدن آتش هم خاکستر به جا مانده را جمع آوری کرده و دور می ریزند و کسی که خاکستر را بیرون یا دور می ریزد باید در بزند و از درون خانه از او بپرسند کیست؟ و او جواب دهد : منم، بعد از او بپرسند از کجا آمده ای ؟ و او جواب دهد : از عروسی ، سپس از او بپرسند چه آورده ای ؟ و او بگوید تندرستی .
همچنین در یزد و دیگر شهرهای استان، روی آتش چهارشنبهسوری اسفند و کندر میریزند و این شعر را میخوانند: «بترکه چشم حسود و حسد و دیده منافق، چه بیرون و چه داخل، شنبهزا، یکشنبهزا، دوشنبهزا، ...، جمعهزا، زاغ چشم، ازرق چشم، ... یا میخوانند: «اسفند و اسفنددونه، اسفند سی و سه دونه، بترکه چشم حسود و بیگونه». اعتقاد بر این است که بر این آتش نباید فوت کرد؛ بلکه باید گذاشت تا به تدریج خاموش شود.»
پختن سیبزمینی یا کلوخک
یکی از رسمهای جالب برخی روستاییان استان یزد، گذاشتن سیبزمینی در خاکستر آتش این جشن است. بعد از پختهشدن سیبزمینیها پیر و جوان گرد هم مینشینند و با شادی و سرور آنها را میخورند، در واقع این رسم یک نوع بازی بهشمار میآید که اصطلاحاً بدان «بازی کُلوغُک یا کلوخک» میگویند.
کوزهشکنی
یکی دیگر از مراسم مخصوص چهارشنبهسوری مردم یزد شکستن کوزه است که هنوز در برخی شهرهای یزد برگزار میشود، افرادی که این رسم را برگزار میکنند کوزهای کهنه را برمیدارند و از بالای بام خانه به کوچه پرت میکنند تا بشکند.
در گذشته زرتشتیان نیز قبل از فرا رسیدن نوروز و همزمان با خانهتکانی برپشت بام میرفتند و از بلندی بام، کوزههای کهنه را به زمین میزدند.
قاشقزنی
رسم دیگری که تا دو سه دهه پیش در یزد رایج بود ، قاشق زنی بود، در این رسم برخی افراد پارچه بلندی بر سر و روی خود میکشیدند تا شناخته نشوند و به در خانه دوستان و همسایگان خود میرفتند. صاحبخانه از صدای قاشقهایی که به کاسهها میخورد به در خانه میآمد و در کاسههای آنان آجیل و شیرینی، شکلات، نقل و پول میریخت.
مراسم پختن آش رشته
در روز جشن چهارشنبه سوری آش رشته پخت می شود که پخت این آش سابقه ای طولانی دارد ، در گذشته این آش در جشن تیرگان هم پخته می شده است؛ پختن این آش در برخی موارد با همیاری گروهی از مردم انجام می شود؛ به این ترتیب که هر کس هر چیزی از نخود، لوبیا ، سبزی و رشته را می آورد و آش را می پزند، سپس به عنوان خیرات بین همه تقسیم می شود.
فال کوزه پیش از نوروز
رسم فال کوزه پیش از نوروز هم چنان در یزد انجام می شود، البته در گذشته بسیار بیشتر بوده است. در این رسم بانوان گرد هم جمع می شوند و اشیایی در داخل یک کوزه می گذارند، دختری باید این کوزه را با پارچه سبز به درخت ببندد و یک روز بعد به سراغ کوزه می ورند، معمولا دخترها ۷ الی ۱۰ سال اشیای کوزه را باید در بیاورند.
همزمانی که قرار است این اشیا در بیاورند هر بانویی شعر و آوازی را میخواند، اگر شی برای زن آواز خوان باشد و شعر آن نشان مایه و سرور باشد او سال خوبی را حتما خواهد داشت، این مراسم یکی از کهن ترین آداب و رسوم یزد محسوب می شود که در مورد سال نو فال میگیرند و برای شهر یزد جنبه سرگرمی و خوشی را دارد.
آجیل مشکل گشا، آخرین دانههای نباتی در چهارشنبه سوری
در غروب چهارشنبهسوری اغلب مردم دور هم جمع میشدند و آخرین دانههای نباتی مانند: تخمه هندوانه، تخمه کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخمه خربزه، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقیمانده بود، روی آتش بو میدادند و میخوردند.